eitaa logo
بـهـتـࢪیـن زیـنـت《حـجـاب》
986 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.2هزار ویدیو
177 فایل
شروط👈 @Sharayetcanal بیسیم چیمون👇 https://harfeto.timefriend.net/16622644184270 بیسیم چی📞 🌸خواهَࢪاا_خواهَࢪاا🌸 +مࢪڪز بگوشیم👂🏻 -حجاب!..🌱 حجابتونومُحڪَم‌بگیرید حتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱 اینجابچِه‌هابخاطِࢪِحفظِ‌چادُࢪِ ناموس‌شیعِه.. مۍزَنَن‌به‌خطِ دشمݩ
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️ آنجلینا جولی درافغانستان و یمن؛ حجاب میزاشت در حالیکه قانون حجاب در اونجا وجود نداشت. ◽️ اما تو فتنه اخیر در ایران از بیحجابی دفاع کرد😅 ◽️ الانم خواسته بخاطر ایران؛ موی سر براش بفرستن. ◽️کاری به سواستفاده ژنی و جنی ندارم؛ ته اکثر سلبریتیا اینه: کفر، نفاق، هرزگی، خدمت ب شیاطین انسی و جنی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◽️این خاخام اسقاطیلی اومد به مقام ربع پهلوی استایل برسه ولی دید هنوز به اون مراحل عرفانی نرسیده😁
آزادی بیان اروپایی! 🔹دانشجوی ایرانی دانشگاه استکهلم ‎سوئد بنام ‎وحید سعادت طلب در پایان‌ نامه دکتری خود از شهید حاج ‎قاسم سليمانی و ‎شهید مطهری و شهید آوینی تجلیل کرد و حالا دانشگاه قصد برخورد با او را دارد! 🔹او در مصاحبه تلویزیونی گفت: چگونه تجلیل نکنم، اگر آنها نبودند من حالا قادر به دفاع از پایان نامه خود نبودم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط اونجاش که رهبر انقلاب میگن اونایی که خودشون شخصیت شون روی نابودی و ویرانی هست و دوربین میره سمت روحانی😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اقدام جالب توجه خواننده معروف کشور در زمان اجرا کنسرت خیلی راحت با شوخی و خنده به خانم بی‌حجاب هوادارش گفت اینجا آمریکا نیست اول روسری بپوش بعد عکس بگیر! 🔹اونم سریع پوشید... 🔹فرزین، کاری کرد که خیلی از ما مذهبیا، به راحتی ازش شونه خالی میکنیم؛ امر به معروف.
💚 🌸یَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ🌸 مهدی جان راهی‌ام کن به راهت که هرچه راه غیر مقصدت بروم بیراهه است❣
عـادت‌‌به‌گـناه مثـل‌خـوابیدن‌‌تو‌تختِ گرم‌‌و‌‌نـرم‌‌میمونـه! خوابیدن‌‌روی‌اون‌‌راحـته ؛ اما‌‌بلند‌شدن‌‌خیلی‌سخته! +حواست‌باشه‌به‌چی‌عادت‌میکنی!
ارواحنافداه‌منتظرشماست؛ قلب‌خودراپاک‌کنیدوهمچنان‌محکم‌و استواربرعقیده‌وایمان‌خودباشیدو زمان‌رابرا؎ظهورحضرتش‌آماده‌ومهیاسازید..! مگرنمیبینۍکه‌ظلم‌سراسرگیتۍرا فراگرفتہ‌ومهد؎فاطمہ‌ ارواحنافداه‌سربازمۍطلبد:)
اگر اراده ڪنۍ ڪہ خودت را حفظ کنـی، پروردگار هم هنگام ارتڪاب گناهان براۍ تو ایجادِ مانع میڪند!✨ _آیت‌الله‌حق‌شناس
؛ بودن‌چیزےنیست‌؛ جزعملۍخـٰالصآنھ،عبـٰادتۍعـٰاشقآنھ، جھـٰادےعـٰارفآنھ، قیـٰامۍمظلومـٰانھ،رزمۍشجـٰاعآنھ، و،وصلۍعـٰاشقآنھ ...♥️ ‌
بـهـتـࢪیـن زیـنـت《حـجـاب》
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 #ساجده #پارت_100 علیرضا انگشتر رو دست کرد .......نگاهی به دست اش انداختم. لبخندی زدم
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 +ساجدهههه با صدایِ تقریبا بلند علیرضا از خواب پریدم. یک چشمم رو باز کردم _اخ علی بزار بخوابم نیشش تا پناگوشش باز شد و گفت" +نخیر نمیشه خانوم ،بلند شو از فرصت ها استفاده کن بریم حرم بعد از ظهر هم بریم طوس و طرقبه شاندیز. چشمامو بستم و محلش ندادم نوچی کرد +حیف شد....می خواستم بریم بستنی هم بخوریم...حالا لغو می کنم عیب ندارع بی تفاوت تویِ خواب و بیداری گفتم _باشه لغو کن فقط بزار بخوابم دوباره اومد رویِ تخت نشست...با انگشت اشاره و شست اش پلک هام رو به زور باز کرد و به شوخی مثلا ترسیده گفت: +ساجده خودتی بستنی ها بستنی _اره همون خندید +تغییر سلیقه دادی!!! توکه انقدر بستنی دوست داشتی! پشت بهش کردم _الان خواب رو بیشتر دوست دارم. با لحن شیطونی گفت: +بله...می دونم منم خیلی دوست داری...باشه پس تنها میرم. سریع سرِ جام نشستم و با اخم نگاه اش کردم. با خنده گفت: +آهااا...حالا شد...پاشو بریم دیر شد..نماز صبح که به حرم نرسیدیم..نماز ظهر و اونجا باشیم. پروعی زیرِ لب گفتم.از جام بلند شدم و رفتم طرف سرویس. همینجور که می رفتیم زیرلب آروم با خودم می گفتم: _خیالِ باطل...تنها بری که چی بشه!؟؟؟🤨 انگار شنیده بود که آروم آروم می خندید. ،،،،،، زیرزمین حرم نشسته بودیم...اونجا زیارت خیلی راحت تر بود. با مامان تصویری صحبت کردیم و بعد از نماز رفتیم تا سوغاتی هارو تکمیل کنیم. فردا شب باید بر می گشتیم قم و این سفر سه روزه هم تموم می شد. ،،،،،، وارد آرامگاه فردوسی شدیم. بعد از فاتحه خوندن به نقش های رویِ دیوار آرامگاه نگاه کردیم. _خیلی قشنگ ان نه!؟ +بله خیلی _به شعر شاعری علاقه داری +بدم نمیاد ابرو انداختم بالا _پس یک شعر از فردوسی بخون صداصاف کرد و با لحن خاصی گفت +ز مهر تو دیریست تا خسته ام به بند هوای تو دل بسته ام لبخندی زدم و گفتم: _به به....آقامون اهل شعر هم بودند. اخم نمایشی کرد +ساجدهه...این همه برات شعرهای عاشقانه برات فرستادم هاااا....الان فهمیدی!؟ _به عین ندیده بودم.. +صحیح ، خب حالا شما با یک شعر مارو مستفیض کنید خانوم. حالا چی میخوندم بلد نبودم که |: _خب.....مثلا. یکم سر گردوندم _میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است همینجور نگام می کرد....فکر کنم حتی نفس ام نمی کشید...عجب شعری خوندم:relieved:انگار می خواست جلویِ خنده اش رو بگیره که گفت +عالیه ماشاالله _اع علییی.!!!!! +نه واقعا همین یک بیت شعر خیلی معنی داره هاا _خب بلد نیستم! +عجبا ، خب بریم دیگه تا به طرقبه هم برسیم و بستنی که بهت قول داده بودم هم بدم.....گرچه گفتی خواب مهم تره _تو هم نزاشتی بخوابم که +چکارت داشتم گفتم بخواب خودم میرم لپ ام رو از داخل گاز گرفتم _بیا بریم دیر میشه اع ،،،،، 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