eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.5هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
186 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸دل سپرده ی زینب ایرانم 💐سالروز ولادت باسعادت کریمه ی اهل بیت(علیهم السّلام) حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها و روز دختر مبارک باد. 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
هدایت شده از گوهرنشان
💑 *مسابقه ی* 🏆🏆 *ویژه دختران* نوجوان ۱۲ تا ۱۸ ساله 🌟پیامبر رحمت صلوات الله علیه به پدران می‌گفت: *دخترانتان را در آغوش بگیرید. دست نوازش روی سرشان بکشید. آنها را بوسه باران کنید.* به دختران زیاد هدیه می‌داد‌ند. گردنبند، لباس، عطر، انگشتر، پارچه، حریر و... مخصوصا به دخترهای خانواده‌اش. *با این کار از محبت سرشارشان می‌کرد و در حفظ پاکی و نجابت یاری‌شان می‌داد.* می‌فرمودند: *هدیه دادن را از دختران آغاز کنید. خدا نسبت به زنان و دختران مهربان تر است* ... 🎉 محورهای مسابقه: ✍داستان و قصه (صوتی یا مکتوب) 🎨نقاشی 🖼 طراحی پوستر 🏝اینفوگرافیک 🖥موشن گرافیک 🎞کلیپ(حداکثر ۳ دقیقه) 🔴آثار ارسالی می‌بایست برگرفته از روایات بالا باشد. 🎁جوایز نفرات برگزیده در هر بخش: 🥇نفر اول: ست نقره شامل گردنبند دستبند و گوشواره💎 🥈نفر دوم: ست کیف و کوله 🎒 🥉نفر سوم: ساعت مچی⌚️ 📆مهلت ارسال آثار تا پایان دهه کرامت (۲۱ خردادماه) 📲 شماره ارسال آثار در ایتا ، سروش ، بله و واتساپ ۰۹۹۴۰۳۲۶۹۹۲ 🌸 باشگاه دختران شبکه فراگیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ + بابا مواظب باشیا -که چی؟ +که نمیری 😭💔 "شهید جاویدالاثر سید مصطفی صادقی" برتمام دختران شهدا مبارک باد 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸🌸دخترم ،خواهرم با حفظ حجابت پاسدار خون شهدا باش۔🌸🌸 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰‌وظیفه‌ای بر دوش زنان‌ و‌ دختران 🔺رهبر انقلاب اسلامی: زن ایرانی در ایران اسلامی، باید کوششش این باشد که هویّت والای زن اسلامی را آن‌چنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند. این امروز وظیفه‌ای است بر دوش زنان مسلمان؛ بخصوص زنان جوان و دختران دانش‌آموز و دانشجو. ‌ سلام‌الله علیها 🗓 ۱۳۷۹/۰۶/۳۰ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💜💜💜💜🔮 💜💜💜🔮 💜💜🔮 💜🔮 💜دختر ! 💜چه دخترے ! 💜که زِ هر دخترے سر اسټ 💜چشم‌و‌چراۼ‌خانه‌موسےبن‌جعفراست🔮 س 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉 ۱۷ هزارتایی شدنمون مبارک بمونید برامون😍 دانشگاه حجابی‌ها 🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم 🔆 کارشناس ترکیه ای: بعد از انقلاب قلعه امریکا در منطقه فرو ریخت ایران تنها کشوری در م
🔴به روز باشیم 🔆 تهران؛ دهۀ ۱۳۴۰ شمسی ✍ در دورۀ پهلوی درآمد نفتی‌مان چهار برابر الان بود؛ تحریم که نبودیم و جمعیت‌مان هم کم‌تر از نصف الان بود اما... پایتخت هنوز آب لوله‌کشی نداشت؛ جامعه‌ای سراسر فقر و بدبختی و فاقد بهداشت و امکانات اولیه داشتیم. البته چهارتا دیسکو و کافه و منطقه‌های مرفه‌نشین هم بودند که شدن بساط کاسبی شبکه‌های انگلیسی مانند من‌وتو و بی‌بی‌سی. 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_یازدهم سه نفری از در اتاق پریدیم بیرون... اوه... اوه....چه وضعی
