❣ #خاطـــرات_شهــدا
🌸↫مقری داریم بنام #الوارثین در فکه،
اولین سالی که #رسول را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود، به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که بچهها #شب میآمدند در این قبرها راز و نیاز میکردند و نماز شب میخواندند و برای هر شهیدی هم که #شهید میشد ما یک قبر سمبلیک درست میکردیم
🌸↫خلاصه هوا تاریک شد و وقت اذان رسید، ما نماز مغرب و عشا را در #تاریکی در آن منطقه خواندیم و پس از نماز دیدم رسول نیست آنقدر دنبال رسول گشتم و بالاخره متوجه شدم که در داخل یکی از این #قبرها رفته و #چفیه را کشیده روی سرش و به #سجده رفته و در حال گریه کردن است
✍ راوی : پدر شهید مدافع حرم
#شهید_رسول_خلیلی🌷
📚کتاب #رفیق_مثل_رسول را حتما مطالعه بفرمایید.
💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰آقانوید #سوریه که بود تماس گرفت، با خوشحالی گفت : دیشب(شب سالگرد شهادت #شهیدخلیلی) رفتم اونجاییکه #رسول شهید شده و یه هییت بچه ها داشتند عزاداری می کردند، اونجا بودم و چقدر یادش کردم .
🔰بعدش گفت: چفیه ام که عکس #شهید روش بود رو دادم به بچه های اونجا بزنن به یادگاری بمونه .خیلی وقتها بین صحبتهاش ، اسم #شهیدرسول رو میاورد و یادش میکرد. گاهی با حسرت، گاهی با شوق و .. هرطور بود یه ارتباطی ایجاد میکرد. شهدا هم همیشه #بامعرفتند، خیلی بیشتر از ما، جواب ارادت و یادکردنهای ما را می دهند.
🔰خواب عجیبی رو #آقانوید صبحِ ۲۳رمضان ۹۴ دیده بود، که بنظر نشان از جواب و توجه #شهیدرسول هست. خواب رو که برایم تعریف کرد، میگفت خیلی به تعبیرش فکر کردم که چطور تعبیر میشه. و الحمدلله خیلی زیبا خوابش #تعبیر شد، رسید به اون جایی که رفیق و #دوست_شهیدش رسیده بود.
پ.ن: از بزرگان شنیدم که خیلی از شهدا #برات_شهادتشون رو از همدیگر میگیرند...
#شهید_نوید_صفری
❤️ @hemmat_hadi
❣ #خاطـــرات_شهــدا
🌸↫مقری داریم بنام #الوارثین در فکه،
اولین سالی که #رسول را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود، به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که بچهها #شب میآمدند در این قبرها راز و نیاز میکردند و نماز شب میخواندند و برای هر شهیدی هم که #شهید میشد ما یک قبر سمبلیک درست میکردیم
🌸↫خلاصه هوا تاریک شد و وقت اذان رسید، ما نماز مغرب و عشا را در #تاریکی در آن منطقه خواندیم و پس از نماز دیدم رسول نیست آنقدر دنبال رسول گشتم و بالاخره متوجه شدم که در داخل یکی از این #قبرها رفته و #چفیه را کشیده روی سرش و به #سجده رفته و در حال گریه کردن است
✍ راوی : پدر شهید مدافع حرم
#شهید_رسول_خلیلی🌷
📚کتاب #رفیق_مثل_رسول را حتما مطالعه بفرمایید.
💟 @hemmat_hadi
💠پشتیبان ولایت
🔰سال دوم راهنمایی بود و ما در #کرج زندگی می کردیم . قرارشد که مقام معظم #رهبری برای دیدار با مردم کرج تشریف بیاورند. مردم همه جا را چراغانی کرده بودند. من به خانه? آمدم و دیدم که #رسول در خانه است. در حالی که نباید در آن ساعت از روز خانه می بود
🔰علتش را از رسول پرسیدم. گفت: امروز معلمشان سر کلاس گفته بود: ما نمی دانیم این #حکومت را چگونه باور کنیم از یک طرف می گویند #اسراف گناه است و از طرفی هم شهر را چراغانی کرده اند?!!!
🔰بروید ببینید در شهر چه خبر است ؟!!! حرفش که به اینجا می رسد رسول بلند می شود و می گوید: چراغانی که چیزی نیست، #جانمان را هم فدای آقا می کنیم.
🔰معلم هم عصبانی می شود و می گوید: #خلیلی باز تو حرف زدی؟! در این کلاس یا جای منه یا جای تو?! رسول هم از سر جایش بلند می شود ومی گوید: #شما استادی و من به احترام شما می روم
#شهید_رسول_خلیلی(محمدحسن)
❤️ @hemmat_hadi
🔹شهید خلیلی از همان دوران کودکیاش، به مسجد و #هیئتهای مذهبی علاقه نشان میداد. ما هم #تشویقش میکردیم.
🔸یادم هست حتی شبهایی که زیر باد و باران شدید، #رسول و برادرش روحالله را سوار موتور میکردیم و به #هیئت میبردیم
🔹به #نمازاول_وقت علاقه فراوانی داشت. قرآن میخواند، در هیئتها مداحی میکرد.
🔸#شهدا را برای خودش الگو کرده بود. هروقت در تلویزیون از دفاع مقدس میگفتند یا #وصیتنامه شهدا🌷 را میخواندند، با دقت گوش میکرد.
خلاصه خیلی در این زمینهها "خدا را شکر" فعال بود.
#شهید_رسول_خلیلی
❤️ @hemmat_hadi
☆به نام یار☆
گمان کنیم اکنون، #صفر سال ۱۱هجری ست. این روزها خورشید فروزان #مدینه سرد است، آسمان ناله می کند، زمین بی تاب است و جریان #شریان درخت، به احترام #غم می ایستد
این روزها، #مدینه دلتنگ است.
دلتنگ مردی که از نگاهش، #مهر چکه می کرد. مردی که تبسمش، عطر #بهشت داشت. این روزها، #زهرا(س)دلتنگ است.#دلتنگ پدری که دختر نازدانه اش را، می بویید و می بوسید و #گرامی اش می داشت.پدری که از عمق جان، کوشید و از هیچ چیز، بهر رواج #حق دریغ نکرد
این روزها، #علی(ع) #دلتنگ است.
دلتنگ #برادری که پشت به پشت یکدیگر، به کارزار قدم نهادند و بیرق #عدل را برافراشتند.برادری دلسوز، که ذره ذره ی #کائنات محو تماشایش بودند
این روز ها رزق جهان، #بغض است.
بغضی تلخ از فراق رسول مهر.از فراق #بَشیرُ_و_نَذیراز فراق #رَحمَه_لِلعالَمین
به هجران، زارى دلهاى خونين
ز حد بگذشت #يا_ختم_النّبيّن
ز اشك و آه مهجوران بيتاب
جهانى غوطه زد در آتش و آب*
و اگر به مهر ۱۳۹۹ هجری #خورشیدی هم باز گردیم، عُشّاق #دلتنگ اند.
اما این دلتنگی و رنج، آن دم معنا می یابد که ره #رسول در پیش گیرند و بشوند مرید #حقیقی.
بشوند یاور مقبول
پ.ن:شیخ #محمد حزین لاهیجی
به مناسبت سالروز #رحلت_حضرت_رسول(ص)
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
🔰باران نرم نرمک به تن شهر میزند و جان درختان را جلا میدهد. گوش کن! چه عاشقانه در گوش مردم این شهر #نجوا میکند. میشنوی پیغام آسمانیان را برایمان آورده. هر قطره اش دنیایی از حرف های ناگفته با خود دارد
🔰اولین قطره ای که روی دستم میچکد پیکی ست که خبر از #ابوخلیل آورده از اولین های هفت سال پیش. آن موقع که هیاهوی #سوریه گوش زمانه را کر کرده بود، کفتار ها به گرد #حرم زوزه میکشیدند زمان غرش شیران حیدری بود
🔰اولین هایی که رفتند و صدای #لبیک_یازینب شان آهسته در این حوالی پیچید خبر پروازشان هم آهسته به گوش بعضی ها رسید. کوچ ابوخلیل نیز آهسته رخ داد، در پاییز آن زمان که صدای پای #آذر به گوش میرسید
🔰قطره های دیگر خبر از شقایق های #آسمانی دیگر میآورند ولی من هنوز گوش سپردم به نوای همان قطره اول. بوی #یاس پیچیده در این حوالی، بوی #بهشت.
🔰قطره میخواهد آخرین گفته هایش را هم بر دلم حک کند که میگوید: تا #شهید نباشی شهید نمیشوی. دنباله اش هم مرا بیتی مینوشاند: منزل وصل پس از رد شدن از #خویشتن است. وصل اگر میطلبی روی خودت پا بگذار
🔰همه معادلاتم را همین یک بیت بهم میریزد کسی آهسته در گوش دلم نجوا میکند: #رسول رسول زمین...آقا رسول صدایمان را داری؟ اینجا زمینگیر شدیم کاری بکن، #تخریبچی میشنوی چه میگوییم؟ #هفت_سال از نبودت گذشته و امسال هفتمین پاییزی ست که در یادها #جاودانه شدی
#شهادتت_مبارک
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_رسول_خلیلی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi