eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت12 –این شما بودیدکه بزرگواری کردیدواز حقتون گذشتید، و
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 با ویلچرش طرف آشپزخانه رفت از اپن گرفت و به سختی بلند شد. نگران شدم وگفتم: –مواظب باشید. شنیده بودم از خواهرش زهرا خانم که کم‌کم می تواندراه برود. ولی جلو من تا حالا این کاررا نکرده بود. کتابی روی اپن بود همان کتابی که هردویمان خیلی دوستش داشتیم. آن رابرداشت و نگاهی از روی محبت به من انداخت و گفت:–این کتاب رو دلم می خواد بدمش به شما. دودستی کتاب رو به طرفم گرفت. بازاین معلم زندگی ام مراشرمنده کرد. کتاب راگرفتم و گفتم:–ولی شما خودتون...حرفم راقطع کرد.–پیش شما باشه بهتره. نگاهم را از روی کتاب به چشمهایش سر دادم. اوهم نگاهم می کرد، ولی سریع این گره نگاهمان را باز کرد. بالبخندگفتم:–البته به نظرمن شما نیازی به این کتاب ندارید، چون خودتون شبیهه یکی از شخصیت های این کتاب هستید.–اغراق اونم دراین حد؟ ممکنه فشارم روببره بالاها. 🌺🌺🌺 –خب این نظرمنه، برای همین میگم نیازی بهش ندارید.آهی کشیدوگفت:–اینجا نباشه بهتره...وقتی می بینمش دل تنگی خفه‌ام می کنه.انگار غم عالم را در جمله‌اش ریخته بود.خیلی دلم می خواست بپرسم دل تنگ کی؟ ولی ترسیدم بپرسم.ازجوابش ترسیدم.خیلی آرام به طرف اتاقش رفت. کتاب رادر بغلم فشردم و آرزو کردم کاش آرش اعتقادات این مرد را داشت. با صدای گریه ی ریحانه به طرف اتاقش رفتم. دستم را روی سرش گذاشتم. تبش قطع شده بود.بغلش کردم.غذایی که عمه اش برایش درست کرده بودو همیشه درظرف مخصوصش می گذاشت، از یخچال برداشتم. گرمش کردم و به خوردش دادم.ریحانه سرحال شده بود.چند تا اسباب بازی مقابلش ریختم تا بازی کند. کتابی را که آقای معصومی داده بود را باز کردم تا نگاهش کنم.متوجه یک برگه شدم که لای کتاب بود، با خط خوش خودش این شعر را با قلم ریز، خطاطی کرده بود. به جز غم تو که با جان من هم‌ آغوشست مرا صدای تو، هر صبح و شام، در گوشست چراغ خانه چشم منی، نمی‌دانی که بی تو چشم من و صحن خانه، خاموشست 🌸🌸🌸 وقتی خواندمش تپش قلب گرفتم، همین جوربه نوشته خیره مانده بودم شاید مدت طولانی. حالا فهمیدم منظورش از دل تنگی خفه ام می کند یعنی چی.آنقدرحجب و حیا داشت که اصلا فکر نکنم من رادرست دیده باشد چطوری... با این فکر لبخندی روی لبهایم امد و نمیدانم چرا تصویر عصبانیه مادرم جلوی چشم هایم ظاهرشد.بیچاره مدام می گفت تو نروآنجا، سعی کن بچه رااینجابیاوری، من خودم نگهش میدارم. ولی آقای معصومی اجازه نمیداد خوب حق هم داشت.بیچاره مامانم از این که اینجا می آمدم همیشه ناراضی بود و سفارش می کرد مواظب همه چیز باشم.ولی من آنقدراز این معلم سربه زیرم تعریف می کردم که کم‌کم‌ مامان اعتمادکرد. می گفتم مامان تا وقتی من آنجاهستم او زیاد بیرون نمی آید، بیرون هم بیاید زیاد اهل حرف زدن نیست، به جزدرمواقع ضروری. آنجا مثل اداره است. اودراتاق خودش کارش را انجام می دهد من هم این ور،گاهی که شاگردهایش برای آموزش خطاطی می آیند، از من می خواهدکه ازاتاق ریحانه بیرون نیایم. حتی برای بازکردن درهم خودش می رود. این حرفها خیال مامان را راحت می کرد. بااین حال سفارش کرده بود به کسی نگویم اینجا کار می کنم. به جز خانواده خودمان و خاله ام کسی خبرنداشت. ✍ ... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر علی عباده.mp3
2.32M
🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 🔷 چراغانی عالم 📌 برگرفته از جلسات « صد منقبت امیرالمؤمنین » .🥀🥀🥀ذکر امیرالمومنین عبادت است . 🎵 استاد حجه الاسلام امینی خواه 🌺 عید سعید غدیرخم بر تمام شیعیان مولا علی علیه السلام مبارک 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 💠🌿 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ امِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِم عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌿💠 🌼بزرگترین عیدمون مبارکککک🌼 | | @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚💚💚 💜💜 ❤️ ❣اول ابتدای اغاز است .❣❣❣همه کارهایش اعجاز است 💜💜شهد شیرین ولایت امیرالمومنین بر شیعیان جهان مبارک باد . .🎵سرکار خانم خدایاری . .🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔰 زنان و جنگ نرم از غدیر تا آخرالزمان 🖌یادداشتی از سرکارخانم مهدیه منافی ــ پژوهشگر حوزه زن و خانواده 🔸بسم‌اللّه الرحمن الرحيم در ادبیات علمی قدرت دارای سه حوزه است: سخت(قهری) و نیمه‌سخت(تشویقی‌تنبیهی) و نرم که قدرت اقناع و تسخیر قلب‌ها و ذهن‌هاست و جنگ هم با همین سه حوزه تعریف می‌شود؛ سخت(نظامی) و نیمه‌سخت(اقتصادی‌سیاسی) و جنگ نرم که در زمانه‌ی ما پررنگ شده است. جنگ نرم بزرگ‌ترین بستر تقابلی با جبهه‌ی باطل است و قدرت نرم بیشترین اثرگذاری را در آن دارد. قدرتی که اساساً زنان در آن قوی‌ترند و عمق اثربخشی‌شان در این عرصه بیشتر است؛ به‌شکل حق یا باطل. 🔸جهاد در فرهنگ و افكار عموم مردم ما به حضور در ميدان جنگ منحصر شده است؛ اما حقيقت اين است كه جهاد منحصر در ميدان جنگ نيست و عرصه‌های جهاد متعدد و متنوع‌اند. اگر زنان از جهاد ابتدایی منع شده‌اند، مسير مجاهدت در ميدان‌های ديگر برايشان گشوده است؛ اما جهادی كه در عين حفظ زنانگی، اثربخشی چشمگیری دارد. اگر بخواهیم نقش زنان را در پازل جنگ نرم به‌خوبی تبیین کنیم، قطعاً جهاد تبیین یکی از اجزای مهم آن است. 🔸اين روايت را همه شنيده‌ايم: «جهاد زن نيكوشوهرداری‌كردن است.» اما نکته این است که همسرداری يكی از مهم‌ترين عرصه‌های جهاد زن است، نه تمام آن و اين را زنان شاخص و الگوی ما از صدر اسلام تا كنون نشان داده‌اند و به ظهور رسانده‌اند. از حضرت زهرا كه رهبری در وصف ايشان فرمودند: «جهاد آن بزرگوار در میدان‌های مختلف یک جهاد نمونه است؛ در دفاع از اسلام، در دفاع از امامت و ولایت، در حمایت از پیغمبر، در نگهدارىِ بزرگ‌ترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.» تا حضرت زينب كه درباره‌ی ايشان فرمودند: «این بزرگوار جهاد تبیین را، جهاد روایت را راه انداخت؛ نگذاشت و فرصت نداد که روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند؛ کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند.» 🔸عمده‌ی کُنشگران ما وقتی از حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام و حضورشان در جنگ‌ها می‌گویند، صرفاً از نقش زنان در پرستاری و مداوای مجروحان می‌گویند و اگر کمی فراتر بروند از زنانی که حضور نظامی داشته‌اند و دست به شمشیر برده‌اند. آنچه کمتر برای ما روایت شده است، زنانی‌اند که در میدان جنگ با شعر و کلام قوی خود، به دفاع از امیرالمؤمنین پرداختند یا شجاعانه در دربار معاویه بدون ترس جان خود، چنان خطابه‌ای داشتند که از وصفش، انسان به شعف می‌آید. 🔸از نمونه‌ی اين زنان، ام‌الخير از زنان نامدار صدر اسلام است كه سخنوری ماهر شمرده می‌شد. او در صفين با سخنانی عميق و بليغ از اميرالمؤمنين دفاع كرد. «او در ميدان جنگ گفت: خداى سبحان حق را براى شما روشن كرد و دليل را، بيّن و آشكار کرد...؛ عقل، وحى، شريعت، رسالت و امامت داد... . كجا مى‌خواهيد برويد؟ آيا مى‌خواهيد از على‌بن‌ابى‌طالب (ع) كه فرمانرواى دين است فرار كنيد؟ يا مى‌خواهيد از ميدان جنگ بگريزيد؟» سوده‌ی همدانی بانوی ديگری‌‌ست كه معاويه هنگام آغاز سخن با او گفت: «تو همان نيستى كه در تشجيع برادرانت در جنگى كه على‌بن‌ابى‌طالب، عليه اَمَوى داشت شعر مى خواندى و آن‌ها را تحريک مى‌كردى؟» و اين يعنی معاويه هم، آوازه‌ی اقدام این بانو را شنیده بود. 🔸و از این زنان بسیارند که حتی نامشان را نشنیده‌ایم: دختر حرث‌بن‌عبدالمطلب، ام‌حکیم و... . اگر ما ابوذر را به‌دلیل روشنگری‌ها و خطابه‌هایش می‌شناسیم، به‌دلیل روایت‌هايی است که از او به ما گفته شده است که اگر از این زنان هم می‌شنیدیم، کتاب‌هایی می‌نگاشتيم تا ضرورت مجاهدت زن مسلمان در آخرالزمان تا اين حد مغفول نباشد. 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌟 مدح‌حیدࢪࢪاهمین‌جملہ‌ڪفایٺ‌مے‌ڪند: ✨ خنده‌اش ✨حتے یهودے را ✨ هدایت مے‌ڪند... | | | 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📢📣📣📣📢 📚 نون داغتو نشون گشنه نده | داداش رضا http://dadashreza.com/book-about-hijab/ شاید بشه گفت بهترین و‌موثر ترین کتاب برای تشویق به ، توی همین ادرس 👆 هر سه جلدش هست ✅ پیشنهاد دانلود ✅ پیشنهاد بازنشر 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 مادرم وقتی خیلی جوان بود و من و خواهرم کوچک بودیم بیوه می شود. پدرم بر اثرتصادف ضربه مغزی می شود ودر جا فوت می کند. مادرم تمام زندگی‌اش را پای ما ریخته است و همیشه می‌گوید دلم می خواهد مثل پدرتان بنده ی خدا باشید. تنها نصیحتی که از بچگی از اوشنیده ام همین است... «بنده باش»...اوایل نمی فهمیدم منظورش چیست؟ ولی هر چقدر بزرگ تر شدم فهمیدم چقدر سخت است بنده بودن و چقدر حرف در این دو کلمه است.چقدر می شود در موردش کتاب نوشت وحرف زد و باز به قول عطار اندر خم یک کوچه ماند. صدای گریه‌ی ریحانه که آویزان پاهایم شده بود، من را از اقیانوس فکرهایم بیرون آورد. نگاهی به ساعت انداختم نزدیک اذان بود. همیشه پیش ریحانه نماز را می خواندم بعد به خانه می رفتم. 🌹🍃🌹🍃 ریحانه را بغل کردم تا آرامش کنم. نمی دانستم چه کنم. ریحانه بی قراری می کردو از من جدا نمیشد. اذان گفته بود ومن هنوز بچه به بغل فکرمی کردم چطورراضی اش کنم که روی زمین بنشیندوآرام باشد. آقای معصومی ازاتاقش بیرون آمدتا وضو بگیرد. نمی خواستم ببینمش خجالت می کشیدم. یادشعری که برایم نوشته بودافتادم وسرم راپایین انداختم. –خانم رحمانی بچه رو بدید من نگه دارم، اذانه شما نمازتون رو بخونید، من بعدا می خونم. امروز حالش خوب نیست اذیتتون می کنه. 🌹🍃🌹🍃 اصلا رویم نشد حرفی بزنم. بدون این که نگاهش کنم بچه رادرآغوشش گذاشتم و برای وضوگرفتن به سرویس رفتم.وقتی بیرون آمدم نبود. بچه راداخل اتاقش برده بود.بعد از نماز لباس پوشیدم که بروم. چند تا تقه به در زدم از همان پشت اتاق گفتم: –آقای معصومی با اجارتون من دارم میرم، فقط اگه دوباره تب کرد داروش رو بهش بدید. خواستم بروم که دراتاقش راباز کردو گفت: –دستتون درد نکنه. زحمت کشیدید. دیدم بچه در بغلش بی قراری می کند.گفتم:–من بچه رو نگه می دارم تا شماهم نمازتون رو بخونید بعد میرم.