eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️عاشق امام حسین میخوای بشی هر روز مکررا از کنارش رد شو 🌹تشکر از فرستنده این کلیپ زیبا گلواژه صلوات تقدیم شما باد🙏 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
⚠️تبعات جبران‌ناپذیر سخت‌گیری در ازدواج 🔺بعضی از خانواده‌ها در امر ازدواج سخت‌گیری‌های بی‌جا و توقعات مادی بالایی را از دارند! 🔻از باب نمونه انتظار دارند که خواستگار در ابتدای جوانی همان موقعیت و شرایط اقتصادی‌ را داشته باشد که دیگران پس از سال‌ها کار و تلاش به آن رسیده‌اند. 🌻 (ع) در این‌باره می فرمایند: 🌿من خَطبَ اِلیکُم فَرضیتُم دینَهُ وَ امانَتهُ فَزَوِّجوهُ اِلاّ تَفعَلوهُ تَکُن فِتنَةٌ فِی الاَرضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ؛ 🌿هرگاه کسی از دختر شما خواستگاری کرد و دین‌داری و امانتداری او را پسندیدید به او همسر دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و بزرگی در روی زمین پدید آید. 📚میزان الحکمه، ج ۹، ص ۱۳۴. ✅این روایت شریف، یکی از اصول مهم در امر است. صرف نظر از علایق و تعصّبات دینی، اثر عمل نکردن به این بیان نورانی را می‌توان در جامعه به وضوح مشاهده کرد. 💠اما واقعاً چرا برخی با توقعات مادی بالا و غیر منطقی، آن هم در این وضعیت بد اقتصادی کشور، شرایط ازدواج را برای جوانان چنان می‌کنند که در نهایت به ختم شده و باعث و و ناهنجاری آنان در جامعه می‌شود!؟ ✍️عقیل مصطفوی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🕯🖤 ڪُلُّ یَوْمٍ عَاشورٰا ڪُلُّ أَرْضٍ ڪَربَݪا | 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🌸خادم شهدا /قسمت2⃣روشهای اجرایی امربه معروف ونهی ازمنکر/ 🔶روش شیوه حذف ابزاریافرصت گناه ✅گاهی وقتها شما می دانید که یک شخصی ، اقبال زیادی دارد به انجام فلان گناه❗ ولی اگر وسیله‌ی گناه (مثلاً کابل ماهواره ، آلات قمار ، سی دی های نامناسب و...) دَم دستش نباشد ، خیلی پیگیر نمی شود❗ خوب شما می توانید خیلی راحت ، با زیرکی خاصی ،آن ابزار گناه راحذف کنید . انگار که حالا گم شده یا دَم دست نیست❗ با این کار یا دیگرپیگیر نمی‌شود یا اگر پیگیر هم بشود، گناه به تأخیر افتاده و همین به تاخیر افتادن گناه هم تاثیر است. 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
سند بدون عنوان.pdf
71.3K
🔴به روز باشیم مقاله ای برای ورود به محرم با شرایط کرونایی. موضوع: پرداختن به عوارض بد اظهارات جنجالی برخی کانالهایی که به اسم طب اسلامی کلا طب نوین را مضر خطاب می کنند و اصرار به عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی دارند. تعداد صفحه: 5 🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴محࢪم از ࢪاه ࢪســــــید ... | | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
Hossein Khalaji - Khabam Nemibare.mp3
5.72M
سلام به تو دوای دردم 😭 سلام بذار دورت بگردم😭 👌پیشنہاد دانلود 🎙حسین خلجی 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان 💗نگاه خدا💗 #نگاه‌خدا #قسمت_دهم چشمه‌ی اشک عاطفه خشک نمی‌شد. -سارا بدون من چیکار