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح گفتم ولش کن فرزانه این حرفها رو بگو ببینم از کجا اسپری گاز فلفل آوردی؟ یکدفعه زد پشت دستش گفت وااای اینقد هول کرده بودم یادم رفت برشون دارم بذارمشون تو کیف!!! گفتم جدی داری میگی فرزانه ؟ عه... عه ...چقدر زشت حالا نمیگن این دخترا اسپریه گاز فلفل برا چی همراشون بوده ؟ فرزانه چپ چپ یه نگاه بهم انداخت و گفت ببخشیدا یادت رفته زنهای داعشی کمربند انتحاری می ساختن و جا به جا میکردن خوب این خانمه هم یکی از همونا! جرات داره یه چیزی راجع به اسپریه گاز فلفل بگه والا!!! گفتم: باشه قبول حالا کجا انداختیش؟ گفت: همون جایی که رفتم پای این آقا رسولشون رو ببینم... اَه... بیاو خوبی کن...گفتم در هر صورت چاره ایی نیست باید بی خیالش بشیم... فرزانه گفت نمیشه دوباره بریم خونشون مصاحبه؟! گفتم: فرزانه نگاه اسپریه گاز فلفل که هیچ! اسلحه ژ۳ هم جا میزاشتی! من دیگه تحت هیچ شرایطی پامو تو این خونه نمیذارم... فرزانه اخماشو کرد تو هم گفت نمی دونی که چقدر التماس داداشم کردم تا برام جور کرد بفهمه خیلی بد میشه... گفتم در هر صورت تو که توقع نداری بخاطر یه اسپریه فلفل برگردیم تو اون خراب شده ! فرزانه عینکش رو جالبه جا کرد و گفت: باش بعدشم شروع کرد با خودش غرغر کردن... گفتم: خانم امجد عزیز غر نزن فعلا هم نمی‌خواد چیزی به داداشت بگی تا ببینیم خانم مائده هیچی میگه یا نه.... حالا هم راه بیفت سمت دفتر که الان باید بریم گزارش کار بدیم به جلالی... رسیدیم دفتر آقای جلالی توی اتاقش نشسته بود و یه عالمه کاغذ هم جلوش، در زدیم رفتیم داخل ... با دیدن ما از جایش بلند شد و گفت : چه خبر ؟! مصاحبه خوب بود؟ اتفاقاتی رو که افتاده بود و گفتم البته با سانسور استرسی که خودمون کشیدیم.... گفت خوب پس باید یه بار دیگه برید برا مصاحبه همین فردا خوبه! گفتم فرداخوبه ولی بگید ایشون بیان اینجا، ما تو خونشون معذب بودیم... آقای جلالی گفت معذب! چرا چیزی شده؟ گفتم نه! نه! چیزی نشده ولی اینجوری مسلط تر می تونیم مصاحبه بگیریم ... گفت باشه پس بذارید هماهنگ کنم باهاشون... با فرزانه رفتیم تو اتاق و شروع کردیم به بررسی دوران نوجوانی خانم مائده... یک ساعتی گذشت آقای جلالی در زد و اومد داخل اتاق گفت: هماهنگ کردم برای فردا ولی ظاهراً چون پای داداششون آسیب دیده نمی تونن بیان دیگه ناچارا شما باید مجدد برید پیششون... گفتم آقای جلالی ما نمی ریم صبر می کنیم پای داداششون خوب شد بعد بیان برا مصاحبه! یه نگاه با جدیت کرد گفت: خانم نمی تونید کار کنید بگید من یه فکر دیگه بکنم... فرزانه گفت: نه آقای جلالی مشکلی نیست میریم... من یه نگاه با حرص به فرزانه کردم اونم یه چشمک که آقای جلالی متوجه نشه زد... آقای جلالی یه نگاه به من کرد و گفت: بالاخره چکار می کنید ؟؟؟ گفتم: ساعت چند هماهنگ کردید؟ با تایید سرش رو تکون دادو گفت: همون ساعت ده.... 📚 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