عنوان: وقت نماز
معرفی حکایت: پیش از شروع یکی از عملیات ها که خودمان را برای طرح برنامه آن آماده میکردیم، خدمت امام رسیدیم و به بیان گزارش کار پرداختیم. گزارشها خدمت امام داده شد. در اوج صحبت و گزارش، ایشان بلند شدند و به اتاق دیگر رفتند. پس از این کار امام، اولین کسی که صحبت کرد، آقای هاشمی رفسنجانی بود. ایشان پرسید: آقا! کسالتی عارض شده است؟ چون تنها چیزی که به ذهن می آمد، این بود...
برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زی مراجعه کنید.
https://wikihekayat.ir/%d9%86%d9%85%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d9%88%d9%82%d8%aa-%d8%ad%d8%b6%d8%b1%d8%aa-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%87/
#ویکی_حکایت
#امام_خمینی #نماز
🆔️ @hekayat_kade
27.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃|نماز
خاطرهای زیبا از نماز دختر ۱۱ ساله در اتوبوس
👤استاد قرائتی
#حکایت
#ویکی_حکایت
#نماز
🆔️ @hekayat_kade
🍃| کاهو خریدن .....
بسیار نکات لطیف و ظریف عرفانی تو این داستان هست.
#حکایت
#ویکی_حکایت
#نماز
🆔️ @hekayat_kade
فرزند مریضی که نماز نمیخواند.mp3
10.23M
❓بچه ام مریض است و نمیتواند نماز بخواند. چکار کنم؟!
👈 واکنش جالب امام رضا علیه السلام نسبت به این سوال.
#نماز #حکایت
🆔️ @hekayat_kade
🍃| حضور قلب امام سجاد در حال نماز
امام سجاد مشغول عبادت بود. یکی از بچههای امام از پشت بام افتاد دستش شکست. زنها ریختند داد و فریاد کردند که دست بچه شکست، برویم شکسته بند بیاوریم.
رفتند شکسته بند آوردند، دست بچه را بستند. بچه گریه کرد، زنها ناله کردند، افراد دیگر داد و قال کردند، تمام شد. قضیه گذشت.
امام بعد از آنکه از عبادت فارغ شد آمد در حیاط، چشمش افتاد به بچهاش، دید دست او را بستهاند.
فرمود: چطور شده است؟ گفتند: بچه از بام افتاد، دستش شکست، شکسته بند آوردیم، دست او را بستیم در وقتی که شما مشغول نماز و عبادت بودید. امام قسم خورد که اصلًا من متوجه نشدم.
📕آزادی معنوی، ص۴۸
#حکایت #امام_سجاد #نماز
🆔️ @hekayat_kade