eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
#بخش_دوم #نقش_زنان_درشکل_گیری_انقلاب_اسلامی_ایران #شهیده_انقلاب ✔️در طول به وقوع پیوستن این انقلاب🇮
جایگاه زنان پس از پیروزی انقلاب ♦️ قطعاً میزان نقش و مشارکت زنان در جامعه، تا حد زیادی بستگی به نگرش و برخورد جامعه با زنان داره. 🔷 قبل از انقلاب نگرش جامعه به زن اینطور بود که زنان باید همه وقتشون رو تو منزل بگذرونن و نگرش علماء به زن سنتی بود و تاکید به خونه نشینی زن ها میکردن. 🔶 ولی با اومدن امام و برپایی نهضت اسلامی نگرش ها به زن متفاوت شد . 👌درواقع میشه گفت یکی از مهم ترین تحولات صورت گرفته بعد انقلاب نقش و حضور فعال بانوان در عرصه های مختلف بود. ♦️رهبر انقلاب با نگرشی روشن بینانه حضور زنان👩‍🔬 در جامعه و مبارزه اونها رو لازم دونستن. و در سخنرانی هاشون به این مسئله پرداختند که: 《نهضت اسلامی به برکت اسلام چنان تحولی در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورده که ره صد ساله را یک شبه طی نموده است. و شما ملت شریف دیدید که زنهای محترم متعهد ایران، پیشاپیش مردان به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهی را در هم شکستن و ما همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم.》 🔖 انقلاب روشنگری زیادی به همراه خودش داشت و تونست زمینه رو برای حضور زن در جامعه فراهم کنه.😊 📚منبع: http://www.imam-khomeini.ir 🇮🇷 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و چهل و چهار🎬: مولا علی علیه السلام ،بعد از نقل این قضیه رو به جمعیت نم
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و چهل و پنجم: چرخ دوّار روزگار شتابان می چرخید و حکومت اسلامی در دست خلیفهٔ خود خوانده دوم بود ، صدای مردم از هر طرف به آسمان بلند بود و هر بار از سمتی فریادی بلند می شد که دادرسی مطلبید. فضه در مسجد مشغول نماز بود ، سلام نماز را داد و سر به سجده گذاشت که صدای مردی در مسجد پیچید: خلیفه....جناب خلیفه به دادم برسید... عمر که بر منبر رسول خدا تکیه داده بود ، چون گرم صحبت با اطرافیان بود ان مرد مابین حرفش دویده بود ،با صورتی که از شدت عصبانیت برافروخته شده بود رو به آن مرد نمود و گفت : تو از نزاکت و ادب بویی برده ای؟ آن مرد آهی کشید و گفت ،با اینهمه ظلمی که عمال تو به ما روا میدارند ، نزاکتی نمی ماند که به محضرتان عرضه داریم. عمر دستش را به زیر چانه برد و گفت : کدام کارگزار ما به شما ظلم کرده؟ آن مرد که انگار درد دلش باز شده بود گفت : همان نور چشمی جنابتان، عزیز کردهٔ درگاهتان... عمر با خشمی در صدایش گفت : تمام کارگزاران ما برایمان محترمند، نامش را بگو... آن مرد فریادش را بلندتر کرد و گفت : همان که از همه بیشتر دوستش میداری، مغیره را می گویم ،تمام زندگی اش بر پایهٔ ظلم و عصیان است ، گویی از اسلام که جای خود دارد ،از انسانیت هم بویی نبرده...این مرد.. عمر به میان سخن او دوید و گفت :کمتر حرف بزن ،برو نامت را بگو مرقوم نمایند ، به شکایتت رسیدگی می شود. فیروز نهاوندی که معروف شده بود به ابولؤلؤ و مردی بود از دیار ایران ، آه کوتاهی کشید وزیر لب گفت : خدا کند که دروغشان راست درآید و رسیدگی کنند و از مسجد خارج شد. فضه که شاهد قضیه بود ، انگار اشکش بند نمی آمد ...آخر این مرد نام جنایتکاری را آورده بود که تنها هنرش زدن زنان بی پناه بود ، او از مغیره شکایت داشت ،همان کسی که شاکیان او فرشتگان آسمان بودند،چرا که به دستور اربابش عمر، سرور بانوان دو عالم را با ضرب سیلی و تازیانه از پای درآورد... ادامه دارد... 📝ط_حسینی 🇮🇷•°‎‌✾࿐༅ eitaa.com/hejabuni
