eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.9هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
183 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده ، بگویید من به عنوان یک شیعه‌ی امام زمان چه کاری برای انقلاب و [فراهم شدن ظهور و حکومتِ]امام زمان (روحی له الفدا) کرده‌ام؟!* *شهید اسداللّه حبیبی 🌷سلام دوستان 🌷صبحتون بخـــــیر 🌷روزتون و روزه‌تون بی‌گناه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220403-WA0097.mp3
11.08M
سخنان بانوی خوزستانیِ شوشی الاصل که در سالن همایش های برج العرب دبی چه باشکوه از جایگاه و ارزش زن مسلمان ایرانی می گوید.👌 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🛑 دانشگاه حجاب برگزار می‌کند👇👇👇 ❇️ دوره مکالمه عربی (با کیفیت؛ ارزان؛ آفلاین (به همراه کلاس رفع اشکال) 💠 eitaa.com/joinchat/644284519C6e5d0dbf9a ❇️ انجام سفارشات گرافیکی (لوگو، پوستر، تراکت، لیبل، بنر، پروفایل و ...) حرفه ای، ارزان، سریع👇 💠 eitaa.com/joinchat/3536912486C6ad0729047 ❇️ کارگاه «فن بیان و هنر سخنوری» ‌‌ یک روزه / آنلاین 👇 💠 @Hejab_amozeshi ❇️ آموزش ادیت ویدیو هشت جلسه «هشت ساعت» / (افلاین)👇 💠 @Hejab_amozeshi ❇️ آموزش عکاسی و ادیت عکس با موبایل ۱۰ جلسه «۱۰ ساعت» / (افلاین)👇 💠 @Hejab_amozeshi ❇️ فروشگاه کانال چادر / قرآن رنگی و نظامی/ کتاب و کتابچه برای اثبات و ترویج حجاب‌ و ... 👇 💠 @hejabuni_forooshgah ❇️ انجام سفارشات طراحی سایت و اپلیکیشن و ... 👇 💠 @Royalweb 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸مقام معظم رهبری: به مسئله حجاب و حیا در دانشگاه ها اهمیت بدهید. 🔹بنده نسبت به مسئله ی حجاب و حیای اسلامی در دانشگاه ها دغدغه دارم. رؤسای دانشگاه ها، مدیران و خود دانشجویان و بخصوص دختر خانم ها به حجاب و فاصله گذاری اهمیت بدهند و توجه کنند. 🗓۱۳۹۹/۰۲/۲۸ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
۞ یاٰمَنْ عَطاٰئُہُ قَــــــــــدیم... ۞ 🌱دیریست که در لطف تو مقیم شده‌ام تا احسان قدیمت را با عطای شریف و با فعلی لطیف درک کنم 🌱 تا وعده‌ی صدق و گفتار حقّ تو ،مرا از عدالتت می ترساند، بخشایش و یاد شیرینت صلای عام می‌دهد... 💚 چقدر امیدوارتر می‌شوم .... هر بار که این بند را می‌خوانم ....... ♨️اما نکند امیدواری زیادم ؛ بیحیایم کند برای گناه کردن ! ... ✍نیستان 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 نماهنگ «ارثیه مادری» 🌱 🏴 به‌مناسبت وفات حضرت خدیجه سلام‌الله علیها 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
🌹🌹رمان #سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت دوم 🌻نگاهی به آینه انداختم ، چه عسلی
🌹🌹رمان 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت سوم 🌸خونه قشنگی داشتند یک باغچه نقلی زیبا در کنارحیاط درست شده بود و گلدان های پرگلی هم در اطرافش قرار داشت...❤️ ✴فضای غم انگیز خونه منو سمت حیاط کشاند.. نفس حبس شده ام رو آزاد کردم تو فکر و خیال بودم که توپی محکم به صورتم خورد!!😫 به خودم که اومدم نگاهم به پسربچه ای افتاد که مثل گربه روی دیوار نشسته بود. _توپ رو میندازی یا خودم بیام!.