ــ نه شما برید ما با هم کنار میاییم.ـ _بی توجه به حرفش دستهایم را دراز کردم برای گرفتنش، که خود ریحانه مشتاقانه خودش را دربغلم انداخت و نگذاشت پدرش تعارف کند. بعد از تمام شدن نمازش، تشکر کردو گفت: –صبر کنید زنگ بزنم آژانس.–نه با مترو راحت ترم. 🌹🍃🌹🍃 بلند شدم تاخداحافظی کنم دیدم به کتاب روی اپن، خیره شده، با سرش اشاره کرد به کتاب و گفت:–نمی برینش؟ ــ روز آخر که خواستم برم با بقیه ی وسایل هام می برم. یکم سنگینه. (چون چند تا لباس و چادر نمازو کتاب و غیره آورده بودم اینجا.) با بستن در خروجی و وارد شدن به کوچه، دنیایی از افکاربه ذهنم هجوم آوردند. غرق در افکارم بودم که با صدای سلامی به خودم امدم. با دیدن آرش که دست به سینه ایستاده بودوبه ماشینش تکیه داده بود شوکه شدم. به نظر یک خشم پنهانی هم داشت که نمی توانست خوب مهارش کند. ✍ . . ═══••••••○○✿ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم کسب رتبه ۱ در شاخص « رفاه و سلامت جامعه» توسط دانشگاه علوم پزشکی ایران در بین ۱۱۰۱ دا
🔴به روز باشیم 🔆 یک لحظه تصور کن روسیه ۵۳ درصد سهام یک بندر ایرانی را می‌خرید و در کلاس افسران ایرانی عکس پوتین و استالین می‌بود، جمهوری اسلامی متهم به این نمیشد که نوکر و مستعمره‌ی روسیه هست؟ 👈ولی الان برعکسه ایران ۵۳ درصد سهام بندر روسی رو خریده و در کلاس افسران روسی عکس امام خمینی و رهبر انقلاب است. 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تواضع امیرالمومنین را چه کسی میفهد؟.mp3
4.09M
.🌸🌸🌸 .🌸🌸 🌸 🔷 امیر ادب و تواضع 📌 برگرفته از سخنان «شه شناس» 🌾🌾 ذکرامیرالمومنین عبادت است . .🎵استاد حجه الاسلام امینی خواه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔺سوال و جواب 🔻چجوری امر به معروف کنم⁉️ 🔹بچه ها مااومدیم پارک سه تا نوجوون نشستن رو صندلی و روسری از سرشون افتاده برم سراغشون از کجا شروع کنم؟؟😶 🔹مبلغ حجاب : سلام گلم برو سلام کن بگو بچه ها بوستان دیگه ای نزدیک اینجا هست خوب باشه بخواهیم برویم ؟ یا یک سوال بی ربط دیگه . مثلادستشویی کجاست ؟😁 یا هرچی یک چیزی میگن . بعد بگو به به. چه نوجوانان برومندی . ماشاالله. بچه های کلاس چندم هستید؟ امتحانات خرداد خوب بود ؟ با خنده بگو‌ انشاالله همیشه موفق باشید. در همه امتحانات زندگی . احسنت به شما که اینقدر دختران خوب هستید و خوش اخلاق و من را راهنمایی کردید. عالی هستید . این موهای قشنگ که خدای مهربون بهتون داده را بپوشانید که عالی تر می شوید . بعد شکلات یا لواشک یا هر خوراکی دیگر دارید یا کش مو یا گیره روسری یا میشه قبلش از سوپرمارکت اونجا بروید چند تا نذری بخرید تا طرح دوستی بریزید 😁 تقدیمشون کنید و بگید: بفرمایید بچه های عزیزم اینا نذر شهدا و امام زمان است😍🌷🙏 بفرمایید بردارید 😍 دنیا برای نجات منتظر ظهور منجی است و منجی منتظر ماست . دنیا برای نجات از بیماری ها مشکلات ناعدالتی‌ها و .... منتظر ظهور منجی است و منجی منتظر ماست. ان شاالله یار امام زمان باشیم 🌷 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🛑 اگر میخواین عشق به امیرالمومنین علی(ع) رو بین مردم ایران ببینید به جمعیت میلیونی دیروز و دیشب تو خیابون ولیعصر نگاه کنید نه به چندتا دونه توییت که از پدرشون ابن‌ملجم تشکر میکنن! 🗣فاطمه بردبار 🛑 جمعیت ۳میلیونی رو مقایسه کنید با کمپین مصی که ده نفر هم جمع نشد! این ملت مسلمونن 🗣حسین صارمی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