سلام بر ابراهیم
. گفت عاشقی را چگونه یاد گرفته ای؟! گفتم : از آن شهید گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هو
.
گفت عاشقی را چگونه یاد گرفته ای؟!
گفتم : از آن شهید گمنامی که
معشوق را حتی به قیمتِ
از دست دادن هویتش ، خریدار بود.
.
پ.ن :
یک وقت های دیگر
دل به هیچی بند نیست ...
همه چیز و همه شخص در مقابل چشمانت به یک شکل رژه می روند ، طوری شبیه آیه کل من علیها فان ...
چقدر خوبه که آدم ، دل بسته نباشد ...
کاش واقعا ، دل بسته نباشیم ...
کاش نَفس آدم ، قطعه ای بود در بدن ، تا جدایش کنیم و بیاندازیم در گوشه ی برای خود خاک بخورد ، نه اینکه در وجود مان ، روح مان را لِه کند ...
.
الهی
قدرت مبارزه با خودمان را
بده ..!
.
@hemmat_hadi
دانشجو بودی، #جوان بودی و بسيجي...
اما چرا فقط تو #آسماني شدي و ما اسير زمينيم؟؟؟؟
ما هم مثل تو شيداييم اما تو طعم #شيدايي را چشيدي؛ غرق شدي در #شهدا و شهدا چون #مرواريدي در برت گرفتند
#عكست را بر ديوار دلمـ❤️ آويختم تا هيچ وقت فراموشت نكنم🚫؛ به تو مينگرم و #لبخندي كه هميشه بر صورتت نقش ميبست
حالا كه در بهشتي #دعايم_كن
#رفیق_شهیدم
#شهید_عباس_دانشگر🌷
🌹🍃 @hemmat_hadi
برایم #سخت است از آنان که ندیده ام سخن بگویم
از آنان که #افتخاری در دل تاریخ اند.
باید که #پلی زنم از درونم به معنای انسانیت
من از #شهیدان فقط شنیده ام...
حرف های من تازگی نخواهد داشت ولی #روح می گیرد از پر و بال این شهیدان🌷
اگر سرتاپای وجودم #بلرزد از یاد آوری #نامشان سزاست چرا که رهِ بی انتهای شهادت، مردانی بزرگ می طلبد و این عزیزان برایم مظهر واقعی #اخلاصند.
🌹🍃 @hemmat_hadi
🌷رفیقی ناب از جنس #شهید
بچه که بودم همه میگفتن:"مشت آدما اندازه قلبشونه".
مامانم میگفت:" #شهیدا وسعت قلبشون اونقدر زیاده که قابل توصیف نیست".
اون موقع با خودم فکر میکردم یعنی دست شهیدا باید چه اندازه ای باشه که به وسعت #قلبشون برسه؟!
شاید اصلا حرفم خیلی خنده دار بود اما قسمت جالب داستان اونجاست که فهمیدم بعضی شهیدا اصلا #دست_نداشتن!!!
وای خدا!
یعنی وسعت قلبشون اونقدر #زیاده که کار از دست و این چیزا گذشته؟!!
واما شما #شهیدعزیز!
بی آنکه بدانم،آرام آرام تمام ذهنم را تسخیر کردی و جای در قلبمـ باز کردی.در کوتاه زمانیکه حتی فکرش را هم نمیکردم ...!
کاش پیشتر از این #عکست را به دیوار قلبم می آویختی.
با شما بود که آموختم باید فاصله بین حروف #ع #ش #ق را بردارم تا حایلی نباشم بین عاشق و معشوق...
بغضی درگلویم و غمی در قلبم
نغمه ای بر لبم و عشقی در عملم ...
نه،نه
تو اشکی ،
#تو اشک چشمان گناه آلودمی!
پاک کننده چشمانم.
تو لبخندی،آری راز لبخندی!لبخندت بوی گل نرگسـ میدهد.
چه زیباست #لبخندنورانیت وقتی نگاهم میکنی ...
#نگاهت را ،از تهی دستی که هیچ ندارد جز آه دریغ مکن🚫 که نور عشق #خدا در چشمانت موج میزند👌.
آسمان تاریک و غمگین قلبمـ را ستاره باش و نور افشانی کن ..
💟: @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
💠فرار از اسارت در لحظه آزادى!
