✨﷽✨
❣ﺧــﺪﺍﯾﺎ !
✨💠ﭼﻤـــﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘــﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒــﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ....
✨💠ﻫﻤﺖ ﻧﯿﺴﺘــﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻮﻡ ....
✨💠ﺁﻭﯾﻨﯽ ﻧﯿﺴﺘــﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮﮔﺮﯼ ﮐﻨﻢ ...
✨💠ﻣﺘﻮﺳﻠﯿﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘــﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﺟﺎﻭﯾﺪ ﺷﻮﻡ ...
✨💠ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺘـﻢ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ڪﻨﻢ ...
✨💠«ﭘﺮﻧﺪﻩ ﭘﺮ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﻢ
ڪﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ.. »
✨💠ﭘﺲ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺮﻫﻢ ﺯﺧﻤﻬﺎﯾﻢ ﺑﺎﺵ ...
✨💠ﻣﺮﻫﻢ ﻣﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﺠﺖ ﺗﻮﺳﺖ ...
🌹 #ﺍﻟﻠﻬﻢ_ﻋﺠﻞ_ﻟﻮﻟﯿﮏ_ﺍﻟﻔﺮﺝ🌹
💠 @hemmat_hadi
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔔 پنج جمله طلایی
💠 آدمها،
«دروغ میگویند»،
تا «از چشم هم» نیفتند،
غافل از اینکه،
«دروغ» تنها چیزیست که،
آدمها را «از چشم هم» می اندازد.!
🌷 «قدر»،
«چیزهایی را که دارید» بدانید،
قبل از اینکه،
روزگار «به شما بفهماند»،
که «باید قدرشان را میدانستید.!»
💠 بجای اینکه،
از كسی «متنفر باشيد»،
او را،
از «دايرهٔ توجه تان» خارج کنید.
🌷 بعضی از «انسان ها»،
به «خودشان قول داده اند»،
که تا «آخر عمر»،
در «برابر فهمیدن» مقاومت کنند.!
💠 اگر «به دنبال»،
یک «ناجی قدرتمند» می گردید،
تا «زندگیتان را» دگـرگـون نمـاید،
👈 به «آینه ای که»،
«در مقابلتان» قرار دارد «نگاهی بیندازید.!»
💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
🌹شهید حامد جوانی🌹
🔹همه جای بدنش #ترکش بوده و به گفته پزشکان 85 درصد از مغزش در اثر ترکش آسیب دیده بود، اما افتخار پیدا کرد که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید.
🔸در عراق و سوریه بیش از ایران حامد جوانی را به عنوان #شهید_ابوالفضلی میشناسند که بدون دست شهید شد.
🔹برای زدن حامد از چهار سمت فیلمبرداری شده بود و سه ماه شهادت حامد را که معروف به #حمزه بود در شبکه #داعش پخش میکردند.
🔸بنابه گفته پدر:
حامد تنها شهیدی بود که در #سوریه به صورت ویژه دنبالش بودند و #ترورش کردند.
🔹يکی از فرماندهان در سوریه:
هرچند حامد جوانی ۲۵ ساله بود اما بسیار شجاع و نترس و تنها نیرویی بود که می توانست مثل #آچار_فرانسه عمل کند؛ یعنی هم می توانست در توپخانه فعالیت کند و هم به صورت زمینی.
🔸کامیون را پر از #مهمات می کرد و راه می افتاد، وقتی هم می گفتیم داعش در یک کیلومتری ماست، می گفت داعش چه کار می تواند بکند! فرماندهان رده بالا گفته اند حامد نیرویی بود که داعش از دستش در امان نبود.
🔹همرزمانش این طور می گفتند که اگر شنیدید هزار نفر داعش در #لاذقیه به درک واصل شده اند، بدانید که پانصد نفر آنها را حامد کشته است.
🔸آرزو داشت که مثل #حضرت_عباس (ع) شهید بشود که همین اتفاق هم افتاد، هر دو #دستش قطع شده و بر اثر انفجار #چشمانش تخلیه میشود، علاوه بر این بدنش هم تمام بر اثر همین ترکشها زخمی میشود.
🔹پدر شهید:
آنجا مدافعان حرم اسم #مستعار دارند، وقتی ما در بیمارستان های سوریه دنبالش میگشتیم و میگفتیم حامد جوانی ،کسی او را نمیشناخت اما میگفتند یک ایرانی داریم که مثل حضرت ابوالفضل شهید شده...»
