eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
343 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 13 📖 خیلی گرفته و ناراحت بود و با کسی حرف نمی زد. و با تعجب سوال کردم: داش ابرام چیزی شده؟ گفت: نه چیزی نیست. گفتم اگه چیزی شده بگو شاید بتونم کمکت کنم. گفت: چند وقتیه یه دختر... @hemmat_hadi
💠 اوایل که شدیم به سوریه، هر فردی را کاری کرده بودند. یکی از های آقا " " رسوندن به خط بود..🌴 پیش خودم گفتم این همه راه اومدیم سوریه، بعد این بنده خدا، راضی شده که با اون که در داشت فقط برسونه؟؟ بعد که ،بعد اون همه شجاعت و دلاوری هایی که اونجا خلق کرد به رسید🕊 پیش خودم گفتم، چقدر من ظاهر بین بودم... (ع) هم ‌ , بود...💔 راوی: همرزم شهید @hemmat_hadi
‏کومله‌ها بشدت شکنجش کرده بودن، هیچ ناخنی در دست و پا نداشت، جای جای سرش شکسته و کبود بود، موهای سرش رو تراشیده و در روستا میگردوندن، شرط رهاییش توهین به حضرت امام(ره) بود اما او مقاومت کرد؛ پس از یازده ماه اسارت و شکنجه‌های بسیار در ۱۷ سالگی زنده بگورش کردن شهیده ناهید فاتحی ❤️ @hemmat_hadi
ابراهیم می گفت: اگه جایی بمانی که دست احدی بهت نرسه🚫 کسی تو رو نشناسه، خودت باشی و . مولا هم بیاد روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهـادته دست‌ ما رو هم‌ بگیر تو پلاکت را دادی که شوی من دویدم که نامدار شوم حالا من زیر خروارها فراموشی و "نام تو" در دل تمام انسان‌ها♥️ @hemmat_hadi
🔰مهدي حسن قمي یکی از دوستان مي گفت: 🔸يادم هست به ساندويچ الويه🌭 علاقه داشت. اما هر جايي براي ساندويچ نمي رفت🚷 يك ساندويچ فروشي در١٧ شهريور بود كه به فروشنده اش مي گفتند. يعني آدم موجه و مسجدي بود. ابراهيم هميشه پيش او مي رفت. حساب دفتري📖 پيش او داشت. 🔹مي دانست توي الويه؛ كالباس🥓 نمي ريزد وفقط از مرغ استفاده مي كند. ابراهيم و همبرگر و ...هرگز استفاده نمي كرد❌ اينگونه به ما درس مي داد كه هرچيزي نخوريم و هرجايي براي غذا نرويم. 🔸مي دانست كه اين فروشنده به و حرام خيلي دقت دارد، براي همين آنجا مي رفت. چرا كه دستور مي دهد: انسان به غذايي كه ميخورد توجه داشته باشد. 📚 كتاب سلام بر ابراهيم ٢ 🌷 ❤@hemmat_hadi
🌷 🔸با هیچ کسی حتی آدم های تند برخورد نمیکرد❌ هر کسی را به یک روش جذب میکرد. در زورخانه فهمیدیم که ابراهیم کشتی هم بوده. او هیچ چیزی از خودش نمیگفت و این جاذبه ی شخصیتی💖 او را بیشتر میکرد. 🔹کار به جایی رسید که حدود بیست نفر👥 سر کوچه جمع میشدیم و ابراهیم برای ما حرف میزد. تا وقتی بود جمع مارا جمع میکرد و های زیبا برایمان میزد👌 وقتی هم نبود حرف او در بین جمع ما بود. @hemmat_hadi
بر ابراهیم هادی 💯یک نوجوان ۱۷ ساله پاکستانی‌الاصل، را در انگلستان ترجمه کرد. 💠سیدحیدر جمال‌الدین، مترجم نوجوان و مقیم انگلستان گفت: 🌀وقتی من کتاب این بزرگوار را خواندم، متوجه شدم که درس‌های زیادی از جمله شجاعت✓ بخشندگی✓ و رشد شخصیت✓ در آن هست. 💠شهید ، مربی خوبی برای بچه‌هایی بود که پیرامونش حضور داشتند✅ 📚 ❤@hemmat_hadi
⚜همیشه آیه‌ي «وَ جَعَلْنا...» را زمزمه می کرد ‌گفتم: آقا ابراهیم این آیه برای در مقابل دشمنه، اینجا که دشمن نیست ...🤔 ⚜نگاه معناداری کرد و گفت: دشمنی بزرگتر از هم وجود داره⁉️ @hemmat_hadi
گاهے صفـای دلتان براے دلِ زنگار دیده ی ما قابل درڪ نیست !! بہ راستے ڪہ چقدر، بین ما و شما فاصله هاست... @hemmat_hadi
