دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و سوم🎬: هر لحظه که می گذشت ، میمونه بیشتر و بیشتر جذب محمد و دامادش عل
شاهزاده ای در خدمت
قسمت بیست و چهارم 🎬:
سرباز جوان حبشی جلو آمد و گفت : هدایای نجاشی ،پادشاه حبشه تقدیم به شما ، اما اینک می خواهم گرانبها ترین چیزی را که خدمتتان عرضه داشته تقدیم کنم.
جمع مسلمانان ، خیره به حرکات سرباز جوان ، پلک نمی زدند تا مبادا کوچکترین چیزی را از این صحنه ، از دست دهند.
سرباز به طرف صندوق رفت و دربش را گشود ، تلالؤ سکه ها ،چشم همگان را به خود خیره نموده بود اما سرباز جوان ، دست برد و از داخل سکه ها ، جعبهٔ کوچک وکنده کاری شدهٔ چوبینی در آورد ، در بین نگاه بهت زدهٔ حضار ،درب جعبه کوچک را گشود و انگشتری فوق العاده زیبا که مشخص بود ، بسیار گرانبهاست را بیرون آورد و همانطور که انگشتر را به خدمت پیامبر عرضه می داشت گفت : جانم به فدایت شود یا رسول الله ، این انگشتر گرانبهاترین انگشتریست که در سرزمین حبشه پیدا می شد ، آن را نجاشی برای یادبود به محضرتان فرستاده ، بی شک قیمت این انگشتر هزار و شاید بیشتر درهم طلاست و برازندهٔ دست بزرگ مردی چون شماست.
رسول گرامی که با دیدهٔ محبت ، او را می نگریست، انگشتر پیشکش ، پادشاه حبشه را گرفت و سپس با دست مبارک دیگرش دست علی را گرفت و انگشتر را در انگشت علی نمود...
همگان ، عمق دوست داشتن پیامبر را نسبت به علی می دانستند اما اینک این صحنه شکل گرفت تا همین بدو ورود در پیش چشم میمونه هم این محبت آشکار شود...
و پیامبر صل الله علیه واله ، خوب می دانست که این انگشتر در تاریخ اسلام ثبت و ماندگار می شود و روزی هم انگشتر نشانی از آیات الهی خواهد شد.
علی ، نگاهی با محبت به چهرهٔ مرادش کرد و از صمیم قلب تشکر نمود.
سپس جمع حضار نگاهشان دوباره به سمت صندوق کشیده شد و یکی از آن میان گفت : چرا این کنیزک را از جمع کنیزان جدا کرده اید؟
سرباز حبشی نگاهی به جمع انداخت و گفت : این کنیز روی پوشیده هم هدیه نجاشی به پیامبر است ، او از افراد عادی نیست ، دخترکی بوده که در سرزمین خودش شاهزادهٔ کشورش محسوب می شده اما اینک به عشق دیدن روی پیامبر روز و شب را بی صبرانه به سر رسانده تا به محضر شما برسد...
همگان تعجب کردند . یکی از آن میان برخواست و گفت :
ادامه دارد...
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
صدا ۰۲۹.m4a
4.41M
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧
صوت شماره ۲۴
🌹مبانی عفاف در خانواده🌹
( راهکارهای جهت دهی هویت دختران نوجوان به سمت حیا و عفاف )
💫 روش های نامحسوس جهت دهی در قالبهای مسابقات(تشویقی)
💫 انتخاب پوشش
💫انتخاب مضامین👇
منیژه منم دُختِ اَفراسباب
برهنه ندیده رُخَم آفتاب...
💫 ایجاد جاذبه از طریق الگوهای ایرانی
💫 انتخاب آیات
💫 بحث آزاد
💫 کُرسی آزاد اندیشی
💫 دعوت از کارشناسان خُبره
💫 پاسخ به شبهات به طریق منطقی
💫 ارائه الگو
💫 استفاده از داستان و نمایش
و...
