جایگاه_زن_در_اندیشه_خمینی_کتابخانه_بین_المللی.pdf
3.67M
📚 جایگاه زن در اندیشه امام خمینی
✏️ نویسنده: دفتر تبیان
📄 تعداد صفحات: ۲۹۵
📣 زبان: فارسی
#️⃣ #خمینی #اندیشه_خمینی #امام_خمینی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴 ۳۵ سال پیش در چنین روزی روح بلند و ملکوتی رهبر مستضعفان و آزادیخواهان جهان به ملکوت اعلی پیوست...😭
🏴سالگرد عروج ملکوتی معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) تسلیت باد...🏴
____🍃🖤🍃___
#رحلتامام
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
39.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: بعد از شهادت رئیسجمهور همه از خدمات و تلاشهای او حرف زدند و من دلم برای رئیسی سوخت
اینها در زمان حیات او یک کلمه حاضر نبودند این حرفها را بگویند.
#رحلتامام
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت رهبرمعظم انقلاب از ملاقات با امام خمینی در بیمارستان در سال ۶۵ و جمله مهم امام
🔹برشی دیگر از مستند عاشق خمینی
#رحلتامام
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴همین کلیپ برای شناخت عظمت حضرت امام ره کافی است... 🇮🇷
#رحلتامام
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
.
🔻 این مقام زن نیست،
🔻 عروسک بازی است!
.
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
رهبر انقلاب: بعد از شهادت رئیسجمهور همه از خدمات و تلاشهای او حرف زدند و من دلم برای رئیسی سوخت ا
آنجایی که رهبرانقلاب فرمودند که دلم برای رئیسی سوخت چون خیلی از این رسانهها حاضر به گفتن خدمات ایشان در زمان حیاتش نبودند، باید به غیرت جامعه حزباللهی بر بخورد. وگرنه اصلاح طلب و برانداز که کارش تخریب چهره انقلاب است.
قطعا سستی از جانب ما هم بوده و باید جبران بیشتر کنیم.
✍ محمدرضا علیخانی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_دوم🎬: روح الله که انگار از چیزی گیج بود، سری تکان داد، کیف دستش را روی
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_سوم🎬:
فاطمه دو دستش را بالا برد و می خواست بر سرش بکوبد که روح الله متوجه نیتش شد، فوری جلو آمد و دستهای سرد فاطمه را در دست گرفت و گفت: این کارا چی هستن می کنی؟! مگه چه اتفاقی افتاده؟!
فاطمه دندانی به هم سایید و گفت: یعنی به نظرت اتفاقی نیافتده؟! اومدی میگی برام هوو آوردی...تازه اونم کی؟! شراره؟!!!! زن داداش مرحومت...زن محمد ،داداش کوچکت که خودش را کشت و تو هم با افتخار رفتی اونو گرفتی؟ مگه نمی دونستی من و شراره مثل دو تا خواهر میمونیم؟! آخه چطور باور کنم...شراره؟! آخه من چی کم برات گذاشتم؟! تو یه روحانی هستی و منم طلبه، میدونم که وظایفی را که دین مشخص کرده برای یه زن چی هست و همه را یک به یک انجام دادم، نکنه تو یک زن افسار گسیخته و برهنه و بی حجاب مثل شراره می خواستی و من نمی دونستم؟! نکنه دوست داشتی منم مثل شراره چادر از سر بندازم و با هفتاد قلم آرایش توی کوچه و خیابون راه بیافتم و دل مردهای شهر را بلرزونم؟!...اگه همچی می خواستی چرا زودتر نگفتی؟! چرا گذاشتی کار به اینجا بکشه و بعد ناباورانه فریاد زد: روح الله! واقعا شراره را عقدش کردی؟!
روح الله سرش را پایین انداخت ، همانطور که به سمت صندلی جلوی دراور میرفت تا کت را برداره گفت: آره پنجاه ساله صیغه اش کردم...
فاطمه سرش را روی دستهایش گذاشت و های های گریه می کرد.
روح الله از اتاق بیرون آمد و حسین و عباس و زینب را دید که پشت در با چشمانی گریان چمپاتمه زده اند.
بی توجه و بدون حرف به طرف در ساختمان رفت.
صدای بسته شدن در هال که بلند شد، فاطمه از جا برخواست...باید کاری می کرد، دوست داشت از ته سرش جیغ و داد بزند ، اما چون توی خانه سازمانی بود و میدانست که همسایه ها همه از کارمندان زیر دست شوهرش هستند ، باز هم حجب وحیا به خرج داد و راضی نشد آبروی همسرش جلوی همکارها و زیر دست هاش برود.
فاطمه گوشی به دست ، مثل مرغ سرکنده ، طول و عرض اتاق را می پیمود، شماره خواهرش زهرا را گرفت تا باهاش حرف بزنه شاید آروم بشود،اما هر چی زنگ می خورد زهرا گوشی را بر نمی داشت.
ناخوداگاه دستش رفت روی اسم صدیقه، صدیقه یکی از طلبه هایی بود که روح الله با همسرش رفاقت داشت و فاطمه هم رفیق گرمابه و گلستان صدیقه شد،اما الان اونا قم بودند و فاطمه و همسرش هم تبریز...
صدیقه با دومین زنگ گوشی را برداشت: سلام عزیززززم، آفتاب از کدوم طرف سر زده...
صدای هق هق فاطمه بلند شد و صدیقه ادامه حرفش را خورد...
فاطمه گریه کرد و گریه....چند دقیقه ای که گذشت صدای محزون صدیقه توی گوشی پیچید: چی شده فاطمه جان؟! چرا گریه می کنی عزیز دلم؟ بگو دارم از بغض خفه میشم...
فاطمه تمام نیرویش را جمع کرد و با صدای کم جانی گفت: روح الله...روح الله
صدیقه با بی تابی گفت: خدا مرگم بده همسرت طوریش شده؟
فاطمه دوباره تلاشش را کرد: روح الله زن گرفته و دوباره زد زیر گریه...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
1_11752996123.pdf
368.9K
📝 #فایلpdf
🔰 تاثیر قیام پانزده خرداد بر روند انقلاب
#محتوای_بصیرتی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهیدسیدابراهیم_رئیسی_پرچمدارخدمت
#پانزدهخرداد
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود
📌 لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و آزادی برای همه مملکت.
♦️ویژه #قیام_پانزده_خرداد
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🌷 سالروز آغاز رهبری و وامامت ولی امر مسلمین،
حضرت آیت الله خامنهای «حفظه الله» گرامی باد.🌹♥️🌹♥️🌹♥️🌹
┄┅═✧●🇮🇷●✧═┅┄
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
☘ ارزش حجاب
🍃امام خمینی (ره) درباره ارزش #حجاب می فرماید: حجاب اسلامی یعنی حجاب وقار، حجاب شخصیت، ساخته من فقیه نیست; این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می توانیم از آن حدود (محدوده) خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.
بنابراین، حجاب، پاسخی است به ندای فطرت، نشانِ تمدن و فرهنگ اسلامی است، فزونی بخش حرمت زنان و مایه سلامت جسم و آرامش روان جامعه است و رعایت پوشش اسلامی در قالب دو اصل (پوشیدگی) و (سادگی)، آثار و نتایج مهمی از لحاظ فردی و اجتماعی در بر دارد.
در مخزن شرف، گهری جز حجاب نیست
شمشیر دیده را سپری جز حجاب نیست
#زن_عفت_افتخار
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
‼️زاکانی، جلیلی، قالیباف، بذرپاش و... بالاخره کدامیک مناسب ریاستجمهوری است؟
♦️نقل است در یک مسابقه فوتبال که مدافعان مارادونا را مهار کرده بودند، غضنفر مدام گل به خودی میزد!!!
🔹در جبهه اصولگرا و انقلابی، امروز همین اتفاق افتاده و در حالی که اصلاحطلبان در حال تطهیر کاندیداهای خود هستند، انقلابیها به شدت و بدون هیچ سند متقنی، فقط با اتکاء و استناد به ادعاهای کانالهای مجازی، با اعتماد به نفس کامل، در حال تخریب سرمایههای انقلابی هستند!!!
🔶در حالی که اصلاحطلبان، نجفی را تطهیر میکنند و علی لاریجانی یا ظریف یا ... را تطهیر نموده و برای انتخابات آماده میکنند، برخی از ما انقلابیها با تنگنظری، دکتر جلیلی را به بهانه افراطی بودن و تندروی محکوم میکنند. برخی دیگر دکتر قالیباف را به بهانه خرید جزئی داماد و دخترش تا سرحدّ خروج از دایره انقلاب محکوم میکنند و برخی دکتر زاکانی را ناکارآمد جلوه میدهند.
♦️برخی از همین افراد حتی به رئیسجمهور شهیدمان هم رحم نمیکردند و این مظهر کار و تقوی و مدیریت انقلابی را به عدم توانایی محکوم میکردند و اطمینان داریم که اگر ایشان شهید نشده بود، یکسال دیگر در ایام انتخابات، خود ما انقلابیها، اصلیترین تخریبکننده این شهید بزرگوار بودیم!!!
برادران و خواهران انقلابی؛ اَینَ تَذهَبون؟ به کجا میروید؟ اینها همه سرمایه انقلاب هستند.
🔹مگر همین #جلیلی و زاکانی به نفع آیتالله رئیسی کنار نکشیدند؟ مگر قالیباف که در سال ۱۳۹۶ بر اساس نظرسنجیها رای بسیار بالایی داشت، به نفع شهید رئیسی کنار نکشید؟ آیا اینها کار کوچکی است؟ اگر این افراد دنبال سهمخواهی یا امتیازی بودند و یا تفکر انقلابی نداشتند، هرگز چنین نمیکردند.
🔶برادران و خواهران انقلابی، لطفا سرمایهسوزی نکنید. لطفا گل به خودی نزنید. کمی سر را از فضای مجازی خارج کنید.
اینها رزمنده، جانباز، خانواده شهید و از سرمایههای انقلاب هستند...بهوش باشیم
#جهاد_تبیین #انتخابات
https://eitaa.com/nedayemelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاندانی که تمام مادرانش، مادر شهید هستند
🥀ازپانزده خدا شهید دادند تاانقلاب و۔۔۔
#پانزدهخرداد
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
☫═┅┄
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_دوم🎬: روح الله که انگار از چیزی گیج بود، سری تکان داد، کیف دستش را روی
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_چهارم🎬:
صدیقه که لحنش حاکی از تعجب بود گفت: چی میگی فاطمه؟! حالت خوبه؟! روح الله زن گرفته؟!! اصلا باورم نمیشه، مگه میشه با وجود زن زیبا و مومن و هنرمندی مثل تو به طرف زن دیگه ای بره؟ اصلا این وصله ها به همسرت نمیچسبه، مراقب باش دچار تهمت زدن به یک مومن، نشی عزیزم
فاطمه بینی اش را بالا کشید و گفت: چه تهمتی صدیقه؟! خودش امروز اومده با گردنی برافراشته و با افتخار میگه زن گرفته...اونم کی...شراره...زن داداش محمدش که خودش را کشت...صدیقه تو در جریان هستی من به خاطر حمایت از شراره چه حرف ها و بد و بیراه هایی را که تحمل نکردم، چقدر از فتانه، زن بابای روح الله زخم زبان شنیدم و به خاطره شراره رابطه ام با خانواده روح الله بهم ریخت، شراره هم چه مظلوم نمایی ها که پیش من نمی کرد، هر چی فکرش را میکنم صدیقه، با عقلم جور در نماید روح الله بره شراره را بگیره..
صدیقه از اونور خط حرف فاطمه را تایید کرد و گفت: به نظر من روح الله یا باهات شوخی کرده، یا اینکه می خواد تو رو امتحان کنه وگرنه گروه خونی روح الله و شراره بهم نمی خوره روح الله معمم و طلبه و مذهبی ،اونم با این پست و مقامی که داره، هرگز به طرف شراره که یک زن آزاد و رها و تقریبا بی بند و بار هست نمیره...
حرفهای صدیقه انگار آبی بود بر آتشی که در وجود فاطمه برافروخته شده بود، فاطمه که اندکی آرام شده بود، از صدیقه تشکری کرد و گوشی را قطع کرد.
از اتاق بیرون رفت و تا چشمش به بچه ها که با نگاه مظلومانه و اشک آلودشان، مادرشان را نگاه می کردند، لبخندی زد و یکی یکی بچه ها را بوسید و بعد رو به عباس و زینب گفت: نگران نباشید بچه ها، چیزی نشده ، انگار باباتون با من شوخیش گرفته، الانم شما برین بخوابین و بعد به حسین گفت: برو توی اتاق من و بابا، رو تخت بخواب من الان میام..
حسین با اینکه سنش کم بود، اما انگار موقعیت های خطیر را خوب درک می کرد، سری تکان داد و به سمت اتاق رفت.
فاطمه که از خوابیدن زینب و عباس مطمئن شد به طرف سرویس ها رفت تا وضو بگیرد.
فاطمه در حالیکه آب وضو از دست هایش می چکید از سرویس ها بیرون آمد، آهسته به سمت اتاق رفت، داخل اتاقش شد و متوجه شد که حسین روی تخت خواب رفته است، نگاهی به چهره مظلوم حسین انداخت و زیر لب گفت: تو چقدر سختی کشیدی! نمی دونم از وقتی به دنیا آمدی چت بود؟! شبها یکسره بی قراری می کردی، به چهل روز هم نشده دیگه سینه مادر را نمیگرفتی و حتی شیر خشک هم نمی خوردی، انگار یکی طلسمت کرده بود و بعد به سمت چادر سفید نمازش رفت چادر را بر سر انداخت و زیر لب تکرار کرد: انگار نه حسین که همهٔ خانواده من را طلسم کردند، اما هیچ طلسمی نمی تونه رابطه من و خدایم را از هم پاره کند و به نماز ایستاد، فاطمه می خواست دو رکعت نماز برای آرامش خود و خانواده اش بخواند و امیدوار بود که هر چه روح الله گفته،همه اش یک شوخی تلخ باشد،یک امتحان برای فاطمه تا میزان محبتش را بسنجد.
نماز فاطمه تمام شد که صدای درب هال ،خبر از آمدن روح الله میداد.
فاطمه مشغول جمع کردن سجاده بود که روح الله وارد اتاق شد..
فاطمه در حالیکه سجاده را روی پاتختی می گذاشت، لبخند زنان به سمت روح الله رفت، دستان سرد روح الله را در دستش گرفت و روی تخت نشاند و خودش هم کنارش نشست و گفت: روح الله، من میدونم که باهام شوخی کردی، اصلا امکان نداره تو همچی کاری کرده باشی، بعدم شراره تهران هست و ما تبریز، تو اصلا وقت همچی کاری را نداشتی...
روح الله که انگار خالی از احساسات و عواطف انسانی شده بود، دست فاطمه را کناری زد و گفت: هر چی گفتم راست گفتم، من شراره را عقد کردم، همون روزی که برای شرکت در کلاس دکترا به تهران رفتم، اونو عقد کردم.
ذهن فاطمه برگشت به عقب، اون روز را خوب به خاطر داشت، بعد از مدتها کلاس مجازی به خاطر کرونا، روح الله امد و گفت که استثنائا کلاسش یه مدت حضوری برگزار میشود، فاطمه که خوب میدانست همسرش تازه خانه خریده و پولی در بساط نداره، پول های عیدی بچه ها را که خاله و مامان بزرگ و بابابزرگ بهشون داده بودند و بیش از پونصد هزارتومان هم نمیشد، توی جیب همسرش گذاشت و خودش با دست خودش پیراهن به تن روح الله کرد،دکمه ها را یکی یکی با عشق بست و کت را روی شانه هاش قرار داد و نمیدانست که همسرش نه برای شرکت در کلاس دانشگاه بلکه به مجلس عقد خودش و شراره میرود.
عرق از سر و روی فاطمه می چکید ، لرزشی عجیب سراسر وجودش را گرفته بود، فاطمه از جا بلند شد، بی هدف بیرون اتاق رفت و یکراست به سمت آشپزخانه رفت، بدون اینکه بفهمد در کابینت ها را باز می کرد و دسته دسته ظرفهای چینی و بلور و کریستال را که روزی با عشق خریده بود بر میداشت و روی سرامیک های کف آشپزخانه خورد و خمیر می کرد، از صدای شکستن ظرفها عباس و زینب که انگار خودشون را به خواب زده بودند داخل هال آمدند، روح الله که حرکات جنون آمیز فاطمه متعجبش کرده بود..
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🌻کارگاه سه روزه توانمند سازی مربیان
👈سرفصلهای دوره
_مهارت ارتباط با کودک ونوجوان
_آموزش ۵۰ بازی مفهومی و غیرمفهومی
_ آشنایی با دوره آیه شناسی
_قصه گویی
⏰زمان برگزاری :۱۹،۲۱،۲۳ خرداد ماه
ساعت ۸:۳۰ الی ۱۱:۳۰
💯شرط دوره:
درست کردن جعبه ابزار معلمان
(همزمان با آموزش در کارگاه)
💯هزینه دوره:۱۰۰ هزارتومان
مکان برگزاری:مشهد، امامخمینی ۴۹ علمینژاد ۴ خاکباز ۴ موسسه اسلام شناسی
جهت ثبت نام به آیدی زیر پیام بدهید.
@Zk5056
Part10_طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن.mp3
14.8M
قسمت 0⃣1⃣
جلسه دهم: عبادت و اطاعت انحصاری خدا
🌿صفحات ۲۷۲ تا ۲۹۴
✅ "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن"
اثر حضرت آیت الله خامنه ای
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ بدحجابی بانوان و تحریک جوانان
👈 ببینید دشمن بابرنامهریزی دقیقش چطور باعت فساد بین جوانان شده 😢
📛 تازمانی جلوگری میکنی که زیبا باشی امابعد۔۔۔۔۔۔۔۔۔
🎞 استاد رائفیپور
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
-شُمابِخاطِرِخُدااَززیباییهایِخودمُراقِبَتمیکُنید•••🫀❤️🩹
#ریحانه🌱
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872