دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_چهاردهم🎬: فاطمه صورتش را به صورت روح الله تزدیک کرد؛ آیا درست میشنید؟!
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_پانزدهم🎬:
روز جمعه ای دیگر طلوع کرد و فاطمه و روح الله کمی آسوده تر از قبل،دعای ندبه را خواندند و فاطمه در تدارک نهار بود و بعد از آن هم قصد رفتن به تبریز را داشتند.
و روح الله در عالم خود فرو رفته بود، او به راستی دنیای دور خودش را خاکستری میدید، اصلا رنگ شاد و روح بخشی در این زندگی نمی دید و نمی توانست از احساساتش سخن بگوید و در همین حین گوشی اش شروع به زنگ خوردن کرد.
روح الله نگاهی به اسم روی صفحه انداخت، دلش نمی خواست جواب بدهد اما انگار اختیاری در کار نبود، انگشتش دکمه وصل را لمس کرد.
فاطمه که مشکوک شده بود چه کسی به روح الله زنگ زده، از داخل آشپزخانه، حرکات روح الله را زیر نظر داشت.
روح الله ابتدا آهسته صحبت می کرد بطوریکه که فاطمه متوجه حرف های او نمیشد، اما ناگهان روح الله مانند اسپند روی آتش از جا بلند شد و با صدای بلند که بیشتر به فریاد شبیه بود گفت: گفتم صبر کن...الان میام...دست نگه دار، میگمممم دست نگه دار..
فاطمه لیوان را پر آب کرد و همانطور به طرف اوپن آشپزخانه می آمد گفت: چی شده؟!
روح الله نفسش را محکم بیرون داد و گفت: شراره بود، زنگ زده منو تهدید میکنه، میگه خودم را میکشم...من نمی دونم اون از کجا تمام برنامه های منو میدونه، قشنگ میفهمید الان با هم میریم تبریز و میفهمید میخوام دادخواست طلاق بدم،روح الله سرش را به دو طرف تکان داد و ادامه داد: من نمی دونم چه طوری از ریز مسائل خبر دار میشه، دارم دیوونه میشم، منو گیج کرده، الانم توی ترمینال تهران بود، می خواد برای تبریز بلیط بگیره، میگفت اگر تا یک ساعت دیگه نیای میرم تبریز و به محض رسیدن اونجا ،میرم جلو اداره ات خودم را معرفی میکنم و بعدم همونجا خودم را آتیش میزنم..
لیوان آب از دست فاطمه سر خورد و با صدای شکستن لیوان، به خود آمد و با لکنت گفت: ا..ا..الان می خوای چکار کنی؟!
روح الله با عصبانیت شانه ای بالا انداخت وگفت: چکار میتونم بکنم؟! باید برم جلوی این لعنتی را بگیرم و با زدن این حرف به سمت اتاق حرکت کرد.
فاطمه روی صندلی آشپزخانه نشست، انگار بُعد زمان و مکان از دستش رفته بود، خیره به نقطه ای نامعلوم بود و با صدای گریه حسین به خود آمد و تازه متوجه شد، روح الله به سمت تهران رفته است...
ساعت به کندی می گذشت...فاطمه چشم از ساعت شماطه دار روی دیوار بر نمی داشت، انگار هر دقیقه اش یک ماه طول می کشید، نه دوست داشت و نه صلاح میدانست به روح الله زنگ بزند، فاطمه به روزهایی فکر میکرد که هر روزش خواستگاری درِ خانهٔ آنها را میزد، اما او سپرده بود به خدا و شهدا و ایوب مانندی از خدا طلب می کرد، درست یادش می آمد دقیقا شب همان روزی که فتانه زن بابای روح الله، زنگ زد برای خواستگاری، او خواب دیده بود که مقام معظم رهبری پیشاپیش جمعی که بیشتر به فرشته ها شبیه بودند به خانه آنها آمده و او را برای پسرش خواستگاری می کند و فاطمه سرشار ازشوق از خواب بیدار شد، آن روز بی قرارتر از همیشه به حوزه رفت و وقت ظهر در راه برگشت، برادرش را دید که با لبخندی موزیانه به طرفش می آید و بعد با دست، قلبی برایش فرستاد و گفت: برو خونه، خبرایی هست، انگار قراره عصر یه خانم بیاد برا خواستگاری خانم خانما...و فاطمه نمی دانست چگونه خود را به خانه برساند، باید پرواز میکرد...
دم دم غروب بود که صدای ماشین روح الله که از پشت پنجره اتاق به گوش فاطمه رسید نوید آمدن همسرش را میداد.