#حیا
#عفاف
#هویت
#نوجوان
#فاطمه_کفاش_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مناظره #مخالفان حجاب اجباری
و #موافقان حجاب اجباری🧕
🔴مناظره جذاب #بی_تفاوتی_ممنوع 🚫
💡کاری از: اندیشکده ملی موعود
(مرکز تخصصی امر به معروف و نهی از منکر)
📌تحت اشراف علمی #دکتر_علی_تقوی
🎥تولید شده در صداوسیمای استان #اصفهان
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🌤الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ🌤
#حجاب_عفاف
#اسلام_قوی #آزاداندیشی
#در_آرزوی_ایرانی_عفیف
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فلسفهی ممنوعیت نگاه های زهرآلود
🟡 از عالمی پرسیده شد؛چه اشکالی دارد انسان به جنس مخالف نگاه کند 👀و لذت ببرد؟
🟢 پاسخ داد:
۱-می بینی، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچار افسردگی می شوی!
۲-می بینی، شیفته می شوی😍، عیب ها را نمی بینی،😢 ازدواج می کنی، طلاق می دهی!😔
۳-می بینی، دائم به او فکر می کنی، از یاد خــدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری!
۴-می بینی، باهمسرت مقایسه میکنی، ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی!🤯
۵-می بینی، لذت می بری،به این لذت عادت می کنی، #چشم_چران می شوی، درنظر دیگران خوار می گردی!
۶-می بینی، لذت می بری، حب خدا دردلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود!
۷-می بینی، عاشق می شوی، از راه حلال نمیرسی، دچار #گناه می شوی!
#جهادتبیین
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب ظهر امروز در دیدار اعضای جامعةالزهراء سلاماللهعلیها -حوزه علمیه خواهران قم- :
حوزههای علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیدههای جدید و مختلفی همچون مسائل پولی و اقتصادی و رمزارزها نظر بدهند
دین درباره همه این مسائل، فکر، راهنمایی و منطق و سرمشق دارد؛ باید این سرمشق را پیدا کرد و روی آن کار کرد.
🔻تفاوت نگاه رهبری رو با برخی بلاگرمذهبیها رو میشه تشخیص داد یا نه؟!
🖤🍂|°•
عاشـــــقترین مرد دنیا ...
#استوریزیبا #فاطمیه
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و چهارم 🎬: سرباز جوان حبشی جلو آمد و گفت : هدایای نجاشی ،پادشاه حبشه ت
شاهزاده ای در خدمت
قسمت بیست و پنجم 🎬:
یکی از میان برخواست و گفت :یعنی این کنیزک مسلمان نیست درست است ؟
اگر مسلمان نیست ، چرا برای دیدار پیامبراسلام بی تاب بوده؟
مرد حبشی لبخندی کمرنگ کل صورتش را پوشانید و گفت : همانا که انسان آفریده شده با عشقی الهی و این عشق در وجود تمام خلایق ،فطرتاً نهادینه شده و یکی به دنبال رسیدن به او بر می خیزد و دیگری غافل از آن ، به اغیار می پردازد، درست است که این دخترک در سرزمینی رشد یافته که از اسلام و مسلمانی چیزی به گوشش نخورده ، اما ندای فطری و خدایی قلبش را یافته و ندیده روی ماه پیامبر ،شده مرید او...بی شک او از هرکس مسلمان تر است.
در این هنگام ، رسول خدا نگاهی سرشار از مهربانی به جمع پیش رو و علی الخصوص این کنیزک بزرگزاده انداخت و دستور داد تا او را به خانهٔ مبارک خویش راهنمایی کنند ، آخر در اخلاق بزرگان است که بزرگ زاده را احترام کنید تا شخصیتش شکسته نشود ، هر چند که اسیر یا کنیز و غلام تو باشد.
میمونه که دل درون سینه اش به تپشی عجیب افتاده بود، به امر پیامبر به دنبال شخصی که نمی شناخت ،اما از وابستگان پیامبر بود راه افتاد تا به خانهٔ رسول الله برسد.
