🔴اثرات زیانبار #برهنگی_زنان🔴
#قسمت_اول
📌برهنگى زنان كه طبعا پيامدهايى همچون #آرايش و #عشوهگرى و امثال آنها را به همراه دارد، مردان مخصوصا جوانان را در يک حال #تحريك_دائم قرار میدهد...⚡️
تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيمارگونه عصبى و گاه سر چشمه #امراض_روانى میگردد💥
▫️مگر اعصاب انسان چقدر میتواند بار هيجان را بر خود حمل كند؟
▫️مگر همه روانپزشکان نمىگویند #هيجان_مستمر عامل بيمارى است؟؟
🔴#غريزه_جنسى نيرومندترين و ريشهدارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده، تا آن جا كه گفتهاند:
"هيچ حادثه مهمى را پيدا نمیكنيد مگر اين كه پاى زنى در آن در ميان است"
▫️آيا دامن زدن مستمر از طريق #برهنگى به اين غريزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نيست؟🔥
☝️آيا اين كارِ عاقلانهاى است⁉️
💯اسلام میخواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى #پاک داشته باشند✨ و اين يكى از فلسفههاى #حجاب است.
📖برگرفته از تفسیر نمونه، آیتالله ناصر مکارم شیرازی
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
#چرا_چادری_شدم؟
سلام...
من فاطمه هستم۱۸ ازساری خواستم بگم براتون اینکه چیشد چادری شدم..
من مامانم خیلی مذهبیه ولی بابامنه😔من ازکوچیکی مثل مامانم بودم همیشه باچادرونمازمم میخوندم😊
تااینکه رفتم #دبیرستان...
متاسفانه دوستایی که برای خودم انتخاب میکردم نمیشدبهشون گفت دوست یعنی خیلی بدبودن منم شدم مثل اوناخیلی بد😔حجاب،نماز،#قران همه چی رفت کنارحتی احترام به خانواده😭تاقبل ازعید۹۷همین بودم تااینکه این کانال وپیداکردم وواردش شدم وقتی اینارومیخوندم فقط گریه میکردم بعدش تصمیم گرفتم باتموم دوستام قطع رابطه کنم ورفتم #شلمچه😊توبه کردم وبرگشتم دوماه بعدعیدیعنی خرداد من #ازدواج کردم وبایکی مثل خودم خداروشکرازهمه نظرعالیه😊الانمهنوزکه هنوزه من این کانال ودارم بااستفاده ازاین کانال وبایاری خداوندرفتم حوزه علمیه ورتبه صوتی قران استانی اول شدم ومداحی هم میکنم بازبان مازندرانی😊😊
منم مثل خواهرکوچیک همتونم ازمن نصیحت به شماهااینکه:همیشه چادرحجاب نمیشه گاهی چشمم چادرحساب میشه اینکه خیلی بایدچشم #پاک داشته باشی دل پاک وذات پاک❤️
دوستدارشما:فاطمه
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
📚✨ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 ✨📚
#پست_انتخاباتی 0⃣2⃣
🇮🇷شرکت در انتخابات از نگاه شهدا🇮🇷
🔅شهید ملك حسین اسدی: «با اخلاص در انتخابات شركت و از خون #شهیدان پاسداری كنید.»
🔅«شهید حسن استرون: «مردم كاری كنند كه نمایندگان #صالح، #پاك و از خود مردم باشند.»
🔅شهید حسن باقری: «بدانید هر رای كه شما به صندوق می ریزید مشت محكمی است كه به دهان #ضدانقلاب و دشمنان #آمریكایی می زنید و یك قدم آنها را وادار به عقب نشینی می كنید.»
🔅 شهید سیدعلی اعتصامی : «ای امت شهیدپرور حالت #انقلابی و مذهبی خودتان را حفظ كنید و در صحنه انتخابات شركت فعال داشته باشید و صحنه را ترك نكنید كه این خواست دشمن است.»
🔅شهید مهدی جعفری:«از مردم غیور و شجاع میخواهم كه در مسائل سیاسی و انتخابات وارد شوند و نگذارند #ولایت فقیه و روحانیت در خط امام مظلوم واقع شوند.»
🔅شهید حسین ترك :«اسلام آدم بیتفاوت و كنارهگیر از مسائل سیاسی نمیخواهد؛ حضور در انتخابات یعنی راه سعادت را انتخاب كردن و دنبال وسوسههای شیطان نرفتن.»
🔅شهید سیدرضا فاطمی:«در انتخابات با كمال شناخت، آگاهی، بصیرت و ایمان انتخاب كنید.»
🔅شهید رضا جوادی:«آگاهانه انتخاب كنید و نگذارید هوسهای شیطانی در شما راه پیدا كند.»
🔅شهید عباس جوشقانیحسینآبادی:«خوب دقت كنید به چه كسی رأی میدهید كه اگر خطا كنید روز قیامت #جوابگوی خون شهیدان خواهید بود.»
#تولیدی_کامل
#انتخاب_اصلح
#مجلس_قوی
🌸 @hejabuni |دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب 🇮🇷
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_ب
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_وهفتم
دلم پر بود...
چند روز پیش هم سر دستکاری کردن دوز قرص هایش💊 بحثمان شده بود.
سرخود دردش که زیاد می شد، تعداد قرص هارا کم و زیاد می کرد.
بعد از چند وقت هم درد نسبت به مسکن ها #مقاومت می کرد و بدنش به #دارو ها جواب نمی داد.
از خانه رفتم بیرون.
دوست نداشتم به #قهر بروم خانه آقاجون.
می دانستم یکی دو ساعت بیرون از خانه باشم، #آرام می شوم.
رفتم خانه عمه، در را که باز کرد، اخم هایش را فوری توی هم کرد.
"شماها چرا مثل لشکر شکست خورده، جدا جدا می آیید؟
منظورش را نفهمیدم... پشت سرش رفتم تو
صدای عمه با سر و صدای محمد حسین و هدی و محمد حسن یکی شد.
_"ایوب و بچه ها آژانس گرفتند، آمدند اینجا
بالای پله را نگاه کردم.. ایوب ایستاده بود.
+ توی خانه عمه من چه کار می کنی؟
با قیافه حق به جانب گفت:
_ "اولا عمه ی تو نیست و ...ثانیا تو اینجا چه کار می کنی؟ تو که رفته بودی قهر؟😐
#نمیگذاشت دعوایمان به چند ساعت برسد.
یا کاری می کرد که #یادم_برود یا اینکه با #هدیه ای پیش قدم آشتی می شد.
به هر مناسبتی برایم هدیه می خرید.
حتی از یک ماه جلوتر آن را جایی پنهان می کرد.
گاهی هم طاقت نمی آورد و زودتر از موعد هدیه م را می داد.
اگر از هم دور بودیم، می دانستم باید منتظر بسته ی پستی از طرف ایوب باشم.
ولی من از بین تمام هدیه هایش، نامه ها را بیشتر دوست داشتم.
با نوشتن راحت تر ابراز علاقه می کرد.
قند توی دلم آب، می شد وقتی می خواندم:
" #بعدازخدا، تو عشق منی و این عشق، #آسمانی و #پاک است. من فکر می کنم ما یک وجودیم در دو قالب، ان شاالله خداوند ما را برای هم به سلامت نگاه دارد و از بنده های شایسته اش باشیم"
✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni🌺
دانشگاه حجاب 🇮🇷
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_ب
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سی_ودوم
ایوب فقط گفت:
_ "چشمم روشن...."
و هدی را صدا زد:
_"برایت #می_خرم بابا ولی #دوتاشرط دارد.
#اول اینکه #نمازت قضا نشود و #دوم اینکه هیچ #نامحرمی دستت را نبیند"
از خانه رفت بیرون و با دو تا #نوار_کاست و شعر و آهنگ ترکی برگشت.
آنها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت
_"بفرما، حالا ببینم چقدر می خواهی برقصی"
دوتا #لاک و یک شیشه آستون هم گرفته بود.
دو سه روز صدای آهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، 💃توی خانه بلند بود.
چند روز بعد هم #خودش نوار ها را #جمع کرد و توی کمدش #قایم کرد.👌
برای 👈هر نماز با #پنبه و #استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از #وضو 👈دوباره #لاک می زد و صبر می کرد تا نماز بعدی.😊
وقتی هم که توی کوچه می رفت، ایوب منتظرش می ماند تا خوب لاک هایش را #پاک کند.👌
بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه #یادگاری ها...
توی خیابان، ایوب خانم ها را به هدی نشان می داد:
_"از کدام بیشتر خوشت می آید؟"
هدی به دختر های #چادری اشاره می کرد و ایوب محکم هدی را می بوسید☺️😘
✾࿐༅ eitaa.com/hejabuni 📚