eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.9هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دختری سوری که پدرش هفت سال پیش او را از محاصره نبل و الزهرا به سختی فراری داد و برای تحصیل راهی ایران کرد.😱 💔حالا پدر و مادر بعد از چند سال دوری، در پخش زنده تلویزیون به دیدار دخترشان آمده اند. # زنان و دختران ایران، قدردان زحمات ،حاج قاسم سلیمانی باشیم.... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ دانشگاه حجابیا سلام ✍️ مجموعه دانشگاه حجاب این اجازه رو داره تا فطریه مقام معظم رهبری رو در مسیر ترویج حجاب جمع آوری و هزینه کنه. 💐 لذا به خونواده، دوستان و آشنایان اطلاع بدید و عزیزانی که مقلد حضرت آقا هستین فطریه هاتون رو به شماره کارت زیر به نام "گروه تبلیغی ترنم حیات" واریز بفرمائید. 💳 6037 9977 5000 1183 ❤️ به امید ترویج حیاء و حجاب فاطمی 🌿 به ازاء هر نفر: 1️⃣ گندم 20 هزار تومن 2️⃣ برنج خارجی 75 هزار تومن 3️⃣ برنج ایرانی 100 هزار تومن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔💔💔 وقت جدایی من و ماه صیام شد یعنی غروب طلعت این بار عام شد دارد بساط ماه خدا جمع می شود آه درون سینه ی ما مستدام شد 🌿التماس دعا🌿 🌙 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم 🔆 اگر حیوان درنده ای به کودکی بی پناه حمله ور شود شما از کودک دفاع می‌کنید یا حیوان
🔔 ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﻭﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥ ﻣﯿﺸﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺭﻭ ﯾﻪ ﺻﻨﺪﻟﯽ، ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﻦ ﺗﺮﻩ ﺑﺸﯿﻨﻪ ... ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﺯﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﺴﯿﺮ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﺎﻧﺪ!😂 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
🌸💜🌸💜🌸 🌊 چه‌بسیارموهبت‌های‌گوارایی‌که‌به‌من‌عطافرمودی🌸💜 〰〰〰 💗فرازی از دعای زیبای 📖 🦋 🌜 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم 🔆 اگر حیوان درنده ای به کودکی بی پناه حمله ور شود شما از کودک دفاع می‌کنید یا حیوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑به روز باشیم 📲احمدی نژادی که اسم مدافعان حرم رو میذاره دخالت کنندگان در کار سوریه... همونیه که به بن سلمان میگه برادر. همونیه که میگه "من کی گفتم اسرائیل باید نابود بشه؟" چرا واقعا رسانه های اسرائیلی از احمدی نژاد دارن حمایت میکنن؟ التماس تفکر🙏 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
💯لیگ برتر فوتبال زنان در فنلاند به هر بازیکنی که تمایل داشته باشه لباس ورزشی پوشیده اهدا می کند 🔻از اونجا که فنلاند کشوری هست که به برابری و عدم تبعیض اهمیت زیادی میده ؛ورزشکاران مسلمان می تونن با لباس های پوشیده در مسابقات حاضر بشن 🔻با این اقدام برای کسانی که به دلیل نداشتن لباس ورزشی پوشیده و مناسب از شرکت در رقابت های ورزشی محروم فرصتی فراهم میشه تا فعالیت ورزشی مورد علاقه شون رو دنبال کنن 🌐منبع:https://amp.cnn.com/cnn/2021/05/11/football/hijab-finland-womens-football-national-league-spt-intl/index.html 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 #دام_شیطان😈 #قسمت_پانزدهم 🎬 آخری بهم پیامک داد با این مضمون:خانم شیطونک,زور ا
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 😈دام شیطان😈 🎬 امروز روز عاشورا بود چشم که بازکردم خودم را روی تخت با بولیز قرمز رنگم,دیدم. مطمئنم دیشب توخواب, شیطان درونم تن مرابه حرکت دراورده.ولباس قرمزم راپوشیدم. قبل از رفتن به بیرون اتاقم,رفتم سراغ کمد لباس ,بولیز مشکی رابرداشتم تابپوشم,هرچه میکردم ,بولیز قرمزه درنمیامد انگاربه بدنم چسبانده باشند. با اراده ای قوی گفتم:کورخوندی ابلیس ,اگرشده پاره اش کنم ,درش میارم. استینش را دراوردم دوباره کشیده شد تنم,دکمه هاش که انگار قفل شده بود,عصبی شدم.