مرد حبشی که مهر این دخترک کنج قلبش لانه کرده بود هم به دنبال آنان روان شد.
میمونه که متوجه حضور این مرد غریب و آشنا ،در کنارش شده بود ، آرام گفت : خدایا محمد چه عظمتی داشت ، با اینکه در جایی ساده و گلی نشسته بود ،اما آنچنان برایم عظیم جلوه کرده که انگار بزرگترین مسند عالم هستی را برایش گذارده بودند. و بعد آه کوتاهی کشید و گفت : اینجا قصر پیامبر بود؟ اگر بود ،پس مرا به کجا می برند؟
مرد حبشی خودش را به میمونه نزدیک تر نمود و گفت : اینجا مسجد مسلمانان است ، یعنی عبادتگاه خداست و خانهٔ پیامبر هم در همین نزدیکی ست و سپس به دری پیش رویش اشاره کرد وگفت : آن خانه که دربش به مسجد باز می شود از آن پیامبر و آن یکی درب کنارش هم خانهٔ علی و زهراست...
میمونه با تعجب به طرف مرد حبشی نگاهی انداخت و گفت : یعنی درب خانهٔ پیامبر و مسلمانان از داخل مسجدشان باز می شود؟
مرد حبشی لبخندی زد و همانطور که به مرد عربی که جلویشان روان بود اشاره می نمود گفت : نه درب خانهٔ تمام مسلیمن که نه...فقط پیامبر و علی و با اشاره به مرد عرب ادامه داد: برادرم سلمان ، برای این میهمان تازه از راه رسیده و کنجکاومان ، هر چه در این باره می دانی بازگو...
ادامه دارد...
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و پنجم 🎬: یکی از میان برخواست و گفت :یعنی این کنیزک مسلمان نیست درست ا
شاهزاده ای در خدمت
قسمت بیست و ششم🎬:
سلمان که هنوز چند قدمی تا درب خانهٔ پیامبر داشت ، برگشت و رو به دو همراهش ، در حالیکه دور تا دور مسجد را نشان می داد گفت : زمانی که پیامبر به یثرب مهاجرت کرد و بنای این مسجد را گذاشتند، بسیاری از مسلمانان خانه هایشان را دور تا دور این مسجد بنا کردند و از هر خانه دربی به مسجد باز بود ، تا اینکه یک روز به امر پیامبر که بی شک ایشان از طرف پروردگار مأموریت می گرفت ، تمام درب هایی را که به مسجد باز میشدند، بستند، جزء دو درب ،یکی خانهٔ خود پیامبر و یکی خانهٔ علی...
برخی از مسلمانان با اصرار زیاد، دوست داشتند، حتی اگر شده روزنه ای کوچک رو به مسجد از خانهٔ آنها، باز باشد که پیامبر اجازه نداد و فرمودند:خداوند خوابیدن کسی جز علی و فرزندانش را در خانهٔ خودش و مسجد، نهی کرده...
وقتی آن مرد عرب حرف میزد ، میمون با تمام وجود برتری علی و فرزندانش را بر دیگر مسلمانان حس کرد ، چون علی زادهٔ کعبه بود و خداوند باز هم میلش بود که علی همیشه ساکن خانه اش باشد ، اگر فرد بصیری می بود ،از همین حکم ، عظمت علی را با جان و دل و عقل و منطق حس می کرد.
سلمان که سخنش تمام شد و به راه افتاد و بعد از برداشتن چند قدمی جلوی دربی چوبی ایستاد.
دل درون سینهٔ میمونه به تپش افتاده بود ، او باور نداشت که اکنون می خواهد قدم به خانهٔ پیامبر خدا بگذارد...خداوندی که تازه چند وقتی بود به وجودش پی برده بود...او در ذهنش قصرهای با شکوه خودشان و قصر زیبای نجاشی نقش بسته بود ، اما ورودی خانهٔ پیامبر که در حقیقت، پادشاه عالم بود ،با آن قصرهایی که دیده و در آنجا زندگی کرده بود ، بسیار فرق داشت.
