بله، کاملاً درسته 👌 نوشتن فیلمنامه کوتاه سخت نیست اگر طبق اصول و روش خودش پیشبره 😊
👆 نظر مکتوب یکی از شرکتکنندگان در وبینار تحلیل فیلم کوتاه 🎬🍀
@herfeyedastan
فایلهای صوتی تحلیل هفت فیلم کوتاه مهم که در وبینار پانزدهم اردیبهشت ارائه شده با مبلغ ۲۴۰ هزارتومان قابل دریافت است.
▪️ از آنجا که میانگین شرکتکنندگان در وبینار سنجیده شده، مطالب ارائه شده در این فایلها مناسب افراد سطح مبتدی نیست!
🔸️جهت اطلاعات بیشتر به دایرکت پیام دهید
@zisabet
🎬🎬
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
درود به حرفهداستانیها و همراهان گرامی کانال
از امروز کتاب #قهوه_یزدی روی سایت قرارگرفته
گوارایتان! امیدوارم از خوردنش لذت ببرید😁
☕️☕️☕️
@zisabet
کتاب قهوه یزدی شامل هفت داستان کوتاه هست❤️
سعی میکنم در کانال ایتای حرفهداستان هم این کتاب را بیشتر معرفی کنم 📚
✅️✅️
@zisabet
📕قهوه یزدی
🌹اثر نویسنده: زهرا ملکثابت
👈🏻بخشی از کتاب:
در میان عبور تیتروار روزمرگیها، دغدغه هویت، کشف حقیقت و چگونگی عبور از موانع، ناگهان ذهنم تصویری عجیب از آن زهرا در کشور بیگانه میبافد. چیزی شبیه به نقاشی زنان کوزه به سر آفریقایی در خوابگاه دختران دانشجوی هنرِ ایران. قطعاً آن زهرا درک دگرگونهای از قهوه یزدی خواهد داشت ...
👈🏻شما میتوانید از طریق لینک زیر؛ برای خرید کتاب اقدام کنید!
shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی
@herfeyedastan
@shavaladpub
#قهوه_یزدی
اولین داستانی که به معنای واقعی نوشتم، آخرین داستانی است که در کتاب قهوه یزدی منتشرشده.
گریهای به قدر یک حسینیه، داستانی بومی در منطقه کویری ایران است.
تاریخ دقیق نگارش را به خاطر ندارم. بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ بود.
بعدها که توانستم بر موانع ریز و درشت غلبه کنم و به صورت حرفهای وارد دنیای نویسندگی بشوم، این داستان را بارها بازنویسی کردم.
سال ۱۳۹۶ آغاز ورود جدی من به عرصه داستاننویسی بود.
روز اولی که در کلاس داستاننویسی شرکت کردم این داستان را همراه داشتم. وقتی که خواندم یکی از دوستانم که حالا خودش هم کتاب چاپ کرده گفت: " تو یک نویسندهای، مطمئنم!"
ایده داستان گریهای به قدر یک حسینیه از یک رویای در خواب زده شد. از آنجا که به مقوله رویا در خواب ارزش میدهم، بسیار از آن در هنرم بهره میبرم.
خواب دیدم، کودک شدهام و در حدود هشتسالگیام هستم. با دستمالی سر و صورتم را پوشاندهام و به قسمت مردانه حسینیه رفتهام.
مسئلهای غریب بود!
البته ریشه آن برمیگردد به آنچه که در ضمیرناخودآگاهم وجود دارد.
من از همان کودکی به مسائل انسانی علاقهمند و کنجکاو بودم. همیشه این پرسش برایم مطرح بود که چرا مردان در قسمت بزرگ و خنک حسینیه مینشینند و حتی پذیرایی میشوند ولی این همه زن و کودک مجبورند در صفّهها و اتاقکهای کوچک حسینیه بیخ در بیخ هم بنشینند آنهم در هوای گرم و خشک یزد؟
امیدوارم از خواندن داستان گریهای به قدر یک حسینیه و دیگر داستانهای کتاب #قهوه_یزدی لذت ببرید.☕️❤️
http://shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی
👆 جهت سفارش کتاب میتوانید از طریق لینک بالا اقدام کنید
🌹@herfeyedastan
صعبالعبور، داستانی با رگههای رازآمیز است که از ژانر فانتزی_تخیلی بهره گرفته برای بیان موضوعی مذهبی_ دینی.
پیرنگ این داستان فشرده است و از لحاظ ایجاز و اختصار، داستانی مینیمال محسوب میشود ولی از آنجا که مینیمالیسم آخرین جنبش مدرنیستهاست و آنها به مسائل مذهبی رویکردی غالباً تیره و منفی یا حداقل خنثی دارند پس از این جهت داستان مینیمال نیست.
ماجرای اصلی داستان در یکی از مناطق دوراُفتاده یا دور از دسترس ایران میگذرد و مسئله آرامش یافتن به وسیله اعمال عبادی را مطرح میکند.
شاید صعبالعبور به #سبک_داستان_ضعیف نزدیک باشد؛ گونهای از داستان معاصر فارسی.
اینگونه داستانها برای کتابهای سفارشی یا فراخوانهای مذهبی که ساده و روان بودن اثر هنری را ترجیح میدهند و شعارهای کوبنده را از هنرمند آرمانگرا میپسندند، مناسب نیست!
این قبیل داستانها برای مخاطب فرهیخته امروز و فرداها نوشتهشده و جای نگهداری آنها در نوعی موزه هنری مکتوب است که نامش را گذاشتهاند: کتاب مجوعه داستان کوتاه از نویسنده مستقل.
امیدوارم از خواندن داستان صعبالعبور و دیگر داستانهای کتاب قهوه یزدی لذت ببرید ☕️❤️
http://shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی
👆 میتوانید برای سفارش کتاب قهوه یزدی از طریق لینک بالا اقدام کنید
🌹@herfeyedastan
یکی از اینا را بردارین 🔴🟠🟡🟢🔵🟣
جایزه همهتونه
هم اونایی که داستانای قشنگ میفرستین
هم اونایی که داستانای قشنگو میخونین
دارم مقدمه میچینم واسه اعلام برگزیده چالش متن مشق 👌
🟣🔵🟢🟡🟠🔴
@herfeyedastan
اعلام برگزیده چالش ادبی #متن_مشق🪄
همه داستانهای ارسالی زیبا و خواندنی بودند. هرکدام حس و حال و شیوه خاصی داشتند که نشاندهنده تنوع قلم و جسارت نویسندگان عزیز هست ولی همون طور که در فراخوان توضیح دادم این سری برای چالش چند شرط گذاشته شده بود و باتوجه به آنها امتیاز داده شده😊
البته قبول دارم که گذاشتن شرط، محدودیت ایجاد میکند در زمینه خلاقیت نویسنده ✋️
در چالش قبلی براساس قرعهکشی برنده را اعلام کردیم اما عدهای نظرشان این بود که داستانشان بررسی شود و امتیاز بگیرد 🖋
آرزوی موفقیت دارم برای همگی 🍎🍎
@zisabet
عشق من، رُز قرمز داستانی عاشقانه، با نثر قاجاری و به شیوه نامهنویسی است.
رگههای طنز و شوخی در سراسر داستان جریان دارد.
راوی زنی است در زمان معاصر که شخصیتی منتقد دارد، نه شخصیتی منفعل.
اینکه آیا در پایان این داستان عاشقانه زن و شوهر از لحاظ فکری و عاطفی بهم نزدیک میشوند، چیزی است که شایسته است مخاطبان در زیرمتنِ این داستان جستجو کنند.
جامعه ما، درکل جامعه گفتگومحوری نیست!
نامهنویسی روشی است که خودم بارها تجربه کردهام در برابر انسانهایی که بلد نیستند درست مکالمه کنند و بلد نیستند که درست بشنوند.
البته اینکه نامه بتواند قالب جایگزینی برای رسیدن به تفاهم با اینگونه افراد باشد مطمئن نیستم ولی اینکه نویسنده میتواند کمتر در معرض بلاهت و سفاهت آنها قرار بگیرد، احتمالش وجود دارد زیرا نامه مکالمه غیرمستقیم است و انسان فرصت تراش دادن کلمات و ارسال و فرار را هم دارد.
به گمانم کسی که بلد نیست مکالمه بیانی کند، بلد هم نیست مکالمه نوشتاری کند، پس جواب آنها سند است برای زمان دلخواه!
جواب ندادن نامه هم انفعال است و انفعال، نوعی اعتراف به ضعف است!
و اما ایده داستان، الهام گرفتهشده از تجارب زیسته مستقیم و بادقت گوش دادن به تجارب زیسته دیگران است.
عشق من، رُز قرمز در پس ماجرای عاشقانهاش به وضعیت انسان معاصر و جامعه معاصر، انتقاد میکند.
امیدوارم از خواندن داستان عشق من، رُز قرمز و دیگر داستانهای کتاب قهوه یزدی لذت ببرید☕️❤️
http://shavaladpub.ir/product/قهوه-یزدی
👆 جهت سفارش کتاب قهوه یزدی میتوانید از سایت انتشارات شاولد با لمس این لینک، اقدام نمایید.
🌹@herfeyedastan
سلام و خدا قوت
داشتم مطالب کانالتون رو میخوندم و آخرین پیامی که گذاشتید در مورد جامعه فعلی که گفتگو محور نیست.
درد جامعه و رکود و عدم پیشرفت همین نکته ست که واقعا وقتی مشکلات فرهنگی و اجتماعی و ...بررسی کنیم میشه همین.یعنی عدم گفتگو و یا مکالمه ایی که نحوه ی بیان اون رو بلد نیستیم.
یاداشت تون قابل تامل بود.
✍ جامعه ما، درکل جامعه گفتگومحوری نیست،انسانهایی که بلد نیستند درست مکالمه کنند و بلد نیستند که درست بشنوند.
به گمانم کسی که بلد نیست مکالمه بیانی کند، بلد هم نیست مکالمه نوشتاری کند.
این کلید واژه ها جالب بود.
@herfeyedastan
#بازتاب_نظرات #نظرات_مخاطبان