13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰فلسفه حجاب ۴:
مبارزه با نفس و تقویت اراده
🎵حجه الاسلام مختاری
#تصویری #فلسفه_حجاب
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
⚖ خمس مالتون فراموش نشه
📑 در این کانال تشکیل پرونده جهت راحتی حساب و کتاب سالانه خمس، دریافت اینترنتی وجه و ارسال رسید پرداخت از دفتر مراجع عظام تقلید توسط نماینده رسمی ایشان به طور رایگان انجام میشود. محاسبه خمس توسط جمعی از اساتید حوزه علمیه انجام میپذیرد. 👇
❤️ باشد تا فقیری نباشد.
🗃 eitaa.com/joinchat/563937459Ca7e7ce4748
✅ مورد تایید دانشگاه حجاب میباشد
🔰این اشکها که در فراق یار ریخته شده؛ سند رسوایی اون دسته از فمنیستهای بیچارهایه که با توهمات مردستیزانه خودشون هیچوقت طعم داشتن همراه و همدم رو نمیتونن بچشن! و اونهایی که اسلام رو به نادیده گرفتن زن متهم میکنن. این آ.جوادی؛اون از آ.حسنزاده،اون از نامه های امام،خود رهبری...
✍ پوریا فاضل
……………………………
🔰 شاید ندونید یه عالم و دانشمند بزرگ شبیه اقای جوادی آملی برای چی داره اینطوری گریه میکنه!
اسلامی که زن رو ریحانه و گل میدونه بایدم عالمش برای از دست دادن همسر و مونسش اینطوری اشک بریزه💔
خدایش بیامرزد
✍فائزه طلایی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
1_714785953.mp3
8.2M
📚 رمان " جان شیعه، اهل سنت"(48)
♥️" عاشقانه ای برای مسلمانان"
رویکرد این اثر وحدت شیعه و سنی است. “جان شیعه، اهل سنت” رمانی بلندی است که حکایت از ازدواجی خاص و زندگی مشترکی متفاوت از چیزی که تا به حال در رمان های عاشقانه خوانده ایم، می کند. این کتاب فراتر از تصور مخاطبانش به مفهوم واقعی اتحاد و برادری بین شیعه و سنی پرداخته است.
✍ اثر فاطمه ولی نژاد
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🌹🌹#سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت هفدهم 🌺قبل سفر فکر همه چیز رو کرده بودم از خور
🌹🌹 #سجده_عشق
🖌 نویسنده : عذرا خوئینی
قسمت هجدهم
🍁سوزی که تو صداش بود دلم رو لرزوند نزدیکتر که شدم شکی که داشتم به یقین تبدیل شد باورم نمی شد خودش باشه چه حکمتی داشت که میون این همه ادم پیداش کردم!.
🌴با یکم فاصله روی خاک نشستم اهسته نجوا می کرد: _اومدم تا خودتون پا در میانی کنید برم سوریه، بخدا دیگه نمی تونم بمونم. گریه هاش پریشونم می کرد حیف که نمی تونستم براش کاری انجام بدم.
🌼فک کنم متوجه شد یکی خلوتش رو بهم زده سرش رو که آورد بالا نگاهش به من افتاد مات و متحیر موند! با هزار جون کندن گفت: _شما ..اینجا ..چی کار.. می کنید؟!!.
🌷_منم از شهدا خواستم پا در میونی کنند بخاطر همین الان اینجام!. از حاضر جوابیم شوکه شد یه یا علی گفت و بلند شد_خیلی خوبه که اومدید برای منم دعا کنید بی تفاوتیش عذابم میداد.
🌹چند قدمی بیشتر نرفته بود که گفتم:_کسی که طالب شهادت باشه دل شکستن بلد نیست! قدم هاش سست شد به طرفم برگشت غم عجیبی تو نگاهش بود از حرفی که زدم پشیمون شدم.
🍀 نفسش رو بیرون داد و آهسته گفت: _یه عذرخواهی بهتون بدهکارم اما نمی خواستم الکی امیدوار بشید شما لیاقتتون بیشتر از این هاست اون شب به حرفام گوش نکردید و قضاوت نادرست کردید، من نمی تونم کسی روخوشبخت کنم چون...موندنی نیستم! منو ببخشید.
🌷 دوباره برگشت این بار هم غرورم رو له کرد بلند گفتم: _نمی بخشم! اره امیدوار شدم چون با بقیه فرق داشتید.. گریه مانع حرف زدنم می شد _شبیه ادمای اطرافم نبودید اگه این امید هم نبود الان اینجا مقابل شما نمی ایستادم و به همون زندگیم ادامه میدادم.
خجالت زده سرش رو پایین انداخت.
🌻_شما رو با وجدانتون تنها میذارم، حداقل به حرمت شهدا هم که شده با خودتون رو راست باشید منم قول میدم فراموشتون کنم!!...
❄خالی شدم احساس سبکی می کردم حالا سنگینی این بار به دوش سید افتاد با اینکه فراموش کردنش برام سخت بود اما باید از پسش برمی اومدم....
🌺از خاکریزهای طلائیه بالا رفتم قطره های باران روح غبار گرفته ام رو می شست. برخلاف تصوراتی که قبلا داشتم اینجا فقط مشتی از خاک نبود حرف هایی برای گفتن داشت از دل ادم هایی که پاک و عاشق بودند
آروم زیر لب زیارت عاشورا رو می خوندم
🌾دوربین عکاسیم لحظه ها رو ثبت می کرد به هر جا که نگاه می کردی هنوز حال و هوای جنگ رو داشت تانک های اوراق، سنگرهای بازسازی شده...
نماز مغرب و عشا رو که خوندیم خانم عباسی ازم خواست چیزهایی که تو این مدت تمرین کردم رو بخونم!
🌸اصلا آمادگیش رو نداشتم حالا همه دورم کردند و دست بردار نبودند چون روز جمعه بود شعری از امام زمان به ذهنم اومد که خودم خیلی دوست داشتم
🍃ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
🍃نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش ابا صالح یا ابا صالح
🍃مدینه رفتی به پا بوسه مادرت زهرا یاد ما هم باش
🍃به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
🍃شب جمعه کربلا رفتی یاد ما هم کن چون زدی بوسه
🍃کنار قبر ابوالفضل باصفا رفتی یاد ما هم باش
ابا صالح یا ابا صالح
🍃نماز حاجت که می خوانی از برای فرج مسجد کوفه
شدی محرم در مناسک حج یا منا رفتی یاد ما هم باش
ابا صالح یا ابا صالح..
ادامه دارد....
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
Part49_جان شیعه اهل سنت.mp3
10.84M
📚 رمان " جان شیعه، اهل سنت"(49)
♥️" عاشقانه ای برای مسلمانان"
رویکرد این اثر وحدت شیعه و سنی است. “جان شیعه، اهل سنت” رمانی بلندی است که حکایت از ازدواجی خاص و زندگی مشترکی متفاوت از چیزی که تا به حال در رمان های عاشقانه خوانده ایم، می کند. این کتاب فراتر از تصور مخاطبانش به مفهوم واقعی اتحاد و برادری بین شیعه و سنی پرداخته است.
✍ اثر فاطمه ولی نژاد
پایان
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
18.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اگر ساختار امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه پیاده نکنیم، چه میشود؟
🗣علیرضا پناهیان
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