با باز شدن درب خانهٔ پیامبر، مرد جوان حبشی خود را کنار کشید و آرام کنار گوش میمونه گفت : از امروز تا هر وقت که در مدینه باشی ،من هم هستم ، در اطرافت خواهم بود ،هر وقت امری بود مرا بخوان که سر از پا نشناخته به خدمتتان میرسم.
میمونه که این حرف مرد حبشی مانند یک شوخی بود ، آرام زیر لب گفت : کنیزی که خدمتکار دارد و لبخند ریزی زد و همراه مرد عرب که حالا می دانست نامش سلمان است و با یاالله یاالله او وارد خانهٔ پیامبر شدند...
میمونه نگاهش را از دیوارهای گِلی گرفت و به حیاط خاکی و اتاقهای ساده و بدون زینت روبه رو دوخت..
ادامه دارد...
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
با کمک بهترین استادان کشور
در مسـیر تبیینِ مقاومت، جهاد کنیـد!
💠اساتید حجج اسلام
میرباقری، عابدینی، پناهیان، راجی، ماندگاری، قنبریان، نظافت، صابری تولایی، کهوند، سعادتمند، صالحپرور
▫️آموزشهای کاربردی و #رایگـــان
▫️پاســـخ به شبهـات روز مقـــاومت
▫️ارتباط و تعامل با اساتید مطـرح
▫️محتواهای ناب برای منبرهایتان
🎓 گواهی معتبر از سازمان تبلیغات اسلامی
اطلاعات بیشتر و ثبتنام در «مدرسهٔ شمع» 👇
https://eitaa.com/joinchat/2184446670Cbffbff23ec
دانشگاه حجاب
با کمک بهترین استادان کشور در مسـیر تبیینِ مقاومت، جهاد کنیـد! 💠اساتید حجج اسلام میرباقری، عابدینی،
اینجا بزرگترین مدرسهٔ تبیین مقاومت در ایتا
با حضور بهترین اساتید کشور هست.
حتما عضو بشید
دانشگاه حجاب
با کمک بهترین استادان کشور در مسـیر تبیینِ مقاومت، جهاد کنیـد! 💠اساتید حجج اسلام میرباقری، عابدینی،
اولین و بزرگترین مدرسه ی تبیین مقاومت در ایتا
با مجموعه ای از بهترین اساتید مطرح در سطح کشور
کاملا رایگان
قرب به اهل بیت ۱.mp3
15.66M
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
❤️وقتی با خدا میشه مستقیم ارتباط گرفت، چه لزومی به ارتباط با معصومین علیهم السلام هست؟
آیا این شرک نیست ؟
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
هفته بسیج
بر دلاور مردان و شیر زنان بسیجی
گــــــــرامی باد.
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅️بیمه ی امام حسین (علیه السلام)
🍂 چطور فرزندمان نماز خوان و با حجاب میشود؟
🍂 توی تعارض بین درس بچه و هیئت رفتن یه کاری کنید هیئت را از دست ندهد
✅ با امام حسین علیه السلام هم حجابش درست میشود هم نمازش
🎙استادشجاعی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
گل تا وقتی که غنچه است، در امان است 🌹🛡
کس غنچه نهان شده در برگ را نچید 👌🏻❌
از بی حجابی است، اگر عمر گل کم است 🥀
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 145👇 نوبت به پسر لاغر مو فرفری رسید. انگار از
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 146👇
دانشگاه حجاب
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 146👇
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش
💐 قسمت 146👇
و باز هم هنرنمایی هانیه..
اهمی کردم و فن گرباد گربه رو اجرا کردم 😁
گفته بودم چاق نشید، هنوز حرف دارم! 😎
– جناب طلبه!
قرار بود در مورد کیفیت پوشش آقایون هم استدلال منطقی بیارید. ما منتظریم ببینیم این استدلال منطقی شما چه شکلیه! لطفا همونطور که قرارمون بوده، از دین مایه نذارید.
