eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
342 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
📎 #کلام_شهید خداوندا! روزے از تو شهادت می خواهم که از همه چیز خبری هست الّا شهادت ... #سردارشهید_احمد_کاظمی 🌸 🍃♥️ @hemmat_hadi
🍃🌺 به #نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد، یه #سجاده تو ماشین گذاشته بود وقتایی که پشت فرمون بود و وقت #اذان میشد #کنارخیابون پهن میکردند و نمازشون رو میخوندند. 🌷شهید مدافع حرم مصطفی بختی🌷 🌷 @hemmat_hadi
#همســـــرانه حضرت محمد(ص): به زن خود خدمت نکند، مگر صدیق، یا #شهید، یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد. ♥️ @hemmat_hadi
هدایت شده از پست ویژه دقت کنید❤️
ازمداحی های گوشیت خسته شدی😔؟ دنبال مداحی های جدید و عالی هستی😳 بیا اینجا ببین چه پستایی جدیدی گذاشته😳عشق میکنی وقتی گوش میدی😱 🎤 مداحی #فارسی #ترکی #عربی #محلی #شور #واحد اینم لینک👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2220490764C7112198307
چگونہ در بند خاڪ بماند #پرنده اے ڪہ پرواز آموخته... مراقب #نفس و غرورت باش... نکند #دام نهد؟ خام شوی، رام شوی؟ نپَریده، #جلد شوی، بی پر و بی بال شوی؟ 💠 @hemmat_hadi
"اساس تخریب" ، تخریب #نفس است. 📎 #کلام_شهید #تخریب_چی واقعی باید نفس خود را تخریب کند و کم ترین چیزی از #پیکر مادی خود را به دیدار با خدا نبرد... #شهید_تخریب_چی #علیرضا_عاصمی🌷 ♥️ @hemmat_hadi
🍃🌺❖﷽❖🌺🍃 🌹هرشہـید، نشانےست ازیڪ #راه_ناتمامـ یڪ #فانوس ڪہ دارد خاموش مےشود وحالا تو #مانده_اے و یڪ شہید و یڪ راه ناتمام #فانوس را بردار؛ و #راه خونین شہید را ادامہ بده🕊 💟 @hemmat_hadi
💠 🌷 🌷⇐ فرزند اول خانواده بود و علاقه وافری به داشت و به بچه های نوجوان میگفت اگر مشکلی دارید، را ببوسید تا به یکباره مشکلتان مرتفع شود 🌷⇐در بین دعاهای نمازش، طلب خوبی برای پدر و مادر میکرد، « رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ». 🌷⇐به خانواده شهدای درچه ارادت خاصی داشت و دائم می گفت، اینها و باید در حد توان به آنها خدمت کرد به نحوی که می توان گفت؛ جواد محمدی شاگرد اول کلاس به خلق خدا بود. 🌷⇐روحیه جواد، منوط به حضورش در به تنهایی نبود و برای تشییع شهدا نیز این روحیه ادامه داشت، فقط کافی بود، یک شهید به درچه بیاورند، تا پایان مراسم تشییع شهید کم نمی گذاشت. 🌷⇐وقتی به ران پایش اصابت کرد، به سرعت به بالای سر جواد رفتم و جواد در همان حالت که خون از بدنش جاری بود، گفت:# منتظر شهادتـــ من نباش زیرا باید پاشنه کفشمان را در به زمین بزنیم و در رکاب شهید شویم. 🌷⇐وی بارها این جملات را تکرار می کرد که باید به دنبال انجام وظیفه بود و هدف ما نابودی جهانی و دفاع از اسلام در هر کجای جغرافیا است. 🌷⇐خاطره ای از همین امسال در و اردوگاه شهید باکری و کنار نهر خین باهاش کلی گفتیم و خندیدیم. دلاوری که وقتی بهش گفتم خوب دارید تو سوریه می خوریدا ... گفت: ، ، ، و ...آخرشم ان شاءالله . و رفت... 🎤راوی: ابراهیم امان اللهی یکی از همرزمان 🌸🍃 🌹 @hemmat_hadi
🍂『السَّلامُ عَلَیڪََ یٰا صٓاحِبَ الزَّمٰان』 شیرینیِ سلام سرصبــح به شمـا را با هیـچ چیـز عوض نخواهم کرد.. #سلام_امام_زمانم صبحت بخیر آقا🌸🍃 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 ❤️🍃 @hemmat_hadi
وقتی دل من با غم #عشق تو سرشتند بر صفحه ی پیشانی ام این #آیه نوشتند این شاعر دیوانه ی #عاشق صفت ماست این طایفه ی #مست همه اهل #بهشتند.. 🌷شهید جواد محمدی🌷 ❤️ #سلام_صبحـتـون_شهـدایـی 🍃🌷 @hemmat_hadi
💠استخـاره و توسـل بہ حضـرت مـادر (س) 🔸ستـون گردانـها پشت مـانـده ؛تشویـش و اضـطراب در چهـره‌ی بیشـتر فـرماندهان موج می‌زنـد ،تـا دقـایقی دیگـر عملـیات اعـلام می‌شـود📣 بـاید ڪاری ڪنیم امـا .... 🔹 در تاریڪی شب خـودش را بہ رسـاند؛وقـتی حسـیـن شرایـط را برای او توضـیح داد ڪمی فڪر ڪرد بہ اطـراف و سنگـر های دشمـن نگـاه ڪرد بعـد پرسـید راهـکار های دیگـر چگونـه اسـت ؟ می‌شود از مسـیر دیگـه ای رفـت ⁉️ 🔸یڪی از بـچه هـای راهڪار دیگـری را در سمـت راسـت منطـقه‌ی عملـیاتی بہ او نـشان داد. امـا گـفت : ایـن مسیـر شـناسـایی نـشده🚫 🔹همـه نـاراحـت بودنـد . فرصـت فڪر ڪردن هم نداشتیم چه رسدبہ شـناسایی محـورجـدیـد مصطـفی ڪوچڪش را از جیب برداشـت و در دسـت گرفـت ، در تاریڪی شـب بہ حضـرت زهـرا (س) پیـدا ڪرد، در درون خـودش ڪلماتی را نجـوا ڪرد بعـد هـم اذڪاری گـفت و قـرآن را بـاز ڪرد... 🔸نگاهی بہ صفـحه‌ی بـاز شـده انـداخت و خـیلی قاطـع و محڪم گـفت : از این محور نمی‌رویـم! بعـد محـور سمـت را نشـان داد و گـفت: از اینـجا می‌زنیـم بہ دشـمن ! سـمت راسـت منطـقه ای بہ نـام «بـاغ شمـاره هفـت» بـود 🔹چنـد تـن از فرمـانـدهان ڪردند. گفـتند : این منطـقه شـناسـایی نشـده ! مـا نمی‌دانـیم آنـجا چـه خبـر است.امـا ڪہ بہ استـخاره‌های مصطـفی اعتـقاد قلبی داشـت هـیچ تردیدی نڪرد🚫 حرڪت بچـه ها به سمت باغ شمـاره هفـت شد... 🔸دقـایقی بعـد از پـشت بی سیـم ها رمـز (س) برای آغاز عملـیات فتـح المبـین اعـلام شـد، اعـلام ایـن رمـز اشڪ دیـدگـان مصطـفی و بسیـجی هـارا جـاری ڪرد ... هـوا هنـوز روشـن نشـده بـود، منـطقه بـاغ شمـاره‌ی هـفت . 📚 مصطفـی [ خاطرات سرلشکر شهید حجةالاسلام پور ] 📇 انتشارات ❤️ @hemmat_hadi
... 🍃تعداد مادران چند شهیدی: 🌷دو شهیدی: 8188 مادر 🌷سه شهیدی: 631 مادر 🌷چهار شهیدی: 82 مادر 🌷پنج شهیدی: 21 مادر 🌷شش شهیدی: 6 مادر 🌷هفت شهیدی: 1مادر 🌷هشت شهیدی: 1مادر 🌷نه شهیدی: 2 مادر 🍃میدونستید مادری هست که تا شهید داده؟ 🍃 بیایید همه با هم برای شادی روح شهدای این مادران بی پسر ، صلواتی بفرستیم ... 🌷 @hemmat_hadi
💟 🌷 💠آب....آب....آب.... 🌷نشستم رو به روش؛ زانوهاش را جمع کرده بود توی سینه اش و چانه ش را گذاشته بود رو کنده زانوهاش. قمقمه را درآوردم و گرفتم طرفش. 🌷 خیره شده بود به غروب و بغض کرده بود. از لب هاش آرام آرام قطره های ، سُر می خورند زیر . 🌷گفتم: « دیگه! قسمت این جوری بود؛ حالا که تو زنده موندی،♨️ نباید تا ابد آب بخوری»؟ 🌷بغضش ترکید؛ اشک هاش راه افتاد و بریده بریده گفت: «آب.... آب.... آب.... نمی دونی چه قدر از شنیدن اسمش حالم به هم می خورده. 🌷 چی می گی تو؟ آب بخورم؟ برا چی؟ آب دیگه به چه دردی می خوره؟ آب فقط او موقع مزه داشت که بودیم 🌷آبِ اون جا آب بود و به درد می خورد. چه جوری من آب بخورم⁉️تک و تنها»! راوى: 📚 کتاب عطش 🌹 @resale_hamrah
. دلم می خواهد ... از ماشین پیاده شوم ! پنجاه متری را قدم بزنم ... گوشه ای از درب ورودی ، کفش هایم را در بیاورم ... و قدم هایم را بر روی زمین گرم ، کِشان کِشان بکشانم ... سرم به زیر باشد ... چشمانم ببارد... از شوق ، از درد ، از ، از مظلومیتِ امامم ... آفتاب گرم بر سر و صورتم بتابد ، تا بیشتر بسوزم که رنج را بیشتر حس کنم ... سنگ تیزی در پایم را فرو برود تا بلکه کرب و بلا برایم بیشتر تداعی شود ... . سرم را بالا بیاورم ، رقص پرچم ها را در میان بادهای سرگردان ببینم ، بادهایی که حاملِ پیام اند اما کجایند گوش های شنوا؟ ، بشنوم صدای شان را که به حالِ دنیا و دنیاییان می خندند و اما قرار بر نشنیدن است ... تا ابد ... . حتی دلم می خواهد ببینم آنانکه به انتظارم برای خوش آمد ایستاده اند و جلویم را آب و جارو می کنند ، اما چشم هایم را در کدامین گناه از دست داده ام؟ . بروم بر بالای یک بلندی بیاستم ، صدایم را آزاد کنم ، از تمام وجودم، با تمام سلول های بدنم ، فریاد بزنم که : آی شهدا ، قلبم را اینجا به امانت گذاشته بودم و قرار بر صد دله شدنش نبود ، چه شد آن امانت؟ آی شهدا ، ما بی توان در مبارزه ایم و شما اما مرد نَبَردید ، برگردید زمان زمان رجعت است که انقلاب به دست نااهلان افتاده ، که انقلابی های دهه پنجاه ، ضد انقلاب های دهه نود هستند... و... . بر روی خاک بنشینم ، فکر کنم ، اندکی خاک بازی کنم ، تا که خاکی شدن و خاکی بودن را یاد بگیرم ، بفهمم که انتهایش مشتی خاک است که بر صورتم خواهند ریخت ، بدانم که آخر این مسیر اگر شهادت نباشد ، مرگی است که ننگ یک بسیجی است ... . آری ، دلم می خواهم همین الان ، در همین گرما ، آنجا باشم ، شلمچه قطعه ای از بهشت ، تا که شاید سبک شوم ...اما چه کنم که دچارِ اما و ولی و شاید و کاش هستم ... . پ.ن: درد دارم ... دردِ انقلاب روح الله ... که از هر دردی ، دردناک تر هست ... و دیدن نااهلان که از هر رنجی ، دشوار تر است... اما جز اشک و آه چه در بساط دارد دلِ گرفته ی ملتهب ... 💟 @hemmat_hadi
🕊 🌷چقدر #پَر می کشد دلم به هوای "تو" انگار تمام #پرنده های جهان در قلبم #آشیانه کرده اند ...❤️ #شهید_عباس_دانشگر🕊 #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم🌺🍃 🍃🌹 @hemmat_hadi
#پنجشنبه ها تو زائر #حســــیــــنی و من #زائر تـــــــــــــــــــــوام... شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌷 #شهید_مدافع_حرم #شهیدجواد_محمدی 🕊❤️ @hemmat_hadi
🌷چون بشنوی صلای #مـؤذن، #شتــاب ڪــن ڪز بارگاه قدس ندا می دهد #نمــاز ... #شهید_علی_صیادشیرازی🌹 #التماس_دعـا🍃 ❤️🍃 @hemmat_hadi
#دستم بگیـــر تا ڪہ #بھشتم بنا شود... شاید سرم قبول ڪنی #خاڪ پا شود... بالے بده ڪہ #بال بگیرد اسیر تو... شاید ڪبوتر حرم #کربلا شود...🕊 #شهید_حسین_معزغلامی #سلام_صبحتون_شهدایی 🍃❤️ @hemmat_hadi
🌷 💠مسئولان آن موقع !!! 🌷↫تو یکی از ‌ها زخمی شده بود، پاشو گرفته بودن. هر روز بین ساعت ١١ و ١٢ برا عوض کردن پانسمان مى ‌یومد. ولی یه روز نیامد! خیلی دقیق و بود، نگران شدیم.... 🌷↫پرس و جو کردیم، یکی از ‌ها گفت: «از صبح تا عصر حمام بوده!» گفتیم نباید اینقدر تو حمام باشه، ممکنه گچ پاش نم بکشه! 🌷↫سراسیمه به حمام رفتیم. گچ پای احمد بود، ولی از انگشتاش می‌ چکید. داشت لباس رزمنده‌ ها رو می‌ شست. نگاهی به نگاهِ نگران ما کرد و گفت: «حواسم به گچ پام بود، چون .» 🌷 ♥️🍃 @hemmat_hadi
🔻شهید هادی کجا و من کجا؟ مذهبی بودم، کارم شده بود چیک و چیک📸 سلفی و یهویی...✌️ عکس‌های مختلف با و لبنانی! من و دوستم یهویی توی کافی‌شاپ من و زهرا یهویی ... !! من و خواهرم یهویی... !!! عکس لبخند با های ریز دخترانه... دقت می‌کردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکس‌ها... یکی در میان احسنت و فتبارک الله👌... پر شده بود از تعریف و تجمیدها... از نظر خودم کارم اشتباه نبود📛 چرا که حجاب داشتم ، کم کم در عکس‌هایم رنگ و لعاب‌ها بالا گرفت، تعداد هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت... ♨️یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟!؟!؟!؟! چشمم خورد به کتابی📚 رویش نشسته بود ... هاا کردم و خاک‌ها پرید از هر طرف... 📖« » بود عنوان زیر خاکی من. " هادی" خودمان... همان گل پسر و روی فرم و ورزشی شکست خود را... شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه... ساک ورزشی‌اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی! رفتم سراغ و پست‌ها نگاهی انداختم به کامنت‌ها؛ ۸۰ درصدش جنس بود!!!📛🔞 با احسنت ها و درودهای فراوان! لابه لای کامنت‌ها چشمم خورد به حرف‌های برادرها! دایرکت‌هایم که بماند! ⚡️عجب لبخند ملیحی... ⚡️عجب حجب و حیایی... انگار پنهان شده بود پشت این حرف‌های نسبتا ساده؛ 💥عجب هلویی... 💥عجب قند و نباتی، ای جان! از خودم بدم آمد شرمسار شدم از این همه عشوه و دلبری... کجا و من کجا باید نفس را قربانی می‌کردم... پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم و ابراهیم‌ها... ✨🌷 دعا میکنم اگر تا حالا این رو نخوندین، توفیق خوندنش نصیبتون بشه. 🍃🌹 @hemmat_hadi
خوابش رادیدہ بودند و از مهدی پرسیدہ بودند: راستش را بگو #شب_اول_قبر ڪہ نڪیر و منڪر آمدند چطور شد؟ در جواب گفتہ بود: تا زخم هایم را دیدند گفتند آفرین و رفتند #شهید_مدافع‌حرم_مهدی_عزیزی #شبتون_شهدایی🌺
ڪاش می‌شد #فاصله را ڪم ڪنیم ، فاصله‌ی #دل‌هایمان را تا شما ... مسافتی که #عشــق، مقیاس آن باشد نه چیز دیگر ...❤️ #مردان_بی_ادعا #گاهـی_نگاهـی🌸🌿 🍃♥️ @hemmat_hadi
💟 🌷 💠پله پله تاخدا 🌷در عملیات ۵ در شهر مهران، منطقه چنگوله من مسئول گردان ۵۰١ مقداد بودم. یک روز با فرماندهان گروهان و مسئول طرح و عملیات برادر موسی حاج محمدی که از برادران خوب بود جلسه ای در مورد مسائل مربوط به جنگ برگزار کردیم و قرار شد که بنده به همراه برادر حاج محمدی به شناسایی منطقه برویم. 🌷ما نیز ساعت ٤ صبح را برای انجام شناسایی در نظر گرفیم. قرار گذاشتیم تا در آن ساعت در منطقه، حاضر باشیم و ان شاء الله عملیات را آغاز کنیم. ساعت حدود ٤-٣/٥ بود که به محل رسیدیم. دیدم برادر محمدى بر سر سجاده ى ایستاده با خدای خود خلوت کرده و می خواند. 🌷....منتظر شدم تا نماز را تمام کند بعد که جلو رفتم او من را در کشید یک لحظه متوجه شدم که پیراهنم از سیل های مطهر ایشان که بر روی گونه هایش جاری بود خیس شد، هیچ گاه این صحنه از ذهنم پاک نمی شود، صحنه ای که خلوص و عبادت خالصانه ی یک 🕊 را به تصویر می کشید.... 🌷صحنه ای پر از ، عشقی که شهدا را پله پله به سوی معشوق خود، متعال سوق می داد. برادر شهید موسی حاج محمدی در عملیات والفجر ٨ در منطقه فاو به رسیدن روح پاکشـــ🕊 شاد و یادش گرامی باد. راوى: 🌹 @hemmat_hadi
🔔🔔 تا اخر بخونید👇 🔺دیــروز افسـرجنـگـ سـخت شدنـد 🔻و امــروز افسر_جنگ_نرم ... 🔺آنــروز دشمـن خاکـ ما را نشانـه گرفتــ🎯 🔻و امــروز را ... 🔺دیـروز آنها جنگیدنــد کـ خاکـ ندهنـد📛 🔻امـروز ما میجنگیـم کـ حیا و عفت ندهیـم ...📡 ♦️گاهـی فکـر میکنم🗯 اگــر شهـدا جای ما بودند در فضای_مجازی چـه میکردنـد؟؟ ♦️عکس خـود را به اشتراکـ میگذاشتند و مسببِ نگاهِ حرامِ صدها نفر میشدند؟ ♦️برای کامنتِ التماس دعـا و زیارت قبـول میگذاشتند و با نامحرم در دایرکت خلوت میکردند🔞⛔️؟ ♦️روابط عاشقانه و خـود و همسرشان را عمـومی میکردند و دل هزاران مجرد را میسوزاندند ؟ ♦️از سفرها و غذاها🍲 و روزمرگی های خـود پستــ میگذاشتند و باعث آه کشیدن دلِ نیازمندان میشدنـد ؟ ♦️تمـامِ وقت خـود را صرف فعالیت در این فضا میکردند و از خانواده و درس و مطالعه📚 غافـل میشدنـد ؟ ✍پی نوشت: جنگیـدند و پیـروز شدنـد👌 💥امـا آیا ...؟ 🌹🍃 @hemmat_hadi
📚 👈خدای هدایت کننده یا خدای روزی دهنده؟ 🔹پسری و نیک سیرت اما فقیر به دختری رفت. پدر دختر رو به پسر کرد و گفت تو و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم. 🔸چندی بعد پسری اما به خواستگاری همان دختر رفت. پدر دختر با ازدواج کرد و در مورد اخلاق پسر گفت ان شاءالله خدا او را می کند. 🔹دختر گفت پدر، مگر خدایی که هدایت می کند با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟ 👌حکایت بعضی از ما همین است خدا را هم تا جایی قبول داریم که باشد. ❤️🍃 @hemmat_hadi