8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چی میشد اگه آقامون ما رو هم از زندان نفس آزاد می کرد
🔰امام(ره)، به معنای واقعی کلمه "آیت الله" و آیه ای از آیات الهی بر روی زمین بود؛ و خداوند پس از وفات ایشان، آیه ای دیگر از آیاتش را به ملت ایران هدیه کرد:
🔸«ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِهاٌ؛ هر آیه اى از آیات خود را از میان برداریم، بهتر از آن يا همانند آن را مى آوريم.» (بقره: 106)
@basaer_fi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نماز صبح و شبت سلام
و به نور در نَسَبت سلام
قطعه ای دلنشین از آقای سید حجت بحرالعلوم ذاکر اهل بیت ع
🔸نسبت عقل و شرع در کلام آیت الله جوادی آملی(حفظه الله)
عقل سراج است نه صراط. شرع صراط است راه است، ذات اقدس الهي اين راه را ترسيم کرده است، عملاً هم ما به اين ذوات قدسي در زيارت جامعه ميگوييم: «أَنْتُم الصِّرَاطُ الأَقْوَم»، اينها صراطاند؛ ما با عقل اين صراط را تشخيص ميدهيم، عقل قانونگذار نيست، قانونشناس است؛ به دليل اينکه چه عقل حکيم باشد، چه عقل متکلم باشد، چه عقل اصولي باشد، چه عقل فقيه باشد، اين قانون قبل از اين عقل وجود داشت، وقتي اين عقل وجود پيدا کرد آن قانون موجود هست، وقتي اين شخص حکيم يا متکلم يا اصولي يا فقيه از دنيا رفت، اين عقل رخت بربست، اين قانون سر جايش هست؛ پس معلوم ميشود كه عقل قانونگذار نيست، بلكه قانونشناس است، عقل چراغ است، ما بايد بين سراج و صراط فرق بگذاريم. اينکه شما ميبينيد ميگويند عقلاً و شرعاً اينطور است، اين نه حرف علمي است و نه ميشود اينجور حرف زد؛ بايد بگوييم عقلاً و نقلاً؛ نه عقلاً و شرعاً؛ شرع مقابل ندارد، صراط مقابل ندارد، صراط را که با سراج مقابل قرار نميدهند. چراغ را که با راه مقابل هم قرار نميدهند چراغ، چراغ است كه با چراغهاي ديگر در رديف است؛ پس عقلاً و نقلاً، نه عقلاً و شرعاً؛ شريعت راه است، اينکه ميگويند شريعه فرات، شريعه فرات، چون مستحضريد اين نهرهاي تُند از هر جايش نميشود آب گرفت، آن جاهايي که شيب نرم دارد و تشنهها چه براي خودشان و چه براي مرکوبها ميروند آب ميگيرند، «مورد الشاربة»، اين را ميگويند شريعه.
پس شرع راه است، طريق است، طريق را بايد مهندس مشخص کند، عقل چراغ است، اين راه و اين قانون چه در نظام تکوين كه مربوط به آسمان و زمين و دريا و صحرا است و چه در نظام تشريع كه مربوط به بايد و نبايد و حلال و حرام و صحت و باطل است، قبل از عقل حکيم بود، قبل از عقل متکلم بود، قبل از عقل اصولي بود، قبل از عقل فقيه بود، بعد از مرگ اينها هم هست.
درس خارج فقه آیت الله جوادی- 94/10/30
هدایت شده از زندگی به سبک شهدا
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید از زبان شهید
📌 شهیدی که شبها در نخلستان با پای برهنه در میان خارها میدوید و گریه و توبه میکرد.
🔹 حاج قاسم: شهید احمد امینی، آدم عارف عجیب بود.
◇ خوشا کسانی مردانه مردهاند و تو ای عزیز میدانی تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته اند.
#عارف_شهید_احمد_امینی
#شهید_قاسم_سلیمانی
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 Eitaa.com/sireshohada
http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20
حکمت و حکومت
🌹 شهید از زبان شهید 📌 شهیدی که شبها در نخلستان با پای برهنه در میان خارها میدوید و گریه و توبه میک
🔸حسرت جانسوز نرسیدن به شفاعت شهیدان
ارتباط و اتصال با شهیدان که به اوج حیات طیبه رسیده اند به روح انسان حیات می دهد.
به خودم میگویم چقدر حسرت آفرین است در روز جزا که بفهمیم که چقدر در دسترسمان بود که لااقل با یکی از این ارواح نورانی ارتباط روحی برقرار کنیم و به شفاعت او نائل شویم.
آنکه نتوانسته باشد از این همه جواهرات سرزمین ایران، یک جواهر با خود به قیامت ببرد، چقدر خسران دارد؟!