🔰بالاخره پس از کش و قوس های فراوان به همراه تعدادی دیگر از #اسرا سوار اتوبوس ها🚌 شدیم و کاروان ما به سوی #آزادی راه افتاد. چند ساعت بعد⏰، اتوبوس ها در مکانی بیابانی توقف کردند⛔️. در فاصله ی صد متری مان، اتاقکی قرار داشت که تعدادی نیروی #مسلح در اطراف آن دیده می شد. هنوز نمى دانستیم کجا هستیم؟ و ما را کجا می بردند؟
🔰اتوبوس ما🚎 جلوتر از سایر اتوبوس ها بود. ناگهان متوجه شدیم اتوبوس های پشت سرمان، یکی یکی در حال دور زدن هستند↪️. نمی دانستیم چه اتفاقی افتاده و چرا اتوبوس ها در حال #بازگشت هستند؟ دوباره چشمم👀 به امتداد جاده و آن اتاقک افتاد. یكى_دو نفر از #نظاميانى که آن طرف اتاقک ایستاده بودند، شبیه ایرانیها بودند🇮🇷 و محاسن داشتند. خوب که دقت کردم، دریافتم بچه های #سپاهند.
🔰تا فهمیدم نزدیک #مرزیم، ازخوشحالی فریاد کشیدم: 🗣"بچه ها! اینجا مرزه، اینجا مرز ایرانه، آنها #ایرانی ان!" به یکباره همه بچه ها هلهله و شادی کردند. اتوبوس ما هم مثل اتوبوس های دیگر شروع به دور زدن کرد↪️، به راننده و نگهبان های داخل اتوبوس گفتم: "پس چرا داریم #دور می زنیم؟" یکی از آنها مرا هل داد و گفت: "به تو مربوط نیست🚫، برو سرجات بشین."
🔰گفتم: "بچه ها! دارن ما رو برمی گردونن. الله اکبر. #الله_اکبر" صدای الله اکبر بچه ها بلند شد. اسلحه ها را از دست سربازهای #عراقی درآوردیم👊. جلوی راننده را گرفتیم و نگذاشتیم❌ اتوبوس را برگرداند. سپس در اتوبوس را بازکردیم و پایین پریدیم. داخل اتوبوس های دیگر هم #درگیری شده بود. صدای فریادهای ما و درگیری مان با عراقی ها، باعث شد #وضعیت_مرزی به هم بخورد.
🔰چند نفر از نیروهای #ایرانی دوان دوان خود را به ما رساندند. یکی از آنها گفت: "برادرا! #تبادل قطع شده📛، زود فرار کنین و خودتون رو به اون طرف مرز #برسونین." همه، دوان دوان از دست عراقیها فرار کردیم و به طرف مرز دویدیم. جلوی خط مرزی، تعداد زیادی از نیروهای ایرانی تجمع کرده بودند و هر كدام از ما را که به مرز مى رسیدیم، به زور از چنگ سربازان #عراقی که مانع فرارمان به سمت خاک ایران می شدند، رها می کردند👊. دست ما را می گرفتند و به طرف خودشان می کشیدند. آنگاه #پیکر نحیف و نیمه جان مان را بغل کرده و از کنار مرز دورمان می کردند.
🔰و به این ترتیب پس از سال های سال اسارت، سختی و رنج در #20شهریورماه سال ۱۳۶۹ طعم شیرین #آزادی را چشیدیم و به میهن عزیزمان بازگشتیم.
#زنده_باد_ایران زنده باد آزادی….
راوی: #آزاده_سرافراز_محمدرضا_یزدیان
💟 @hadi_hemmat
#شهادت خیلی مفهوم بلندی است، مقام شهید🌷 خیلی عالی است که حتی تصور هم نمی شود کرد به همین دلیل یک درب بهشت برای #شهداست، بهشت هشت درب دارد اما "باب المجاهدین" یکی از دربهای بهشت است که مخصوص ورود شهداست👌. شهید حق شفاعت ویژه دارد نه فقط از اقوام و خانواده اش بلکه برای #غریبه_ها هم حق شفاعت دارد.
🌹 @hemmat_hadi
♥️ #خاطرات_شهدا 🌷
💠✨در ستاد لشگر بودیم. #شهیدزین_الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی #خودمانی با او صحبت می کرد. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.
💠✨آن برادرم دائم #تندی می کرد و جوش می زد. آقا مهدی با نرمی و #ملاطفت آرامش می کرد. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی ضامن دارد از جیبش درآورد، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: « #حرف_حساب یعنی این!» و چاقو را نشان داد.
💠✨خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم #آقامهدی می خندد. بامهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش #کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد.
💠✨ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از #همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند.
💠✨بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد #فرمانده یکی از گردانهای لشگر!
#شهید_مهدی_زین_الدین
♥️ @hemmat_hadi
#عبرت_های_عاشورایی🏴
#عبرت_اول👇👇
●امام حسين (ع) كه مجسمكننده اسلام و قرآن است به دست امت قرآن و اسلام كشته شد.
●اين بدین معناست كه #جامعه_اسلامى در طول اين 50 سال، از معنويت و حقيقت اسلام تهى شده است.
●ظاهرش اسلامى است؛ اما باطنش پوچ شده است. خطر اینجاست. نمازها و نماز جماعتها برقرار است، مردم هماسمشان مسلمان است و عدّهاى هم طرفدار اهلبیتاند.
🎙 رهبر معظم انقلاب
1377/2/18
🍃 @hemmat_hadi
#دیوانه میشدم وقتی میخواند. دل پاکی داشت و اشک روان. در #روضه حرف های دلی میزد. قسمت هایی از #مقتل را می خواند.
یادم است سیاهپوشان بود؛ یک روز قبل از محرم. آمد روضه بخواند، برگشت همان اول بسم الله گفت: بچه ها محرم اومد. همین یک جمله را که گفت همه زدند زیر #گریه ...
سلام ما را به ارباب برسون شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
سلام بر ابراهیم
#عبرت_های_عاشورایی🏴 #عبرت_اول👇👇 ●امام حسين (ع) كه مجسمكننده اسلام و قرآن است به دست امت قرآن و اس
#عبرتهای_عاشورایی🏴
#عبرت_دوم👇👇
🔰کسانی که نعمت دادهشدهاند، دو گونهاند:
▪️یک عدّه کسانی که وقتی #نعمت الهی را دریافت کردند، نمیگذارند که خدای متعال بر آنها غضب کند و نمیگذارند گمراه شوند. اینها همانهایی هستند که شما میگویید خدایا راه اینها را به ما #هدایت کن. «الّذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم و لاالضّالّین»
▪️یک دسته هم کسانی هستند که خدا به آنها نعمت داد، اما نعمت خدا را تبدیل کردند و خراب نمودند. لذا مورد #غضب قرار گرفتند..
❌در روایات دارد که «المغضوب علیهم»، مراد #یهودند، چون یهود تا زمان حضرت عیسی، با حضرت موسی و جانشینانش، عالماً و عامداً مبارزه کردند. «ضالّین»، #نصاری هستند؛ چون نصاری گمراه شدند.
💢اما مردم مسلمان نعمت پیدا کردند.
این نعمت، به سمت «المغضوب علیهم» و «الضالّین» میرفت؛ لذا وقتیکه #امام_حسین علیهالسلام به شهادت رسید، در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقلشده است که فرمود: « وقتیکه حسین علیهالسلام کشته شد، غضب خدا درباره مردم شدید شد.» معصوم است دیگر. بنابراین، جامعه مورد #نعمت_الهی، به سمت غضب #سیر میکند؛ این سیر را باید دید. خیلی دقّت نظر لازم دارد.
🎙رهبر معظم انقلاب
1377/2/18
💟 @hemmat_hadi
فوق العاده تأمل بر انگیز!
خدا و خرما
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
██ اول: امام حسین علیه السلام
●حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور و ناحق بشود.
●تا آخر میایستد. خودش و فرزندانش کشته میشوند.
●هزینه انتخابش را میدهد و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
√از آب میگذرد، از آبرو نه
██ دوم: یزید بن معاویه (لعن الله)
●همه را تسلیم میخواهد.
●مخالف را تحمل نمیکند.
●سرِ حرفش میایستد.
●نوه پیغمبر و اهل بیت اش را سر میٔبرد و به اسارت میبرد
√بی آبرویی را به جان میخرد و به چیزی که میخواهد میرسد
██ سوم: عمرِ سعد
●به روایتِ تاریخ تا روز8محرّم در تردید است.
●هم خدا را میخواهد هم خرما،
●هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
●هم میخواهد حسین را راضی کند هم یزید را.
●هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
●نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
√ هم آب میخواهد هم آبرو.
✖دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
✖نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
چون که بعد از بودن سردوراهی .....راه نادرست رو انتخاب کرد
▒ ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ امام حسین صلوات الله علیه شدن را داریم،
نه قدرت و حماقت یزید شدن را،
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
⇦من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم⇨
زکات علم ، آموختن است!
💠: @hemmat_hadi