شهــــــ همت ــــــید"
#خمپاره صاف خورد کنار سنگر
#حاج_همت گفت:
بر محمد و آل محمد صلوات
نگاهش کردم، انگار #هیچ چیز نمی توانست تکانش بدهد.
#به_این_میگن_ایمان_به_خدا
🇮🇷کجایند آن مردان بی ادعا🇮🇷
@HEMMATNAMEH
منتظر قدوم سبزتان هستیم
پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/hemmatnameh
پیام رسان سروش
http://sapp.ir/hemmatnameh
#حاجهمت_شهادتت_مبارک💔
اي شکسته تن شهيدِ من😔
شهيد شهر قصه ها
روي شوُنه ميــبرن تن شکستَــتو فرشته ها🕊🕊🕊
اي برادر شهيد من ،شهيد برگ گل کفن
بي تو لا له ها چه پَرپَرن پرنده ها چه بي صدا💔
بوُي تو بوُي خون بودُ فرياد
خاک تو پاکِ مرگ تو ميلاد
اي رفته با برگهاي زرد
تا مرز باد تا خاک سرد
بي تو بايد خون گريه کرد😭
بي تو بايد خون گريه کرد😔
شهر من شهامتُ از تو باوَر کرد✌️
قلب من در سوُگ تو مرثيه سَر کرد
اي به غربت هميشگي سپُرده همزبون تو
روي کوُمه ها شقايقي شکفته رنگ خون تو💔
اينجا پرنده بايد بميره😔
پرواز تلخت يادم نميره😭
تو قبله گاه هرچه روحِ آزاد
تو سر پناه عشقو ،چَترفرياد
با خون نوشته آخرين پيامو،☝️
به روي خاکو پَر کشيده با باد🕊
#حاج_همت شهادتت_مبارک💔
به خون تپـيده هجرتت مبارک🕊
@HEMMATNAMEH
🍃🌹🌹🍃
#شهیدهمت به روایت همسرش4
#قسمت_هفتادو_سوم
حرص کردم گفتم نگهبان مگر چپق هم می کشد؟گفت خب شاید چیز دیگر بوده،😕تو فکر کردی که چپقمیکشیده.گفتم آن کسی که من دیدم نگهبان نبود.اصرار داشت که بوده.گفتم مگر ساختمان حزب جمهوری نگهبان نداشت که آنجور منفجر شد😒؟گفت نه اینجا ساختمان حزب ست،نه عیال من بهشتی.رفتم براش چیزی بیاورم بخورد.آمد دم در آشپزخانه ایستاد.حرف می زدم،دلیل میآوردم،دلیل های ریز و درشت،که دیگر آن جا امن نیست😩.بعد دیدم اصلاً آن جا نیست.رفته.وحشت کردم،طوری که نفس کشیدن یادم رفت.داد زدم #ابراهیم!خندید😂 گفت عیال من و ترس؟زد زیر خنده.می خواستم سینی را پرت کنم وسط اتاق که نخندد نتوانستم🙁😂.گفتم چای میخوری حالا؟دیگر نمی توانستم خانهی خودمان بمانم.رفتم خانه ی دوست نزدیکمان.دکتر توانا.شب ها خانهی آنها میخوابیدم،روزها میآمدم خانه ی خودمان.یک بار که با یکی از خانم های سپاه داشتیم از بیرون میآمدیم برگشت بم گفت او #حاج_همت نیست که دارد از خانهتان می آید بیرون😕؟برگشتم دیدم آقایی با لباسلی و شلوار لی از خان همان زد بیرون.رفتم گفتم شما این جا چی کار می کردید؟گفت ببخشید خانم، من نمی دانستم اینجا کسی زندگی می کند.راستش ما قبلاً روی این ساختمانها🏘 کار می کردیم.تعمیرات و این چیزها اگر داشت می آمدند سراغ ما.بعد که همه رفتند،چون این درهای کشویی خراب بود،گاهی می آمدیم اینجا حمام و برمی گشتیم می رفتیم.به خدا من نمی دانستم کسی آمده اینجا😢.حالا هم این درها را براتان درست می کنم که کسی دیگر نتواند بیاید مزاحمتان بشود.همین کار را هم کرد.بعد رفت.دوستم هم رفت
#ادامهدارد
🙂🌺
بنویسید که سردار به مهمانی رفت
مثلعباسبدون یَد و قربانیرفت💔
شکر خدا که
عقیق سرخ تو را ساربان نبرد😭
#حاج_همت این روزا مهمون بزرگی و عزیزی داری؛ #حاج_قاسم، سردار دلها مهمونت هست، رفیق و همرزمت...
حاجی از حاج قاسم حسابی پذیرایی کن و سلام ویژه مارو به حاج قاسم برسان✋
و دعای شهادت برامون کنید😔
#شهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی🕊
#شهيدحاجمحمدابراهیمهمت🕊
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