آنکه در سرزمین کفر زیسته چقدر جا دارد که ما را ملامت کند که
"در اطراف ما یک نمونه از این جواهرات نبود شما چگونه از میان گنجهای جواهرات عبور کردید ولی با خود هیچ نیاورده اید!!"
این آیه وصف حال ماست:
"أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّه" یکی از مصادیق بارز فریاد یاحسرتا، حسرت بهره نبردن از رفاقت با شهداست.
شهدایی که در کنارمان بودند ولی ما در کنارشان نبودیم!
فیلمی را از یکی کانالها مشاهده کردم که تعدادی از نیروهای اکراینی در یک فضای مین گذاری وارد شده بودند
هر چند دقیقه مینی منفجر میشد و یک یا دو پا قطع میشد.
صحنه بسیار رقت انگیز و متاثر کننده ای بود. دیدن صحنه هایش خیلی سخت بود.
با دیدن این صحنه ها به یاد خاطراتی افتادم از رزمندگان ما که چگونه داوطلبانه وارد میدان مین می شدند و معبر را برای بقیه باز میکردند.
واقعا رشادت های دفاع مقدس فوق تصور ما است.
🔸تفسیر انفسی از یک روایت معروف
❇️مرحوم حاج اسماعیل دولابی دربارهی این حدیث: «شنا، اسبسواری و تیراندازی را به فرزندانتان بیاموزید.»
میفرمود: «مقصود از شنا این است که در دریای عمیق #دنیا شنا کنند و در آن غرق نشوند.🏊
✅مقصود از اسبسواری این است که یاد بدهید چگونه #مرکب بدن را برانند که سر کشی نکند و اختیار آنها را به دست نگیرد و آنقدر اینسو و آنسو نکشاند که آنها را خسته و درمانده کند و آخرالامر هم بر زمین بزند و بکشد.
🔰مقصود از تیراندازی این است که یاد بدهید چگونه #تیر دعا را به هدف بزنند.
⬅️ اگر این سه تا را یاد گرفتی، دیگر #فرمان خدا را ببر و به این کاری نداشته باش که چیزی گیرت میآید و روزیات زیاد میشود یا کم میشود.»
📚(مصباح الهدی، ص 460)
حکمت و حکومت
🔸تفسیر انفسی از یک روایت معروف ❇️مرحوم حاج اسماعیل دولابی دربارهی این حدیث: «شنا، اسبسواری و تیرا
به لحاظ روش شناسی این نکته قابل تامل است که آموزه های دینی و وحیانی دارای "لایه ها و بطون" هستند لذا اهلش میتوانند از لایه های ظاهری آن به لایه های باطنی آن منتقل شوند.
انتقال از ظاهر روایت به باطن روایت صرفا به این صورت نیست که "امور ظاهری انسان" به "امور باطنی، معنوی و غیبی انسان" منتقل شویم.
گاهی یک آیه یا روایت "فردی" فهمیده شده است اما در بطن خود یک معنای "اجتماعی و سیاسی" دارد.
و گاهی یک آیه یا روایت جمعی فهمیده شده ولی در بطن خود معنای فردی و نفسی دارد.
مثلا در این برداشت شهید مطهری از آیه شریفه دقت بفرمایید. آیه ای که ما عمدتا از آن معنای نفسی و فردی برداشت میکردیم ایشان برداشت اجتماعی کرده است:
"بزرگترین استعمار، استعمار فکری است و بزرگترین زیان، نبودنِ استقلال فکری برای یک ملت است. وای به حال یک ملت که خود را در روح و احساساتْ فقیر و بیچاره ببیند و به حالی درآید که مثَل مشهور درباره او صدق کند: «الاغ مرده دیگران برای او قاطر است».
این است ملتی که حیثیت و شرف انسانی (یعنی همان چیزی که مبنای اصلی حقوق بشری است) را باخته است. «قل ان الخاسرین الذین خسرو انفسهم». این است اثر آن تبلیغاتی که سالها به عناوین مختلف القاء کردند که اگر ایرانی میخواهد سعادتمند شود باید جسماً و روحاً و ظاهراً و باطناً فرنگی شود. (استاد مطهری، یادداشتها، ج۱۱، ص۵۴۰)"
ایشان از "خسروا انفسهم" خودباختگی اجتماعی و فرهنگی برداشت کرده است که یک برداشت اجتماعی از آیه شریفه است.
10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ_تصویری
▫️عید سیاسی اسلام
🔸حجت الاسلام و المسلمین #امیری طیبی
#غدیر_١۴٠٢
#مبلغ_غدیر_باشیم
#جهانی_سازی_غدیر
@Mohammad_AmiriTayebi
🔸امام حسین (ع) سیدِ سیدالشهداهاست
روایتی است به این معنا که اگر کسی در برابر کسانی که ضربه به دین میزنند و از ستمگران تاریخ اسلام هستند، بایستد و حرف حق را بزند و ستمگران او را بکشند و به حسب ظاهر از بین برود یک «لقب خاص الهی» دارد.