😒 ❄اخمام تو هم رفت و از عصبانیت دستام رو مشت کردم چقدر بی ادب بود😠 _یالا بپر پایین و مثل بچه ادم در خونه رو بزن و بخاطر رفتار بدت عذرخواهی کن بعد هم بگو خاله جان میشه توپم رو بدی؟! خندید و گفت: حوصله داریا! چه خودش رو هم تحویل میگیره! نگاه عصبانیم رو که دید زبون درازی کرد. ⚡بدون اینکه جلب توجه کنم از آشپزخونه چاقو برداشتم و زیر شالم قایم کردم و به حیاط برگشتم از نتیجه کارم راضی بودم باید براش درس عبرتی می شد تا از این به بعد با بزرگتر از خودش درست رفتار کنه!🙂 🌻پشتم به در بود که صدای زنگ اومد از همون پشت توپ رو بیرون انداختم حتی اینجا هم دست از شیطنت برنمی داشتم . هیچ صدایی نیومد یکم عجیب بود! 🍀 سرمو به طرف در برگردوندم اما با دیدن سید خشکم زد. نگاه متعجبش رو از من گرفت و به زمین دوخت لبخندی گوشه لبش بود دیگه از این بدتر نمی شد هول کردم و خجالت کشیدم و این بار من سرم رو پایین انداختم!!. 🌿غروب رفتیم سرخاک گریه های فاطمه خانم دل ادم رو به درد می اورد سید کمی دورتر ایستاده بود و ارام اشک می ریخت😔 کنار لیلا نشستم نمی دونستم تو این موقعیت چی باید بگم بخاطر همین فقط به نجوای سوزناکش گوش دادم:😣 🍃" _از وقتی یادمه کلی دستگاه بهت وصل بود خوب نمی تونستی نفس بکشی اما نفس ما بودی سایه ات بالا سرمون بود ، پشت و پناه داشتیم اخ باباجون نمی دونی چقدر دلتنگ نگاه مهربونتم " سرش رو روی قبر گذاشت و از ته دل گریه کرد.😭 🍁دیگه نمی تونستم این صحنه رو تحمل کنم تا حالا تو همچین موقعیتی قرار نداشتم از جمع فاصله گرفتم احتیاج داشتم کمی تنها باشم........ از سرخاک که می اومدیم ماشین بابا خراب شد مجبور شدیم شب رو بمونیم اما عمو اینا برگشتند....😕 ☀آهسته از پله ها پایین اومدم می خواستم برم حیاط ، تو فضای بسته نمی تونستم بمونم اصلا آرام و قرار نداشتم 😫 🌹 سید روی کاناپه خوابش برده بود و کتابی باجلد قشنگ کنار دستش بود حسابی چشمم رو گرفت. کمی جلوتر رفتم تا کتاب روبردارم اما پام به لبه میز برخورد کرد و لیوان روی زمین افتاد 💥 یکدفعه هوشیار شد فاصله کمی با هم داشتیم نگاهش با چشمانم تلاقی کرد مثل برق گرفته ها از جا پرید فقط تونستم به کتاب اشاره کنم در اتاق فاطمه خانم که باز شد بیشتر هول کردم خواستم برگردم که این بار پام به لیوان خورد و پخش زمین شدم چه ابروریزی شد کم مونده بود گریه ام بگیره .😓 ⚡با کمک فاطمه خانم بلند شدم انگار همه خرابکاری هام باید مقابل چشمای سید اتفاق می افتاد!!... ادامه دارد... 🌹 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part43_جان شیعه اهل سنت.mp3
12.23M
📚 رمان " جان شیعه، اهل سنت"(43) ♥️" عاشقانه ای برای مسلمانان" رویکرد این اثر وحدت شیعه و سنی است. “جان شیعه، اهل سنت” رمانی بلندی است که حکایت از ازدواجی خاص و زندگی مشترکی متفاوت از چیزی که تا به حال در رمان های عاشقانه خوانده ایم، می کند. این کتاب فراتر از تصور مخاطبانش به مفهوم واقعی اتحاد و برادری بین شیعه و سنی پرداخته است. ✍ اثر فاطمه ولی نژاد 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰سلام مادربزرگ سید الشهدا.... 🔰که حتی از مادربزرگ‌های قصه‌ها هم مهربانتری، ای که اسوه‌ی تمام بخشندگانی! 🔰 شما مادر دوازده امام بودی؛ چرا که برای علی علیه‌السلام هم مادری کرده‌ای... 