eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
411 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
#سیره_شهدا آخرین باری که به تهران آمده بود #کمتر غذا میخورد. وقتی با اعتراض ما مواجه میشد میگفت: باید این بدن را #آماده کنم. در شب های #سرد زمستان بدون بالش و پتو میخوابید ومیگفت: این بدن باید عادت کند روزهای طولانی در #خاک بماند. میگفت: من از این دنیا هیچ نمیخواهم حتی یک وجب خاک. دوست دارم انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم. دوست دارم بدنم در راه خدا قطعه قطعه شود و روحم در جوار خانم حضرت زهرا (س) آرام گیرد.... #شهیدابراهیم_هادی 🌷 📕 سلام برابراهیم۲ ❤️ @hemmat_hadi
⇐جانباز #قطع_نخاع_گردن که باشی ⇐دوپایت در خاک جبهه جا مانده باشد ⇐ #سرطان هم که داشته باشی ⇐به علت نارسایی کلیه #دیالیزهم که بشوی ⇐ #زخم_بستر هم که داشته باشی 🕊 #هر_روز_شهیدی🕊 و شهدا🌷 غبطه تو را خواهند خورد و وای بر ما و کسانی که از #تو غافل شدند ⚜خدایا ما را #شرمنده قهرمانانمان نکن ✍فقط این شعر: 🍃گر چه این مےرا #دوصد مستی بود 🍂نیست را #سرمایۀ هستی بود 🍃از خمار آن #حذر کن کاین خمار 🍂از سر مستان برون آرد دمار 🍃درد و #رنج و غصه را آماده شو 🍂بعد از آن #آمادۀ این باده شو ❣#سیدحسین_آملی بعد از سی و سه سال رو به سینه خوابیدن بر روی تخت، پر کشید...🕊 🌷سیدجان شهادتت مبارک🌷 #یادشهدا_باصلوات🌹 #اللهم_صل_علي_محمدً_وآل_محمد #وعجل_فرجهم
🌷 💠 آماده خبر شهادت 🔰 صحبتی که با هم داشتیـم ظهر همان روزی که شبش به رسید. یعنی حدودا ما ساعت یک بعد از ظهر روز سه شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از به شهادت رسید. 🔰من از شب قبلش خیلی دلشوره داشتم. یک دلشــوره و متفاوت. همان روز در تلفنی هم از دلشوره و نگرانی ام برایش گفتمولی باز مثل همیشـه گفت: "هیچ مشکلی نیستاینجا همه چیز است. اصلا دلشوره نداشته باش." 🔰و مثل همیشه سعی کرد من را آرام کند اما این بیشتر شد... همان شب طبق عادتی که داشتیم منتظر تماسش بودم، که تماس نگرفت تا دیروقت هم ماندم. 🔰بالاخره ظهر روز از طرف دایی ام خبردار شدم که مجروح شده و تیر به دستش خورده اما بعد گفتند: نه، تیر به خورده و بیهوش است. 🔰به هر صورت من با روحیاتی که از سراغ داشتم نمیتوانستم موضوع مجروح شدنش و گذاشتنم را قبول کنم. گفتم: "نه! جواد در شــرایط هم که باشــد به من زنگ میزند 🔰نمیخواستم تحت هرشرایطی موضوع را قبول کنم اما وقتی مســجد محــل آمدند خانه ما و با صحبتهایی که شـد شـک من درباره جــواد را به یقین تبدیل کردند. 🔰سری های قبل اصلا آماده شنیدن نبودم ولی این سری باتوجه به دلشوره ای که به سراغم آمده بود، انگار تر شده بودم 💟: @hemmat_hadi
🌷فرقي نميكند كجا هستي فرقي نميكند نژادت چيست يا چند #سال داري... اگر براي #شهادت #آماده شده باشي خواهي ديد كه بالهايت هركجاي اين كره ي #خاكي كه هستي تورا به #مقصد ميرساند... 🌷راهِ شهــادت باز است.... چه در ســوريه باشي چه در پشت #جبهه و يا حتي در #شهر خودت اگر گرفتارِ يار شده باشي شايد #خيابان منتهي به #خانه ات #مسير مقصدت باشد... كسي چه ميداند #اربابت كجا تورا در #آغوش ميكشد... 🌷براي رسيدن به مقصد در طي مسير #عاشق باش... براي مقصدت #عاشقانه بجنگ... #شهید_امیر_سیاوشی🌷 #شهید_محمدحسین_حدادیان🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🌷 💠 آماده خبر شهادت 🔰 صحبتی که با هم داشتیـم ظهر همان روزی که شبش به رسید. یعنی حدودا ما ساعت یک بعد از ظهر روز سه شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از به شهادت رسید. 🔰من از شب قبلش خیلی دلشوره داشتم. یک دلشــوره و متفاوت. همان روز در تلفنی هم از دلشوره و نگرانی ام برایش گفتمولی باز مثل همیشـه گفت: "هیچ مشکلی نیستاینجا همه چیز است. اصلا دلشوره نداشته باش." 🔰و مثل همیشه سعی کرد من را آرام کند اما این بیشتر شد... همان شب طبق عادتی که داشتیم منتظر تماسش بودم، که تماس نگرفت تا دیروقت هم ماندم. 🔰بالاخره ظهر روز از طرف دایی ام خبردار شدم که مجروح شده و تیر به دستش خورده اما بعد گفتند: نه، تیر به خورده و بیهوش است. 🔰به هر صورت من با روحیاتی که از سراغ داشتم نمیتوانستم موضوع مجروح شدنش و گذاشتنم را قبول کنم. گفتم: "نه! جواد در شــرایط هم که باشــد به من زنگ میزند 🔰نمیخواستم تحت هرشرایطی موضوع را قبول کنم اما وقتی مســجد محــل آمدند خانه ما و با صحبتهایی که شـد شـک من درباره جــواد را به یقین تبدیل کردند. 🔰سری های قبل اصلا آماده شنیدن نبودم ولی این سری باتوجه به دلشوره ای که به سراغم آمده بود، انگار تر شده بودم 💟: @hemmat_hadi