eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
341 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
من هم یک #دهه_هفتادی ام! از اون روزی که چشمام یه ذره باز شد به روی دنیا و بعضی از #زیبایی هاش رو دیدم... از اون روزی که از جبهه و جهاد و ایثار و #شهادت شنیدم... از اون روزی که مزار #ستاره هایی آسمونی به نام #شهدا رو زیارت کردم و شمیم گل نرگس رو حس کردم... همیشه یه #حسرت تو دلم بود با خودم می گفتم کاش منم دهه شصتی بودم... کاش #جبهه رو می دیدم... #امام رو می دیدم... اما این روزا اصلا حسرت نمی خورم... چه دهه زیبایی ست #دهه_هفتاد، چه گل های نازنینی روییده در این دهه هفتاد، چقدر #جوون رشیدی که جبهه رو ندیدن، امام رو ندیدن، انقلاب رو ندیدن، ولی... براشون #فرقی نداشت سنگر جهاد نظامی با سنگر #امنیت و #خدمت به مردم و #دفاع از حرم... خدا کنه آهمون از جنس #نیاز باشه! اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ #شهادت باز باز است #پایان_ماموریت_بسیجی_شهادت_است👌🌺 💟 @hemmat_hadi
🌷 ✨۲ سال بود که وارد شده بود. مدتی به عنوان تیرانداز نمونه انتخاب شده بود. وقتی اعتراض مرا از خطرناک بودن کارش می شنید می گفت غصه مرا نخور، من به عشق کسی می روم که اگر تیر بخورم می دانم برای بردن من خواهد آمد. ✨به من می گفت مادر اگر روزی نبودم ۱۳ روز برای من بگیر. خمس مالش را پرداخت کرده بود. قبل از اعزام به خیلی روی خودش کار کرد و برای عروج و آسمانی شدن کاملا آماده شده بود. ✨عباس سخنی از سوریه با من نزد و تنها گفت برای یک ۴۵ روزه خواهد رفت. من طاقت دوری از او را نداشتم برای همین زمانی که ساکش را می بست بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و را نبینم. ✨آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال من شد از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به منزل آمد او به من گفت هر زمان که جنگی رخ دهد و من در آن حاضر شوم خواهم شد چون آن را از امام حسین(ع) خواسته ام. ✨پس بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی و دلتنگ شدی به یاد امام حسین(ع) گریه کن. می گفت کسانی که برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه می روند در حقیقت می روند تا به کشور ما نیاید چرا که هدف اصلی دشمنان است از این رو ما با حضور در سوریه دشمن را در پشت مرزهای سوریه نگه داشته ایم تا در کشور ما همچنان ادامه یاید. 💟 @hemmat_hadi
🌷 🔰من فکر نمی‌کردم پسرم یک روز شود. زمانی که به سوریه می‌رفت نگران و دلتنگ💔 می‌شدم ولی اصلاً به شهادتش🌷 فکر نمی‌کردم🗯 🔰آقاعارف اعزام شد. دو بار در سال 94 و بار سوم هم همین چند ماه پیش(سال95) بود. اوایل من مخالفت🚫 می‌کردم و زیادی از اصل ماجرا نداشتم. قبل رفتنش خیلی برایم توضیح می‌داد که باید برای کشور باید برویم. من مخالفت می‌کردم و می‌گفت: کسی که و محب اهل بیت💖 باشد این‌طور مخالفت نمی‌کند. 🔰برایم توضیح می‌داد اگر اعتقاد و عشق❤️ نباشد وارد این راه نمی‌شود. می‌گفتم: آنجا چه کاری می‌خواهی انجام دهی⁉️ می‌گفت بروم ببینم چه کاری بکنم. بدنش آماده بود و دوره‌های لازم را دیده بود و من اطلاع نداشتم. 🔰گفت می‌روم کفش رزمندگان را بزنم. من می‌گفتم اگر می‌روی کفش‌های رزمندگان حرم (س) را واکس بزنی پس برو عزیزم مرا با معرفتش آشنا کرد و من قبول کردم✅ که برود. 🔰بار اول که رفت خیلی برایم سخت بود. هر دوی‌مان عاطفی بودیم و زمانی که رفت خیلی . هنگام رفتن، قرآن📖 آب، آیینه و اسپند را آماده کردم و گفتم دلم می‌خواهد باز هم . از زیر قرآن رد شد و برگشت گفت: «گر من آن است که من می‌دانم/ شیشه را در بغل سنگ⚡️ نگه می‌دارد». این جمله‌اش هر روز در ذهنم💬 می‌پیچید. هر روز برایش می‌فرستادم و می‌خواندم. 🔰با اینکه همیشه بانشاط و روحیه بود ولی وقتی برگشت آن‌قدر نشاط پیدا کرده بود که تا به‌حال او را این‌گونه ندیده بودم❌ دست و پاهایش و پینه بسته بود ولی روحیه عجیبی👌 پیدا کرده بود. 🔰شوق زیادی برای دوباره داشت. می‌گفتم تو که یک بار رفته‌ای و دیگر نیاز به رفتن نیست در جوابم می‌گفت: اگر (س) دوباره مرا قبول کند باید کلاهم را هوا بندازم😍 من هم می‌خواستم ببینم چقدر پای کار است و می‌دیدم خیلی شور و دارد. دوباره راهی شد و باز آن شعر را خواند. من هم گفتم دلمـ💔 تنگ می‌شود و دوست دارم ببینمت. 🎤راوی: مادر شهید 💟: @hemmat_hadi🌷
۳۰ تیر سالروز #شهادت اسطوره ای است که به گفته کارشناسان نیروی دریایی عراق را به نابودی کشاند فردی که درتعداد پرواز جنگی #رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بودو با از خود گذشتگی، کاری کرد که اجلاس سران #غیرمتعهدها به علت فقدان #امنیت در بغداد برگزار نشد سرلشکر خلبان #شهید_عباس_دوران #سالروز_شهادت 💚 @hemmat_hadi
🔻روایت مادر شهید از سوریه 🔸وقتی که برای اولین بار از محل اقامتمان در #سوریه که خارج از شهر بود به همراه نگهبانان برای زیارت حرم حضرت زینب(ع)🕌 حرکت کردیم، تازه اوج ویرانگری های #داعش و تروریست‌های تکفیری به روشنی قابل مشاهده بود. 🔹آنها تمام زمین های کشاورزی🌾 را تخریب و ساختمان‌ها را ویران کرده بودند💥 و اثری از زندگی #طبیعی دیده نمی شد و غبار غم💔 فضا را در بر گرفته بود. در مسیر, هر چند کیلومتر ایست و بازرسی وجود داشت و نیروهای #ارتش حضوری فعال داشتند. 🔸در آن لحظه بود که تازه متوجه ارزش #امنیت در کشورمان🇮🇷 شدم که به پاس خون شهدای❣ جبهه مقاومت و  وجود سربازان دلیر اسلام تامین شده بود و اگر خون جوانان #ایرانی نبود, ایران هم مثل سوریه و عراق می‌شد. #شهید_علیرضا_قبادی #شهید_مدافع_حرم ❤️ @hemmat_hadi
شهید مهدی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد، وطنی باشد یا غیروطنی. شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید🌷 تا اثبات کند که برای او مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکساله اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و بشود ❤️ @hemmat_hadi
می آییم چون می آیی ✊ همه جا بودی ⇜در جنگ💥 ⇜ ، سیل، زلزله، ⇜⇜تحریم دارو ⇜در ناآرامی ها تو نگران بودی... درست همان وقتهایی که یا حرف زدیم یا خواب بودیم𓼨 مرد و میدان بوده ای. میدانیم که در کنارمان هستی مثل همیشه چون زنده و حاضرند👌 این بار میخواهیم باز هم از آن نگاهی کنی به ما و روی لبت لبخند دلنشین✨ همیشگی بنشیند عزیز ما... ❤️ @hemmat_hadi
عباس بابایی نامش که به گوش آسمان می خورد، از ، بغض می کند ابرها به یاد شجاعتش می بارند.ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند. زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم، جز کلمه چیزی به ذهنمان نمی آید. عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین . قصه در آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود.برای رضای خدا، خدمت کرد و شد برای درماندگان و محتاجان. سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات. نه نظارت کرد و نه پشت میز نشست. حتی از سفر مکه اش گذشت تا را برقرار کند. نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از اش درس بزرگی است برای همه. " به انقلاب خیلی بدهکاریم" این روزها جای خالی ها به شدت حس می شود. آنان که خالصانه و کار کردند، خون شهداو آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود. راستی چقدر ؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟ ..... نویسنده: به مناسبت سالروز تولد کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
🍃برخی آفریده می‌شوند برای جان‌فشانی برای حفظ،برایِ کاری، برایِ 🍃مثلِ شهید یوسف رضا ابوالفتحی اویی که متولد بهار است و در دامانِ انقلاب جوانی کرده.پا به پایِ فدائیانِ خمینی_ره_ برای این انقلاب جنگیده است. 🍃برایِ پاسداری از خاکش، لحظه ای از پای ننشسته! از همان ابتدایِ انقلاب ردپایش را در با اشرار و قاچاقچیان و مسلحین می‌توان دید. پایش به کردستان کشیده شد آن زمان که رژیمِ بعث، شیرینیِ خوابِ تسلط بر ایران را مزه می‌کرد. 🍃سالهایِ بعد هم، به رغمِ لیاقت‌هایش؛ مسئولیت های بزرگ را به دوش می‌کشید. آنقدر بزرگ و موفق که شمردنی نیست! 🍃این دلیر مرد مو سپید کرده،پایِ امنیت این خاک ماند.آنقدر و غیور که حتی بهترین شبِ زندگی فرزندش را هم فدایِ این امنیت کرد. 🍃او تمامِ زندگی خود را این مرز و بوم و مردم کرده بود.و حالا وقتش بود، کمی تنِ خسته را استراحت دهد استراحتی ابدی از جنسِ 🍃درگيری با اشرار مسلح و آدم ربايان در شهرستان فسا، واقع در ناحيه انتظامی فارس در حالی كه شهيد فرماندهی عمليات را برعهده داشت، آخرین ورقِ او برای این خاک و مردم بود 🍃نقص فنی بالگرد و سقوط به دریاچه، بهانه است. اصل خریده شدن توسط اوست که الحق یوسف رضا خوب خریده شده بود. 🍃 این دلیر مردِ امنیت نشان می‌دهد؛ می‌شود حتی پس از گذشت سالها از انقلاب و جنگ، باز هم شد.فقط باید برایِ او ، خالصانه خدمت کرد. ✍نویسنده: به مناسب سالروز شهادت کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
🍃تقویم آن روز ها را ورق میزنم. چه خبر بود‌! می‌توانستم واژه اردیبهشت را در همان روزها معنا کنم، یک بهشت واقعی! مقارن شدن اردیبهشت با رجب‌المرجب ترکیبی ساخته بود دیدنی. در این چرخه فقط جای تو خالی بود. تویی که قرار بود مثل همه ما بیایی و با پایان یافتن رسالتت هم بروی... 🍃اما نه! تو مثل همه ما به این دنیا آمدی، در چرخه سال شصت و یک، در همان اردیبهشتی که بهشتی واقعی بود. اما رسالتت فرق داشت، تو حسن حسین پور بودی، رسول امنیت! امنیتی که در شرق کردستان ربوده شد. در واپسین لحظات تابستان نود خبر ها از گوشه کنار شنیده می‌شد. تب اولین خبر پایین نیامده، تیتر دومین خبر بالا می‌رفت. حرف همه‌شان هم گروهک تروریستی پژاک بود! 🍃قاتلی تازه به میدان آمده که نه، ولی نامش تازه بود. را به تاراج برده و در صدد حقیقی کردن خیال برانداختن نظام و تجزیه وطنی که از آن برخاسته بود‌، می‌تاخت وَ جز تباهی و ویرانی آینده جوانان چیزی در چنته نداشت. پس تو که شور از میهن را داشتی و آمده بودی برای برپایی امنیت با رفقایت برخاستید؛ خبر حماسه‌تان گوش دنیا را کر کرد خونبهایش پرواز تو شد 🍃گمانم آن خبر خوش همین بود. آخر وعده داده بودی خبر خوشی برای خانواده‌ات داری. و به وقت سیزدهمین روز شهریور سال نود خبر سعادتمند شدنت، شد تیتر اخبار وَ همان خبر خوشی که پیکرت حامل آن بود... ✨سالروز ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۰ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ شهادت : ۱۴ شهریور ۱٣٩۰ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : کردستان ، سردشت 🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهرک مدرس 🖤 🖤 @hemmat_hadi
✵─ஜई🍃🌸🍃ईஜ─✵ 🍃وجب به وجب این خاک، با خون شهدا حفظ شده است. چه هشت سال جنگ که گوشه گوشه خاک با گوشت و پوست و خون شهدا عجین شده و چه پس از آن که جان خود را برای حفظ این خاک فدا کردند. 🍃فرقی نمی کند باشند یا سرباز. در وجود همه رگ غیرت و مردانگی وجود دارد و هرگاه خطری قسمتی از این خاک را تهدید کند جان بر کف آماده اند. 🍃مرتضی حیدر زاده هم یکی از سربازان بود که در دفاع از وطن جانش را فدا کرد و شهد شهادت نصیبش شد. مدافع وطن شد و عاقبت بخیر. کاش حافظ خون شهدا باشیم.... ذره ذره این خاک بوی می دهد ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ شهریور ۱۳۸۴ 📅تاریخ انتشار : ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : سورک 🕊محل شهادت : سردشت 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈ ◇بسم الله الرحمن الرحیم◇ 🍃همه جا پرچم سفید بالا بردن نشان صلح نیست گاهی باید روی سپید را به زینت موی و ریش سفید درآورد تا آتش سوزان دشمنی ها را فرونشاند و صلح و را ارمغان آورد. 🍃جنوب شرق مدتها بود که در تلاطم دشمنان و خناسان یک روز آرام نداشت و هر سپیده دم آبستن حادثه ای جدید و خونبار بود، هیچ ضرب و زوری هم نتوانسته بود فضا را حتی اندکی آرام کند تا اینکه او با روی سپیدی که به بهای سالها بندگی و یافته بود مامور بازگرداندن امنیت و صلح به آنجا شد. 🍃از روزی که او قدم به ایران گذاشت روی سپید و موی سفیدش را در میان مردم شریف آنجا گرو گذاشت تا دلها را به هم نزدیک کند و فاصله ها را کم، آنقدر که دیگر نااهلی نتواند در فاصله بین دو اهل ایران جا خوش کند و به ترفند توطئه زمینه ناامنی و را در آن ساکان فراهم کند. اما این پایان کار او نبود، انگار صفحه روی و موی سفید او برای پایان ماموریتش مهر سرخی احتیاج داشت تا کار تمام شود. 🍃روز ۲۶ مهر سال ۸۸ آن مهر سرخ نیز بر پرنده سفید و پاک او زده شد تا همگان او را نورعلی شوشتری خطاب کنند و او نظر کند به وجه الله ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۴ اسفند ۱۳۲۷ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۸۸ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : مشهد 🕊محل شهادت : سیستان و بلوچستان 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