🤲برای ما نیز بزرگی کن... ▪️غمِ نداشتنِ مادر ؛ تلخی‌اش در روزهای سخت بیشتر حس می‌شود.... مثلا در گودال قتلگاه مثلا در اسارت و در غیبت طولانی فرزند... 🔰به بزرگی‌ات قسم که غم‌هایمان بسیار شده، دعا کن برای تعجیل در فرج.... 🙏که دعای مادر بزرگ نزد خدا اعتبار دارد سلام‌الله‌علیها 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ☑️ ۳ وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها 😭 🔶 دقایقی دلنشین 🔷 با استاد دانشمند 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🖇🔗🖇🔗🖇🔗🖇🔗🖇🔗 📍اللهم فُکَّ کُلَّ ٵسیࢪ 🤲 📍مثل‌ماکه‌سخٺ‌اسیࢪنفسیـم... | | 🌜 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطـــــ👣ـــــــــوات شیطــــــــ🔥ــــــــان ⁉️حالا بیرون گذاشتن چند تار مو چه ضرری دارد ➖ خواهر بزرگوار: وقتی حکمی از طرف خداوند تشریع شد مخالفت با آن حرام است چه کم باشد یا زیاد ... ♨️ خوردن عمدی، روزه را باطل می‌کند چه یک جرعه آب 💧چه یک پارچ آب🍶... 🔹 فقط تفاوت در این است که هرچه نافرمانی بیشتر باشد عذاب سخت‌تراست 🚫 البته که همان چندتارموهم می‌تواند گام اول وسوسه شیطان باشد 👇 🔹بله خداوند می‌داند شیطان، انسان را قدم به قدم به باتلاق گناه و قعر جهنم می‌کشاند 💠ای مؤمنان! از گام‌های شیطان پیروی نکنید؛ و هر که از گام‌های شیطان پیروی کند [هلاک می‌شود] زیرا شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می‌دهد.(۲۱/نور) پ‌ن: انصافاً چیزی که الان در جامعه دیده می‌شود بیرون گذاشتن چارتارموست؟؟؟؟یا خیلی بیشتر از این حرف‌هاست؟🤔🙄 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
♨️نمایندگان پارلمان انگلیس خواهان تشکیل تیم ویژه رسیدگی به در نیروهای پلیس شدند 📈باتوجه به افزایش قابل ملاحظه تجاوز جنسی در انگلیس و ولز نمایندگان پارلمان انگلیس از دولت خواستند فورا تیم های رسیدگی به تجاوز جنسی در نیروهای پلیس تشکیل دهد 🚨بیش از ۴۰٪ نیروهای پلیس تیم ویژه رسیدگی به تجاوز ندارند 🔻این اصلاحات ضروری هستند بخاطر اینکه قربانیان وقت زیادی برای اجرای حکم عادلانه هدر می دهند و حمایت های بسیار ناچیز باعث می شود قربانیان نا امید شده و پیگیری نکنند 📆از ماه جولای تا سپتامبر سال گذشته ۶۳٪ پرونده های تجاوز بسته شدند چون قربانی از ترتیب اثر به پرونده اش نا امید شده بود 😏مشکلات مردم خودشون رو نادیده گرفتن و تمام وقت و هزینه شون رو گذاشتن برای جلوگیری از پیشرفت مسلمانان 🌐منبع:https://www.bbc.co.uk/news/uk-61073880.amp 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
🌹🌹رمان #سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت سوم 🌸خونه قشنگی داشتند یک باغچه نقلی ز
🌹🌹رمان 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت چهارم 🍀کاری به حرف های مامانم نداشتم مانتوم رو پوشیدم و کیفم رو برداشتم اصلا نمی تونستم تو این خونه بمونم دلم می خواست گشتی تو شهر بزنم تا شاید حالم سر جاش بیاد😑 🌼بقیه که خوابن اما فکر کنم محسن بیدار باشه بهش میگم به آژانس زنگ بزنه. اخلاقم رو خوب می شناخت تا کاری که میخواستم رو انجام نمیدادم آروم نمی گرفتم😓 🌸روی تخت نشستم نگاهم به قاب عکس خانوادگی شان افتاد که کنار حرم انداخته بودند یهو دلم هوس زیارت کرد اخرین باری که رفتیم هشت سالم بود یعنی درست چهارده سال پیش!!😢 چند دقیقه بعد اومد اتاق 🌻_بنده خدا هم حرف منو میزنه میگه الان دیر وقته خوب نیست ولی نمی دونه چه اخلاق گندی داری!.🤨 💥حرصم گرفت و با عصبانیت بیرون اومدم هنوز تو حیاط بود و با تلفن حرف میزد منو که دید سریع قطع کرد دوباره سرش رو پایین انداخت چقدر از این رفتارش بدم می اومد😤 _ببخشید آبجی من به مادرتون.... میان حرفش اومدم _من آبجی شما نیستم اگه شماره اژانس رو داشتم خودم زنگ میزدم و مزاحمتون نمی شدم.😒 ❄نمی دونم چرا رنگ صورتش هر لحظه عوض میشد با پشت دست عرق پیشونیش رو پاک کرد این دیگه چه ادمی بود!!☹ 🌿دوباره با همان متانت گفت: این چه حرفیه مزاحمت یعنی چی؟ شما مهمون ما هستید هر کاری که لازم باشه انجام میدم اگه هنوز رو حرفتون هستید مانعی نیست اما بهتره به حرم برید یعنی خودم می برمتون ولی.. اینطوری که نمیشه!! 🍂خواستم چیزی بگم که متوجه شدم روسری سرم نیست🤦‍♀ پس بخاطر همین رنگین کمان تشکیل داد با اینکه تو قید و بند این چیزها نبودم ولی خجالت کشیدم 🌾 همیشه پیش دوست و آشناهمین طوری ظاهر میشدم و شال و روسری فقط برای بیرون رفتن بود! اما این بار قضیه فرق می کرد. باز هم دست گل به اب دادم خدا بعدیش رو بخیر کنه!🥴 🍃به تصویرخودم تو اینه خیره شدم دستی به صورتم کشیدم لپام گل انداخته بود شالم رو میزون کردم و بیرون اومدم..... 🌷وقتی منو تنها جلوی در دید با تردید پرسید: _مادر نمیان؟.😨 ابرویی بالا انداختم_ سرش درد می کنه. در جلو رو باز کردم و نشستم خودش هم سوار شد کاملا مشخص بود که معذبه! 🌼تقصیرخودش بود من که می خواستم با آژانس برم. قد و قامت بلندی داشت واقعا نمی شد جذابیتش رو دست کم گرفت🤓. 🍃ده دقیقه بعد رسیدیم .نزدیک حرم ماشین رو پارک کرد ازصندلی عقب نایلونی برداشت و چادر مشکی رو بیرون اورد اخمام تو هم رفت و بلافاصله گفتم:_من نمی پوشم! مگه این تیپم چشه؟!.☹ _مسیر کوتاهی رو باید پیاده بریم داخل حرم هم که بدون چادر نمیشه رفت 🌼نفسم رو باحرص بیرون دادم و گفتم_بله خودم میدونم رسیدیم چادر رنگی برمیدارم اما محاله اینو بپوشم اصلا از رنگ تیره خوشم نمیاد اومدنی هم مجبوری...😕 🍀ادامه حرفم رو نگفتم لعنت بر دهانی که بی موقع بازشود! با شرمساری نگاهش کردم این سر بزیر بودنش دیگه داشت کلافم می کرد 🌺شخصیت عجیبی داشت اصلا نمی شد با پسرهای فامیلمون مقایسه اش کرد موقع راه رفتن فاصله اش رو با من بیشتر می کرد نه اینکه بی اهمیت باشه مشخص بود که حواسش به من هم هست اما نمی خواست پا به پای من بیاد با شنیدن اسمش هر دو به عقب بر گشتیم رنگش پرید😰 _چطوری فرمانده؟!.😏 🌵چون ازش فاصله داشتم طرف متوجه نشد منم همراهشم یک لحظه شیطون رفت توجلدم و نزدیکتر رفتم و گفتم: نمیریم زیارت؟!😈 🍁لبخند عصبی زد و محجوبانه سر به زیر انداخت _شما بفرمایید منم میام!. چهره همون پسر خنده دار شده بود نگاه معنی داری به سید انداخت از کنارشون که رد شدم گفت:_این خانم کی بود؟!!. ادامه دارد.... 🌹 @hejabuni | دانشگاه حجاب🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
gheyrat-va-bi-hejabi-hasheminejad (2).mp3
1.79M
|🔺غیرت و بی حجابی🔻 📢سخنران: حجت الاسلام هاشمی نژاد 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا