⭕ کشف حجاب در فروشگاه مهر و ماه
❇ مجتمع مهر ماه بعد فک پلمپ دوباره همون روال قبل رو در پیش گرفته وتابع قانون وموازین اسلامی نیست.
اینها رو فقط با جریمه نقدی باید ملزم به رعایت قانون کنند چون بخاطر منفعت هر کاری میکنند،اگر بدانند جریمه عدم رعایت قانون سنگینتر از درآمد حاصله هست اونوقت دیگه خلاف قوانین کاری نمیکنند.
🔻همه تماس بگیرید ونشر دهید
شماره مجتمع 👈0253183
شماره اتاق اصناف👈02537703666
شماره نمابر👈02537702205
نشانی:قم ،بلوار 15 خرداد،جنب سازمان بازرگانی،مجتمع اصناف
ثبت شکایت👇
http://otaghasnafqom.ir/ShowContent/6863
#مطالبه_گری
#مطالبه_اثر_دارد
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
به عشق سردار❤️ یه سوپرایز واستون دارم😊 کسب درآمد حلال، زیاد و کم دردسر💎 ولی الان نمیگم.. یه کوچول
چشم... 🌸
تا فردا صبر کنید لطفا..🙏
دانشگاه حجاب
⭕ کشف حجاب در فروشگاه مهر و ماه ❇ مجتمع مهر ماه بعد فک پلمپ دوباره همون روال قبل رو در پیش گرفته وت
🔴 #فوری 🔴
⚖ تشکیل پرونده قضایی مهروماه
✍ با توجه به عدم پایبندی به تعهد ارائه شد توسط مالک و مدیر #مجتمع مهر و ماه در هفته گذشته توسط مقام محترم قضایی دستور #تشکیل پرونده در خصوص ترک فعل مسئولین این مجتمع صادر گردید،
🔰 بدیهی است پرونده پس از تکمیل جهت انجام مراحل دادرسی به مراجع قضایی ارسال خواهد شد
✅ البته #مطالبه_گری ما ادامه دارد
ستاد امربه معروف ونهی ازمنکر قم
@setad_abm_qom
هدایت شده از 🇵🇸دختران انقلاب 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢اینم #امر_به_معروف زیباااااا
😍دختر کم حجاب در موکب #دختران_انقلاب:حاج قاسم عشق منه❤️
❌ وقتی حاج قاسم میگه دختر کم حجاب دختر منه ✓منظور حاجی داخل این فیلم✓ از صحبت های خودش بشنوید
#جان_فدا
#دختران_انقلاب
🇮🇷فیلم های امر به معروف دختران انقلاب را در کانال زیر دنبال کنید
✅https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
Part04_آیه عصمت،مادر خلقت.mp3
22.5M
📗کتاب صوتی
آیه عصمت، مادر خلقت
قسمت 4⃣
" فضايل و مناقب فاطمه سلام الله عليها"
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️آدم چرا اینقدر باید ناز باشد؟!
♦️تقدیم به سردار دلها🌹
#سردار_سلیمانی
#تولیدی_اعضا_فعال
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔰 #بسته_خبری
🔸رهبرانقلاب امروز در دیدار بانوان: در مسئلهی زن موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است / غرب متجدد نسبت مسئلهی زن گناهکار و مقصرند و جنایت کردند / با طرح مطالبه و مسائل مربوط به زن، امید این هست که بتوانید روی افکار عمومی غربیها هم اثر بگذارید واقعاً چون آنها زنهایشان در رنجند.
🔺در مسئلهی زن موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست. یک وقتی سالها پیش در دانشگاه دانشجوها از من پرسیدند شما در فلان قضیه چه دفاعی از خودتان دارید؟ گفتم من دفاعی ندارم، من هجومی دارم. در قضیهی زن اینجوری است، دنیا مقصر است، دنیا که میگویم یعنی همین دنیای غرب و فلسفهی غربی و فرهنگ غربی موجود البته غرب متجدد به قول خودشان مدرنیته غرب تاریخی را من کاری ندارم آن بحث دیگری است، غرب متجدد یعنی همینی که از حدود دویست سال پیش به این طرف در همهی شئون زندگی حرفی ابراز کرده، ما در قبال اینها مطالبه کنندهایم اینها نسبت مسئلهی زن گناهکارند، مقصرند، جداً، ضربه زدند، جنایت کردند.
🔺بنابراین صحبتهایی که ما میکنیم جنبهی دفاع ندارد، جنبهی بیان نظر و عقیدهی اسلامی است، موضع اسلامی است.
🗓 ۱۴۰۱/۱۰/۱۴
🌐 https://khl.ink/f/51647
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄✧۞✧┄
🤔 چرا دخترها از دختر بودنشان ناراضیاند؟!