💠نامحرم 🔹من با احمد ، هم دوره و هم پرواز بودم . از سال ۱۳۵۳ در مرڪز پياده شيراز . دوره هاى مقدماتى و عالى را طى مےڪرديم و در همان روز ها ڪه در خدمت ايشان بودم ، مسائل عقيدتى را رعايت مےڪرد. 🔸از نماز و روزه و فلسفہ دين ، خيلى حرف مےزديم. در همان مرڪز ، گرو هان ديگرى متشڪل از خانم ها ، آموزش نظامى مےديدند . احمد توصيه مےڪرد بہ آنها نزديڪ نشويم . آن موقع ، حجاب خانم ها رعايت نمےشد و يگان ها هم در ڪنار هم خدمت مےڪردند و آموزش مى ديدند . 🔹احمد به ما مى گفت : «ممڪن است در اين دنيا ، جواب ڪار ثوابى را ڪه مےڪنيد ، عايدتان نشود ولى بالاخره روزى بايد جواب ڪارش را پس بدهيد و يا پاداش ڪار خيرتان را بگيريد . آن روز ، جواب دادن خيلى سخت است .» @hemmat_hadi
2⃣7⃣2⃣1⃣ 🌼🍃 یکی از این بود که چون مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به مدافع حرم باقی بمانم و ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود. در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از آینده‌ام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای از حرم بی‌بی زینب (س) گامی برداشته باشد. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید. همسرم از من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. حتی خود# شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ خیلی از نسل امروزی در این وادی‌ها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید. بنده این شرط را کردم چون به این موضوع خیلی داشتم که مرگ در دست خداوند است حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمی‌تواند به شما آسیب وارد کند. برگشتم به گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بی‌بی (س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق می‌افتد. پس بهتر است که به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. من به عنوان یک خانم نمی‌توانستم برای دفاع از حرم (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگی‌ام که توانایی این کار را دارد ندهم برود. شاید باورتان نشود از روزی که همسرم برای اعزام مجدد می‌خواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم. حتی خود به علت اعتقادی که داشت به من می‌گفت چون تو سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود. از آنجا که در اعزام‌های قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود. در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که حتی آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم. در جواب گفتم هرچه خدا صلاح می‌داند همان خواهد شد و نمی‌خواستم در روز محشر حضرت بی‌بی زینب (س) باشم.🌼🍃 @hemmat_hadi
و شهید 20 تیرماه سال 95 رسماً به عقد یکدیگر درآمدیم. بعد از یک ماه قصد رفتن به سوریه را کرد که حتی دوستانش به او گفتند شما عقد کردی برای چه می‌خواهی برود. در همین حین از تهران پرونده اعزامی‌اش برگشت خورد، چون حسین در سوریه نزد تروریست‌ها شناخته شده بود. برای اعزام مجددش به او اجازه ندادند که برود تا اینکه با تلاش بسیار موفق شدند. آبان‌ماه 95 با نام قمر فاطمیون و از طریق فاطمیون توانست اعزام داشته باشد آبان‌ماه هم به شهادت ‌رسیدند کلاً دوران نامزدی ما با هم طول کشید و در اصل خدا خواسته بود در کنار بیشتر باشم تا از او بیشتر درس بگیرم. @hemmat_hadi
از قدیم گفته اند: "خاک سرد است؛ وقتی آن‌هایی را که خیلی دوستشان دارید از دست بدهید، کم کم می‌شوید" ماه‌ها از می‌گذرد از آن سحرگاهی که با شنیدن خبر شهادتت بغضی سنگین بر دیواره گلویمان چنگ انداخت و حس تلخ پیکر لرزانمان را در آغوش فشرد. داغ رفتنت هنوز تازه است ! این داغ، روی سینه‌مان سنگینی می‌کند. خاکِ تو سرد نیست گرم است.. @hemmat_hadi
🌷روزی از موضوعی بودم و از آن رنج میبردم، ابوالفضل منو دید و بعد از فهمیدن قضیه به من گفت: داداش دو رکعت نماز بخون تا بشی 🌷گفتم: آخه... گفت: بخون. منم خواندم و شدم این قضیه گذشت تا روزی که خبر شهادتش رو به من دادن. حالم خیلی خراب بود. به یاد پند برادرم افتادم و دو رکعت نماز خواندم و شدم راوی:برادرشهید 🌷 ❤️ @hemmat_hadi
بعضی آدم ها عجیب بهشتی اند آنها عجیب دل نشینند... نه اینکه به بهشت بِروند، نه! برعکس.. گویی از بهشت آمده و چند صباحی بیشتر میهمان زمینی ها نیستند🦋 این بهشتی ها عجیب دلبری میکنند برای پروردگارشان؛ این بهشتی ها گاهی از جنسِ هستند... شاید هم از جنسِ ابراهیمِ هدایتگر این بهشتی ها چشمانشان با ما زمینی ها فرق دارد،چشم هایشان پاک،خالص و هدایتگر است افسوس که چقدر دوریم از این خصوصیات ما زمینیِ زمینی هستیم . ❤️ @hemmat_hadi
❣ به# روسیـــــــاهی‌ نگاه نکن 😔 و به که خالی و گنهکارند... قلبـــ❤️ــــم را ببین که هر روز ، صبــــــــــح و شـــــام تــــــــــو را می‌خوانند... 🌸 ❤@hemmat_hadi
🔰پنج پسر داشتم، اما چیز دیگری بود. ♦️یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم. زل زد تو چشم هایم. دلم را لرزاند. گفت: مامان من تو نمیخوای خمس رو بدی⁉️ ✳️گفتم: مادر نرو سوریه. عبدالله گفت: خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو و مسجد ♦️در روضه ضجه می زدی😭 و می گفتی: کاش بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟ بلند بلند داد می زدی که من و بچه هام فدات بشیم. ✳️بفرما الان شده. گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهای بابایی چه کنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون💓 مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن. آنقدر گفت و گفت تا ام کرد. ✍🏻راوی: مادر شهید @hemmat_hadi
🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 ↽به دنبال شهادت🌷و شدن نباشیم❌ ↽به دنبال زندگی کردن باشیم👌 🌷 ❤@hemmat_hadi
شـهـدا🌷 از خۅاب ۅ خۅراک افتادند تا دنیا نکند...💔 ۅ این است معناے ... ای کاش مردانه قدر مردانگی هایشاه را بدانیم...✋🏻 @hemmat_hadi
💥 💠آیت الله جاودان مےفرمـودنـد: ⇜اگه کسی در جنگ بشه یکبار☝️ شهید شده 💥اما ⇜کسی اگه با خودش بجنگه شهید میشه🕊 ❤@hemmat_hadi
📸اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم سعید کمالی🌷 💠شهید مدافع حرم متولد نوزدهم شهریور سال69 از پاسداران کربلای مازنداران اهل روستای کفرات نکا و ساکن ساری بود که داوطلبانه عازم🚌 سوریه شد ⚜و در 17 اردیبهشت ماه ۹۵📆 در منطقه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش پس از چهار سال تفحص و شناسایی شد🌷 @hemmat_hadi
🍂 آیت الله جوادی آملی: 🔰کسی که برای خاک می جنگد هم به اندازه می ارزد❤️ 💠ولی اگر جنگید خونش "ثارالله" است✊ @hemmat_hadi
✨نگاه کن خوب کن با تمام ِقوایت نگاه کن ⁉️ می بینی چقدر است❓ ولی ثابت کرده اینجا کوفه نیست که تنها بماند❗️ 🌷 @hemmat_hadi
✨﷽✨ ‌يکبار به گفتم: داداش، اينهمــه پول 💶از کجا مياري⁉️ از و پــرورش ماهي هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني❗️ نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان . در اين برنامه ها فقط وسيله‌ام. من از خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند.🥀 هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند. @hemmat_hadi
❣ گفتم که خدا مرا بفرست توفان زده‏ ام مرا نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه یا نذر گل نرگسـ صلواتی بفرست @hemmat_hadi