❁﷽❁
#انا_زائرالحسین_ع
با یه عده #طلبه آمدند قم...
همه #شهــــید شدند الا #محــــسن...
خواب #امام_حسیــــــن_ع رو دیده بود...
#آقــــــا بهش گفته بود:
"کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره. "😍
یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش، گفته بود: #شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه ام. آخه از #آقا خواســـتم #بےســــر #شهید شم...
با چند تا از #فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله💣 120خورده بود وسطـــــــشون.
جنـــــازه اش که اومد، #ســـــر نداشت.
سربند رو بستیم به سیـــنه اش..
روی سربند نوشته بود:
#أنا_زائر_الحســــــین_ع😭😢
#شهید_محسن_درودی
@hemmat_channel
#سنگر_فضای_مجازی
♦️سنگری ساختیم برای #جاموندهها
♦️سنگری برای آمادگی سربازی مولا
♦️سنگری برای شناختن لباس خاکیها
♦️سنگری با عطر لالهها🌷
♦️سنگری از جنس #خون_شهدا با یاد شهیدان
⚜در فضای مجازی📱سنگر رزمندگان یعنی↯↯
♦️با وضو وارد شو؛اینجا پادگان ِ دوکوهه است
پادگان ِابوذر .اینجا اُردوگاه کرخه است
✓اُردوگاه کوزران✓ کارون✓ اروند
⚜در فضای مجازی سنگر رزمندگان یعنی ↯↯
♦️رملستان ِ فکه ؛کانال ِ کمیل؛ شرهانی؛طلائیه
مجنون
⚜سنگر رزمندگان یعنی ↯↯
♦️پناه گرفتن در پس ِ خاکریزهای #شلمچه در
شب ِ عملیات ِکربلای پنج
♦️یعنی پناه گرفتن در سنگرهای #طلائیه
برای در امان ماندن از ترکشهای
#دنیای_مجازی
⚜سنگر رزمندگان" یعنی ↯↯
♦️عبور از سه راه ِ #شهادت
عبور از شط ِ اروند و بهمنشیر
♦️یعنی صعود به ارتفاعات ِ #بازی_دراز
⚜سنگر رزمندگان " یعنی↯↯
♦️اینجا #هورالعظیم است
♦️باید بروی اطلاعات #عملیات
برای شناسایی دشمن
♦️باید بروی گردان ِ تخریب
♦️آموزش ببینی ، برای خنثی کردنِ مینهای💣
اطرافت در فضای مجازی 📱
♨️ ای همسنگر ِ من در سنگر رزمندگان
♨️ای افسر ِ جنگ ِ نرم ِ آقا !
💥بـا تـوأم ..!
♦️حواست هست #آقـا از تو چه میخواهد⁉️
♦️مطالب ِ سنگرت را مرور کن و ببین چه
مطالبی را انتشار دادهای !
⚜فضای مجازی هم عاشقان شهدا🌷 میخواهد
♦️آیـا سـنـگـرت بـوی #شـهـادت مـیـدهـد و تـو
از #شـهـدایـی ⁉️⁉️
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 4 🔹"نه اینکه #بابک پسرم باشد و این را بگویم نه✘. ولی بابک یکی
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 5
گوشه حیاط #منزل سرم رو روی دیوار گذاشته بودم😓 حالم اصلا خوش نبود ضعف و #سرگیجه داشتم🤕
5_6 ماهی می شد که حاجی پرکشیده #بود🕊 و دیگه بین ما نبود
به یکباره حال عجیبی #پیدا کردم😥 درست نمی دونم خواب بودم یا بیدار ،💭 حاجی رو #دیدم که به طرفم می اومد ، عبای سبز رنگ روشنی که چشم نواز بود رو به #دوش داشت |🍃😌|
توی حاشیه #عبا آیات قرآن به زیبایی دوخته دوزی شده بود👌 هیبت عجیبی داشت
با اینکه خوشحالی #غیر قابل وصفی بهم دست داده بود اما دلهره هم داشتم😓
آروم آروم #اومد و در مقابلم ایستاد
سلام کردم، آروم و متین جوابمو داد
پرسید چرا #ناراحتی؟🙁
گفتم چیزی نیست فقط بچه ها در نبود شما اذیتم می کنن😢
گفت : ناراحت #نباش من یه جای مناسبی براتون اون دنیا #فراهم کردم❤️👌
نسیم #آرومی بال عبایش رو تکون می داد.نوشته ها و آیات #قرآن بر روی عبا برق می زدند✨
سرم پایین #اومد و محو تماشای اونها شدم در همین حال #پرسیدم : راستی مگه تو شهید نشدی؟🤔 پس چرا اینجایی؟😐
گفت :
_ چرا ولی #آقا اباعبدالله الحسین (سلام الله) بهم ماموریت #دادن بیام برای شهیدان رجایی و باهنر نوحه سرایی #کنم🎧
با این حرف شیر علی به #یکباره رفتم سراغ سال و ماه📆 و متوجه شدم در #هفته دولت قرار داریم✊
توی همین فکر بودم که اون #رویای شیرین و به یاد موندنی #تمام شد😒
وقتی به خودم اومدم #داشتم چشمامو می مالیدم
دیگه چیزی ندیدم #جای پای حاجی رو که ایستاده بود دست زدم و کشیدم روی صورتم و صلوات #فرستادم |😌🌹|
یه نسیم #خنکی اومد🍃 ، حیاط پر شده بود از بوی خوش عطر #شهید🌸🍃
#راوی_همسر_شهید
#شهید_شیر_علی_سلطانی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#پست_ویژه
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
هدیه امام حسین(ع)به خانواده همت....
💐مےخواستم برم #كربلا زيارت #امام_حسين(ع) .
🌿همسرم سه ماهه حاملـہ بود. التماس و #اصرار كه منوهم ببر، مشكلـے پيش نمی آيد.هر جوری بود #راضيم كرد. با خودم بردمش.
💐اما سختـے سفر به شـدّت مريضش ڪرد. وقتی رسيديم #كربلا، اول بردمش #دكتر .
🌿دكتر گفت: احتمالا جنين #مرده . اگر هم هنوز #زنده باشه، اميدی نيست. چون علايم #حيات نداره. 😔
💐وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نميخورم! بريم #حرم .😍 🌿هرجوري كه ميتوانی منو برسون به #ضريح #آقا .💔
💐زير بلغهاش رو گرفتم و بردمش كنار #ضريح .تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشهای واسه #زيارت .
🌿با حال #عجيبی شروع كرد به #زيارت . بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در #حرم .💞
💐صبح كه براي #نماز بيدارش كردم. با خوشحالے بلند شُـد و گفـٺ: چه #خواب شيرينی بود. الان ديگہ مريضی ندارم.
🌿بعد هم گفت: توی خواب #خانمی (حضرت زهرا"س") رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، يه #بچه زيبا رو گـذاشت توی #آغوشم .😍
💐بردمش پيش همون پزشك. 20 دقيقهای معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه #مرده بود. ولی امروز كاملا #زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو #معالجه كرده؟ باور كردنے نيست، امكان نداره!؟ 😳
🌿خانم كه جريان رو براش تعريف كرد، #ساكت شد و رفت توے فڪـر.
💐وقتے #بچه به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم.محمد ابراهيم.
«#محمدابراهيم_همت »
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻 این قسمت دشت هاے سوخته فصل هفتم قسمت
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم
همت
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
این قسمت دشت هاے سوخته
فصل هفتم
قسمت1⃣3⃣1⃣
#ولی الله دوباره به التماس افتاد :نمی تونم دادا خسته ام.😰
#ابراهیم ناراحت بر سر او فریاد کشید:😡
اینا همه که این جا وایسادن خسته ان و
می بینی که زخمی و گشنه تو تله افتاده ان م
ن باید برم کمک شون تو هم باید بری امامزاده عباس.😠😢
#آقا محسن تکلیف کرده،گفته اگه به موقع به اون جا نریم ، پادگان عین خوش محاصره می شه و بچه هایی که اون جا هستن همه شهید می شن....😢😢
#ولی الله خواب آلود از جا برخاست . یک بار دیگر نشانی امازاده عباس را پرسید و آماده رفتن شد .#حاج همت به تأکید گفت:😥
فهمیدی؟پس همین جاده را می گیری و مستقیم میری تا به اون جا برسی.یا علی!راه بیفت دیگه.😩
#ولی الله سوار جیپ شد و راه افتاد....👌
بسیجی ها که بیش از حد نگران بودند دوباره گفتند:😢
حاجی!بچه ها تو حلقه محاصره ی عراقی ها گرفتار شده ان و کمک می خوان.😢😔
#حاج همت به هرکدام از آن ها دستوری داد و خودش هم از سویی دیگر همراه یک دسته از آن ها به سمت دشت حرکت کرد.👌
هرطور بود #ولی الله بالاخره به امازاده عباس رسید.ساعت دو و نیم صبح بود .پس از مدت کوتاهی خودش یک گردان نیرو آماده کرد و همراه قهرمانی پور که او هم گردان دیگری را هدایت می کرد راه افتادند.👌
تا بتوانند محاصره پادگان عین خوش را بشکنند و بچه هایی را که در آن جا گرفتار شده بودند نجات دهند.😔
آن ها با خود تانک و تجهیزات دیگر هم برده بودند و توانستند پس از چند ساعت درگیری اول صبح پادگان را از محاصره دشمن خارج کنند.😔
#حاج همت هم پس از رسیدن به دشت نبرد و خوش و بش با...
ادامه دارد....🌹🌹
ادامه این داستان ان شاالله به زودی در کانال تخصصی شهید همت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f