🧔نقش آقایون درعدم این نارضایتی
🎙️خانم دکتر فرهمندپور
(کارشناس مسائل تربیتی)
#نکات_تربیتی
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
🔰 #بسته_خبری 🔸رهبرانقلاب امروز در دیدار بانوان: در مسئلهی زن موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
تاکید قاطع رهبر انقلاب بر جایگاه #حجاب
🔸امام خامنهای در دیدار ۱۴ دیماه با بانوان، با قاطعیت بر #واجب شرعی بودن حجاب به لحاظ #نظری و بر #رعایت آن به لحاظ #عملی تاکید کردند.
🔹این کلام رهبر انقلاب نقطه پایانی بر تردیدافکنی های شبه علمی برخی مدعیان روشنفکری که امید تغییر در مبانی نظری نظام را داشتند بود و هم حجت را بر همه کسانی که نسبت به حجاب وظیفه قانونی دارند، تمام کرد.
🔸بنابراین کوتاهی مسئولان ذیربط نسبت انجام اقدامات هوشمندانه وموثر مطلقا قابل پذیرش نیست❗️
🔹البته تشکلهای مردمی هم باید برای انجام اقدامات فرهنگی تاثیرگذار بیش گذشته پای کار بیایند و پرچم #مطالبه_گری آرمانی را بالا ببرند.
🔸رهبر حکیم انقلاب افرادی که حجاب ضعیف دارند را شبیه دختران خود خواندند تا با حفظ یا زمینهسازی ارتباط درونی و قلبی آنها با انقلاب و کشور مسیر نفوذ عاطفی دشمنان را مسدود نمایند.
🔹علاوه بر این امام خامنهای با تکیه بر نقطه قوت بسیاری از افراد دارای حجاب ضعیف، مبنی بر ایستادن مقابل درخواست دشمن و همچنین نهی از معرفی این افراد به عنوان ضدیت با اسلام و انقلاب؛ تلاش کردند زمینه تقویت یا بسترسازی حمایت و همراهی عملی ایشان را با نظام اسلامی و فاصله گرفتن بیشتر از دشمن فراهم آورند.
✍ حمیدرضا ابراهیمی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ🕊
دلتـــــ💔ــــنگ تو هستیم
😭توشاگرد خوب نهضتی
ڪاۺ برگـــــردے سردار💚
ڪہ محتــــاج تو هستیم 😭
#سرداردلها
#حاجقاسم
#تولیدی
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
#گزارش
#بینالملل
♨️ممکن است پرده ها روی #کارگرانجنسی که نیمه برهنه داخل ویترین ایستاده اند بسته شود
🔻شورای محلی شهر "آمستردام" ایده هایی را برای پاکسازی تصویر شهر به رای گیری می برد.
این امر با آنچه سیاستمداران به عنوان «گردشگران مست» توصیف می کنند که حرکات تحقیر آمیز و نامطلوب به زنان پشت شیشه انجام می دهند، مبارزه می کند.
🔻این شورا در حال جنگیدن با «گردشگری مزاحم » است که ناشی از جذب مشروبات الکلی، فاحشه خانه ها و کشیدن حشیش در ملأ عام است.
📌از یک طرف با مشکلات ناشی از فساد و فحشا مواجه هستن و صدای مردم در اومده از طرف دیگه چون فحشا رو به یک صنعت توریستی تبدیل کردن و از این راه تجارت می کنن نمی تونن برای مشکلات به وجود آمده چاره ای پیدا کنن
🌐منبع:https://www.dailystar.co.uk/news/world-news/blow-brit-stag-dos-amsterdam-2873510?int_source=amp_continue_reading&int_medium=amp&int_campaign=continue_reading_button#amp-readmore-target
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 108ستاره سهیل سالن بزرگی را در برابرش دید که ده قالی سه در چهار، آن را فرش کرده بود.
⭐️⭐️⭐️
⭐️⭐️
⭐️
#رمان
109ستاره سهیل
مرد خواننده، به ستایش امام علی علیه السلام و غلامشان قنبر پرداخت و ختم جلسه را اعلام کرد. در دلش لحظه شماری میکرد که زودتر مراسم بعدی شکرگزاری برسد تا بتواند دوباره این هیجان و شور را تجربه کند.
بعد از تمام شدن جلسه شکرگزاری، نگاهی به ساعتش انداخت. طبق روال همیشه، آن زمان باید از کلاس زبان به خانه برمیگشت. البته چون عمو تماسی نگرفته بود، برایش جای امیدواری داشت.
مجلس در حال آماده شدن برای پذیرایی بود. دلش میخواست همه دوستانش را آنجا ببیند، و با آنها حرف بزند، اما قوانین به او اجازه چنین کاری را نمیداد. چند بار تلاش کرد با چشمانش حلقه قبل از خود را از نظر بگذراند، اما موفق نشد.
دهانش را نزدیک گوش مینو برد.
-مینو من باید برم. خیلی دیر شده.
-الان پذیرایی میارن، بمون خودم برسونمت.
-نه باید برم.
-هرطور راحتی، باشه برو.
به اتاق رفت تا وسایلش را بردارد.
کیفش را که برداشت، نگاهش به کیف مینو افتاد. درش باز بود. گل سفید خشک شدهای میان وسایلش به چشمش خورد.
ناخودآگاه یاد مهمانی باغ کیان افتاد. صدای نفسهای تندش به گوشش خورد. سرش را تکان داد و استغفراللهی گفت.
از فکری که راجع به مینو کرد، در دلش خجالت کشید.
با افکاری مزاحم، از اتاق خارج شد. قبل از خروج از سالن نگاهش به چهرههای آشنایی افتاد که رفتن او را نظاره میکردند. در آن میان چهره دلسا با همان غرور هميشگي و دماغ عمل کردهاش کمی ته دلش را خالی کرد؛ دوست داشت مانند بقیه تا آخرین لحظه میان جمع باشد.
نگاه تلخ دلسا را تا زمانیکه قدم در خانه گذاشت همراه داشت، اما چنان سرخوشی از مراسم دریافت کرده بود که دلش نمیخواست با چنین چیز کوچکی خرابش کند.
✅کپی فقط در فضای مجازی آزاد
✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی)
@tooba_banoo
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ #رمان 109ستاره سهیل مرد خواننده، به ستایش امام علی علیه السلام و غلامشان قنبر پرداخت
⭐️⭐️⭐️
⭐️⭐️
⭐️
📚 #رمان
110 ستاره سهیل
-سلام سلام.. خوبی عفتجون؟..
بهبه! چه بویی راه انداختی! آش رشته است؟
عفت ملاقه به دست، در چهارچوب آشپزخانه ظاهر شد. سرتاپای ستاره را برانداز کرد. با اینکه لباسهایش را عوض کرده بود؛ اما میترسید، عفت با آن چشمان از حدقه بیرون زدهاش، داشت نشانی از مهمانی را پیدا میکرد؟
-سلام! چه کبکت خروس میخونه؟ معلومه تا این موقع کجا بودی؟
ستاره همانطور که به اتاقش میرفت، از پشتسر جواب داد.
-به عمو گفتم، کلاس زبانم طول میکشه، تازه هوا زود تاریک میشه، اگه تابستون بود، الان هنوز روشن بود، کلی وقت داشتم بیام خونه!
بعد خودش هم از حرفی که زده بود، حسابی خندید.
از اتاق خواست بیرون بیاید، که گوشیاش زنگ خورد. فرشته بود. چیزی در دلش فرو ریخت. از اینکه با فرشته حرف بزند، دچار عذاب وجدان میشد؛ اما کم به او خوبی نکرده بود. در اتاق را بست و رو به روی آینه قرار گرفت.
موهایش را یک طرف صورتش کشید. از استرس لبش را گاز گرفت.
-الو! سلام فرشته جون.
-کجایی خانم؟ غریبی میکنی با ما؟ نکنه هنوز سرما خوردگییت خوب نشده هان؟
-نه عزیزم خداروشکر خوب شدم. دیگه امتحانای آخریمو دادم تموم شد. راستش بابت اون شب خیلی شرمنده شدم. وقتی یادم میاد..
-ای بابا! مگه چه کار کردیم؟ یه ساعت با هم بودیم.
-آخه تو که نمیدونی.. بیخیال ولش کن.
فرشته احساس کرد چیزی است که به او مربوط میشود، آنقدر اصرار کرد تا ستاره ماجرا را بگوید.
-یادش میفتم، آب میشم از خجالت! راستش.. کلیدا تو جیب پشتی کیفم بودن ولی من فکر کردم.. جاشون گذاشتم.
هنوز جملهاش تمام نشده بود که فرشته آنطرف تلفن، از خنده داشت منفجر میشد.
-وای! ستاره.. وای! خدا! دلم...
-فرشته خوبی؟ میخندی یا گریه میکنی؟
-آخ دختر، خیلی بامزه بود! سلام به اون کلیدت برسون، بگو خوب اون شب سه نفر رو سرکار گذاشتی! بازم ازین کارها بکن، شاید بتونیم خوشکل خانم ببینیم.
ستاره ازینکه فرشته او را با خانواده خودش جمع بسته بود، حسابی خوشحال شد و زد زیر خنده.
از پشت تلفن صدای مردی را شنید.
فرشته جوابش را داد.
-نه بابا گریه کجا بود، داشتم میخندیدم. نه عزیز برو، منم چند دقیقه دیگه میام.
-فرشته جان، مزاحمت نباشم.
نه قربونت برم. پس هروقت تونستی بیا. منتظرتم.
با خداحافظی از فرشته، صدای وارد شدن عمو به خانه را شنید. حس عجيبی ترکیبی از خوشی و هیجان را داشت.
با همین احساساتش به استقبال عمو رفت و تا جایی که توانست، آن شب سر سفره چنان بذله گویی کرد که اخمهای عفت را هم به خنده باز کرد.
✅کپی فقط در فضای مجازی آزاد
✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی)
@tooba_banoo
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