🌷شادی روحش صلوات🌷
🌹@hemmat_hadi
🌷 #خــاطرات_شهــدا
❣️چند روز که صداشو نمیشنیدم دلم میگرفت. پر مشغله بود, یعنی خودش دورشو شلوغ کرده بود .
هدفاشو تایم بندی میکرد .از سنش جلوتر بود یه بار از اداره با من تماس گرفته بود،
❣صحبتمون به درازا کشید، میشناختمش که وسواس داره،
با خودم گفتم یادآوری کنم بهش که از اداره زنگ میزنه،
بهم گفت نگران نباش؛ یه صندوق گذاشتم اینجا تلفنای شخصی رو حساب میکنم بیشتر از معمولش هم تو صندوق میذارم.
🌹 #شهید_هـادی_باغبـانی
💠 روحش شـاد یـادش گـرامـے
🌷 @hemmat_hadi
💠 #خاطرات_شهدا
🌷بعد از شهادت #عباس_صابری، عراقیها برایش مراسم ختم گرفتند. شهید صابری از شهدای #تفحص بود.
🌷عباس آقا خیلی خوش اخلاق بود؛ او در دوران تفحص شهدا برای اینکه بتواند دل عراقیها را به دست بیاورد تا آنها در تفحص شهدا با او همکاری کنند، برای آنها هدیه میگرفت، لباس و میوه و سیگار میبرد و در مجموع با آنها با مهربانی رفتار میکرد؛ بعد از شهادتش عراقیها 50 هزار تومان خرج کردند و برای عباس آقا مراسم ختم گرفتند.
❣ #شهید_عباس_صابرے
🌹 @hemmat_hadi
💠 #خاطرات_شهدا
🌷قبل از عملیات کربلای 8 با گردان رفته بودیم مشهد. یک روز صبح دیدم سید احمد از خواب بیدار شده ولی تمام بدنش می لرزد. گفتم: «چی شده؟»
گفت: «فکر کنم تب و لرز کردم.»
🌷بعد از یکی دو ساعت به من گفت: «امروز باید حتما برویم بهشت رضا (ع)». اتفاقا برنامه آن روز گردان هم بهشت رضا (ع) بود. از احمد پرسیدم: «چی شده که حتما باید بریم بهشت رضا (ع)؟»
🌷او به اصرار من گفت: «دیشب خواب یک شهید را دیدم که به من گفت:
🌷"تو در بهشت همسایه منی. من خیلی تعجب کردم تا به حال او را ندیده بودم، گفتم: تو کی هستی الان کجایی؟
گفت: در بهشت رضا (ع)».
🌷احمد آن روز آنقدر گشت تا آن شهید را که حتی نام او را نمیدانست پیدا کرد و بالای مزار آن شهید با او حرفها زد.
#شهید_سید_احمد_پلارک 🌷
❣✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨❣
💠 @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢برای اینکه از #وجودمون بگذریم شبانه روز باید همه کارهامون #برای_خدا باشه✅
#هفته_دفاع_مقدس
#شهید_محمدابراهیم_همت
❤️ @hemmat_hadi
💠 #ازدواج_به_سبڪ_شهدا
✨شهید سید اسماعیل سیرت نیا
💟⇇جلسه اولےکه اومدن خونمون خواستــگارے... بهم گفت: تنها نیومدم...
مادرم حضرت(زهرا سلام الله علیها)...
همرام اومدن! "
💟⇇من از كل اون جلسه فقط همين يه جمله شو يادمه... وقتی رفتن ، من فقط گریه میکردم...
💟⇇مادرم نگرانم بود و مدام می پرسید: "مگه چی بهت گفت که اینجوری گریه میکنی...؟!" گفتم: "یادم نیست چی گفت! فقط یادمه که گفت: با مادرش حضرت زهـرا(س) اومده خواستگارے ...
💟⇇جوابم مثبـتِ...
تا اینو گفتم؛ خونوادمـم زدن زیرگریـه... من اون شب واقعاً حضور حضرت زهرا (سلام الله عليها) رو حس ميكردم...
مدام ذکــر بی بی رو لباش بود...
💟⇇مداح نبود ولی همیشه وسط هیئـت روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) میخوند... ارادت قلبی سیّــد به حضرت باعث شد تا سرانجام مثل مادر پهلو شکسته ش... با اصابت ترکش به پهلو به شهادت برسه...💔
✨ راوے: همســـر شهید
🌷: @hemmat_hadi
✨﷽✨
💠هر روز چند کار را انجام دهید:⇩⇩
👌مشارطه❤️
هر روز صبح که از خواب بلند می شوید با خدا شرط کنید که خدایا من در این روز اطاعت تو را انجام میدهم و معصیت تورا نمی کنم
👌مراقبه❤️
در طول روز مواظبت کنید و از نفس خودتان مراقبت کنید
👌محاسبه❤️
در آخرشب هنگام خواب ببینید چه کارهایی در طول روز انجام داده اید«حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا» به حساب خودتان رسیدگی کنید قبل از آنکه به حسابتان رسیدگی کنند. اعمال خودرا نگاه کند اگر خوب بود که خدا را شکر کنید ولی اگر بدبود:
👌محاکمه❤️
خودتان را محاکمه کند که چرا یک روز از عمر تان گذشت ولی از عمر خود استفاده نکردید
💠 @hemmat_hadi🌷
_____________________
💠 #خاطرات_شهدا
❤️↫یه بسیجی شیفته فرهاد شده بود
به فرهاد گفت: میشه آدرس خونه ات رو بدی بهت سر بزنم؟
❤️↫فرهاد با خنده گفت: بنویس!
شیراز... داراارحمه... قطعه شهدا... ردیف فلان... پلاک فلان...
❤️↫((بعد از شهادت فرهاد رفتم سر مزارش دقیقا همون آدرسی بود که قبل از #شهادت به بسیجی داد))
💟 خاطره ایی از زندگی
💟 #شهید_فرهاد_شاهچراغی
💌↬ @hemmat_hadi
💠 #خاطرات_شهدا
👈 تولد و كودكى
🔸🌹محسن حججی در ۱۳۷۰/۴/۲۱ در خانواده ای #متدیّن در نجف آباد اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت و به یاد فرزند شهید حضرت زهرا (س) ، نام او را #محسن گذاشتند.
🔹🌹جدّ پدری او عالم فاضل #شیخ_ابوالقاسم_حججی از علمای بنام نجف آباد بود.
🔸🌹محمدرضا حججی (پدر محسن) که از #رزمندگان دوران دفاع مقدس بوده، به شغل شریف رانندگی تاکسی مشغول است و در تمام سالیان عمر کوشیده است #نان_حلال بر سر سفره خانواده بگذارد.
🔹🌹مادرش زهرا مختارپور از خانواده ای مذهبی و فعالیت اصلی او #خانه_داری است. محسن فرزند سوم خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر است.
🔸🌹کودکی و نوجوانی محسن، همچون سایر بچه های نجف آباد، خیلی عادی گذشت. از ۷ سالگی وارد فضای #مسجد و فعالیت های #بسیج شد.
🔹🌹حضور در #هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد، برای نخستین دفعات، طعم شیرین محبت اهل بیت (علیهم السلام) را به او چشاند. علاقه زیادی به #مداحی داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان مداحی و قرآن قرائت می کرد. اولین کتاب غیردرسی که از پدرش هدیه گرفت: #مقتل_حضرت_سیدالشّهدا(ع) بود.
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
🌷: @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 مداحی با صدای زیبای
✨ #شهید_محسن_حججی
در ماه محرم در ایام #نوجوانی
شادی روحش #صلوات
💠 @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠خاطــره ای بسیار عجیب از شهید
✨ #ابراهیـــم_هادۍ
💠: @hemmat_hadi
❣ #خاطـــرات_شهــدا
🌸↫مقری داریم بنام #الوارثین در فکه،
اولین سالی که #رسول را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود، به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که بچهها #شب میآمدند در این قبرها راز و نیاز میکردند و نماز شب میخواندند و برای هر شهیدی هم که #شهید میشد ما یک قبر سمبلیک درست میکردیم
🌸↫خلاصه هوا تاریک شد و وقت اذان رسید، ما نماز مغرب و عشا را در #تاریکی در آن منطقه خواندیم و پس از نماز دیدم رسول نیست آنقدر دنبال رسول گشتم و بالاخره متوجه شدم که در داخل یکی از این #قبرها رفته و #چفیه را کشیده روی سرش و به #سجده رفته و در حال گریه کردن است
✍ راوی : پدر شهید مدافع حرم
#شهید_رسول_خلیلی🌷
📚کتاب #رفیق_مثل_رسول را حتما مطالعه بفرمایید.
💟 @hemmat_hadi
❣ #خاطـــرات_شهــدا
💠 ازدواجی که با وضو و دو رکعت نماز به سرانجام رسید.
🔹اول #حسن خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان در همه حرف ها، تاکیدش روی مسائل #اخلاقی بود.
🔸یادم نمی رود؛ قبل از اینکه وارد این جلسه شوم، #وضو گرفتم و دو رکعت #نماز خواندم و گفتم: "خدایا خودت از #نیت من با خبری؛ هر طور صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان.