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و چهل و پنجم: چرخ دوّار روزگار شتابان می چرخید و حکومت اسلامی در دست خلی
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و چهل و ششم: چندین روز از آن قضیه گذشت و بار دیگر همانطور که جمعی دور خلیفه دوم را گرفته بودند ، فیروز نهاوندی داخل مسجد شد و همانطور که دستش را بالای سرش تکان میداد گفت : واویلا...واویلا از دست این خلیفه و عمال و‌کارگزاران ظالمش، مردم متعجب او را نگاه می کردند ، آخر همه از اخلاق تند عمربن خطاب با خبر بودند . عمر که حرفهای آن مرد برایش سنگین آمده بود ، مانند اسپند و روی آتش از جا جهید و‌گفت : چه شده مردک؟ چرا داد و بیداد می کنی ؟ ما خلیفه ای عادل هستیم و مبادا به کسی ظلم کنیم، اصلا تو‌کیستی؟! فیروز نهاوندی زهر خندی زد و‌گفت : حاکم مسلمانان را باش ، هنوز چند روزی بیشتر از دادخواهی من نگذشته که نه تنها خواسته ام را فراموش کرده ، بلکه انگار من موجود نبودم ، میدانم‌که مرا خوب میشناسی ، من فیروز نهاوندی معروف به ابولؤلؤ هستم ، از ظلمی که کارگزار تو ، مغیره به من روا داشت به تو شکایت آوردم و تو‌گفتی به آن رسیدگی می کنی که نکردی، حال دوباره آمده ام که بگویم مغیره به من ظلمی بی حد می کند و ‌پشتش هم به خلیفه گرم است... عمر بدون اینکن بگذارد ابولولو حرفش را تمام کند گفت : آهان....شنیده ام که تو آسیاب های بادی خوبی می سازی ، می خواهم برای من نیز آسیابی بسازی... ابولولو که پانست عمر او را مسخره می کند و می خواهد باز طرف مغیره را بگیرد ، سری تکان داد و‌گفت : آری آسیاب های من خیلی خوب است ، آسیابی برایت بسازم که شهرتش تا شهرها و‌دیارهای دور برسد. و با زدن این حرف ازمسجد بیرون رفت عمر همانطور که سرش را پایبن انداخته بود هراسی در دلش افتاده بود ،او بوی تهدید را از کلام ابولولو حس می کرد.. ادامه دارد.. 📝ط_حسینی ‎‌🇮🇷•°‎‌✾࿐༅ eitaa.com/hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part03_نمایش من زنده ام.mp3
6.64M
🎙📖 کتاب صوتی 🔻 من زنده ام 🔺خاطرات اسارت معصومه آباد قسمت 3⃣ 🇮🇷•°‎࿐༅ eitaa.com/hejabuni
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴امام خمینی:‌‌شاید( )ایران از مسائلی بودکه جبرئیل در آن ۷۵ روز برای حضرت زهرا نقل می‌کرد… ♦️حتی درباره ائمه هم من ندیده‌ام که وارد شده باشد که بر آنها نازل شده باشد… ۶۴/۱۲/۱۱ ┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄ 🌺‎‌✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴دستاوردهای خاندان پهلوی برای ایران ⛔️بحرین را به اعراب شوهر دادند ⛔️آرارات را به ترک ها هدیه دادند ⛔️اروند رود را به عراق پیشکش کردند ⛔️دشت ناامید را به افعانستان دادند ⛔️از سرچشمه رود هیرمند گذشتند ⛔️سیستان را به ریگزار تبدیل کردند ⛔️قرارداد ننگین سعدآباد را امضا کردند ⛔️ جدایی دهکده فیروزه را امضا کردند ⛔️کشور را در دو روز تقدیم متفقین کردند ⛔️گاز با قیمت پایین و تقریباً هیچ به اسرائیل صادر می کردند در جمهوری اسلامی برای خرمشهر ۸ سال جنگیدیم یک متر خاک ندادیم..🍂 وطن فروشی خاندان ذلیل پهلوی بر ملت ایران تسلیت باد و لعن و نفرین بر رضا شاه و محمدرضا شاه و توله‌های سلسله پهلویِ خائنِ وطن فروش تا ابد انقلاب ما انفجار نور بود💥 امام خمینی رحمت الله علیه ‎‌✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni🌺