eitaa logo
حکایت‌‌کده
197 دنبال‌کننده
838 عکس
613 ویدیو
39 فایل
🔸️ حکایت‌کده بستری مناسب برای گردآوری حکایات تبیینی و سودمند در امر تبلیغ است. ▫️انواع حکایات تعلیمی، اخلاقی، اعجاب آور و.. را از اینجا بخوانید: جهت ثبت پیشنهادات و ارتباط با ادمین: @Hekayatkade_ad آدرس سایت: https://wikihekayat.ir/ انجمن ویکی حکایت📜
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃| توصیف شنیدنی رهبر انقلاب از حالات معنوی شهید مطهری؛ شبی که همسر ایشان از گریه‌های شبانه استاد بیدار شد با ما همراه شوید 👇 🍃| https://eitaa.com/hekayat_kade
📚حقوق معلم و استاد 🔺 به مناسبت روز معلم 🔻 📖 امام سجاد علیه السلام درباب حقوق معلم و استاد میفرمایند : ➖ اَلتَّعْظیمُ لَهُ وَ التَّوْقیرُ لِمَجْلِسِهِ؛ ✨ او را احترام کنی و بزرگش بداری. ➖ وَ حُسْنُ الاِْسْتِماعِ لَهُ وَالاِْقْبالُ عَلَیْهِ؛ ✨ به سمت او رو کنی و خوب گوش کنی. ➖ وَ لَا تُجِیبَ أَحَداً یَسْأَلُهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الَّذِی یُجِیبُ ✨ کسی از استاد چیزی می پرسد تو جواب نده، تا اینکه استاد خودش جواب بدهد. ➖ وَ لَا تُحَدِّثَ فِی مَجْلِسِهِ أَحَداً ✨ و در نزد استاد با کسی صحبت نکن. ➖ وَ لَا تَغْتَابَ عِنْدَهُ أَحَداً ✨ در حضور استاد غیبت کسی را نکن. ➖ وَ أَنْ تَدْفَعَ عَنْهُ إِذَا ذُکِرَ عِنْدَکَ بِسُوءٍ ✨ اگر کسی غیبت استاد را کرد، شما از او دفاع کن. ➖ وَ أَنْ تَسْتُرَ عُیُوبَهُ ✨ در استاد عیبی مشاهده کردی افشا مکن وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ ✨ فضایل استاد را اظهار کن، وَ لَا تُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً ✨ و با دشمن استادت مجالست نکن وَ لَا تُعَادِیَ لَهُ وَلِیّاً ✨ و با دوستانش دشمنی نکن. فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ شَهِدَتْ لَکَ مَلَائِکَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَنَّکَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُه؛ آن وقت که این کارها را انجام دادی، ملائکه شهادت می دهند که تو برای خدا قصد او کرده و از او علم آموختی.» با ما همراه شوید 👇 🍃| https://eitaa.com/hekayat_kade
حکایت‌‌کده
📚حقوق معلم و استاد 🔺 به مناسبت روز معلم 🔻 📖 امام سجاد علیه السلام درباب حقوق معلم و استاد میفرماین
🍃| داستان واقعی و بسیار آموزنده خدمت مربیان و معلمان عزیز 👌 🔝 در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید؟ 🔹معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. 🔸داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! 🔹یادتان هست سال‌ها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را می‌برید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیه‌ی دانش‌آموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سال‌های بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد. 🔸استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. 👈 چون من موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان چشم‌هایم را بسته بودم. 🔻تربیت و حکمت معلمان، دانش‌آموزان را بزرگ می‌نماید! ✌️درود بر همه معلم هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را (این داستان واقعی است) با ما همراه شوید 👇 🍃| https://eitaa.com/hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺معلمی که اندیشیدن را به دیگران می‌آموخت... 🔝استاد سکینه از زنان نابغه دوره مشروطه است، حافظه ای عجیب داشت، هر چه در زندگی شنیده و خوانده بود را تا پایان عمر از حفظ بود. اهل کسب معرفت بود و گاه کار تدریس به دختران و زنان شهر را بر عهده داشت. نیروی بیان و نطق زیبایی داشت و در مجالس زنانه بزرگ بخوبی سخنرانی می‌کرد. ✌️شجاع و پردل و قوی بود، بطوری که زور پسر نوجوان ورزشکارش در مقابل دستان قوی مادر کم می‌آورد! مهمترین حرفه او، تسلط عجیبش بر طب سنتی بود، زنان بیمار بسیاری را بصورت رایگان طبابت می‌کرد. و ... بانو سکینه فرزندی را در دامان خود پرورش داد، که کمتر کسی است که با او و آثارش آشنا نباشد. مادرِ استادی که به حق، بزرگ آموزگار دوران ماست و سالروز شهادتش، روز معلم نامیده شده است. 💯شیخ مرتضی اگر استاد مطهری بزرگ شد، اثر تربیت چنین مادری است. بطوری که از استاد نقل است که «من فکر کردن را از مادرم آموختم». ┈┈••✾••┈┈ " مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگی‌های اخلاقیِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل می‌کند. همه تحت تأثیر مادران هستند. آن‌که بهشتی می‌شود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات»." مقام معظم رهبری ۱۳۸۴/۰۵/۰۵ ┈┈••✾••┈┈ ✨روز معلم بر همه مادران که اولین و مهمترین آموزگار فرزندانشان هستند، مبارک 🖇 ما امروز برنامه ویژه خواهیم داشت و برگزیدگان پویش "رحل مادری" رو اعلام خواهیم کرد 👋 همراه باشید🔻 @khanehmadari
🖌به شهید مطهری می‌گفتند: داستان نوشتن در شان شما نیست. اهمیت داستان‌ اینجا مشخص می‌شود که شخص عالم، فیلسوف و دانشمندی چون استاد مطهری که سال‌ها در دانشگاه دروس سخت فلسفه تدریس می‌کردند، به نگارش کتاب (داستان و راستان) مشغول می‌شوند. چرا داستان؟ چرا کتاب علمی و فلسفی نه؟ (داستان راستان) شهید مطهری در سال ۱۳۳۹ منتشر شد و بعد از استقبال فوق‌العاده در سال ۱۳۴۳ جلد دومش منتشر شد و کم‌کم پای داستان‌ها به رادیو باز شد و بعدش هم کتاب برگزیده یونسکو شد.. کتابی با ۱۲۵ داستان ساده و بی‌اغراق. استاد معتقد بود می‌شود باورهای دینی را ساده و روان از طریق داستان به دست مردم داد. نظر استاد درباره داستان: اگر داستانی حتی جذاب باشد اما هیچ تاثیر رفتاری بر خواننده نگذارد در واقع اتلاف وقت است. 🔺یکی از حکایت های داستان راستان رو از سایت ویکی حکایت بخونیدŸŸ ☘ بارِ نخل با ما همراه شوید 👇 👇| https://eitaa.com/hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.با شما خواهیـم بود با پادکستـــــــــی شنیدنـــــــــی از 📚 کتاب روز هول انگیـــــز ✨قسمت سوم به قلــــــــــــم ✍ ؛ سید حسین حسینی قمی 🍃 | 👈ارسالی ازسرکارخانم رمضانی با ما همراه شوید 👇 🍃| https://eitaa.com/hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عنوان: سفارش امام صادق علیه السلام به صله رحم☺️🤗 معرفی: پسر عمویی دارم، من رعایت صله رحم نسبت به او می‌کنم، ولی او قطع رحم می نماید 🔝 این موضوع چندین بار تکرار شده که من پیوند خویشی را رعایت می‌کنم ولی او رعایت نمی کند، آیا به من اجازه می دهی که من نسبت به او قطع رحم کنم؟.. مابقی حکایت را از👈 اینجا بخوانید 🆔️ @hekayat_kadei
🍃| کرم صادق عليه‌السلام 🔝تهمت دزدی به امام 😔 مردی به سفر حج رفت، در مدینه مشغول عبادت بود که خوابش برد. چون از خواب بیدار شد، گمان کرد کیسه‌ی پولش را دزدیدند‌. در آن حوالی چشمش به امام جعفر صادق (عليه‌السلام) افتاد که مشغول نماز بود و آن مرد، امام را نمی‌شناخت. پیش رفت و یقه امام را گرفت و رهایش نکرد و گفت: تو کیسه‌ی پولم را برداشتی! امام فرمود: چقدر در آن بود؟ گفت: هزار دینار. امام به خانه رفت و هزار دینار به او داد. 🔝وقتی آن مرد به خانه خودش برگشت، فهمید کیسه را در خانه جا گذاشته بود. پیش امام صادق برگشت و با شرمندگی پول را برگرداند‌. امام پول را نگرفت و فرمود: مالی که از دست من بیرون رفته، دیگر نزد من برنمی‌گردد. مرد نام امام را پرسید و زمانی که فهمید او امام است، گفت: به راستی این اخلاق زیبنده‌ی اوست. 📒کتاب بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۲۳ 🆔️ @hekayat_kadei
IMG_20240503_200739_371_156.mp3
956.9K
🍃| امام صادق علیه‌السلام 🔝همه نزدیکان من رو بیاورید 🆔️ @hekayat_kadei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃| امام جعفر صادق شخصی آمد خدمت امام صادق علیه السلام و شروع کرد از تنگدستی خودش گفتن که خیلی فقیر شده‌ام، خیلی ناچارم و درآمدم کفاف خرجم را نمی‌دهد، چنین می‌کنم و چنان. حضرت به یکی از کسانشان فرمود: برو فلان مقدار دینار تهیه کن و به او بده. تا رفت بیاورد ان شخص گفت: آقا! من والله مقصودم این نبود که از شما چیزی بخواهم. فرمود: من هم نگفتم که مقصود تو از این حرفها این بود که از من چیزی می‌خواهی ولی من یک نصیحت به تو می‌کنم؛ این نصیحت از من به تو باشد که هر بیچارگی و سختی و گرفتاری که داری برای مردم نقل نکن زیرا کوچک می‌شوی. 📕آزادی معنوی، ص۲۰۵ 🆔️ @hekayat_kadei
🔻لبنانی بود، ولی دوست داشت همسری در مدینه داشته باشد. پول داد به امام گفت:"زحمتش را شما بکشید." ✍امام فرمود:" یک خانه خوب برایت خریده ام. این هم قباله اش." ویک کاغذ گذاشت جلویش. 💌مرد خواند:"جعفرابن محمدبرای این مرد خانه‌ای دربهشت خریده است که یک طرف آن به خانه رسول اکرم(ص) متصل است، طرف دیگرش به خانه امیرالمؤمنین(ع) و دو طرف دیگرش به خانه ي امام حسن و امام حسین." با خوشحالی کاغذ را بوسید و گذاشت روی چشمانش. ✨امام گفت: "پولت را دادم به فقرای مدینه." خانواده اش را قسم داده بود وقتی مُرد، نوشته را بگذارند توی کفنش. روز بعد ازدفنش آمدند سرقبرش؛ دیدند نوشته‌ای آنجا گذاشته شده:"جعفربن محمد به وعده اش وفا کرد." 🥺♥️ 🆔️ @hekayat_kadei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏 از كجا بفهميم ما ناجی هستیم؟ ✏️شرح حدیث اخلاق از امام صادق علیه‌السلام، توسط رهبر انقلاب 🆔️ @hekayat_kadei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ماجرای تدوین کتاب توحید مفضّل کتاب‏ توحید مفضَّل‏ که اکنون در دست است بیانی از امام صادق در باب توحید خطاب به مفضّل بن عمر است. مفضّل می‌گوید من در مسجد پیغمبر نشسته بودم. نمازی خواندم. بعد در اطراف پیغمبر و عظمت او فکر می‌کردم. یکی از همین زنادقه آمد گوشه‏ای نشست، بعد شخص دیگری آمد کنارش نشست. فاصله‏‌شان با من زیاد نبود، حرف‌هایشان را می‌‏شنیدم. آنها با صدای بلند حرف می‌‏زدند. وقتی گوش کردم دیدم دارند کفر می‌گویند، با خودشان می‌گویند این مردی که اینجا خوابیده عجب نابغه‏‌ای بود! خودش هم به آن ناموسی که می‌گفت- یعنی خدا- معتقد نبود (العیاذ بالله) ولی برای این که طرح‌های اصلاحی داشت ناچار این مسئله‌ را مطرح کرد. ببینید کارش به کجا رسیده که حالا در بالای مأذنه‏‌ها در صحرا و دریا اسم او گفته می‌شود. مفضّل طاقت نیاورد، عصبانی شد، شروع کرد به فحاشی کردن: برخیزید ای ملحدها، کافرها! آمده‌اید در مسجد پیغمبر کفر می‌گویید؟! با عصبانیت رفت خدمت حضرت صادق که این چه روزگاری است، این چه دنیایی است! این مادی‏‌ها و دهری‏‌ها می‌آیند در مسجد پیغمبر و این حرف‌ها را می‏‌زنند. حضرت او را آرام کرد، فرمود ناراحت نباش، آیا دلت می‌خواهد مجهز شوی به مسائلی علمی که من برای تو بیان کنم تا وقتی با آنها روبرو شدی با ایشان درست حرف بزنی؟ بله. حضرت به او گفت فردا صبح بیا. مفضّل می‌گوید از خوشحالی شب خوابم نبرد. فردا صبح با کاغذ و قلم رفتم. حضرت من را در یک اتاق اختصاصی که عمومی نباشد نشاند، چندین روز برای من در این موضوع‌ها صحبت کرد و مرا مجهز نمود. 📘 آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۱۹۰ 🆔️ @hekayat_kadei
🌷 🔰 سیره‌ی امام صادق علیه‌السلام در زمان گرانی أجناس «نرخ گندم و نان روزبه‌روز در مدینه بالا می‌رفت. نگرانی و وحشت بر همه‌ی مردم مستولی شده بود. آن‌كس كه آذوقه‌ی سال را تهیه نكرده بود، در تلاش بود كه تهیه كند. و آن‌کس كه تهیه كرده بود، مواظب بود آن را حفظ كند. در این میان مردمی هم بودند كه به واسطه‌ی تنگدستی مجبور بودند روزبه‌روز آذوقه‌ی خود را از بازار بخرند. امام صادق علیه السلام از «مُعَتِّب» وكیل خرج خانه‌ی خود پرسید: «ما امسال در خانه گندم داریم؟» _ بلی یا ابن رسول اللّه! به قدری كه چندین ماه را كفایت كند، گندم ذخیره داریم. _ «آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش.» - یا ابن رسول اللّه! گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد. _ «همین است كه گفتم، همه را در اختیار مردم بگذار و بفروش.» مُعَتِّب دستور امام را اطاعت كرد، گندم‌ها را فروخت و نتیجه را گزارش داد. امام به او دستور داد: «بعد از این نان خانه‌ی مرا روزبه‌روز از بازار بخر. نان خانه‌ی من نباید با نانی كه در حال حاضر توده‌ی مردم مصرف می‌كنند تفاوت داشته باشد. نان خانه‌ی من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمداللّه توانایی دارم كه تا آخر سال خانه‌ی خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره كنم، ولی این كار را نمی‌كنم تا در پیشگاه الهی مسأله‌ی «اندازه گیری معیشت» را رعایت كرده باشم». (اُحِبُّ أن یرانِی اللّهُ قَد أحسَنتُ تَقدیرَ المَعیشَةِ.) الکافی: ج ۵ ص ۱۶۶ ح ۲ 📔 منبع: کتاب داستان راستان، ج ۲ 🆔️ @hekayat_kadei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥اینطورشیعه‌بودن به‌درد نمیخورد!! 💥خاطره حجت‌الاسلام راجی از یک فرد هیئتی! 🏴 به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام صادق علیه‌السلام 🆔️ @hekayat_kadei