🔹بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه #خواستگاری با وضو وارد شدم و همه کارها را به #خدا واگذار کردم.
#شهید_حسن_باقری🌷
شادی روحش #صلوات
💟: @hemmat_hadi
جای فکر داره که چرا امام زمان (عج) فرمودند اگر #شیعیان به اندازه یک لیوان آب تشنه ظهور بودند، می آمدیم!
چرا نفرمودند "مردم دنیا"؟ چرا نفرمودند "مسلمانان"؟!
اگه کلید ظهور دست ما شیعه هاست، چرا پس گناه میکنیم ؟⁉️
گناه که شاخ و دم نداره. برید #گناهان_کبیره رو بخونید 📖
اونوقت جای وحشتناکش اینجاست که برچسب #مسلمون و شیعه رومونه
🌹 مهدیِ صاحب الزمان (عج):
چیزى، ما را از شیعیان محبوس[و دور] نکرده است، مگر اعمال ناخوشایند و ناپسندى که از آنها به ما مى رسد.
اگر خداوند به شیعیان ما توفیق همدلى در وفاى به عهدى که بر ایشان است، عنایت می فرمود، توفیق دیدار ما براى ایشان به تأخیر نمى افتاد و در سعادتِ دیدار ما با معرفتى شایسته و درست تسریع مى شد.
الزام الناصب، ج ۲، ص ۴۶۷
تعجیلدر #ظهور #صاحب_الزمان (عج) #گناه نکنیم
💟: @hemmat_hadi🌷
❣ #خاطـــرات_شهــدا
💠🌷 شهیدی که قمقمه اش بعد ۱۲ سال آب گوارا داشت...
💟⇐در فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی #شهید پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت.
💟⇐او در حالی روی زمین افتاده بود که دو #قمقمه ی پلاستیکی آب در دستان استخوانی اش بود.
💟⇐یکی از قمقمه ها #ترکش خورده و سوراخ شده بود.
ولی قمقمه ی دیگر، #سالم و پر از آب بود.
💟⇐درِ قمقمه را که باز کردیم، با وجود این که حدود ۱۲ سال از شهادت این بسیجی #سقا می گذشت، آب آن بسیار #گوارا و خنک مانده بود..
منبع :دلهای خدایی
📎هدیه به روح شهدای تشنه لب صلواٺ
➣ @hemmat_hadi🌷
🌷 #خـاطرات_شهدا
💠⇐از #مشهد که برگشت حال و روزش تغییر کرد نشاط عجیبی داشت، از بیشتر دوستان و آشنایان خداحافظی کرد و از همه #حلالیت طلبید.
💠⇐قرار بود فردا با دوستانش #عازم_جبهه شود، همان روز رفتیم به #گلستان شهدا، سر قبر #شهید_سید_رحمان_هاشمی. دیگر گریه نمیکرد.
💠⇐دو تن دیگر از #دوستانش در کنار رحمان آرمیده بودند، به مزار آنها خیره شد؛ گویی چیزهایی میدید که ما از آنها بی خبر بودیم.رفت سراغ #مسئول گلستان شهدا، از او خواست در کنار سید رحمان کسی را #دفن_نکند.
💠⇐ایشان هم گفت : من نمیتوانم قبر را نگه دارم؛ شاید فردا یک شهید آوردند و گفتند میخواهیم اینجا #دفن کنیم.
محمد نگاهی به صورت پیرمرد انداخت و گفت :شما فقط یک ماه اینجا را برای من نگهدار.همانطور هم شد و محمد در #کنار سید رحمان #دفن_شد
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🎤راوی:برادر شهیــد(علــی)
♥️🍃 @hemmat_hadi
شیرصحرا لقب که بود؟! فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد!
🔹او فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کردکه یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است. درسال ۱۳۳۵ وارد ارتش شد و سریعا به نیروهای ویژه پیوست. فارغ التحصیل اولین دوره رنجری درایران بود! دوره سخت چتربازی و تکاوری را در اسکاتلند گذراند.
🔹اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت، او طی نامه ای به صدام او را به نبرد در دشت عباس فرا خواند. صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف به دشت عباس فرستاد. عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده بود. پس از نبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خوردند و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت میگیرد.
🔹مردم دشت عباس به او لقب «شیر صحرا» داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام می بردند.
🔹او در عملیات قادر در منطقه سرسول بشهادت رسید، سرلشکر شهید حسن آبشناسان فرمانده نیروی ویژه ایران بود که بیشتر مردم او را نمیشناسند.
روحشان شاد❤️