دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و هفتم🎬: علی علیه السلام وارد خانه شد و درحالیکه صورتش از شادی می درخش
شاهزاده ای در خدمت
قسمت بیست و هشتم🎬:
چند روزی از ورود میمونه به خانهٔ پیامبر می گذشت، چند روزی که به اندازه تمام عمرش ،فیض برده بود و تجربه و علم کسب کرده بود.
میمونه که دخترکی ده ساله بود و در این ده سال ، از صبح تا شام در قصرهای رنگ و وارنگ به سر کرده بود و قد کشیده بود ، اینک عظمت این خانهٔ خشت و گلی که عاری از هر تزیین و تجملی بود در پیش چشمش هزاران برابر آن قصرهای مجلل می نمود .
او پیامبر اسلام را چونان پدری مهربان بر امتش یافته بود و حال که مشرف به دین مبین اسلام شده بود ، محمد صل الله علیه واله را چون پدرش و حتی بسیار بیشتر از او دوست می داشت و گویا این حس دو طرفه بود و رسول خدا هم محبتی اینچنین به میمونه داشت.
پیامبر به راستی چون دخترش ، میمونه را دوست می داشت و در هر لحظه از حضورش در خانه ، نکته های ناب را به این دخترک آموزش می داد و میمونه بسیار مسرور بود که در تقدیرش ،چنین سرنوشت زیبایی رقم خورده و دوست داشت این برکتی که نصیبش شده تا آخر عمرش ادامه داشته باشد و این زیبایی حضور او در خانه پیامبر به زیبایی حضورش در بیت علی و زهرا پیوند بخورد.
چند روزی بود که فاطمه سلام الله علیها ، دختر پیامبر، به خانهٔ پدرش می آمد ، میمونه همیشه در خفا و پنهانی، این بانو را می نگرید و هر لحظه که بوی فاطمه در فضا می پیچید خود را مانند باد به نزدیک ترین جای ممکن به این خانم مهربان، که بی شک سرور زنان عالم بود ، می رساند.
میمونه احساس کرده بود که فاطمه چیزی می خواهد بگوید ،اما از گفتن آن شرم دارد ،تا اینکه چند روز بعد فاطمه به اتفاق همسرش علی به خانه پیامبر آمدند و به محضر رسول خدا رسیدند...
ادامه دارد...
🖍 به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
020.mp3
1.17M
🎙 رابطه صحیح زن و شوهر
🌴 بخش بیستم
⭕️ حضور باید همراه با "توجه بخشیدن" باشد تا موثر باشد.
🔴 #دکتر_حبشی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🍂🥀🖤|°•
هر که شد گمنامتر
زهـــــرا خریدارش شود...
#استوری | #فاطمیه
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و هشتم🎬: چند روزی از ورود میمونه به خانهٔ پیامبر می گذشت، چند روزی که
شاهزاده ای در خدمت
قسمت بیست و نهم🎬:
فاطمه و علی وارد خانهٔ پیامبر شدند و باز عطر دل انگیزی که گویی از بهشت می آید بر عطر محمدی افزوده شد و فضای خانه ،بهشتی شد در روی زمین..
میمونه به شتاب خود را به پنجره ای که مشرف به حیاط خانه بود رساند و همانطور که پنهانی ، قامت مردانه و پهلوانی علی و چهرهٔ زیبا و آسمانی زهرا را می نگریست ،قلبش به تپشی سخت افتاد ،او دوست داشت جلو برود و سر بر آستان علی و زهرا بساید.
آنها وارد اتاق شدند و به محضر رسول خدا رسیدند..
میمونه از اتاق بیرون آمد و مدام حیاط را بالا و پایین میرفت ، تا اینکه یکی از اهل خانه ،آرام در گوش دیگری گفت : فاطمه و علی آمده اند و علی برای اینکه فاطمه ،کمک کاری در خانه داشته باشد از پیامبر ،خدمتکاری طلب می کند.
با شنیدن این حرف ، کبوتر دل میمونه ، بیشتر از همیشه به قفس تنش می کوبید، دل در دلش نبود ، او دوست داشت اگر پیامبر خواست خدمتکاری برای دخترش بفرستد ، این سعادت نصیب او شود.
بعد ازگذشت ساعتی ، علی و فاطمه با چهره هایی خندان از اتاق بیرون آمدند، میمونه به شتاب خود را آنها رسانید و در حالیکه ،عرق شرم از سرو رویش می بارید گفت : س..س...سلام علیکم
علی نگاهش را به زمین دوخت و با لحنی مهربان جواب سلامش را داد و فاطمه با محبتی مادرانه به سمتش آمد با دستان مبارکش دست میمونه را گرفت و در حالیکه کل صورتش از مهربانی لبریز بود ، جواب سلامش را داد....
طاقت میمونه از دیدن اینهمه مهر و عطوفتی که آسمانی بود ،طاق شد و ناگهان گریه کنان به سمت اتاقش رفت.
او می خواست خود از فاطمه بخواهد که او را به منزلشان ببرند ولی نتوانست که خواسته اش را بر زبان آورد.
صدای بسته شدن درب اصلی خانه که بلند شد، میمونه از جا برخواست تا بیرون برود و ببیند چه کسی سعادت خدمتکاری این زوج ملکوتی را یافته..
و شنید که پیامبر به جای دادن خدمتکار ، اذکاری را به دخترش آموخته که با خواندن آن بعد از هر نماز ،فاطمه نیرویی مضاعف پیدا کند تا بتواند به امور خانه رسیدگی نماید..
ادامه دارد...
🖍 به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب
شاهزاده ای در خدمت قسمت بیست و نهم🎬: فاطمه و علی وارد خانهٔ پیامبر شدند و باز عطر دل انگیزی که گوی
شاهزاده ای در خدمت
قسمت سی ام🎬 :
میمونه از اینهمه تواضع رسول الله تعجب کرده بود ، و براستی ایشان به فاطمه که همگان میدانستند ،دخترش را از جانش بیشتر دوست می دارد ، خدمتکاری عنایت نفرمود و در عوض آن ، ذکری به او آموخت که نیرویش را بیافزاید...
یک شبانه روز از آن حادثه گذشت ، پیامبر با حالتی خندان از مسجد آمدو تا نگاهش به میمونه افتاد ، جواب سلام او را داد و با حالتی به او نگریست که میمونه دانست ،اتفاقی در راه است.
میمونه به اتاقش پناه برد و همانطور که به درگاه خداوند دستانش را بالا می برد با خدایش گفت: خدایا ، به دلم افتاده که پیامبر می خواهد مرا به کسی ببخشد یا بفروشد و پولش را صرف امور مسلمین نماید ،خداوندا توخود می دانی که رنج اسارت را تحمل کردم تا به پیامبرت برسم و حالا طعم شیرین خدمت در دستگاه پیامبرت ، بر جانم افتاده ، به جان رسولت مرا از این خانواده جدا مفرما، میمونه دعا می کرد و راز و نیاز می نمود و غافل از این بود که پیامبر امر فرمودند که کسی به دنبال علی و زهرا برود و ایشان را به اینجا بیاورند.
همهمه ای از بیرون اتاق به گوش میمونه رسید ، او که قبلا با هر صدایی به حیاط خانه کشیده می شد ، اینک اما ناراحت از چیزی که فکر می کرد قرار است رخ دهد ، زانوی غم به بغل گرفته بود و همانطور که هق هق می کرد با خدا گفت :چرا...چرا دیروز که بهترین بندگانت به اینجا آمدند و خدمتکاری طلب کردند ، به دل پیامبرت ننداختی که مرا برای خدمتکاری آنها برگزیند...خدایا...من امیدم به توست همانا که امید نا امیدان و دادرس درماندگانی...
میمونه غرق شیرین زبانی با خدایش بود که کسی درب اتاقش را زد و پشت سرش درب باز شد و کلهٔ یکی از زنان اهل خانه از بین دو لنگ درب داخل شد و با لحنی شاد گفت : آهای دخترک سیم نشان که به گفتهٔ پیامبر مانند نقره میدرخشی...پیامبر تو را به اتاقش می خواند...فضه جان از جا برخیز و ببین رسول الله چه برایت به ارمغان آورده است..
میمونه اشک چشمانش را با پشت دستش پاک کرد و زیر لب تکرار کرد فضه....چه اسم زیبایی پیامبر روی او نهاده...
با شتاب از جا برخواست و به سمت درب اتاق حرکت کرد...
ادامه دارد...
🖍به قلم :ط_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
صدا ۰۳۱.m4a
5.82M
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
💎فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧
صوت شماره ۲۶
🌹مبانی عفاف در خانواده🌹
( اثرات بد پوششی در جوانی بر مردان و زنان جامعه و مهمترین دلیل وجوب حجاب از سوی
❤️پروردگار مهربان و حکیم❤️ )
🔹دوران جوانی و تعیین اهداف زندگی
🔹جلوه گری ظاهر یا باطن
🌷حقیقت وجودی زن👇
زن مظهر و اُسوه ی جمال است
یک جلوه ی روی ذوالجلال است
زن چشمه ی عشق و مهر و نور است
از ظلمت و تیرگی به دور است
✅ چرا حجاب مهربانانه ترین حُکم خداست؟
✅ به چه اندازه محبت الهی را در حکم حجاب درک می کنیم؟
#عفاف
#حجاب
#جوانی
#دلیل
#فاطمه_کفاش_حسینی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دلیل دشمنی ایران با آمریکا چیه ؟؟
♦️از زبون کمدین آمریکایی ببینید و بشنوید
.═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872