فاطمه به سرعت از جا بلند شد و خود را به هال رساند، همزمان با ورود فاطمه به هال، در ورودی باز شد و صورت خسته و قامت خمیده روح الله از پشت در پدیدار شد.
فاطمه هراسان جلو رفت و همانطور که کیف دست روح الله را میگرفت گفت: چی شد؟!
روح الله روی مبل کنار در نشست و گفت: چی میخواستی بشه؟! همه اش بدبختی...همه اش دربه دری...همه اش بیچارگی، شراره را توی ترمینال دیدم درحالیکه یه پوکه خالی قرص روانگردان داخل دستش بود و وانمود می کرد خودکشی کرده، تا وقتی میومدم درگیرش بودم و وقتی پرستار خیالم را راحت کرد که وضعش خوبه چیزیش نیست مرخصش کردم و یک راست هم اومدم قم...
فاطمه با ترس گفت: یعنی الان نمی خوای طلاقش بدی؟!
روح الله نگاه تندی به فاطمه کرد و گفت: نه طلاقش میدم البته با کمک تو..
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
═ೋ۞°•📚•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
هدایت شده از توییتر انقلابی
نکته قابل توجه در مورد آقای قالیباف اینه که هرچی تا الان گفته یا درباره حقوق و دستمزد بوده یا درباره اثر تورم تو اقتصاد خانواده
دمش گرم که خانواده محوری رو به عنوان اصل اساسی برنامه هاش مطرح کرده و نقاط مهم درد مردم رو دور از نظر نداره!
🗣 حسین ابراهیمی 🇮🇷
@twtenghelabi
طبق اسناد بین المللی جاده های ایران جزء بهترین جاده ها و بالاتر از برخی کشورهای اروپایی قرار داره...
ولی امان از ندانستن و دروغ به ناف ملت بستن. تازه تورم چه ربطی به جاده داره؟! اگه می خوای بی ربط حرف بزنی بیا یه مقدار در مورد سجیل و یا فتاح ۲ گپ بزنیم و یا دستگاه عمل جراحی از راه دور سینا.... آیا اینا رو ترکیه داره پسر پیر خودتحقیر؟!
قاضی زاده:
من کاندیدا شدم تا به ظلم ها به رئیسی پاسخ دهم، اما الان به جمهوری اسلامی هم ظلم دارد می شود
#انتخابات
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره برخی نقل قولهای غیر مستند از رهبر انقلاب و مسئولان دفتر ایشان
نقل قولهای غیر مستند و یا برداشتهای شخصی فاقد اعتبار است
✏️ متن اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری به این شرح است:
🔹️در روزهای اخیر مشاهده شده است که برخی از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری و یا اعضای ستاد و افراد منتسب به آنها در اظهارنظرها و موضع گیریها، نقل قول هایی ناقص و یا نادرست از رهبر انقلاب اسلامی و یا مسئولان دفتر معظم له بیان کرده اند.اعلام میدارد هرگونه نقل قولِ غیرمستند به اسناد موجود و مکتوب از بیانات و اظهار نظرهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اکتفا به برداشت های شخصی و دریافتهای شفاهی از بیانات ایشان و یا مسئولان دفتر معظم له فاقد اعتبار و استناد است. انتظار میرود همگان نسبت به این موضوع توجه لازم را داشته باشند و از تکرار آن پرهیز شود.
دفتر مقام معظم رهبری
💻 Farsi.Khamenei.ir
🌱🌸🌱
#رسم_رفاقت
🚫کسی رو جذب خودت نکن‼️
پس چیکارکنم⁉️
دست رفیقت رو بگیر
ببرش سمت خدا
حبّ خـــدا که تو دلش خونه کرد🏡
اون وقت،خود خدا کاری میکنه
که بشی محبوب دلها ❤️🌸
مثل سردار سلیمانی✌️
💠 از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: بهترین دوست کیست؟ فرمودند: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش به علم شما بیفزاید و کردارش یاد قیامت را در شما زنده کند.❤️
#متن_بازنویسی | #عکس_تولیدی
═ೋ۞°• دانشگاه حجاب •°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید
❗️تفرقه بینداز و حکومت کن
⚠️ هشداری نسبت به درگیری برخی طرفداران آقایان قالیباف و جلیلی
🎙حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا پاکباز
🔰شباهت حج و حجاب
حالاکه در ماه ذی حجه هستیم خوبه بدونیم که 👇
حج 🕋و حجاب 🧕 چه شباهتی باهم دارن
حج ، امتحانی از جانب خدا براى بندگانه تا معلوم بشه چقدر صبر و تحمل و تسلیم و بندگی دربرابر امر معبود دارن.
