eitaa logo
دانشگاه حجاب 🇮🇷
12.6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
224 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
!!🤔 🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 ● نوکرانش را احضار کرد و گفت: "حواستان باشد! شخصی امانتدار را برای سرپرستی کاروان تجاری‌ام پیشتان فرستادم. او امیر و سرور قریش است، پس مدیر این کاروان نیز اوست؛ اگر خواست معامله‌ای کند و چیزی بفروشد، کسی جلوگیری نمیکند و اگر نخواست، احدی حق ندارد به او دستور بدهد. بنابراین با لطف و ادب با او سخن میگویید و روی حرفش، کلمه‌ای حرف نمیزنید." ☝️🏻 ● دو نفر از ثروتمندان مکه که هرکدام یک‌تنه ۴۰۰ برده داشتند، آمده بودند خواستگاری‌اش. بی‌معطلی هر دو را رد کرده بود...🚫 ● کاروان که برگشت یکی از نوکرهایش ماجرای جالبی از سفر برایش تعریف کرد. گفت: "در بین راه امین برای استراحت رفت زیر درختی نشست. یک راهب مسیحی از صومعه‌ بیرون آمد و پرسید: او کیست؟ گفتم: از قبیله قریش و اهل مکه است. گفت: تا امروز جز پیامبران، کس دیگری زیر این درخت ننشسته‌!!" - خب ... دیگر چه؟! 😍 - "یکبار دیگر هم در بین راه هوا خیلی گرم شد؛ ناگهان دیدم دو فرشته آمدند بالای سرش سایه درست کردند و او زیر سایه آنها حرکت می‌کرد!!"⛅️ ● بلافاصله خود را به عموی دانشمندش (ورقة بن نوفل) رساند و جریان را به او گفت. ورقة گفت: "اگر این حرف راست باشد، محمد همان پیامبری است که قرار است در مکه مبعوث شود."🌟 گل از گلش شکفته بود...😍😍 ● محمد را فراخواند. خجالت و رودربایسی را کنار گذاشت و مستقیم رفت سر اصل مطلب: "پسر عمو، من به شما علاقمند شده‌ام؛ بخاطر فامیل بودن با شما، و بخاطر شـأن و شخصیت والای شما در بین طایفه‌ و بخاطر امانتداری و خوش‌اخلاقی و راستگویی‌تان."😊 و اعلام کرد آماده ازدواج با اوست...🌹 معلوم شد از همان اول هم ملاکش پول و ثروت نبوده...💰❌ ● محمد گفت: "دختر عمو، شما بانوی ثروتمندی هستید و من فقیری هستم که تنها دارایی‌ام همین حقوقی است که شما به من می‌بخشید! امثال شما به کسی مثل من نگاه هم نمی‌کند. من هم دنبال کسی هستم که حال و روزش شبیه خودم باشد." 😔 ● خدیجه با شوق عجیبی گفت: "به خدا قسم محمد! اگر ثروتت کم است، ثروت من زیاد است. کسی که حاضر است جانش را برایت بدهد چطور ممکن است سرمایه‌اش را ندهد؟؟ خودم، ثروتم، نوکرهایم و هرچه دارم برای تو و در اختیار تو... هیچ منعی برایت وجود ندارد" ✨💰 و ناخواسته اشکش جاری شد و فی‌البداهه شعری عاشقانه سرود...😭 ...🍃💕🍃... ■پایان‌قسمت‌اول■ 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺 🌸 Sapp.ir/hejabuni 🌸