eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
348 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
مگو که شعله در این سینه در نمیگیرد دلم گرفته💔 از این بیشتر نمیگیرد به درد بی خبری جان خسته درگیر است کسی از آن سوی #دلها خبر نمیگیرد شبتون شهدايے💔 💟 @hemmat_hadi
یڪ پنجره #امیدے و من بےخبرم پرشور چناڹ هستے و من #بےخبرم هر بار ڪه #لبخند زدے #صبــح آمد شاید ڪه تو #خورشیدے و من بےخبرم #شهید_محمدرضا_دهقان🕊❤️ #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 @hemmat_hadi
اگر می‌خواست با زنی #نامحرم ،حتی از بستگان صحبت کند به هیچ وجه سرش را بالا نمی‌گرفت 🚫وبه قول دوستانش : #ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت! #شهید_ابراهیم_هادی 🌹 @hemmat_hadi
🌷 🔹✨شب بود. در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجالس بود! 🔸✨بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. 🔹✨آن شب از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم! 🔸✨هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.آخر شب برگشتیم مقر، دوباره خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم. 🔹✨قبل از صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه. 🔸✨من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، از اذان بیدار می شود و مشغول نماز📿. 🔹✨ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و صبح را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن کرد. بعد هم مداحی (علیها سلام)! 🔸✨اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم. 🔹✨بعد از خوردن به همراه بچه ها به سمت برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم.ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا خواندم 🔸✨گفتم: خب آره، شما قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. 🔹✨یکدفعه دیدم وجود مقدس (علیها سلام) تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، . هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به کردن ادامه داد. 📚منبع/کتاب سلام بر ابراهیم/ص 190 💟 @hemmat_hadi
محسن روی #حجاب خیلی تأکید داشت، به حدی که خیلی ناراحت می‌شد اگر جایی در بین دوستان می‌دید که حجاب رعایت نمی‌شود🚫و به صراحت اعلام می‌کرد که حجاب را #رعایت_کنید، در حالت کلی می‌توان گفت بسیار حساس بود
🌷 💠"محسن" یک آتش به‌اختیار تام بود 🔰همسر شهید حججی درباره که از اسارت او منتشر شد، گفت: این عکس نشان‌دهنده حق و باطل بود، من بعد از نگاه کردن با دقت به عکس یک لحظه حس نکردم که محسن است، را در وجود او دیدم حس کردم که ملعون اسیر دست آقامحسن است. قطعاً از بغض و کینه است که چاقو کنار او گذاشته‌اند. 🔰 من همه چیز در چهره او دیدم جز اما خستگی را حس کردم، مشخص بود ایشان تا لحظه‌ای که به اسارت درآمده از خودش دفاع می‌کرده است چون او خشک بود، اما استوار بودن هم در نگاه او بود، کم نیاورده بود. 🔰محسن یک آتش به‌اختیار تام بود، این آتش به‌اختیار را سال‌ها قبل در مؤسسه نشان داد، اگر همه این‌گونه باشیم همه چیز خیلی قشنگ پیش می‌رود و همه ، یکی یکی ساخته می‌شوند✅. 🔰«همسرم رفت که بگه تنها نیست؛ رفت که بگه هنوزم مردان خدایی هستند؛ اگه کسی خواست اشکی واسه همسرم بریزه به اشکش بده‌؛ واسه ✓حضرت زینب (س) و ✓امام حسین (ع) گریه کنه... همه زیر لب فقط بگید امان از (س) راهشو ادامه بدید؛ دعا کنید خدا به منم صبر بده؛ التماس دعا 🌹 @hemmat_hadi
#پنجشنبہ ها بیادِ تو دست هایم عشق #خیراتـــــ میڪنند.. نیستی اما #یادت همیشه هست #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷 #پنجشنبه_های_دلتنگی 🍃 @hemmat_hadi
#حسین_جان آنکس که تو را شناخت #جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو #جهان را چه کند #شب_جمعه #یادشهدا_باصلوات #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 ❤️ @hemmat_hadi
#رفیق بازی بلدی؟ داری از این #رفیق ها که حتی موقع #شهادت هم کنارت باشه؟ رفیق واقعی پیدا کن ... #دو_تایی_شهید_شین #شهیدان #جواد_محمدی🌷 #جاسم_حمید🌷 🌹 @hemmat_hadi
داشتم #قرآن تلاوت می‌کردم کنار من یک خانم محجبه نشسته بود وقتی به آیات #فضیلت_شهدا رسیدم خواستم معني آن را هم بخوانم. رو کردم به آن خانم گفتم خط قرآن ریزه چشم‌هام ضعیفه، برای من بخوان. آن خانم شروع به خواندن کرد و من هم گوش می‌دادم ناگهان سرم را بلند کردم #عباس را دیدم، می‌دانستم که #شهید شده با صدای بلند گفتم عباس... عباس... از #خواب پریدم. (به نقل از #مادربزرگ شهيد) #شهید_عباس_دانشگر🌷
🚩حدیث #شهادتـــــ شنیدنۍ است... حدیث دیدار است... دیدار #دوست ... 🚩آنها ڪ #همیشه در حضور حق اند و آنان ڪ به #دیدار یار رفته اند، گوش جانشان با حدیث شهادتـــــ #اُنس ها دارد... 🚩حدیث شهادتـــــ براۍ #شهیدان شاهد نیست، براۍ ماندگان #عاشق_شهادت است... #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_جرم #شهید_عباس_دانشگر🌷 💟 @hemmat_hadi
دلم #رفاقتی میخواهد؛ که #سربند یا زهرایم ببندد. که دلم را حسینی کند. که #خاکی باشد. دلم رفاقتی میخواهد؛ که #شهیدم کند... #رفیق_خدایی #رفاقت_شهدایی ❤️ @hemmat_hadi