۱. آیا یه مرد هم لازمه سر و صورتش رو بپوشونه؟ اگر آره پس چرا نمیپوشونن! اگر نه مگر موی یه مرد با یه زن چه تفاوتی داره جز نوع شامپوی مصرفیشون! که خانم باید حجاب سر کنه ولی آقا نه!
چرا موی سر یه آقا میتونه هر شکلی که دلش خواست به خودش بگیره، ولی موی یه خانم باید حتماً زیر روسری قایم بشه؟ نکنه جنس موی آقایون از جنس فولاد و موی خانمها از جنس پنبهس؟
۲. چرا یه آقا حق داره با شلوارک و رکابی بیرون بیاد ولی تا یه خانم یه کم پاچه شلوارش کوتاه باشه انگار جنایت کرده! چرا اقایون میتونن سیسپک هاشون رو بیرون بندازن و حجابشون مساله شخصیه ولی تا مچ یه خانم پیدا باشه آسمون به زمین میاد و حجاب مساله اجتماعی میشه! نکنه فقط بی حجابی خانم ها عیب داره و بیحجابی آقایون مستحبه! احیانا مردا با خدا نسبت فامیلی دارن که بهشون مجوز هر پوششی داده شده؟!
۳. اگر برای پوشش آقایون قانونی نیست چرا نیست؟ دلیل این همه تبعیض چیه؟ اگر قانونی هست پس چرا اجرا نمیشه؟ قانونی که در حق همه اجرا نشه همون بهتر که اجرا نشه!
خودم که از اشکال خودم خیلی حال کردم. کاملا منطقی و بی نقص. شیر مادر و نان پدر حلالم! منتظر یه تکبیر از سمت دانشجوها بودم که نیومد. حیف نون!
(کاش میشد یه بار هم شما مخاطب عزیزی که طرفدار سرسخت حجابی ولی فقط از دور میگی لنگش کن پا وسط میذاشتی ببینیم چی داری برا گفتن؟ چرا ساکتی ؟ بیا و دلائل منطقیت رو بریز بیرون.حالا من نیستم بشنوم چی میگی؛ خودت که هستی! خوب که حرفات رو زدی و تموم شد، بعدش منصف باش و تسلیم شو! شکست رو بپذیر، چون حرف حساب جواب نداره...! 😝)
یادتونه (پارت ۱۱۵) با هم قرار گذاشتیم هر کی قانع شد مقاومت نکنه و حرف حساب رو بپذیره؟ (تا ببینیم کی جا میزنه😉)
یادمه گفتم...
«ما آزادپوش ها اگر قانع بشیم حاضریم محجبه بشیم به شرطی که شما هم اگر متوجه شدید اشتباه میکردید دیگه ادامه ندید!
چون قرار نیست که فقط ما منطقی باشیم و شما نباشید! ما اصراری نداریم که حتما چادراتون رو بردارید، چون ضرری واسه ما نداره.البته وقتی میشه آزاد بود واقعا اشتباه میکنید خودتون رو حبس میکنید.
اما لااقل اگر فهمیدید یه عمر بیخودی روی مخ ما بیچاره ها بودید، باید برای همیشه دست از هدایتمون بردارید!»
خب... حالا چه جوابی دارین ؟
پای حرفتون هستین؟
یا جا میزنین؟
✍️ مجتبی مختاری
🆔 نظرات رمان 👈 @mokhtari355
═ೋ❅📚❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئله حجاب دیگه حل شدنی نیست!!!
♨️ شاید خیلیهامون این روزها با خودمون میگیم👇👇
❌ مسئله حجاب دیگه حل شدنی نیست. ما اروپا شدیم، ترکیه شدیم، خدا به داد بچههامون برسه، جوونامون دارن از دست میرن... اما این نکته کلیدی میتونه ورق رو به نفع ما برگردونه...👌
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872