﷽
-----
تو از من شیر میگیری
من از تو شور،
عشق،
نور،
امید،
قدرت،
سرمایه،
دوام....
.
#مادرم_باافتخار
#مادری_شکوه_نادیدنی
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_بخشی_از_موفقیت_من_است
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
ثبتنام
پیام به @movahed_8
کارگاه را به دوستان خود پیشنهاد دهید😉😊
﷽
-----
خاطرهها خیلی مهمند…
اصلاً فکر میکنم آدم نصف انرژی زندگی اش را از خاطره های خوب میگیرد.
خاطره های تلخ هم خوبند؛
همین که یادآوری میکنند که "میگذرد، تمام میشود!" ، خودش کلی امید است. یا همینکه یادت میآید یک چیزهایی نداشتی و حالا داری. و بعد شکرگذار میشوی...
#شکر هم که خودش اکسیر اعظمی است برای خودش...
یا درسهایی که از آن تلخیها گرفتی و رشدهایی که توی آن سختی برایت به وجود آمد...
خاطرهها خیلی مهمند...
وقتی به بعضی شان فکر میکنی، انگار یکهو یک بادکنک بزرگ قرمز میترکد توی قلبت و کلی خون پمپاژ میشود به گونههایت، دستهایت، پاهایت...
یا خنده میشود روی لبت،
یا ذوق و شور میشود توی کلمه کلمه حرفهایت...
راستش یکهو یاد این افتادم که #خاطره چقدر مهم است؛ وقتی که دخترم برای هزارمین بار همان چند خاطره محدودی که از ۳-۴ ماه پیشدبستانی رفتن داشت را، برایم تعریف کرد. و وقتی که دقت کردم که در عوض هیچ خاطرهای از کلاس اولش ندارد… هیچ حرف شورانگیزی ندارد که از این یک سال بزند…
#کرونا این یک سال و نیم، خیلی ما را کم خاطره کرده است. یک سال و نیمِ دفتر زندگی ما را خالی گذاشته… نه، گاهی هم خطخطی های درشت غمانگیزی کرده و با بیخیالی و بی مهری، رفته صفحه بعد…
دارم فکر میکنم شاید اگر میفهمید ما آدمیم، باید دورهمی داشته باشیم و همدیگر را در آغوش بگیریم، باید مدرسه برویم، باید عروسی بگیریم، باید زیارت برویم و عتبهبوسی کنیم، باید توی مهمانی ها بی ماسک بخندیم و بخندانیم، باید روضه شلوغ بگیریم و اشکمان روی گردن و سینههامان بریزد نه توی ماسک،
شاید اگر اینها را میفهمید انقدر بدجنسی نمیکرد… مگر چه هیزم تری بهش فروخته بودیم؟…
خاطرهها خیلی مهمند
خیلی
یک سری خاطره هم شگفتانگیز ترینند. با فکر کردن بهش دلت غنج میرود، قلبت میتپد، اشکت ناخودآگاه میریزد، خون میدود تا نوک انگشتانت، روحت پر میکشد، "بدون اینکه آن خاطره مال تو باشد"!
مثل؟
مثل همین اربعین شما
اربعينی که من هرگز نرفتهام ولی انقدر وصفش را شنیدهام که… انگار خودم صاحب همه آن خاطرههایش شدهام!
مثل مجنون ها، تا میگویند چای عراقی، انگار که خورده ام و میدانم چطوریست، دلم پر میکشد توی موکبهای جادههای خاکی مشایه…
تا میگویند عمود شماره فلان، انگار که سالها زیر آن عمود با کسی قرار گذاشتهام، روحم بی فوت وقت میرود مینشیند آنجا به انتظار که کسی معطل نشود
من با خاطرههای دیگران، غرق میشوم توی هوای گرم مهربان اربعين حسین…
#خاطره #اربعین #دیگران
#مادر
#مادری_بدون_روتوش
پینوشت:
حواستان هست من با خاطرههای عاریهای مردم دارم زندگی میکنم ارباب؟!…
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
عکس: سفره آش خانه مادربزرگ💚