eitaa logo
عفاف وحجاب
506 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
186 فایل
ارایه مطالب ناب در زمینه عفاف و حجاب و قران ادرس سایت : http://zahraiyan.ir/ ویدیو های جذاب را در کانال ما در اپارات دنبال کنید https://www.aparat.com/zahraiyan لینک کانال دوم : @kanonemahdavi ارتباط ادمین ها: تبلیغات و تبادل: @zahrayan313 @YaZahra14213
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 از کنجکاوی زیاد نتوانستم تحمل کنم و به سمتشان رفتم. مثل قاشق نَشُسته وسط حرفشان پریدم و گفتم : _مهتاب رفتی یه کیک بگیری چقدر طولش دادی ! مهتاب که پشتش به من بود برگشت و با تعجب نگاهم کرد. رویم را سمت مردی که کنار مهتاب بود کردم و گفتم: _ ببخشید، سلام، نرگس هستم ،دوست مهتاب جون . پسر جوان با دیدن من سرش را پایین انداخت و سلام کرد. دوباره به سمت مهتاب برگشتم و گفتم : _ای ناقلا .نگفته بودی نامزد داری. مهتاب به خودش آمد و جواب داد : _ اگه اجازه بدی منم حرف بزنم، میگم بهت. به همان پسر جوان اشاره کرد و گفت: _ ایشون امیر‌صدرا عموی بنده هستن. اومده بود دنبال من که بریم بیرون. داشتم می‌گفتم تو هم همراه من هستی که خودت اومدی. از تصوری که درباره مهتاب و عمویش کرده بودم کلی خجالت کشیدم .آخر به آن پسر جوان نمی‌امد عمو باشد . نگاهی به عمویش انداختم .سرش را پایین انداخته بود و دستش را روی دهانش گذاشته بود .معلوم بود خودش را کنترل می‌کند که نخندد. برای جبران سوتی که داده بودم فوری گفتم: _که اینطور. باشه پس من میرم تو هم زود برگرد. و سمت امیرصدرا برگشتم و گفتم: _ از آشناییتون خوشحال شدم . و خداحافظی کردم مهتاب: باشه برو منم زود میام که با هم درس بخونیم. هنوز چند قدم نرفته بودم که مهتاب صدایم کرد: _جانم چیزی یادت رفته؟ _نه عموم میگه بیا تو هم با ما بریم. _کجا بیام! منِ غریبه ،بین شما دو نفر چیکار دارم؟ _غریبه کجا بود. دوست منی دیگه. بعدشم یه ناهار می‌خوایم بخوریم . _آخه میدونی توی اولین دیدار با عموت سوتی به این بزرگی دادم . روم نمیشه. خنده کوتاهی کرد و گفت : _دیوونه.! به خاطر این نمیای ؟ اینکه مشکلی نداره تا حالا چندبار شده منو امیرصدرا را اشتباها نامزدهم دونستن. _راست میگی؟ _کاسَتو بیار ماست بگیر . آره بابا. تقصیر منم شد که تا حالا چیزی بهت نگفته بودم . امیرصدرا :خانم ها بیایْد بریم دیگه مگه گشنه‌تون نبود ؟ مهتاب دست منو کشید گفت : _اومدیم و یواش زیر لب طوری که من فقط بشنوم گفت: بیا بریم تا این عموی شکموی من نظرش عوض نشده. تا به حال نشده بود که درباره خانواده مهتاب بپرسم .با اتفاق آن روز کنجکاو شدم که بیشتر درباره مهتاب و خانواده‌اش بدانم. امیر صدرا جلو تر از ما می رفت و ما هم پشتش حرکت می کردیم. از همان عقب شروع به آنالیز کردم. قد متوسطی داشت و تقریباً لاغر بود. برعکس مهتاب چهره‌ی گندم‌گونی داشت و چشم و ابرو مشکی بود. یک پیراهن آبی روشن با کت شلوار زغالی رنگی به تن داشت. با این که در آذرماه بودیم اما او به غیر از کت چیز دیگری نپوشیده بود. مثل من گرمایی بود. معلوم نبود ماشینش را کجا پارک کرده بود که نمی‌رسیدیم .بعد از اینکه از چند کوچه پس کوچه گذشتیم ،گفتم : _مهتاب پس این عموت کجا پارک کرده؟ فکر نمیکردم امیر صدرا بشنود به همین دلیل به جای مهتاب جواب داد: ببخشید من این اطراف کار داشتم مجبور شدم ماشین و جای دیگه‌ای پارک کنم. کمی مکث کرد و با دست ماشینش را نشان داد: _اوناهاش رسیدیم. جایی را که نشان داد با چشم دنبال کردم. یک ماشین آزرای مشکی رنگ بود. فکر نمیکردم اینقدر وضعش خوب باشد. مهتاب :ماشینت رو عوض کردی؟! _آره مجبور شدم. حالا بهت میگم . بفرمایین سوار بشین . در جلو و عقب را برای من مهتاب باز کرد . به نظرم عمویش شخصیت جالبی داشت .اما یک فکری توی ذهنم افتاده بود که تا نمی‌پرسیدم راحت نمی شدم. اینکه چرا مهتاب توی خوابگاه زندگی میکنه؟ اصلاً اگه خانواده هم نداشته باشه عموش که هست با اون زندگی کنه. توی دست عموشَم که حلقه ندیدم. پس زن نداره . همین‌طور در فکر بودم که دیدم مهتاب برگشته عقب و منو صدا میکنه : _نرگس میگم برای ناهار کجا بریم؟ _نمیدونم من که تهران جایی بلد نیستم هرجا خودتون صلاح میدونید . _خب پس بریم جایی که سنتی باشه. رو به امیر‌صدرا کرد و گفت: برو همون جای همیشگی. ادامه دارد .... نویسنده:وفا ‼️ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━━┓ 📌 @downloadamiran ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 انروز‌ به یک رستوران خیلی خوب رفتیم . مسیر بیرون محوطه رستوران تا داخل ،با سنگریزه پر شده بود . و با گلدان های زیبایی مسیر را برای مشتریان مشخص کرده بودند. داخل هم دور تا دور تخت چیده بودند که روی هر کدامشان قالی زیبایی خودنمایی می‌کرد . چند میز و صندلی هم وسط رستوران گذاشته بودند . انتهای رستوران هم یک آب‌نمای زیبایی بود که عده‌ای جمع شده بودند و عکس میگرفتند. بعد از اینکه ناهار مان را خوردیم ، امیر‌صدرا به مهتاب گفت : _ راستی من یه خونه دیدم .امروز اگه وقت داری بیا بریم ببینیم . _مبارک باشه ولی من بیام چیکار؟ ! _اگه خونه بگیرم دیگه نیازی نیست تو خوابگاه زندگی کنی . _ دعوا راه میفته . من از این وضع زندگیم راضیم. زیر چشمی نگاهشون میکردم. حرف‌های عجیب غریب می زدند. امیر صدرا با چشم به من اشاره کرد و به مهتاب گفت: _حالا بعدا با هم بیشتر حرف میزنیم. معلوم بود جلوی من معذب هستند. _مهتاب جون من غذام تموم شده .خودم با دربست میرم .شما هم برید به کارتون برسید. _نه عزیزم این چه حرفیه صبر کن باهم میریم امیر_بله صبر کنین میرسونمتون. _خیلی زحمت کشیدین .بابت ناهارم ممنون. ولی من میرم شما هم راحت با مهتاب به کارتون برسین. _چقدر شما تعارفی هستین. در ضمن میخواستم بگم شما هم با ما بیاین خونه رو ببینین. بالاخره سلیقه دو تا خانوم از سلیقه یه مرد بهتره.حالا چی میگین؟ مهتاب: خوبه. نرگس تو چی میگی؟ _من دیگه چی بگم .باشه بریم. _پس پاشین زودتر بریم که شما هم به کارتون برسین. خانه در یک ساختمان ۱۰ طبقه قرار داشت که یکی از واحدهای ۱۰۰ متری‌اش را پسندیده بود. در ابتدا از یک راهرو عبور کردیم و وارد واحد شدیم. پذیرایی بزرگ و نورگیری داشت. در سمت راست اشپزخانه ای اپن و بزرگ قرار گرفته بود و سمت دیگر هم دو اتاق به همراه سرویس بهداشتی و حمام‌ در کل خانه‌ی خوبی بود. _خونه قشنگیه مبارکتون باشه. سمت مهتاب برگشتم و گفتم: _ دیوونه چرا نمیخوای اینجا زندگی کنی؟ من بودم با کله قبول میکردم .من نمی‌فهمم چرا مخالفت می کنی؟ _نرگس بعدا بهت میگم .تو از خیلی چیزها خبر نداری. _امیر : مهتاب !نرگس خانم راست میگن. تو بیا اینجا خودم یه تنه جلوی حرف همه وای‌می‌ایستم. _وقتی میگم نه .یعنی نه. این را گفت و سریع از خانه بیرون رفت .با تعجب نگاهی به امیر کردم. او هم شانه ای بالا انداخت و رفت. وقتی من و امیر به ماشین رسیدیم مهتاب نبود.فکر می‌کردیم آنجاست اما نبود. همان موقع پیامی به گوشیم آمد. مهتاب نوشته بود نیاز به کمی هوای آزاد دارد و خودش به خوابگاه بر می گردد. وقتی این خبر را به امیر گفتم. گفت: مثل اینکه نباید اصرار می‌کردیم .لطفاً مواظبش باشین. _باشه. ولی من چطور میتونم همدردی کنم وقتی چیزی نمیدونم؟ _وقتش برسه خودش همه چیزو میگه. فعلا با اجازه . از هم جدا شدیم و من پیاده تا خوابگاه رفتم . از همان دوران مدرسه پیاده‌روی را دوست داشتم . وقتی وارد اتاق مان شدم هنوز مهتاب برنگشته بود. نیلوفر هم اتاقی‌مان که به شهرشان رفته بود وتاره برگشته بود ، چمدانش را جمع و جور می کرد، با دیدن من جلو آمد و سلام کرد . کمی با هم خوش و بش کردیم. ساعت ۸ شب شده بود اما هنوز خبری از مهتاب نبود. هر چقدر هم به گوشیش زنگ میزدم خاموش بود. نگران شده بودم. ادامه دارد ... نویسنده:وفا ‼️ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━━┓ 📌 @downloadamiran ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy
🥀زیارت مجازی با زیارت عاشورا. 🥀:شب جمعه ، شب زیارتی ارباب بی کفن همگی دلاتونو ببرید کربلا حرم اباعبدالله. روی نوشته زیر انگشت بزنید 🥀زیارت عاشورا در حرم ارباب بخوانیم. هدیه به ۱۴ معصوم.شهدا واموات...به نیت فرج. http://app.imamhussain.org/tour/ وارد حرم شدید توجه کنید روی فلش مکان کلیک کنید 🥀. ما رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه التماس دعا 👇👇👇👇👇📣📣 فقط باصلوات هدیه به امام حسین و علمدارش وشهدای کربلا وارد بشید. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم
AUD-20210531-WA0007.mp3
5.7M
حاج مهدی رسولی السلام علیک یا اباعبدالله... سلام امام حسینِ قلبم💚 سلام اقای دلم💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله مجتهدی :👇 ♨️دو چیز به درد آخرت می خورد: یکی امام حسین(ع) یکی تقوا هدیه به محضر امام حسین و شهدا واموات صلوات .... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 🆔 @nademin
این عکس را خوب ببینیند تا متوجه بشوید .////اگر ما مدافعان ،در سوریه نباشیم مصداق این عکس عوض می شود.... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy
◽️معرفی برنامه های مهدویت در فضای مجازی ◽️ بنیاد فرهنگی حضرت موعود(عج) 🔻سایت رسمی بنیاد- پورتال جامع مهدویت 🔻لینک: http://mahdaviat.ir/ @chashmbe_rah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد دانشمند آبروی مومن.... سعی کنیم آبروی مومنی را حتی نزد یکنفر اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy‌
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy‌
هدایت شده از سلام
سلام: آیت الله روح الله قرهی: هر شب دقایقی را با آقا صحبت کنید. عزیز دلم! در موقع خواب و خلوت، نگذاری یک موقع خستگی بر تو غلبه کند، ولو شده لحظاتی با آقاجان حرف بزن! آقاجان خیلی این حرف زدن را دوست دارند. این که من تأکید می­کنم؛ چون ثمراتش را اولیاء دیدند و بیان کردند. یک مدّت با آقا حرف بزن، عادت کن، یک مدّت خودت را مکلّف کن که با آقا حرف بزنی، ببین آقا چگونه به تو عنایت می­کند؟! ببین چه می­بینی؟! آقاجان! ببین وقتی حرف می­زنیم، جوان­ها بیشتر گریه می­کنند. اسم شما که می­آید، ببین این جوان­های عزیز چه حالی دارند و چه اشکی می­ریزند؟! دوست دارند. آقا! به حقّ این جوان­ها یک نگاهی هم به ما بدبخت­ها کن! ما که عمر و زندگی­مان را باختیم ایشان که از اساتید اخلاق شهر تهران و از جانبازان هشت سال دفاع مقدس هستند در جایی دیگر فرمودند تا امام زمان نخواهد کسی توفیق این عمل را پیدا نمی کند و میفرمودند مواظب باشید قطع نشود ✍️منبع :پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه امام مهدی عج تهران
هدایت شده از سلام
سلام: سلام: آیت الله قرهی: آخر شب دقایقی با آقا جان حرف بزنیم. اصلاً فرض بگیریم که چیزی ندهند. هر چند خدا شاهد است یک شب بعد از درس اخلاق که می‌گفتم: به یک سال نشده، چیزهایی به شما می‌دهند، فردی آمد و گفت: چرا می‌گویید یک سال؟! به یک ماه نشده، چیزهایی می‌دهند. امّا اگر هم فرض بگیریم چیزی ندهند، همین که اجازه می‌دهند با ایشان صحبت کنیم، همه چیز است که انسان با مولا و آقای خودش، کسی که صاحب عصر و زمان است و همه‌ی کون و مکان به وجود اوست و همه‌ی رزق‌ها، به واسطه‌ی اوست، توفیق صحبت پیدا کردن دارد. آقا جان، اگر به خودم واگذار شوم و دستم را نگیرید، گرفتار می‌شوم. به گناه می‌افتم، فردی، اجتماعی و ... . خراب می‌کنم، زندگی و آخرتم را خراب می‌کنم، دستم را بگیر. اصلاً یادم می‌رود که برای چه به دنیا آمدم و باید چه کنم. آقا جان، دستم را بگیر. یک فاتحه برای مادرشان حضرت نرجس بخوانیم، جدّی باور کنیم کلید ورود به قلب آقا جان، مادرشان است. این‌قدر این‌ها رئوف و کریم هستند، احسان، عادتشان است، کرم، مشی‌شان است. اصلاً با ما تفاوت دارند، ما معامله می‌کنیم، امّا آن ها دنبال این‌گونه مطالب نیستند. آقا جان، خراب کردم، تو درستش کن. ولیّ خدایی حضرت را، یا مبدل السیئات بالحسنات، خطاب می‌کردند. آقا جان، دست ما را بگیر. آغاز امامت و ولایت هست، نمی‌خواهیم ناراحتی کنیم، امّا دو قطه اشک، اکسیر است و جهنّمی را خاموش می‌کند. اشک، اکسیر رحمت الهی است. بگذارید بگویند این‌ها امّت گریه هستند، چه می‌فهمند که این دو قطره اشک چه می‌کند؟! با آقا جان، صحبت کن، اشک بریز، گردنت را کج کن، خضوع و خشوع داشته باش، حال مضطرّ بگیر، بگو: آقا جان، می‌خواهم سربازت شوم، گناه کردم، امّا امید دارم. خوش به حال شهدای مدافع حرم که پاک و طاهر رفتند، نمی‌دانم اوضاع من چه می‌شود، آقا دستم را بگیر که عاقبت به خیر شوم، نه عاقبت به شر. آقا جان، دستم را بگیر. السّلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان(عج) منبع:خبرگزاری فارس
سلام: آیت الله روح الله قرهی: هر شب دقایقی را با آقا صحبت کنید. عزیز دلم! در موقع خواب و خلوت، نگذاری یک موقع خستگی بر تو غلبه کند، ولو شده لحظاتی با آقاجان حرف بزن! آقاجان خیلی این حرف زدن را دوست دارند. این که من تأکید می­کنم؛ چون ثمراتش را اولیاء دیدند و بیان کردند. یک مدّت با آقا حرف بزن، عادت کن، یک مدّت خودت را مکلّف کن که با آقا حرف بزنی، ببین آقا چگونه به تو عنایت می­کند؟! ببین چه می­بینی؟! آقاجان! ببین وقتی حرف می­زنیم، جوان­ها بیشتر گریه می­کنند. اسم شما که می­آید، ببین این جوان­های عزیز چه حالی دارند و چه اشکی می­ریزند؟! دوست دارند. آقا! به حقّ این جوان­ها یک نگاهی هم به ما بدبخت­ها کن! ما که عمر و زندگی­مان را باختیم ایشان که از اساتید اخلاق شهر تهران و از جانبازان هشت سال دفاع مقدس هستند در جایی دیگر فرمودند تا امام زمان نخواهد کسی توفیق این عمل را پیدا نمی کند و میفرمودند مواظب باشید قطع نشود ✍️منبع :پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه امام مهدی عج تهران کانال دیگر ما @hejabmahdavy ادرس سایت http://zahraiyan.ir/ ویدئو های جذاب ما را در ادرس ذیل دنبال کنید ....ادرس اپارات ما https://www.aparat.com/zahraiyan ⚫️کانال 👇👇 🆔 @kanonemahdavi
... کانال دیگر ما @hejabmahdavy ادرس سایت http://zahraiyan.ir/ ویدئو های جذاب ما را در ادرس ذیل دنبال کنید ....ادرس اپارات ما https://www.aparat.com/zahraiyan ⚫️کانال 👇👇 🆔 @kanonemahdavi
سلام: سلام: آیت الله قرهی: آخر شب دقایقی با آقا جان حرف بزنیم. اصلاً فرض بگیریم که چیزی ندهند. هر چند خدا شاهد است یک شب بعد از درس اخلاق که می‌گفتم: به یک سال نشده، چیزهایی به شما می‌دهند، فردی آمد و گفت: چرا می‌گویید یک سال؟! به یک ماه نشده، چیزهایی می‌دهند. امّا اگر هم فرض بگیریم چیزی ندهند، همین که اجازه می‌دهند با ایشان صحبت کنیم، همه چیز است که انسان با مولا و آقای خودش، کسی که صاحب عصر و زمان است و همه‌ی کون و مکان به وجود اوست و همه‌ی رزق‌ها، به واسطه‌ی اوست، توفیق صحبت پیدا کردن دارد. آقا جان، اگر به خودم واگذار شوم و دستم را نگیرید، گرفتار می‌شوم. به گناه می‌افتم، فردی، اجتماعی و ... . خراب می‌کنم، زندگی و آخرتم را خراب می‌کنم، دستم را بگیر. اصلاً یادم می‌رود که برای چه به دنیا آمدم و باید چه کنم. آقا جان، دستم را بگیر. یک فاتحه برای مادرشان حضرت نرجس بخوانیم، جدّی باور کنیم کلید ورود به قلب آقا جان، مادرشان است. این‌قدر این‌ها رئوف و کریم هستند، احسان، عادتشان است، کرم، مشی‌شان است. اصلاً با ما تفاوت دارند، ما معامله می‌کنیم، امّا آن ها دنبال این‌گونه مطالب نیستند. آقا جان، خراب کردم، تو درستش کن. ولیّ خدایی حضرت را، یا مبدل السیئات بالحسنات، خطاب می‌کردند. آقا جان، دست ما را بگیر. آغاز امامت و ولایت هست، نمی‌خواهیم ناراحتی کنیم، امّا دو قطه اشک، اکسیر است و جهنّمی را خاموش می‌کند. اشک، اکسیر رحمت الهی است. بگذارید بگویند این‌ها امّت گریه هستند، چه می‌فهمند که این دو قطره اشک چه می‌کند؟! با آقا جان، صحبت کن، اشک بریز، گردنت را کج کن، خضوع و خشوع داشته باش، حال مضطرّ بگیر، بگو: آقا جان، می‌خواهم سربازت شوم، گناه کردم، امّا امید دارم. خوش به حال شهدای مدافع حرم که پاک و طاهر رفتند، نمی‌دانم اوضاع من چه می‌شود، آقا دستم را بگیر که عاقبت به خیر شوم، نه عاقبت به شر. آقا جان، دستم را بگیر. السّلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان(عج) منبع:خبرگزاری فارس ... کانال دیگر ما @hejabmahdavy ادرس سایت http://zahraiyan.ir/ ویدئو های جذاب ما را در ادرس ذیل دنبال کنید ....ادرس اپارات ما https://www.aparat.com/zahraiyan ⚫️کانال 👇👇 🆔 @kanonemahdavi
AUD-20201211-WA0269.mp3
4.34M
💫💫 صلوات ...اوالحسن ضراب اصفهانی 🥀 مرحوم سید ابن طاووس ...می فرمایند...اگر از هر عملی در عصر جمعه غافل شدی ...از صلوات ابو الحسن ضراب اصفهانی غافل نشو ...که سری است از اسرار الهی 🥀 ❤️ 💫 کانال تخصصی مهدویت 👇 . ╭┅─────────┅╮ 🔘@kanonemahdavi ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy‌
نام:زینب کمایی تاریخ ولادت:۱۳۴۶/۳/۸ وضعیت تاهل:مجرد تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۱/۲ نحوه شهادت:دستگیری توسط منافقین و خفه کردن ایشان با چادرشان محل شهادت:شاهین شهر اصفهان محل مزار:اصفهان مزار شهدا چادریعنی اونقدرحرمتشانگهداری که بااون خفه ات کنندیعنی ازچادرت میترسیدندازاون چهره زیبایی که زیرچادرت پنهان کرده بودی وبرای خداکارمیکردی،واین شدکه لیاقت شهادت پیداکنی اون هم باچادرت به شهادتت برسونند. کتاب های مربوط به شهید: 🌹🕊🕊🕊🕊🕊🕊 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 💠 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هدف دشمن ادامه همان انقلاب با پروژه حیازدایی، تحت عنوان در ایران 🔻دیروز میگفتند چادر نه، مانتو مقنعه آره امروز حرف دیگری میزنند کجا میخوای متوقف شی؟ 👤استاد رحیم‌پور ازغدی @Afsaran_ir
فمینیسم....سینما....یعنی زنها هم باید هفت تیر کش بشوند....دقیقا مثل مردها ....هرکار خشن هم حتما زنها داخلش باشند وگر نه حقوقشان پایمال می شود....... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بررسی کوتاه حجاب درادیان اسمانی قابل توجه ایرانیهایی که هی زرتشت ومیزنن تو سرمون که ما خودمون دین داشتیم و.... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم 🔰 ویژه هفته عفاف و حجاب 💫 ان شا الله بسته های ویژه خواهیم داشت....با ما همراه باشید... حجاب را دوست دارم 👇💫 کانال تخصصی عفاف و حجاب.. @hejabmahdavy‌
هدایت شده از پرسمان مهدویت
PTT-20210715-WA0012.opus
209.8K
🌸 🌸🌼 🌼🌸🌼 🌸🌼🌸🌼 💫💫 ❓❓ سوال کاربر ...سلام ..فعالین مهدوی در برزخ هم امکان فعالیت و یاری اماام دارند اگر رجعت نکردند به دنیا ؟؟؟ 🔻 ظهور بسیار نزدیک است 🔰🔰 بشنوید پاسخ استاد ایتی را به سوال بالا 👆👆👆 ❓ #۳۱۳ 🌺اللهُمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج🌺 🌸🌤السلام علیک یاصاحب الامر🌤🌸 🌷 کانال پرسمان مهدویت 🌷 ‌ 🔹پرسش و پاسخ گویی به سوالات و شبهات مهدوی شما 🔹 🥀 انتشار دهید...سرباز امام در فضای مجازی باش... لطفا سوالات مهدوی خود را به ادمین کانال ارسال تا در اسرع وقت پاسخگو باشند ....لینک کانال ما 👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @porsemanmahdavi313 ┗━━━🎊━━ 🌸 🌼🌸 🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