eitaa logo
کانال شکر گذاری و حس خوب 🌹🍃
6.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
167 فایل
برای ثبت بهترین حس های خوب با ما همراه باشید🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1758820002.mp3
3.22M
پادکست انگیزشی : داشته ها و نداشته ها این فایل را گوش دهید و برای عزیزانتان ارسال کنید.
🌞 💐 💞 آرام جانم ! ممنونم ، که امروز هم هستم و فرصتهایم بسیار ....بگو به من ، امروز چه بهانه ای برای بودنم ، در جهانت را داری؟؟ حتما فرصت بخشیدن خطای دوستم و یا دیگران را به من داده ای ... امروز "گذشت کردن" را تمرین میکنم. شاید بهانه ات ، بالا بردن آستانه ی صبرم در برابر آن مشتری و یا ارباب رجوعی که صدایش را بالا برد.... امروز " صبور " بودن را تمرین میکنم. شاید بهانه ات ، اینست که  بیشتر محبت کنم وکمتر "توقع" داشته باشم....  قطعا" تو میخواهی که من مسیر تحول را طی کنم ... و نقشم در این جهان به خیر ختم شود. براستی چه کسی ، نقشه های بی صدا و حکیمانه ی تو را میداند؟
به توکل نام اعظمت سلاااااام صبحتون بخیر دلتون شاد شاد 🎊 انرژی تون فراوان فراوون💪
گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم . . گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم . . گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم . . گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم . . گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم . . و گاهی . . گاهی . . گاهی . . تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم… بدونیم. . کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی . . گاهی های زندگیمون باشیم . . کاش یادمون نره که فقط: یکبار زنده ایم و زندگی میکنیم فقط یکبار … !
1_4281168176.mp3
8.87M
📚نويسنده: پائولو کوئلیو ترجمه : آرش حجازی گوينده:محسن نامجو فایل شماره ۲۷
🕊🕊 هچی مثلِ احساسِ به درد بخور بودن، به آدمیزاده جان نمی‌دهد اینکه احساس کنی وجود داری، و وجود داشتنت برای دیگران اهمیت دارد. اینکه احساس کنی دیده می‌شوی و آنچه برای تو مهم است برای دیگران هم مهم است؛‌ یا لااقل به چشمشان می‌‌آید. بیایید نسبت به همدیگر ضدّ حال نباشیم. آدمها نیاز به دل‌خوشی دارند؛ حتی دل‌خوشیهای توهمی. دلخوشی که نباشد آدمیزاده زنگ می‌زند. می‌پوسد. مگر ما از چه ساخته شده‌ایم؟ همدیگر را ببینیم. آدمها نیاز به دیده شدن دارند. توانایی‌هایشان را. تلاششان را. خوبی‌هایشان را. خوب حرف زدنشان را. خوش لباس بودنشان را. خوش خط بودنشان را. خوب جوک گفتنشان را. خوب نوشتنشان را. دست‌پختشان را. هنرهایشان را. خوب ورزش کردنشان را. موفقیت‌هایشان را. خریدهایشان را. بَر و رویشان را. حتی تلاش‌ها و نمایش‌هایشان برای جلب توجه را. کافیست خوب نگاه کنیم. آدم‌ها خیلی چیزها برای دیدن دارند. برای آفرین گفتن. برای باریک الله گفتن. برای الهی قربونش برم گفتن. بی توجی مثل خاک است. سرد است. یک‌جور مرگ است. فراموش شدنِ تدریجی. کسی که دیده نمی‌شود احساسِ مرده بودن دارد. بیایید همدیگر را پیش از مردن ببینیم. برای توجه به دیگران، برای گل دادن به آن‌ها، برای تعریف کردن از خوبی‌هایشان منتظر مراسم تدفینشان نباشیم. بیایید کلیشه‌های مزخرف را دور بیندازیم که آدمها با توجه مثبت و خالصانه پررو می‌شوند. هر گز این‌گونه نیست. آدم‌ها با توجهات مهرآمیز و توجه به توانایی‌هایشان پررو نمی‌شوند؛ آدم‌تر می‌شوند. گاهی یک توجه کوچک، یک تعریف، یک لبخند یا حتی یک آفرین و باریک الله گفتن از آدمی فرشته می‌سازد. پرِ پرواز به او می‌دهد. زیر و رویش می‌کند. به ویژه در نوجوانان و جوانانی که گرفتار بحران هویت هستند. چه ضرورتی دارد که به همدیگر ضدحال بزنیم؟ تفِ سر بالاست. آخرش با حس کینه و خشم و انتقام به سمت خود آدم کمانه می‌کند. به جای ضدحال بودن می‌توانیم همدیگر را تقویت کنیم. احساس امید و توانایی به یکدیگر بدهیم. چه ایرادی دارد به جای زیرپایی کشیدن، دست هم را بگیریم و بالا بکشیم؟ چه ایرادی دارد هشت و ده و دوازده‌های دیگران را هیجده و نوزده و بیست کنیم؟ مگر در جامعه‌ای که حال آدم‌هایش بد باشد، حال ما خوش می‌شود؟ جامعه‌ای خوش و خوشحال است که حالِ همه خوش باشد. باید باور کنیم که حالِ آدم با خوشحالی دیگران خوب می‌شود؛ نه با بدحالی و احساس خشم و کینه در آنها. و بخشی از این حالِ‌ خوش با دیدنِ دیگران و محبت و توجهِ مثبت و بی قید و شرط و بدون چُرتکه انداختن به دست می‌‌آید. هم ببینیم و هم به زبان آوریم. احساسِ دیده شدن، حال آدم را زیر و رو می‌کند. جالب است بدانید که حتی بخش زیادی از آنها که قصد خودکشی دارند، در درونشان جنگی از تردید برای مرگ و زندگی برپاست، که با تنها با شنیدن یک ابراز محبت صمیمانه، نیروی زندگی در آنها پیروز میشود و از تصمیشان برای مرگ بازمیگردند. 🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚✨ســــلام 🕊✨روزتون بخیر و شادی 💚✨امیدوارم دراین روز زیبا 🕊✨کلبه دلتون گـرم بـاشـه 💚✨چراغ امیدتون روشن 🕊✨وجودتون سبـز و سلامت 💚✨لبتون همیشه خنـدون 🕊✨و دعای خیرهمراه زندگیتون 💚✨الهی همیشه زندگـیـتـون 🕊✨پرازعشق و محبت باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*تخلیه روانی* *نشر:* گاهنامه مدیر ■تا حالا شده است بعد از خوردنِ مایعاتِ زیاد، یا  توی سرما وسطِ جاده در یک اتوبوس بین شهری گیر کرده باشید و مثانه‌تان از فشارِ پر شدن در حال ترکیدن باشد؟ دیده‌اید آدم جانش به لبش می‌رسد؛ تمام ذهن و فکر و آرمان و آرزویش خالی شدن مثانه‌اش است. هیچی برایش مهم نیست. هیچی به چشمش نمی آید. هیچ آرزویی ندارد جز توقف ماشین. تا محتویات مثانه را برون ریزی کنید. □دیده‌اید وقتی دستشویی می‌روید چه احساس راحتی‌ای دست می‌دهد؟ احساس سبُکی. آن‌وقت است که آزاد می‌شوید و دوباره به چیزهای دیگر فکر می‌کنید. از تهِ دل می‌گویید: آخِیش. راحت شدم. ●روان ما هم یک مثانه دارد که در مسیر زندگی مدام پر و خالی می‌شود. آنها که مایعات بیشتری می‌خورند یا در معرض سرما هستند (یعنی زندگی پرتلاطم‌تری دارند) مثانه‌شان زودتر پُر می‌شود. مثانه‌ی روان که پر می‌شود آدم الَکی قاطی می کند، به هم می‌ریزد؛ اخلاقش سگی می‌شود؛ و جالب آنکه خودش هم نمی‌داند چه مرگش است. ○با این تفاوت که آدم پرشدنِ مثانه‌ی روان را نمی فهمد؛ فقط درد و فشارش را حس می‌کند. روان نیز نیاز به بیرون‌روی دارد. نیاز به خالی شدن از فاضلاب مشکلات زندگی. تا بتواند دوباره به چیزهای خوب فکر کند. روی چیزهای بهتر سرمایه‌گزاری کند. روان هم نیاز به رهایی از فشار دارد. وگرنه می‌ماند؛ گیر می‌کند. رشد نمی‌کند. نمی‌تواند قدم از قدم بردارد. تمام فکر و ذکرش درگیر چیزهای حقیر می‌شود. ■گاهی به روان‌تان استراحت دهید. استراحت از روزمرگی؛ از دویدن‌های بی‌هدف؛ از تنش‌های بیهوده؛ از کل کل کردن با خود و دیگران؛ از گیر دادن به چیزهایی که ارزشش را ندارد؛ استراحت از حرص و طمع، استراحت از کینه. استراحت از خبر های ناگوار، استراحت از نقاب ها و پرستیژهای مزخرفی که سینه‌ی آدم را تنگ می‌کند. استراحت از احساس قبض و گرفتگی. یا لااقل استراحت از چیزهایی که درون خود می‌ریزید و کسی نمی‌فهمد. خصوصا در فرهنگ ما که از همان بچگی یاد می‌گیریم که آدمِ خوب یعنی کسی که هیجاناتش را سرکوب کند و نشان ندهد. □برون‌ریزی روان یعنی داشتنِ رفیقی که با او همان‌طور حرف بزنید که با خودتان حرف می‌زنید. اگر نداریدَش بهترین رفیقی که می توانید فشار روان را روی آن خالی کنید یک قلم و کاغذ است. بنویسید. هرچه دلِ تنگتان می‌خواهد. آزاد و رها. بعدش هم بیندازیدش سطل اشغال. حتی اسیرِ آن نوشتن هم نشوید: اینکه چه می‌نویسید و چگونه می‌نویسید و برای چه می‌نویسید. فقط و فقط بنوسید. ●حتی اگر حال نوشتن نداری شروع کن به حرف زدن و صدایتان را ضبط کردن. بدون هیچ قیدی حرف هایت را بزن. بی هیچ آداب و ترتیبی. در مورد همه چی. بی هیچ هراس و قید و بندی. بعد بارها گوشش بده. بعد حذفش کن و فراموشش کن. فقط باید برسی به آنجا که فریاد بکشی: «چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من». ○برون‌ریزی یعنی ورزش؛ یعنی گاهی کوه و درِ و دشت رفتن. یعنی بالا و پایین پریدن.  یعنی با بچه‌ها فوتبال زدن و عروسک بازی کردن. یعنی فریاد کشیدن؛ بلند خندیدن؛ بلند گریه کردن. اصلا یعنی لحظاتی را مثل دیوانه‌ها زیستن. ■یعنی آن لباس قشنگتان را توی خانه پوشیدن و خودتان را تحویل گرفتن. یعنی توی خلوتِ خودتان همراه با یک آهنگ دلخواه یک لیوان چای با بیسکوییت در خلوت خوردن و بعدش شروع کنی برای خودت رقصیدن. یعنی لحظاتی بی‌خیال همه چیز شدن. یعنی تمام وجودتان با حضور قلب دایم یک ذکر را بگوید: چیز لقِ دنیا. برون ریزی یعنی چیزی که بعدش از تهِ دلتان بگویید: آخیش! راحت شدم. □بیرون نریختن هیجان‌های اصلی در مسیری بالغانه و والایش‌یافته، و سرکوبِ مداوم آنها در خانواده و یا در جامعه، کم کم به تجمعِ درونیِ خشم منجر خواهد شد که روزی در جایی همانند یک دُمل چرکین سر باز خواهد کرد. ●فقط یک چیز را یادتان باشد؛ ‌یعنی یک چیز را رعایت کنید؛ فشار روان‌تان را روی کسی خالی نکنید. قرار نیست با آخِیش گفتن شما، زخمی بر وجود کسی بنشیند. ___ *بازنشر پیام = گسترش دانایی* ____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جناب "جدایی" رو چقدر زیبا توصیف ڪردند : جدایے یعنے اینڪہ : من حال تو را از زبان خودت بشنوم ..