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗نگاه خدا💗 شماره‌ی عاطفه را گرفتم. - الو عاطفه خوابی؟ - اره خیره سرم ،اگه جنابعالی میذاشتین داشتم یه خواب خوب میدیدم. - دیوووونه حتمن داشتی خواب منو میدیدی -حالا چیکارم داشتی مزاحم - وایییی باورت نمیشه بابا ماشین گرفته برام انگار خوابش پرید. -جانه عاطی، مرگ عاطی راست میگی؟ اومدم باید ببری منو بیرونااااا گفته باشم. - چششششم ، الان برو ادامه خوابتو ببین رفیق. اره راست میگی ،شب بخیر. فردا اولین روز دانشگاه بود. در این هفته خاله‌زهرا و مادرجون، هر روز به بهانه ازدواج بابا به خانه‌ی ما می آمدند. خسته شده بودم. با شروع کلاس‌ها خیلی خوشحال شدم که تا اطلاع ثانوی خانه نیستم. صبح با زنگ ساعتم بیدار شدم لباسم را پوشیدم.کیفم را برداشتم. کمی صبحانه خوردم. سویچ ماشین را برداشتم و حرکت کردم. ماشین را کنار دانشگاه پارک کردم. پیاده شدم. کلاسم را پیدا کردم . کلاسم که تمام شد داخل کافه دانشگاهنشستم تا کلاس دیگرم شروع شود. گوشیم زنگ خورد. شماره برای ایران نبود. - الو " سانازه ،دختر خالم ۲۷ سالشه ،خاله سودابه ام ۲۰ سالی میشه که رفتن کانادا به خاطر شغل شوهرش یه پسرم داره سهیل ۲۴ سالشه. - واییی ساناز توییی؟ خوبی؟ -سلام عزیزم ،قربونت برم تو خوبی؟ حاجی خوبه - مرسی ،چه عجب یاد من کردی؟ - ما که همیشه به فکرت هستیم. شرمنده نتونستم همراه مامان و بابا بیام موقع خاکسپاری - اشکالی نداره ولی من اینقدر حال روحیم بد بود متوجه نشدم خاله سودابه اومده ، از طرف من عذر خواهی کن از خاله. - عزیززززم ،حق داری واقعا فوت خاله همه ما رو شوکه کرده بود . خوب شنیدم دانشگاه قبول شدی ! اونم رشته برق - اره گلم -بهت تبریک میگم ،ای کاش میتونستی میومدی اینجا درست و ادامه میدادی ؟ - میدونم ولی بابا رضا هیچ وقت اجازه نمیده - چرا اجازه نده ،حاج رضا هم تا چند وقت دیگه ازدواج میکنه ،دیگه چه کار به تو داره - نمیدونم باید باهاش صحبت کنم. - اره باهاش صحبت کن ببین چی میگه ،عزیزم من باید برم سرکارم کاری نداری؟ - قربونت برم یه همه سلام برسون خدا نگهدار. راست میگفت بابا که قرار بود دیر یا زود ازدواج کند ،چرا نباید برم؟ کلاسم که تمام شد به خانه رفتم . غروب به خانه رسیدم. "امشب حتما با بابا صحبت میکنم ببینم چی میگه. ساعت ۱۰ شب بود که بابا امد خانه. - سلام بابا جون - سلام سارا جان بیداری هنوز؟ - منتظر بودم شما بیاین باهم شام بخوریم - باشه الان میرم لباسمو عوض میکنم و میام شام را که خوردیم، میز را جمع کردم و ظرف‌هارا شستم. رفتم سمت پذیرایی. بابا اخبار نگاه میکرد. نشستم روی مبل. صدای تپش قلبم را می‌شنیدم. یک نفس عمیق کشیدم. -بابا رضا؟ همون طور که چشمش به تلوزیون بود، جواب داد. - جانم - میشه منو بفرستین کانادا اونجا درسمو ادامه بدم؟ بابا تلوزیون را خاموش کرد .برگشت سمت من. -برای چی میخوای بری؟ - خوب مثل همه آدما میخوام برم اون ور زندگی کنم، درس بخونم، پیشرفت کنم. -خوب همه این کارا رو میتونی همینجا هم انجام بدی - ولی من دوست ندارم اینجا باشم. -یعنی میخوای منو تنها بزاری؟ - بابا جون شما دیر یا زود ازدواج میکنین ،این منم که تنها میشم. ادامه دارد... 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا