🔰 #تدبر
🔻#قسمت_سوم
🔻 سوره #فجر
🔻جوان بزرگسال
🌹 باعرض سلام و خدا قوت و عرض پوزش از تاخیر در ارائه مطالب ادامه تدبر سوره مبارکه فجر را از سر میگیریم:
بحث ما در:↙️
2⃣ سیاق دوم آیات 6 تا 26 بود و رسیدیم به:
«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَهانَنِ» اما هرگاه خداوند رزق این انسان دنیاگرا را از باب امتحان براو تنگ بگیرد،می گوید که خدایم مرا خوارکرده است. واین سلب نعمت راسلب ارزش و اهانت به خودمی پندارد. (فهم سباقی)
✔️ دلیل تقدم #امتحان_بر_نعمت (درآیه15) بر #امتحان_با_فقر (درآیه16) اهمیت وسخت تر بودن اولی است.
چنین انسان خود محوری که همیشه «من من» می کند؛ (ربی،اکرمن)؛(ربی، اهانن) علی رغم ایمانش(چون ربی می گوید ایمان دارد) ازابتلاء وآزمایش بودن نعمت ها و قدرت پروردگار بر باز پس گرفتن این نعمت ها #غافل است و با توهمِ اکرام و اهانت، دچار طغیان و فساد می شود در صورتی که دادن و گرفتن نعمت آزمایش و امتحان است.
💡«إِذا مَا ابْتَلاهُ» نه اکرام و اهانت واین که صبر درهنگام فقر و شکر درهنگام ثروت هر دوجلوه ی ایمان و پیروزی در امتحانات الهی است(فهم سیاقی- مجموعی).
👇پس در آیه ی بعد با واژه ی «کلّا» این دیدگاه غلط را رد می کند و با حرف «بل» به رفتارهایی اشاره می کند که انجام آن ها باعث نقش بستن این تفکر دنیاگرایانه در ذهن آن ها شده است.
«کلاَّ بَلْ لا تُکرِمُونَ الْیتیمَ» (یکی این که با داشتن مال) یتیم را اکرام نمی کنند.
با توجه به اشتراک لفظی در دو واژه «اکرمن» آیه 15 و «لا تکرمون» آیه 17 فهمیده می شود که #راه دستیابی به #کرامت و #گران_قدری در پیشگاه خداوند #اکرام_یتیمان است نه برخورداری از رفاه و ثروت.
«وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکینِ» (دیگر این که)یکدیگر رابر اطعام مسکین تشویق نمی کنند.
«وَتَأْکلُونَ التُّراثَ أَکلاً لَمًّا» نه تنها یتیم رااکرام نمی کنند که میراث آنان راچپاول می کنند وحلال وحرام را یکجا می خورند.
« وَتُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا» #ریشه وعامل اصلی این نوع تفکر ورفتار، #حبّ_شدید_مال است که امری قلبی است(فهم سباقی).
💯بنابراین تعلق خاطر بمال دنیا وحبّ شدید آن نه تنها مانع ترحم به یتیم و مسکین و باعث گشودن دست چپاول بر میراث ایتام است، بلکه واقعیتی است که آن پندار باطل رادر انسان ایجاد کرده، همان پنداری که نعمت دادن را اکرام و تنگ شدن روزی راخواری به حساب می آورد(فهم سیاقی).
🤔از تغییر ضمایرمفرد درآیات 15و16 (ابتلاه، فاکرمه، رزقه، ربه) به ضمیر جمع در آیات (لاتکرمون، لاتحاضون، تأکلون و...)می فهمیم که #منشأانحرافات و دنیاگرایی #جمع است.
به طوری که ممکن است درابتدا انسان نپسندد اما #فضای_جامعه اورا به آن سمت سوق دهد.
♻️پس دراین آیات #دنیاگرایی_اجتماعی مطرح است(فهم مقایسه ای).
«کلاَّ إِذا دُکتِ الْأَرْضُ دَکا دَکا»چنین نیست؛آن گاه که زمین به سختی کوبیده ونرم می گردد(فهم سباقی)
📛آیه ی 21 آغازگر تهدیدی است برای اقوام طغیانگرفاسد(عاد، ثمود، فرعون) که درآغاز سوره به آن ها اشاره شد،نه انسانی که خداوند رابه عنوان ربّ قبول داشته است.
«کَلّا»ی ابتدای آیه بیان می کند چنین نیست که طغیانگران فقط دچارعذاب دنیوی شوند،بلکه عذاب اخروی آنان نیزبسیار شدیدمی باشد؛
❕زیرا همان طور که ازنظرقدرت و صنعت بی نظیر بودند وبراثر آن طغیان و فسادفراوان کردند عذابشان هم بی نظیر است(فهم مجموعی- مقایسه ای)
⚠️ #طلیعه ی سخن درباره ی عذاب، تهدید است با بیان وقایع قیامت.
آن گاه که زمین به سختی کوبیده و نرم می گردد «وَجاءَ رَبُّک وَ الْمَلَک صَفًّا صَفًّا» و پروردگارت وفرشتگان صف به صف برای اجرای فرامین الهی فرا می رسند.ث
«وَجی ءَ یوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» ودوزخ درآن روز آورده شده آشکار می شود، «یوْمَئِذٍ یتَذَکرُ الْإِنْسانُ» بعد از این وقایع درآن روز انسان متذکر ومتوجه می شود که دنیاگرایی و طغیان نه تنها هیچ ثمری برای او نداشته که باعث ورود او به جهنم نیزشده است (فهم سیاقی- مجموعی)
😔«وَأَنَّی لَهُ الذِّکری» امااین تذکرو بیداری درلحظه ی پراضطراب معاد برای او هیچ سودی ندارد؛«یقُولُ یا لَیتَنی قَدَّمْتُ لِحَیاتی» درآن هنگام که قیامتی سخت درپیش دارد ودستش ازتوشه تهی است با حسرت وافسوس می گوید: ای کاش برای زندگی آخرتم که حیات واقعی من است قدمی برداشته بودم😞
تعبیر«لحیاتی» حیات رابه آخرت اختصاص داده، گویا حیات اودردنیا، حیات به حساب نیامده است
آیات25و26 بازگوکننده ی این است که عذاب های الهی درآخرت بی نظیر وغیر قابل تشبیه باعذاب های دیگران است.
«فَیوْمَئِذٍ لا یعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ» پس درآن روزهیچ کس مانندپروردگار،انسان طاغی راعذاب نمی کند،«وَ لا یوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ»و قادرنیست احدی ماننداوآن طاغی رادر بندکشد (فهم سیاقی)
↪️قسمت قبل #قسمت_دوم↙️
https://eitaa.com/hefzeQuran/1162