🎇كسى كه ادعاى ايمان مىكنه، بايد با انجام دادن فريضه حج و عمره و صرف كردن اموالش در اين راه و تحمل دورى از خانواده و به جان خريدن رنج سفر و صدها سختى و مشكل ديگه كه در اين راه براش پيش میاد، مراتب بندگى و تسليمش رو در برابر فرمان الهى، به طور عملى، نشون بده.
✔️اين مطلب در مورد حجاب🧕 هم صدق مى كنه؛ بانويى كه تو تابستون و دراوج گرما و شرایط مختلف، لحظهاى حجابش رو رها نمى کنه
🌸در حقيقت، به طور عملى تسليم بودن در برابر فرمان الهى رو اثبات مى كنه.
👌 پس بانويى مى تونه همیشه و هر جا که خدا امر کرده حجابش رو به طور كامل حفظ كنه كه به درجه بالايى از تحول و رشد رسيده باشه.
🔹بنابراين حجاب، نشانه ای از سفركردن از خود به سوى خداست.
📚 برگرفته ازکتاب راه های تقویت فرهنگ حجاب
✍بازنویسی
#عکس_تولیدی
═ೋ۞°•🕋•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🍂⃟🧡••••
#اینفوگرافی
تأثیر عفاف و حجاب بر استحکام خانواده
#ارسالی_شما❤️
═ೋ۞°•💌•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_پانزدهم🎬: روز جمعه ای دیگر طلوع کرد و فاطمه و روح الله کمی آسوده تر از
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_شانزدهم🎬:
ترانه خسته از روزی پر از مشغله روی تختش دراز کشید که صدای گوشی اش بلند شد، گوشی را برداشت و با بی حالی نیم خیز شد و تا چشمش به اسم شراره افتاد دکمه وصل تماس را لمس کرد و سپس سرش را روی متکا گذاشت و در حالیکه با موهای شرابی رنگش بازی می کرد گفت: سلام سلام خانم خانم...خوشگل خانما چی شد که یاد ما کردی؟!
صدای هراسان شراره توی گوشی پیچید: ترانه به کمکت احتیاج دارم، میشه کمکم کنی؟ شرایطم اضطراری هست..
ترانه که خوب شراره را می شناخت، مثل فنر روی تخت نشست و گفت: چی شده؟ باز روح الله چکار کرده؟ هنوز نتونستی از پس فاطمه بر بیای؟!
شراره اوفی کرد و گفت: وشوشه برام خبرای بد میاره..حرفهای روح الله و فاطمه داره جگرم را آتیش میزنه، وشوشه خبر آورده که برام نقشه کشیدن، میخوان منو کله پا کنن...اما روح الله اصلا به روی خودش نمیاره که همدست با اون زن دست و پاچلفتیش شده...انگار سحر محبت من کارگر نبوده...
ترانه زد زیر خنده وگفت: اونا نمی دونن با کی طرف هستن، تورو خود ابلیس هم نمی تونه کله پا کنه....چرا غصه میخوری؟ حالا چه کاری از دست من برمیاد؟!
شراره طوری وانمود کرد که گریه می کند و گفت: من نمی دونم چی میشه، با هزار زحمت روح الله را میکشم طرف خودم، منتها پیش اون زنیکه که میره انگار همه چی دود میشه هوا، الانم میخوان با زنش برن تبریز و فردا هم میخوان کارای طلاق منو بکنن، ترانه زورم به سر روح الله نمیرسه، من میخوام فاطمه را از این زندگی محو کنم و به کمک تو و موکلت احتیاج دارم. می خوام به موکلت بگی کمکم کنه...
ترانه با تعجب گفت: شراره من که میدونم تو قوی ترین موکل را داری اصلا به نوعی دختر ابلیس محسوب میشی، موکل من در مقابل موکل تو هیچی محسوب نمیشه، برای چی من باید این کار را کنم؟!
شراره اوفی کرد و گفت: چرا اینقدر خنگی، روح الله معمم هست درس دین خونده، بالاخره دیر یا زود میفهمه که سحر شده و اگر بخواد بفهمه از طرف کی شده و کی به فاطمه حمله کرده، می خوام نتونم رد یابی بشم، می خوام با موکل تو گیج بشه، وقتی بفهمه و از طریق موکل به تو برسه، تورو نمیشناسه و سوءظنش نسبت به من از بین میره...
ترانه خنده ریزی کرد و گفت: عجب زبلی هستی هااا، به اینجاش فکر نکردم، اما متاسفانه نمی تونم به موکلم امر کنم؟!
شراره با تعجب گفت: برای چی؟!