وگفتم اماده باش من ازت نمیترسم,نیروی من که اشرف مخلوقات هستم از توی رانده شده ی درگاه خدا,بیشتره... بلند بلند خوندم (اعوذوبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم یاصاحب الزمان ادرکنی ولاتهلکنی....یاصاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی,,,,یاصاحب الزمان....) هرچه این ذکر راتکرار میکردم اختیار خودم بیشتردستم میمود تااینکه به راحتی لباسم رابالباس مشکی عوض کردم. دیروز بابا ومامان به خاطرمن عزاداری نرفته بودند اما امروز میخواستم به هرطریقی شده بفرستمشون عزاداری, میدونستم خودم روز سختی درپیش دارم واز طرفی پدرومادرم نذرداشتند اخه وجودمن را از لطف ارباب میدونستند. نذرداشتند تا باپای برهنه برای غم امام حسین ع درهیأت سینه بزنند وپدرم به یاد سقای دشت کربلا به تشنگان آب بدهد,پس باید میرفتند... خودم نذر کردم که امروز قطره ای اب ننوشم ودست به دامان حسین ع,در خانه ی خدارابزنم... وعجیب روزی بود ,چیزهایی دیدم که هرصحنه اش برای مرگ کسی کافی بود اما من بامدد خداوند تحملش کردم.... مامان وبابا رابزور راهی هیأت کردم. خودم رفتم طرف دستشویی تا وضوبگیرم. نگاهم افتادتو آیینه,احساس کردم کسی زل زده بهم,خیلی بی توجه شیرآب رابازکردم,منتها دستم به اختیارخودم نبود هی میخورد به آیینه,به دیوارو... دوباره شروع کردم:اعوذوبالله من شیطان الرجیم,اعوذوبالله من الشیطان الرجیم و... به هربدبختی بود دست وصورت وآرنجهام رااب ریختم ووضوگرفتم ,وقتی میخواستم پاهام رامسح کنم تاخم شدم ,یکی از پشت سر ,کله ام را کوبید به سنگ روشویی دردوحشتناکی توسرم پیچید اما ازپا نیانداختم . باهر سختی که بود وضوگرفتم وشاید بشه گفت این سخت ترین وشیرین ترین وضویی بود که درعمرم گرفته بودم سخت بود به خاطراینکه نیرویی نمیگذاشت وضوبگیرم وشیرین بود به خاطراینکه اراده ی من براراده ی شیاطین پیروز شده بود.. سجاده راپهن کردم ,چادرنمازم انداختم سرم,سجاده از زیرپام کشیده شد وباسرخوردم به زمین..... نتونستم به نماز بایستم,نشستم به ذکر گفتن دوباره صدای مردی ازحلقومم بیرون میامد واینبار فحشهای رکیکی از دهانم خارج میشد... به شدت گلوم خشک شده بود,بی اختیار به سمت اشپزخانه رفتم ولیوان ابی پرکردم تابخورم یک آن یادم افتاد نذر دارم آب نخورم,هرچی خواستم لیوان رابزرام رو ظرفشویی,نمیتونستم,لیوان چسبیده بودبه دهنم ,انگار شخصی به زور میخواست آب رابه خوردم بدهد. دراثر تکانهای بیش ازاندازه ی دستم، لیوان روی سرامیکهای اشپزخانه افتاد وشکست ناگهان نیرویی به عقب هلم داد,پام رفت رو خورده شیشه های لیوان و زخم شدوخون بود که میریخت کف اشپزخونه دست کردم یه قران کوچک رو اپن بود برداشتم,چسبوندم به خودم... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💜𖣔༅═ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ba-zeker-halet-ro-khoob-kon-medium.mp3
3.48M
🌱 با ذکر حالت رو خوب کن! 🎵استاد پناهیان 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
تلنگرانه 🔔خانواده‌ی محترم آقا داماد✋ 🚫میشه لطفاً این‌قدر طلبکار نباشید‼️ ♨️در جریان هستید جریمه‌ای نیست که باید برای دختردار بودنشون به شما بپردازن؟! هزینه نگهداری دخترشون تو خونه شما هم نیست! جهیزیه، خانواده به دختر و دامادشونه، برای شروع راحت‌تر زندگی‌شون. پس خانواده عروس نباشید تا زندگی، ساده و شیرین شروع بشه😊 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 یک راه حل عملی برای رسیدن به آرامش 🎵استاد پناهیان 🌺🌺🌺 🌺عید سعید فطر برمسلمانان جهان مبارک باد🌺 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📸 تصویری متفاوت از سخنرانی یک دانشجوی خانم به همراه نوزادش در محضر رهبر انقلاب ١۴۰۰/۰٢/٢١ 🌸🌸🌸 "خانم فاطمه یوسفی دانشجوی دکتری دانشگاه علوم پزشکی شیراز" 🍀این تصویر ، به زیبایی؛ یکی از نمود های الگوی زن تراز انقلاب اسلامی را به نمایش می گذارد .الگویی که شاخص های آن در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها و بارها تبیین شده و برگرفته از آموزه های متعالی دین مبین اسلام هست .🍀 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸اللهم اهل الکبریاء والعظمه واهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه🌸 عید سعید فطر مبارک🌱✨ ویژه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔔 ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻮ می‌بینین که ﺍﻳﻨﻘﺪ ﺳﺮﻋﺘﺶ ﺍﻓﺘﻀﺎﺣﻪ... فقط ﮐﺎﻓﻴﻪ ﻳﻪ ﭼﻴﺰ ﺁﺑﺮﻭﺑَر 😱 ﺭﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ؛ ﺩﺭ ﮐﺴﺮﯼ ﺍﺯ ﺛﺎﻧﻴﻪ 🕐 ﺳِﻨﺪ ﻣﻴﺸﻪ اونایی هم که سالی دوازده ماه off بودن سریع on میشن و می‌بینن! 😂 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 😈دام شیطان😈 #قسمت_شانزدهم🎬 امروز روز عاشورا بود چشم که بازکردم خودم را روی ت
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 😈 🎬 ❌اگر اضطراب و استرس شدید دارید از خواندن این قسمت خودداری نمایید❌ قران را محکم چسپوندم به سینه ام و مدام تکرار می‌کردم(یاصاحب الزمان الغوث و الامان) ,لنگ لنگان در کابینت داروها رابازکردم وچندتا چسپ برداشتم ,نشستم کف اشپزخونه ومشغول چسپ زدن به پاهام شدم.... یک دفعه..دیدم.... همینجورکه چسب دوم را روی زخم می‌زدم وپیش خودم (یاصاحب الزمان ,الغوث.والامان) را می گفتم احساس کردم یه چیزی داخل بدنم از پاهام داره میاد بالا,همینجور آمد و آمد و آمد و یکباره یه دود غلیظ و سیاه رنگ همراه با بازدمم که الان تند شده بود,بیرون میامد... دود، درمقابل چشمای من تبدیل شد به آدم کریه المنظری که ناخن های بلندی داشت, پاهاش مثل سم بود و یک دم هم پشتش داشت...😱 واااای خدای من ,این ابلیس داخل تن من لانه کرده بود؟؟ خوشحال شدم از این‌که بالاخره از تنم بیرون کشیدمش,جن یک نگاهی به من کرد ویک نگاه به خون‌های کف آشپزخانه و شروع به لیسیدن خون‌ها کرد . حالا می‌فهمیدم که هیچ ترسی از این ابلیسک ندارم,مگر من انسان اشرف مخلوقات نیستم؟؟ مگر خدا برای نجات من قرآن و پیغمبران و دوازده نور پاک ,بر زمین فرونفرستاده؟ پس من قوی تر از این اهریمن هستم ,تا نخواهم نمیتونه آسیبی به من بزند... آروم و بی تفاوت از کنارش رد شدم...دید دارم می‌رم تو اتاق,به دنبالم آمد,دیگه همه چی دست خودم بود به اختیار خودم. با خیال راحت به نماز مستحبی ایستادم وای چه آرامشی داشتم... اونم گوشه ی اتاق ایستاده بود خیره به من ,حرف‌های بسیار رکیکی از دهنش خارج می‌کرد... بی توجه بهش ادامه دادم... نمازم که تموم شد ,متوسل شدم به ارباب,برای دل خودم روضه می‌خوندم و گریه می‌کردم و اونم با صدای بلند و بلندتر فحش می‌داد, اما انگار می‌ترسید بهم نزدیک بشه. عزاداریم بهم چسبید. از اتاق رفتم بیرون اما همچنان قرآن دستم بود, اونم مثل سایه پشت سرم می‌ومد. رفتم آشپزخونه تا یک نهار ساده برای بابا و مامان درست کنم. یکدفعه ایفون را زدند... کی می‌تونست باشه؟؟ بابا و مامان کلید داشتند.کسی هم قرار نبود بیاد. ایفونمون تصویری بود,تا چشم به تصویر پشت آیفون افتاد بدنم شل شد... خدای من.... دونفر تو مانیتور ایفون ,یک تن بی سر را نشونم دادند بعدش ,جسد را انداختن وسر خونین پدرم را بالا آوردند. از عمق وجودم جیغ می‌کشیدم ,حال خودم را نمی‌فهمیدم ,نگاه کردم گوشه ی حال اون جن خبیث با صدای بلند بهم می‌خندید دوباره ایفون , دوباره سر خونین بابام ,جلوی در از حال رفتم ودیگه چیزی نفهمیدم... نمی‌دونم چه مدت گذشته بود که با صدای گریه ی مامان که آب رو صورتم می‌ریخت چشام را باز کردم. درکی از زمان و مکان نداشتم, مامان چرا سیاه پوشیده؟؟ ,یکدفعه چهره ی خونین بابام اومد جلوی نظرم , بدنم به رعشه افتاد, خدایااااااا نکنه بابام را کشتن؟؟ تا شروع کردم به لرزیدن مامان صدا زد:محسن زود بیا , آب قند را بیار, داره می‌لرزه, بابا با لیوان آب قند از آشپزخونه آمد بیرون نفس عمیقی کشیدم و خیالم راحت شد که بابا زنده است . خواستم بگم من خوبم,چیزیم نیست,اما هرچه کردم نتونستم حرفی بزنم,انگار که قدرت تکلم را ازم گرفتن. مادرم گریه می‌کرد و یاحسین می‌گفت. به یکباره از گوشه ی اتاق صدای فحش شنیدم, بازم اون شیطان خبیث روبه مادرم فحشش می‌داد! دیگه طاقت نیاوردم,حمله کردم به طرفش ,می‌خواستم دهنش را خورد کنم,, رسیدم بهش میزدمش... مامان و بابا به خیالشون من دیوونه شدم , آخه اونا جن را نمی‌دیدند. محکم گرفتنم و بردن تو اتاقم به تخت بستنم... ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا