eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.5هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
186 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅نمونه‌های تذکر 👇👇👇 🔹به خانمی که آرایش قابل توجه داره! می‌تونید با محبت بگید: 🔸 عزیزم، شاید آرایشت برای خودت عادی باشه، اما جلوی نامحرم مناسب نیست! 🔸 گلم، مشخصه بانوی متشخصی هستین ، اما خدا تو هر جایی آرایش کردن رو اجازه نداده! 🔸عزیزم، حیفه شماست اجازه بدی هر نامحرمی از زیباییت لذت ببره! 🔸 خداروشکر که محجبه هستین، ولی چرا آرایش؟!(مختصِ محجبه‌ها) 🔸می‌دونم کلی اخلاق خوب داری،حجاب رو هم به خوبی‌هات اضافه کن 🔰حواسمون باشه که: ♨️ما باید با گناه مشکل داشته باشیم نه با گناهکار مسلمان و مؤمن. ♨️گناهکار در بسیاری از موارد از ما بهتره و شاید نزد خدا محبوبتر(ایراد او در ظاهر است و ایراد ما در باطن)،پس خودمون رو از او بالاتر نبینیم❗️ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
☁️☁️☁️ 🌩🌩 🌩 🌊 هیچ‌مولای‌کریمی‌رو بر‌بنده‌پستی، شکیباتر‌از‌تو‌برخودم‌ندیدم❤️ 〰〰〰 💗فرازی از دعای زیبای 📖 🦋 🌜 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان‌سقای‌حرم🍁 خدایا...ببخش💔 💛مارو‌از‌دعای‌خیرتون‌بی‌نصیب‌نذارین💛 🎙️ محمود کریمی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🛑به روز باشیم دیپلماسی یعنی حرف و میدان، یعنی عمل... از قدیم گفته اند به عمل کار براید به سخندانی نیست! اگر داعش قوی میشد و مرد میدان دندانش را نمی کشید، او با تجهیزات کشوری و لشکری ای که به دست می آورد کدام کشور را مورد حمله قرار می داد؟! روسیه یا ترکیه؟! آمریکا یا اروپا؟! یا به اسرائیل و اسقاطیل؟! با آنها کاری نداشت... ایران را به خاک و خون می کشید. حاج قاسم که به راستی مرد میدان بود، علاج واقعه قبل از وقوعش کرد. دیپلماسی شما که خودتان را هم در مقر سازمان ملل تحریم کرد، چگونه میخواست جلوی داعشیان بایستد؟! داعش برای روسیه چه اهمیتی داشت؟! داعش دشمن ایران بود... سردار سلیمانی روسیه را به نفع ایران وارد جنگ با داعش کرد تا ایران را حفظ کند... چرا به دروغ می گویید که روسیه حاج قاسم را به جنگ زمینی با داعش کشاند؟!! ای کاش وقتی ظریف داشت مصاحبه می کرد یکی به‌او می گفت شهدا زنده اند و همه چیز را می بینند و می شنوند... تا شاید.... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
Hossein Taheri - Mahe Man Ali.mp3
2.54M
🌛ماه من علی🌜 ✨اسمت نمک سفره مونه ⚡️من عاشقتم خدا میدونه ✨عشقت برکت خونمونه 🎙حسین طاهری 🌙تیتراژ پایانی برنامه ماه‌من 👌فوق العاده شنیدنی 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
#دام_شیطان 🔥 #قسمت_چهارم 🎬 داخل کلاس شدم. سمیرا از دیدنم تعجب کرد.رفتم کنارش نشستم. سمیرا گفت:تو که
😈 🎬 از جهان ماورای ماده سخن می‌گفت,من با این‌که هیچی از حرفاش نمی‌فهمیدم,اما همه‌ی گفته هاش را تأیید می‌کردم. بعد از ساعتی با صدای در که سمیرا بود,حرفاش را‌ تموم کرد و اجازه داد راهی خانه شوم. واین اول ماجرا بود.... سمیرا سوال پیچم کرد,استاد چکارت داشت,چرا اینقد طول کشید؟ چرا گردنبندت را دادی به من؟ و.... هر چی سمیرا پرسید جوابی نشنید ، چون من مثل آدم‌های مسخ شده به دقایقی قبل فکر می‌کردم,به اون گرمای لذت بخش,احساس می‌کردم,هنوز نرفته دلم برای سلمانی تنگ شده,دوست داشتم به یک بهانه ای دوباره برگردم و ببینمش! رسیدیم خانه. سمیرا با عصبانیت گفت:بفرمایید خانوووم,انگار شانس من لالمونی گرفتی والااا پیاده شدم بدون هیچ حرفی. صدا زد ، همااااا بیا بگیر گردنبندت ... برگشتم گردنبند را گرفتم و راهی خانه شدم مامان برگشته بود خانه. گفت :کجا بودی مادر؟ بابات صد بار بیشتر به گوشی من زنگ زد ,مثل اینکه تو گوشیت را جواب نمی‌دادی. بی حوصله گفتم:کلاس گیتار بودم,گوشیمم یادم رفته بود,بابا خودش منو رسوند... مامان از طرز جواب دادنم ,متعجب شد آخه من هیچ وقت اینجور با بی احترامی صحبت نمی‌کردم و بنا را گذاشت برخستگی‌م واقعاً چرا من اینجور شده بودم؟؟ مانتو قرمزم را خواستم دربیارم اما این بار دکمه هاش راحت باز شد,یاد حرف سلمانی افتادم که میگفت:قرمز بهت میاد,همیشه قرمز بپوش... لبخندی رو لبام نشست. تو خونه کلا بی قرار بودم ,بااینکه یک روز هم از کلاس گیتارم نگذشته بود ولی به شدت دلم برای سلمانی تنگ شده بود, اصلاً سر در نمی‌آوردم ، من که به هیچ مردی رو نمی‌دادم و تمایلی نداشتم, این حس عشق شدید از کجا شکل گرفت... حتی تو دانشگاه هم اصلاً حواسم به درس نبود. هنوز یک روز دیگه باید سپری می‌شد تا دوباره ببینمش... دیگه طاقتم طاق شد ,شماره‌ی سلمانی را که در آخرین لحظات بهم داده بود ، ازجیب مانتوم درآوردم و گرفتم. تا زنگ خورد ، یکهو به خودم اومدم وگفتم وای خدا مرگم بده الان چه بهانه‌ای بیارم برای این تلفن؟! ..... گوشی رابرداشت,الو بفرمایید, من:س س س سلام استاد سلمانی:سلام همای عزیزم، دیگه به من نگو استاد ، راحت باش بگو بیژن.... خوبی؟ چه خبرا؟ من:خوبم ,فقط فقط... بیژن:می‌دونم نمی‌خواد بگی ,منم خیلی دلم برات تنگ شده,میخوای بیا یه جا ببینمت؟ با این حرفش انگار دنیا را بهم داده بودند. گفتم:اگه بشه که خوب میشه بیژن:تانیم ساعت دیگه بیا جلو ساختمان کلاس ، باشه؟؟ من:چشم ,اومدم مامان و بابا هر دوشون سر کار بودند. یه زنگ زدم مامان,گفتم بیرون کار دارم. مامان هم کلی سفارش کرد که مراقب خودت باش و.... آژانس گرفتم سمت کلاس گیتار ... .. ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─ ‎‌‌‎‌ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبِ قدر شب عفو دستِ ما وصلِ به دامانِ شفاعتِ مولایمان الهی به علیٍّ یاری‌مان کن درک کنیم و قدر بدانیم شب قدر را ... 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
شبِ قدر شب عفو دستِ ما وصلِ به دامانِ شفاعتِ مولایمان الهی به علیٍّ یاری‌مان کن درک کنیم و قدر ب
تو این شب‌های دلدادگی شب‌های‌قدر خادمین‌تون در کانال دانشگاه حجاب رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید. .