◀️ خلاصه شانزدهمین جلسه کارگروه علمی حکمت عملی مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع " نسبت سنجی حکمت عملی با علوم عملی در اندیشه فارابی"با ارائه حجت الاسلام جواد دلپذیر – یکشنبه 9 دی 97 :
⏪ یکی از رائج ترین نامهای قسمی از فلسفه که در مورد افعال و امور ارادی انسان در راستای رسیدن به سعادت، بحث میکند؛ «حکمت یا فلسفه عملی» است. بنابراین حکمت عملی، علمی است که نحوه انتساب به عمل دارد. درنتیجه جای دارد، وجه عملی خواندن این علم، نسبت و جایگاه این علم در بین سائر علوم و صناعات عملی بررسی کنیم. با بررسی کلام فارابی به دو اصطلاح از صنعت و عمل «عملی» در مقابل «نظری» بر میخوریم.
در اصطلاح اول، صنعت عملی به معنای غیرقیاسی است. فارابی صنایع را براساس آنکه انجام آن صنعت به چه صورتی است به عملی و نظری تقسیم میکند. از این منظر، صنعت عملی صنعتی است که پس از کامل شدن، انجام آن صنعت، به انجام فعلی از افعال است. در مقابل، صنعت نظری صنعتی است که انجام آن صنعت، به استعمال قیاس است. بنا بر این دیدگاه، حکمت عملی، علمی نظری است زیرا که از اقسام فلسفه است که خود از علمی قیاسی و برهانی است.
🔹بین علوم نظری و عملی به معنای مذکور، گونههای مختلفی از ارتباط وجود دارد. از جمله اینکه اگر دو صناعت باشند که یکی تجربی است و دیگری قیاسی و در نتایج با یکدیگر مبادله دارند به این صورت که در مواردی که قیاس کفایت نمی کند، صنعت تجربی به مدد صنعت قیاسی میآید و در مواردی که تجربه کفایت نمی کند، صنعت قیاسی به مدد صنعت تجربی میآید؛ گمان میشود که این دو صنعت واحدند. بدین خاطر است که گمان میشود سیاست عملی و سیاست علمی (حکمت عملی) واحد هستند.
در اصطلاح دوم، صنعت عملی به معنای صنعت مشتمل بر معارفی که شأنیت انجام شدن را دارند، است. و در مقابل، مراد از نظری، صنعتی است که مشتمل است بر آنچه که شأن آن تنها دانستن است.
🔸صنایع عملی به این معنا، دارای اقسامی هستند که وجه جامع آنها این است که دارای استعداد عمل هستند، چه در مورد آنها سخن گفته شود و چه نشود و چه با تجربه حاصل شده باشند یا با قیاس. برخلاف صنایع نظریه که مقرون به استعداد عمل نیستند مگر بالعرض و شایسته است تمامی معارفش به حدی باشند که بتوان در مورد آنها صحبت کرد.
🔹ملاک تقسیم حکمت به نظری و عملی، نیز این است که حکمت عملی مشتمل بر معارفی است که شأنیت مورد عمل واقع شدن را دارند برخلاف حکمت نظری.
🔸علاوه بر دو اصطلاح مذکور از علوم عملی، علوم قیاسی غیربرهانی (سفسطه، جدل، خطابه و شعر) نیز علومی هستند که تنها در مقام گونه ای تاثیرگذاری بر دیگران به کار میآیند. در نتیجه اینگونه علوم را نیز میتوان به اعتباری عملی دانست.
✅ http://hekmateislami.com/?p=5246
@hekmateislamii
◀️ خبرنامه جدید حکمت اسلامی مربوط به شش ماهه اول سال ۱۳۹۶ با شماره های ۴۸-۴۷-۴۶ منتشر شد.
⏪ در شماره ۴۸-۴۶ خبرنامه حکمت اسلامی محتوای نشست های علمی فروردین تا شهریور ۱۳۹۶ با موضوعاتی چون: «نقد و بررسی این همانی ذهن و مغز»، «چیستی، ضرورت و اهداف فلسفه مضاف»، «تبیین و بررسی حیث التقاتی و تأثیر آن در نگرش به نفس»، «حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی»، «تداخل موجودات یا معیّت قیومیه»، «نگاهی مجدد به ادلۀ تجرد نفس با عنایت به اشکالات فیزیکالیسم نوین»، «فلسفه سیاسی صدرالمتألهین» و … جهت استفاده علاقمندان منتشر شده است .
همچنین گزارشی اجمالی از فعالیت و برنامه های جلسات گروه های علمی دفتر مرکزی مجمع عالی و گروههای علمی شعبۀ مشهد در شش ماهه اول سال ۱۳۹۶ و اخبار علمی و فرهنگی مجمع عالی حکمت اسلامی منتشر شده است.
علاقهمندان میتوانند خبرنامه جدید حکمت اسلامی را از سایت مجمع عالی حکمت اسلامی مشاهده نمایند.
✅ http://hekmateislami.com/?p=5271
@hekmateislamii
◀️ یکصد و هشتادمین جلسه گروه علمی کلام مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع "نقش علم کلام در تمدن سازی اسلامی"با ارائه حجت الاسلام فیضی پور– سه شنبه 18 دی 97 :
◀️ استاد رضانژاد: باید تمدن سازی اسلامی از اساس تعریف شود و توجه به این نکته شود که رشد علمی و فنوت و معماری و کارهای دیگر انجام شده در دوران بنی امیه و بنی عباس شیعی نبود، و ملاکهای اسلامی نداشته است و به این سوال توجه شود که آیا تمدن شیعی داشتهایم و تأثیر کلام در آن چه میتواند باشد؟ در این رابطه و در ادامه بحث های ویژه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از استاد فیضی پور در راستای بحث علم کلام و تمدن سازی اسلامی بهره می بریم.
استاد فیضیپور: دین را باید در ابتدا تعریف کرد، نقطه مشترک تعریفها، اسلام است یعنی دین را به معنی اسلام آوردهاند، فرهنگ لغتهای مشهور اینگونه وارد شدهاند و در فرهنگ لغات عربی مثل لسان العرب، قاموس قرآن و ... نیز به همین معنا یعنی اسلام مطرح شده است.
معنای اصطلاحی دین را باید دیدگاه در اندیشه اندیشمندان مطرح کرد. از جمله دانشمندان غربی اعتقاد به موجودات روحانی را تعریف مفهوم دین دانسته اند؛ یعنی اعتقاد به هستی روحانی و وجود روحی؛
اما در تعریف کارکردگرایانه گفتهاند دین، زندگی بشر را هدفمند میکند. و در تعریف اخلاق گرایانه دین گفتهاند، دین عامل تشخیص وظیفه و دستور الهی است. در تعریف روان شناختی دین گفتهاند، احساس وابستگی به نیروی مطلق است.
در تعریف جامعه شناختی نیز گفتهاند: دین یک نظام یکپارچه از اعتقادات و اعمال مرتبط با امور مقدس است که افراد را در یک جامعه با رفتار مشترک، جمع میکند.
کتاب فلسفه دین از علامه جعفری با گردآوری عبدالله نصری یک منبع خوب در این تعاریف است.
🔹دین از منظر اندیشمندان اسلامی
علامه طباطبایی دین را مجموعه اعتقادات و قوانین و مقررات الهی دانستهاند.
و علامه جوادی آملی نیز مجموعه اعتقادات، اخلاق، قوانین و مقرراتی که برای اداره امور جامعه و پرورش انسانهاست، را دین خوانده اند.
🔸تعریف عام از دین:
اعتقاد به آفریننده برای جهان و انسان و نیز وجود در دستورهای متناسب با این عقاید، تعریف عام دین است این تعریف آیتالله مصباح است، پس دین دارای دو قسمت عقیدتی؛ و برنامهها و احکام و تکالیف عملی است.
پس این جاست که دین حق و باطل پیدا میشود، دین حق آن است که شرک و کفر در آن راه پیدا نکرده است.
🔹تعریف خاص دین:
یک معرفت و نهضت همه جانبه به سوی تکامل است که در بعد اصلاح فکر و عقیده و اصول اخلاق و نیکو نمودن روابط اجتماعی و رفع تبعیضات اقدام میکند. [تعریف آیتالله سبحانی]
🔸تعریف اخص از دین:
علامه طبرسی گفتهاند دین حق، اسلام است که هر دین غیر از آن باطل است و گرایش به آنها عامل استحقاق عذاب است.
و در روایات از امیرالمؤمنین مطرح شده است، اسلام به معنی تسلیم و آن هم به معنی یقین و یقین هم همان تصدیق است و در ادامه اداء و عمل را در تعریف دین میآورند...
ادامه در...
✅http://hekmateislami.com/?p=5341
@hekmateislamii