این روایت را از عامه نقل میکنم و به منابع شیعی کاری ندارم. این روایت در صحیح ترمذی آمده و حتی تصریح میکند که سند این روایت، صحیح است.
پیامبر می فرماید: ...«رَجُلٌ قَامَ إِلَى إِمَامٍ جَائِرِ فَأَمَرَهُ وَنَهَاهُ»؛ شخصی که در مقابل حاکم ستمگر قیام کند و او را به معروف امر کند و از منکر نهی نماید؛ «فَقَتَلَهُ»؛ و در همین راه به دست آن ستمگر کشته شود؛ او هم سيد الشهدا است پس حضرت یک قاعده کلی را بیان کردند.
بنابراین این تعبیر[سيد الشهداء] درباره امام حسین ع، یک تعبیر شخصی نیست. این درست است که هر کدام از شهدا از نظر منزلت و جایگاه معنوی شان دارای مراتب مختلف هستند، اما کسانی که برای اقامه دین قیام کنند و شهید شوند سیدالشهدا هستند و در رأس همهٔ آن ها امام حسین ع است؛
باید گفت: «امام حسین، سیّدِ سيّدالشهداها است»؛ چون امام حسین ع با آن شرایط و وضعی که بود، قیام کرد و در تاریخ نظیر نداشت.
کتاب سلوک عاشورایی- شرح خطبه منا- آیت الله مجتبی تهرانی (ره) - ص۱۶۵ (با تلخیص)
-------------
متن روایت:
عنه صلى الله عليه و آله :سَيِّدُ الشُّهَداءِ : حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ ، و رَجُلٌ قامَ إلى إمامٍ جائرٍ فأمَرَهُ و نَهاهُ فقَتَلَهُ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سرور شهيدان، [يكى ]حمزه فرزند عبد المطلب است و [ديگرى ]مردى است كه در برابر پيشوايى ستمگر بر پا خيزد و او را امر و نهى كند و آن پيشوا او را بكشد.
الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۵/۸
@hekmatvahokumat
🔸استدلال به ولایت فقیه بر اساس خطبه امام حسین (ع) در مِنا
به این جملات از خطبه میرسیم به اعتبار آن عناوینی که داشتند[که به عنوان عالم دینی شناخته می شدند]، به آنها خطاب فرمود: وَأَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةٌ لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ
كُنْتُمْ تَسْمَعُونَ»؛ مصیبت شما از همه مردم سهمگین تر است؛ چرا؟ چون مقام و منزلت علماییتان را از شما بازگرفتند. در
حقیقت حکومت باید در دست دانشمندان روحانی باشد.
[عالمان دین] امین حدود الهی هستند جایگاهی که مربوط به شما بود را از شما گرفتند تا اینجا امام حسین بیان می کنند که کسانی که در جامعه چهره دینی هستند و مردمان خیر خواه اندرزگو و دلسوز جامعه معرفی شده اند در مقابل آبروی الهی که خداوند به آنها در سطح اجتماع داده است، وظایفی دارند که باید به آن عمل کنند. امام حسین ع می فرماید: این جایگاهی که در جامعه داشتید از شما گرفتند.
حضرت در ادامه می فرماید: «ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَحَرَامِهِ»؛ مجاری امور که در اینجا مطرح است امور اداره کردن جامعه است. به تعبیر ما اطلاق هم دارد. از آن جملاتی است که فقها در مباحث فقهیه آن را مطرح کرده و برای اثبات بحث «ولایت فقیه» به آن استدلال میکنند.
«مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَالْأَحْكامِ»؛ یعنی تمام اموری که با آن، جامعه اداره
می شود؛ چه صدور احکام قضایی باشد، چه اجرایی باشد و چه تقنینی هر چه که باشد باید به دست دانشمندان روحانی باشد؛ چون آنها امین حقوق الهی و دانای به حلال و حرام دینی
هستند؛
یعنی باید هر سه رابطه تقنینی اجرایی و قضایی باید به دست علمای دین باشد؛ چون آنها بر حلال و حرام الهی امین و دانا هستند. ولی «فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزِلَةَ»، ولی این جایگاه را از
شما گرفتند.
کتاب سلوک عاشورایی- شرح خطبه منا- آیت الله مجتبی تهرانی (ره) - ص ۲۷۵-۲۷۶
_________
خطبه منا در سال ۵۸ هجری یعنی در زمان حکومت معاویه و با حضور دویست نفر از صحابه و هشتصد نفر از تابعین ایراد شده است.
#فقه_سیاسی
@hekmatvahokumat