ترانه اوفی کرد و گفت: آخه طبق قراری که با موکلم کردم من باید باعث جدایی حداقل شش زن از شوهرش بشم که تا حالا فقط دوتاش محقق شده و خودت بهتر میدونی این موکلین اجنه تا به عهدت وفا نکنی، بهت خدمت نمی کنن..
شراره که مستاصل شده بود گفت: چرت نگو...خودت خوب میدونی که راه های دیگه ای هم برای امر کردن به موکل وجود داره...کافیه بدنت نجس باشه...جُنب از حرام بشی..سه سوته کارت را انجام میده..
ترانه که خوب میدونست حق با شراره هست گفت: ببین الان دم غروب هست حالش نیست، چشم فردا برات ردیفش میکنم، فقط به موکل بگم فاطمه را به سمت خودکشی سوق بده؟!
شراره لبخندی شیطانی روی لبش نشست و گفت : آره، موکلت تلاش کنه که خودکشی تقویت بشه تو ذهنش، منم از اینور یه کاری میکنم که کار زودتر و سریع تر پیش بره، باید فاطمه را با پیامام دقمرگ کنم و از همه طرف تحت فشارش قرار بدم...
و با این حرف دوطرف خنده بلند و شیطانی سردادند..
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
═ೋ۞°•📚•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
👓 نشون دادن رفاقت شهید رئیسی و جلیلی استفاده ابزاری از شهید عزیز نبود؟ خیر!
❗️ اینو گفتم اگر فردا در فیلم آقای قالیباف احیانا جملهای از حاج قاسم گفته شد، کسی نیاد بگه استفاده ابزاری!
هرکس از مویداتی که داره میتواند و گاهی باید استفاده کنه!
حاج باقر بگه چه دورانی بهترین رفیقش حاجقاسم بود و رابطه این دو #اظهر من الشمس بود!...
@HozeTwit
🔸 الف) باید دلایلی که برای لزوم مشارکت بالا و اهمیت رای مردم وجود دارد، استخراج کنیم و روی آنها مسلط بشویم.
🔸 ب) باید این دلایل را تبدیل کنیم به جمله های ساده ای که به زبان «مردم» است.
مثلا به جای اینکه صرفا بگوییم:
«مشارکت نقش بسزایی در پشتوانه و قدرت دولت ها دارد، پس باید رای بدهیم»
بگوییم:
«بالاخره یه نفر رئیس جمهور میشه! اگه بهترین گزینه هم با مشارکت پایین رای بیاره، مثل بنزِ بدون بنزینه! دولت بعدی باید با قدرت سر کار بیاد که بتونه مشکلات رو حل کنه»
🔸 ج) با تسلط روی این دلایل و جملاتِ ساده شده، باید هر بستر و ظرفیت را تبدیل کرد به یک موقعیت تبلیغاتی چهره به چهره.
💢از صف نانوایی تا صف انتظار بانک و مطب پزشک و داخل تاکسی و اتوبوس و... ما مخاطب زیادی داریم و فرصت کمی! همه جا باید بحثی را راه بیندازیم و بحث را به سمت انتخابات سوق دهیم و از این گفتگوی چهره به چهره استفاده کنیم برای تغذیه فکری مردم. (حتی میتوان طی یک سناریوی از پیش تعیین شده، بحث نمایشی با دوست خود راه بیندازیم 😉)
🔴 بسم الله... شروع کنید به شبکه سازی و تقسیم کار و زمانبندی و عملیات که انشالله یک دولت انقلابی با مشارکت بالا سر کار بیاید.
مبادا بعد از انتخابات، وجدان مان اذیت مان کند که کم کاری کردیم..
✍️ نوید نجات
#عکس_تولیدی #انتخابات
═ೋ۞°•🗳•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
✅برنامه تبلیغاتی امروز کاندیداهای ریاست جمهوری
🔹برنامه «میزگرد سیاسی» قاضیزاده هاشمی ساعت ۱۴:۳۰ شبکه ۳
🔹مستند تبلیغاتی محمدباقر قالیباف ساعت ۱۶:۳۰ شبکه یک
🔹مستند تبلیغاتی علیرضا زاکانی ساعت ۱۷:۰۰ شبکه یک
🔹برنامه «میزگرد فرهنگی» مسعود پزشکیان ساعت ۱۹ شبکه ۲
🔹برنامه «بدون تعارف» قاضیزاده هاشمی، ساعت ۲۰:۴۵ شبکه ۲
🔹برنامه «گفتوگوی ویژه خبری»، سعید جلیلی ساعت ۲۲ شبکه خبر
🔹برنامه «میزگرد اقتصادی» مصطفی پورمحمدی ساعت ۲۲:۴۵ شبکه یک
___________
🌼 در#انتخابات به یکی مثل #رئیسی رای میدهیم
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872