آنقدر دریادل باش که ازچیزی نگران نشوی.. آنقدربزرگوارباش که خشمگین نگردی.. آنقدرنیرومندباش که از چیزی نترسی.. آنقدر راضی باش که به هیچ مشکلی اجازه خودنمایی ندهی.. و لبریز از امید به زندگی
😍🙃 ✍اکثر مردم تصور میکنند باید معجزه ای رخ دهد، شانسی بیاورند یا کسی به آنها لطفی کند تا یک اتفاق عالی در زندگیشان رخ دهد غافل از اینکه گنجی در درونشان دارند که همه به یک میزان از آن بهره مند هستند و آن "قدرت توجه کردن" است، هر کدام از شما میتواند چیزی را که دوست دارد با توجه کردن به آن در زندگیش جذب کند، در واقع وقتی به چیزی با احساسات شدید توجه می کنید ورود آن چیز در زندگیتان سریعتر رخ میدهد، اما اکثر مردم به چیزهایی توجه می کنند که نمی خواهند و هرروز با اتفاقات بد بیشتری روبرو میشوند زیرا هنوز به این درک نرسیدند که من با توجه کردنم به جهان اعلام میکنم که دقیقا چه چیزی را میخواهم و جهان موظف است آنرا وارد زندگیم کند.
‍ ریسمان_طلایی_شکرگزاری ⚜شکرگزارے مانند آهن ربا عمل مے کند. ⚜شکرگزارے پلے است به سوے عشق ⚜شکرگزارے تکثیرکننده اے مهم است. ⚜شکرگزارے بالاترین ابراز عشق است ⚜شکرگزارے ریسمان طلایے جذب و وفور است. ⚜شکرگزارے !یکے از قدرتمندترین احساساتے است که تو مے توانے با به کار بردن آن،تمام نعمت ها را با وفور محض وارد زندگے ات کنی. ✔️تو هر کس و هر جا که باشی،و شکرگزارے به هر شکلے که باشد،مے تواند تمام منفے گرایے ها را در زندگے ات از بین ببرد. "راندا برن"
تقدیم به آقایون عزیز کانال :🌸 مرد یعنی یار هستی در وجود مرد یعنی یک فرشته در سجود مرد یعنی یک بغل آسودگی مرد یعنی پاکی از آلودگی مرد یعنی هدیه ی زن از خدا مرد یعنی همدم و یک هم صدا مرد یعنی عشق و هستی، زندگی مرد یعنی یک جهان پایندگی مرد یعنی زندگی در لاله زار مرد یعنی عاشقی، دلدادگی مرد یعنی راستی و سادگی مرد یعنی عاطفه، مهر و وفا مرد یعنی معدن نور و صفا مرد یعنی راز، محرم، یک رفیق مرد یعنی یار یکدل، یک شفیق مرد یعنی پدر مردان مرد مرد یعنی همدم دوران درد مرد یعنی حس خوش، حس عجیب مرد یعنی بوستانی پر نصیب مرد یعنی باغهای آرزو مرد یعنی نعمتی در پیش رو مرد یعنی بنده ی خوب خدا مرد یعنی نیمی از زنها جدا مرد یعنی همسری خوب و شفیق مرد یعنی بهترین یار و رفیق مرد یعنی انفجار نورها مرد یعنی نغمه ی روح و روان مرد یعنی ساز موسیقی جان مرد یعنی مرهم هر خستگی مرد یعنی بهترین وابستگی پیشاپیش روز شما عزیزان مبارک♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️پـدر یعنی 🌹که دستی از سخاوت ❤️پـدر یعنی 🌹کتابی از صداقت ❤️پـدر یعنی 🌹که دستی پینه بسته ❤️نگاهی گـرم 🌹اما سخت خسته ❤️پـدر یعنی 🌹جدا ازخستگیها ❤️پـدر یعنی 🌹همه دلبستگیها ....♥️ ‎‌‌‌‌‌‌
دکتر الهی قمشه ای چه زیبا میگوید وقتی دعا میکنی، دعای تو از این جهان خارج میشود و به جایی میرود که هیچ زمانی نیست. دعایت به قبل از پیدایش عالم میرود. دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را مینویسند میرود. و تقدیر نویس مهربان عالم تقدیرت را با توجه به دعایت مینویسد. و مولانا میگوید : گر در طلب گوهر کانی، کانی گر در هوس لقمه نانی، نانی این نکته رمز اگر بدانی، دانی هر چیز که در جستن آنی، آنی.. ❣خیر ترین دعا ، بهترین طلب ، زیباترین تقدیر ، نثار شما
سلام و درود انرژے مثبتے هاااا😍 امروز چهارشنبہ: * * * * * * * * 🌹همراہ با چند جملہ الهام بخش و زیبا برخیزید و بدرخشید روزے مملو از آرامش دوستے و موفقیت براتون آرزو مے ڪنم ... ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ ایدہ هاے تلنبار شدہ بر دوش ذهن سنگینے می‌ڪند! بخشے از خستگے ما از ایده‌هایے است ڪہ در ذهن داریم ولے اجرا نڪرده‌ایم. هر ایدہ اجرا نشدہ یڪ ڪار ناتمام است در ذهن ڪہ آن را رها نمی‌ڪند و بر روے دوش ذهن سنگینے می‌ڪند. دو ڪار مے توان ڪرد: ۱. با خود خلوت ڪرد و قاطعانہ برخے از ایدہ ها را حذف یا از اولویت خارج ڪرد. ۲. ایدہ ها را بہ عمل گرہ زد. هر گاہ ایده‌تان را با یڪ عمل حتے محدود گرہ بزنید و وارد فضاے عمل ‌شوید، در این صورت انرژے ناشے از آزادسازے ذهن بہ شما باز میگردد ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 💠جملہ تاڪیدے امروز: امروز ذهنم را پاڪسازے ڪردہ و بهترین ایده‌ها را پرورش میدهم.. خدایا شڪرت......🙏 * * * * * * * * * * * روزتان پر از انرژے هاے مثبت و زیباے زندگے ... 😍
‍ ❤️یک حقیقت دردناک❤️ نزدیک غروب بود. با تمام هیجانی که داشت وارد منزل شد و خطاب به همسرش گفت: امشب میهمان عزیزی دارم که سالهاست ندیدمش. شخص با کلاس و تحصیل کرده و با کمالاتی است. سعی کن براش سنگ تموم بذاری، بهترین سفره آرایی و خوشمزه ترین غذا ها راستی یادت نره قبل از ورودش به خونه، پدر پیرمُ  به اتاقی که داخل حیاطه ببری. مبادا دوستم اون و دیده و با دیدنش کسر شأنم بشه. همسرش سری به نشونه اطاعت امر تکون داد. مرد راهی بازار شد تا برای شب میوه، شیرینی و... خرید کنه. پدر که پشت در اُتاق صدای پسر را شنیده بود بی آنکه چیزی بگه، دلشکسته و گریون دور از چشم عروس، از خانه بیرون شد. دوست نداشت اون شب خانه بمونه مبادا وقتی که میهمانِ پسرش وارد حیاط میشه صدای سرفه او را شنیده، متوجه بشه و نمیخواست دیدنش موجب کسرشأن و شرمندگی فرزندش بشه. هوا نسبتاً تاریک شده بود پس خونه را ترک و راهی نزدیکترین پارک محل سکونت شد. شب تاریک و سردی بود همچنانکه عصا زنان و لرزان قصد عبور از جوی کنار خیابان را داشت در حالی که ناتوان از عبور بود، ناگهان جوان رعنا و شیک پوشی را مقابل خودش دید. جوان: سلام پدر جان، سلام: پسرم کجا این وقت شب با این حال؟ اجازه بدین کمکتون کنم. پیرمرد آهی کشید و گفت: ممنون پسرم خدا خیرت بده میخوام از این جوی گذر و از پیاده رو به پارک سرِ خیابون برم. جوان : اگه اجازه بدین من شما را تا پارک همراهی کنم. پیرمرد: نه پسرم به کارت برس دیرت نشه. جوان: نه پدر من امشب از شهری دیگه برای دیدن دوستی اومدم که سالهاست ندیدمش. پیرمرد: چه جالب پسر من هم امشب یکی از دوستان سابقش را دعوت داره. جوان: پس چرا شما از خانه بیرون شدین و قصد پارک دارین؟! پیرمرد آهی کشید و درحالی که قطرات اَشک رو گونه هاش می غلطید گفت: پسرم ، از پسرم شنیدم که به عروسم می گفت: یادت باشد قبل از ورود دوستم به منزل پدر پیرمو به اتاق داخل حیاط ببری. تا کسرشأنم نشه. برای همین چون پسرم را خیلی دوست دارم و نمیخوام جلوی دوستش که بعد سالها به دیدنش میاد و انسان تحصیل کرده و با کلاس و کمالاتیه، با این قدِ خمیده و صورتِ چروکیده و دست و پای لرزان شرمسارش کنم و کلاسش و پایین بیارم. جوان با شنیدن حرفهای پیرمرد دلش به درد اومد و اَشک از چشماش فرو ریخت. بغض سنگینی گلوش رو فشرد پیرمرد رو در آغوش گرفت و بوسید و گفت: پدر من سالهاست از نعمت پدر محرومم، ازت خواهشی دارم، دوست دارم جای پدرم امشب شمارا مهمان غذایی به نزدیک ترین رستوران این اطراف کنم اگه قبول کنید. پیرمرد نگاهی از سرحسرت به جوان کرد، انگار حسرت داشتن همچین پسری ، تمام وجودش را گرفته بود. گفت نه پسرم شما به دیدن دوستت برو حتماً منتظره. جوان: نه پدر دوست دارم امشب با شما باشم به دوستم زنگ میزنم منتظر نباشه. پیرمرد موافقت نمود و دوتایی برای صرف شام به رستورانی همان حوالی رفتند. جوان نخست دو نوشیدنی گرم سفارش داد، مشغول نوشیدن بودند که موبایلش زنگ خورد. بله دوستش(پسرپیرمرد)بود. الوو....کجایید منتظرم. جوان: باپدرم هستم.. امشب درخدمت پدرمم فردا شب مزاحم شما میشم. پسر از این حرف دوستش تعجب کرد چرا که قرار بود دوستش را تنها ملاقات کنه چه شده که میگه باپدرم...؟!!! پسر به دوستش اصرار زیادی کرد و گفت پس با پدرتون به منزل ما تشریف بیارین. جوان قبول نکرد و بلکه از او نیز خواست تا با همسرش برای ملاقات و شام به آدرسی بیاد که اونها آنجا بودند. آدرس را داد و منتظر ماند تا دوست و همسرش برای شام به او و پیرمرد ملحق بشن غافل از اینکه پیرمرد پدر همان دوستشه❤️🌹❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا