آدینه بخیر و نیکی
برنامه امروز حرفهداستان:
۱. اعلام برگزیده چالشهای دو هفتهاخیر کانال حرفهداستان
۲. تحلیل کتاب دختران آفتاب
۳. اعلام برنامههای آینده حرفهداستان با رویکرد تازه و معرفی ادمین جدید کانال حرفهداستان
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
دو داستانک دیگر برای چالش "من هم حرفی دارم" در کانال میگذارم و البته نویسنده درخواست نقد آثارشان را نداشتند.
🖋📗 نویسندگان گرامی مهلت ارسال آثار با موضوع حجاب و عفاف ( چالش من هم حرفی دارم) و با موضوع حرفِ نگفته ( میخواهم راجع به این موضوع حرف برنم) تمام شد ❌️
ممنون که نظم و مقررات کانال حرفهداستان را رعایت میکنید 🌹
زهرا ملکثابت
مدیر گروه ادبی حرفهداستان
@zisab
من هم حرفی دارم
نویسنده: هما ایرانپور
بوفالو
روزی نبود که با همسر ریشویش بخاطر بد حجابی در محله به کسی تذکر ندهند.
به جوانک کارگری بخاطر مدل خاص موهای زرد رنگش گیر داده لقبش را بوفالو گذاشتند.
حتی یک بار همسرش، مارک شلوار لی تنگ و جدید او را بخاطر ایستادن سر کوچه، جلوی بقیه جوان ها تا پایین جر داد.
×××××××××××××
زن
زندگی
آزادی
و بعد از آن زن ترک حجاب کرد.
💫💫💫💫💫💫
این اثر برای چالش ادبی حرفهداستان نوشته شده.
کپی جایز نیست.
@herfeyedastan
#متن_حرف_من
من هم حرفی دارم
نویسنده: هما ایرانپور
ترک
قبل از ازدواجش حتی دختران ساده پوش را که پوشش کاملی داشتند ترغیب به پوشیدن چادر می کرد.
شب عروسیش دعای کمیل خوانده شد.
همسرش مدام با لحن غیر مودبانه ای به همه تذکر بدحجابی می داد، فامیل و دوست و آشنا هم سرش نمی شد، یک بار به دختر خاله هایش پرید، خاله و چهار دخترش با ناراحتی خانه پدریش را ترک کردند.
~~~~~~~~~~~~~
زن
زندگی
آزادی
و بعد از آن او ترک حجاب کرد و با همان خاله و دخترهایش از همه صمیمی تر است.
💫💫💫💫💫💫💫
این اثر برای چالش ادبی حرفهداستان نوشته شده.
کپی جایز نیست.
@herfeyedastan
#متن_حرف_من
🎁 اعلام برگزیدگان چالشهای ادبی حرفهداستان
چالش میخواهم راجع به این موضوع حرف بزنم
🌹 نجمه پارسائیان/ برگزیده
به علت جسارت در نوشتن، استفاده مناسب از اشیا در داستان، ایجاز و اختصار، استفاده از مولفههای شوخ طبعی
🌱🌱🌱🌱🌱
چالش من هم حرفی دارم
🌹 هما ایرانپور/ برگزیده
به علت رساندن پیام باتوجه به پیرنگ فشرده داستان، جسارت در نوشتن و خلاقیت
🌱🌱🌱🌱🌱
این دو داستان باتوجه به سلیقه مدیر گروه حرفهداستان برگزیده شده و دلیل بر خوب نبودن سایر آثار نیست.
از همه شرکتکنندگان گرامی متشکرم و آرزوی موفقیت دارم.
ضمن تبریک به برگزیدگان، جوایز همان گونه که مقرر بوده نقد اساسی و کامل یک داستان است.
زهرا ملکثابت
مدیر گروه ادبی حرفهداستان
@zisabet
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
🎁 اعلام برگزیدگان چالشهای ادبی حرفهداستان چالش میخواهم راجع به این موضوع حرف بزنم 🌹 نجمه پارسائی
پیام مدیر گروه ادبی حرفهداستان
داستانکهای برگزیده در نوع مفهومی است.
خواننده اینگونه داستانها باید متفکر باشد و لایه به لایه در این داستانها تامل و تدبر کنند.
از نوع داستانهای توضیحی نیست که خواننده را قدم به قدم ببرد و تفکر نویسنده غالب باشد.
بلکه این خواننده فرهیخته است که باید در داستان شریک شود با تخیل، پیش مطالعه و تفکر
حرفهداستان از آثار جسور استقبال میکند و تمام قد در کنار نویسندگانی که آثار خلاقانه مینویسند ایستاده.
بانوان نویسنده گروه ادبی حرفهداستان باسواد و کاربلد هستند.
اینکه خواننده از داستان چه برداشتی دارد ربطی به نویسنده ندارد.
قرآن کاملترین و بالاترین کتاب است. گروهی از قرآن کریم هم برداشت نادرست کرده و میکنند و خداوند هم تاکید کرده: " و لایزید الظالمین الا خسارا"
برخی اشعار صائب بسیار مفهومی است و همهکس فهم نیست
ولی اشعار مثنوی مولوی را همه میفهمند.
نمیتوان در مقام مقایسه گفت این بد است و آن خوب یا آن بد است و این خوب!
اگرچه مخاطبان داستان مینیمال در سراسر جهان رو به افزایش است.
به شخصه آینده خوبی برایش متصورم 😊
@zisabet
برنامههای بعدی کانال حرفهداستان
۱. از شنبه موضوع و محور برنامههای کانال عوض میشود.
دو هفته اخیر با موضوع حجاب و عفاف نوشتیم و خواندیم.
دو هفته قبلتر هم موضوع دفاع مقدس و ادبیات پایداری محور بود و ...
برنامه بعدی کانال حرفهداستان با موضوعات #خانواده_ایرانی و #سبک_زندگی خواهد بود.
۲. از فردا شنبه، خانم جعفرزاده ادمین کانال حرفهداستان میشوند.
طراح چالشها و مسئول دریافت و گزینش داستانها ادمین کانال خواهند بود.
نظرات، سوالات و آثارتان را به کاربری ایشان بفرستید لطفا.
۳. درحال سفارشگیری جدید برای کتاب قهوه یزدی با تقدیمنامه و امضای نویسنده هستیم.
جهت مشاوره و اطلاعات بیشتر از این کتاب به نویسندگی مدیر گروه حرفهداستان و چگونگی سفارش کتاب به مدیر گروه حرفهداستان پیام دهید لطفا.
قیمت کتاب ۷۲ هزار تومان
قیمت پُست + پاکت ۳۵ هزار تومان
با تشکر فراوان
زهرا ملکثابت
@zisabet
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یادداشتی بر کتاب دختران آفتاب
یادداشتنویس: زهرا ملکثابت
عنوان کتاب جذاب و روان است.
طرح کلی کتاب هم خوب است. اینکه گروهی از دختران جوان به یک سفر دستهجمعی میروند و هرکدام اخلاق و روحیات خاص خودشان را دارند.
#دختران_آفتاب، سفر بلوغ است یا آنچه که میتوانیم در معادل ایرانی_اسلامیاش بگوییم: #سلوک_معنوی یا #سفر_کمال.
دختران آفتاب، در حد طرح خوب است ولی به رمان نمیرسد.
شتابزدگی یکی از ایرادهای بزرگ این کتاب است. اگر بازنویسیهای مکرر انجام میشد، شاهد اثر بهتری بودیم.
از اشتباهاتی مانند _ گرگ باران دیده_ و امثال آن اگر بگذریم و اغماض کنیم، یکی از مشکلات بزرگ این کتاب در دیالوگهاست.
جنس دیالوگها خشک و نپخته است.
بازنمود سخنان افراد معروف، نوشتههای دیگر کتابها،سخنرانیها و پروتکلها در مکالمات زیاد دیدهمیشود.
اگرچه عدهای به دفاع از این نوع برمیآیند و برای مخاطب نوجوان آموزنده میدانند _که شاید هم باشد_ ولی این کتاب و امثال آن فُرم هنری را ندارند.
یکی از سندهای آن همین است که میزان آموزندگی به نسبت سرگرمکنندگی و جنبههای فنی سلطهی غالب دارد.
زیاد تخصصی تحلیل نمیکنم و ساده مطلب این است که، سه عامل مهم و کلیدی برای آفرینش هر اثر ادبی وجود دارد:
۱ . سرگرم کنندگی
۲ . آموزندگی
۳ . جنبه های فنی ( تکنیک )
در جنبه فنی یا تکنیک مسائلی باید در اثر دیده شود تا به آن اثر دارای ارزش ادبی گفتهشود.
عدهای به صرف تقریظ رهبری بر کتاب دختران آفتاب آن را اثری شایسته میدانند و هر نوع نقد و تحلیلی را در جهت مخالفت با این کتاب رد میکنند.
تقریظ رهبری بر این کتاب را میآورم به این امید که بادقت خوانده شود:
پس از نزدیک سه سال توانستم در این روزها-ایام شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)- این کتاب را بخوانم.
در میان کتابهای داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسندهای ایرانی است. طرح کلی داستان و درون مایههای داستانی آن خوب و شیرین است.
حرفها هم قوی و منطقی است. اتفاقاً پیش از این، کتابِ:... را خواندهام. آن قویتر است. ولی با توجه به برخی ملاحظات (عمدةً بهرهبرداری نکردن از عامل جنسی در کتاب حاضر) در این کتاب، هنر بیشتری به کار رفته است. باید ترویج شود. تنها نقطه ضعف آن ذکر مشخصات استادِ فاطمه است در فصل آخر کتاب.
(روزهای نیمه خرداد 87)
اینکه در مورد #کتاب_دختران_آفتاب گفتهشده درونمایه خوبی دارد، از یک جنبه صحیح است.
درونمایه حجاب و عفاف یک مبحث الهی و فطری است ولی زمانی که بحث تخصصی در مورد داستان میکنیم اول اینکه #درونمایه داخل در موضوع میشود و آنگاه جهانبینی نویسنده از آن نمایان میگردد و بعد از آن باید دید آیا نویسنده باتوجه به موضوع توانسته اثر ادبی تولید کند یا خیر؟
به نظر من کتاب دختران آفتاب فاقد ارزش ادبی و هنری است. تیراژ بالا و هیاهوی تبلیغاتی هیچگاه ضعف اینگونه آثار را جبران نمیکند.
به امید تولید آثار بهتر با این درونمایه و نگاههای تخصصیتر و فارغ از تعصب به مقوله #داستان_نویسی
🖋📗🖋📗🖋📗🖋📗
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
🖋📗🖋📗🖋📗🖋📗
#تحلیل_کتاب
کاملاً نشون دادم یک یزدی اصیلم😎😂
کتاب قهوه یزدی☕️
از یک نویسنده اصیل یزدی 😊
@zisabet
📗☕️📗☕️📗☕️
https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d
┄┅═✧﷽✧═┅┄
سلام، صبح بخیر
خانم جعفرزاده هستم
از امروز به بعد ادمین کانال حرفه داستان و همراه خانم ملک ثابت و شما فرهیختگان هستم...
نام کاربری بنده👇
🆔 @jafari98
🍃 آرزوی موفقیت و سربلندی برای اعضا و همراهان کانال رو دارم...
🔴
🖼 چالش #تصویر_نویسی
جزئیات داستانی همیشه مورد علاقه خوانندگان بوده و هست.
هنرمند جزئیات بیشتر و وسیعتری را باید ببیند.
✍🏻 نویسندگان گرامی، هرآنچه در تصویر میبیند را به نگارش دربیاورید.
📝 نوشتههاتون را به آیدی زیر ارسال بفرمائید:
@jafari98
📌 حرفهداستان در قالبهای داستانکوتاه، داستانک، دلنوشته، فیلمنامه و نمایشنامه فعالیت میکند.
https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
🔴 🖼 چالش #تصویر_نویسی جزئیات داستانی همیشه مورد علاقه خوانندگان بوده و هست. هنرمند جزئیات بیشتر و وس
🤔 نظرسنجی جایزه چالش #تصویر_نویسی:
۱. تخفیف دورههای آموزشی حرفهداستان
۲. نقد کامل یک داستان
۳. بدون جایزه بهتره
۴. شما پیشنهاد بدید
پذیرای نظرات هستیم👇
🆔 @jafari98
🌿🌿🌿🌿🌿
@herfeyedastan
کانال حرفهداستان
🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دنیا را زیبا باید نگریست...
🖥 این کمیک موشن کاملا تولید داخلی و کار یک تیم از کانال تولید محتواست
✍🏻 نویسنده: مصطفی گودرزی
🎙 گوینده: ساره زارع کمالی
🖌 طراحی و نقاشی: الهه ارجمندی
🎬 تدوین: مصطفی گودرزی
کانال حرفه داستان👇
https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d
#سبک_زندگی #خانواده_ایرانی
🌱
بازتاب نظر همراهان کانال حرفهداستان😊
میخواستم تشکر کنم بابت کانال جذابتون
انتخاب موضوع عالی هست
تازه و بکر
محیط بنظرم صمیمانه هست
فعالیت و همکاری اعضاء خیلی خوبه
ماشالله
خداقوت
انشالله همیشه بدرخشید
@herfeyedsdtan
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
🔴 🖼 چالش #تصویر_نویسی جزئیات داستانی همیشه مورد علاقه خوانندگان بوده و هست. هنرمند جزئیات بیشتر و وس
#تصویر_نویسی
✍🏻 نویسنده: زهرا زرگران
یادت به خیر ننه جون
همیشه بساط سماور وچایش به راه بود.برایش فرقی نمی کرد کوچک باشی یا بزرگ تا می رفتی پیش او سریع استکان را پرمی کرد.اگر بچه مهمان او می شدخودش درنعلبکی قند می انداخت وچای را ریخته با ته استکان قند را درچا ی له می کرد
وجرعه جرعه باصبر وحوصله به او می خوراند.
همه دوستش داشتند.
صبح زودتر ازهمه بیدارمی شد سماور را روشن می کرد .صبحانه ی بچه ها را آماده می کرد و راهی مدرسه شون می کرد.
بعد هم چادر راسرش می کرد وارام ارام به سمت بازارچه حرکت می کرد.
صبر می کرد تاوانت سبزی برسد.
بعد باوسواس سبزی ها را ورنداز می کرد .
سبزی فروش به او اعتراضی نمی کرد ومی گذاشت سبزیها را انتخاب کند.
بعد یک سری به نوه اش که خانه اش نزدیک بازار بود میزد.
وکمی ازسبزیها را پاک می کرد وبرای او می گذاشت.
سبزی پاک کردن را خیلی دوست داشت.برای همین هم همیشه سرسفره سبزی خوردن پای ثابت سفره بود.
عصرها هم می رفت حسینه شهدا.
آنجا هم همه اورا می شناختند.
سواد نداشت ولی ذکرها ی روزانه را می پرسید و تکرار می کرد.
دست ودل باز بود.
استاد بافتن روسری بود.تقریبا برای همه دخترهای فامیل و همسایه یکی بافته بود.
با اضافه شدن عروس تازه، دست به کار بافت روسری میشد.
طرز بافت آن را به همه یاد می داد ولی هیچکس مثل خودش ظریف وباسلیقه نمی توانست ببافد.
برای بعضی دو رنگ می بافت برای بعضی مروارید داخل بافت می گذاشت.
هرکدامش ازقبلی بهتر بود.
چند روزی همسرم مأموریت بود آمد پیش ما.
پسرم را چای خور حسابی کرده بود.
اصلا همدم تنهایی همه بود.
ولی درکمال ناباوری همه.یکروز صبح دیگه بلند نشد سماور را روشن کند.
دل همه ،حتی سماورخانه هم برایش تنگ شده.دیگر چای مزه همیشگی را نمیدهد.
انگار موقع دم کردن آن عطر محبتش با ان قاطی می شد.
چقدر دلم برای آن چای ها که ازدستش بگیرم تنگ شده .
یادش به خیر ننه جون
☘☘☘☘☘☘
👆 این اثر برای چالش ادبی حرفهداستان نوشته شده.
کپی جایز نیست.
🆔 @herfeyedastan
📣 ششمین محفل رونمایی کاغذپران در یزد با حضور سردبیر مجله سیدمرتضی شاهترابی برگزار میشود.
💌 اگر در یزد و اطرافش زندگی میکنی این دعوت نامه برای توست. با دوستانت بیا.
___________________
🆔 @herfeyedastan
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
برنامه رایگان و ویژه نوجوانان دختر ۱۴ تا ۱۹ سال برای ایدهیابی فیلمنامه کوتاه یکشنبه ۲۸ خرداد ساع
⁉️ تصویر نویسی چیست؟
تصویر نویسی یعنی اینکه بیکم و کاست آنچه را که در تصویر میبینید با ریز به ریز جزئیات شرح دهید.
قطعاً جایزه چالش #تصویر_نویسی به کسی تعلق میگیرد که شرایط گفتهشده را رعایت کند و جزئیات بهتری را شرح دهد.
زهرا ملکثابت
مدرس داستان/فیلمنامه/ نمایشنامه/ طنزنویسی
📗📗📗📗📗📗
@herfeyedastan
📗📗📗📗📗📗
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
🔴 🖼 چالش #تصویر_نویسی جزئیات داستانی همیشه مورد علاقه خوانندگان بوده و هست. هنرمند جزئیات بیشتر و وس
نام داستان : سفره ی ترمه
✍🏻 نویسنده : زهرا غفاری
یادش به خیر
بیبی گل بانو را می گویم .اگر یک روز سر سفره مان نبود ،آن سفره وآن روز نور وبرکت نداشت.
چه وقتی پدرم زنده بود ، چه از آن روزی که در دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها شهید شد، بی بی با ما زندگی می کرد. ماشاءالله زبر وزرنگ . در باغچه ی کوچک گوشه ی حیاط نقلی مان سبزی می کاشت .مخصوصا نعناع و جعفری را خیلی دوست داشت که پایه ی ثابت سفره های پر برکتمان بود. روبه من ومادر وبرادر هایم کرد که دور سفره نشسته بودیم گفت : تخم مرغ آب پز رو خالی نخورین تو گلوتون می چسبه ،باهاش سبزی خوردن بخورین .اصلا سبزی خوردن سلطان سفره هست . خوبه همیشه سر سفره باشه
بعد هم نگاهی به قاب عکس پدر شهیدم که از توی طاقچه به ما لبخند می زد کرد وبا غصه گفت: ابوالفضلم تخم مرغ آب پز رو با سبزی خوردن خیلی دوس داشت.می خورد ومی گفت : ننه ! یه استکان چای هم روش می چسبه ها...
بی بی بانو این حرف هارو که زد؛ بغض کرد وچشمان بی حالش خیس شد .
مادرم گریان شد. اما سعی می کرد با یک موضوع دیگر حواس ما بچه ها را پرت کند .نگاهی به سفره انداخت و گفت : بی بی امروز رفتم سفره ی پارچه ای ترمه خریدم .می گن پلاستیکی خوب نیست . نگاه کن جنسشم خیلی خوبه .
بی بی لبخند زد .نگاهی به کاسه ی انگور کردو گفت : انگورم عفت خانم آورده؟
_ اره بی بی ،عفت همسایه ی قدیمی ،ما یه شهر دیگه هم که بریم عفت از باغشون برامون انگور میاره ...بفرما بی بی بخور چه آبدار و خوشمزه س
بی بی با همان بغض کهنه ای که همیشه در گلو داشت وسعی می کرد با لبخند آن را پنهان کند، گفت: دس عفت خانم درد نکنه
شام را که خوردیم ظرف های ملامین جهیزیه مامان را توی هم گذاشتم و به آشپز خانه بردم .علی آمد خود شیرینی کند ومثلا به من کمک کند. با لجبازی گفت: استکانارو من می برم . مامان گفت : سنگینه بذار عباس کمکت کنه .علی اما گفت: خودم تنهایی می تونم هنوز دوتا استکان پراز چای تو سینی بود . علی با دستان کوچکش سینی استیل را برداشت .
اما دستان او تاب وتحمل سینی استیل چای را نداشت .از دستش روی سفره ی ترمه ای که مامان همین امروز خریده بود ،افتاد. همه ی چای ها سفره را لک کرد.
مامان سر علی داد زد.اما بی بی گل بانو گره روسری ای فیروزه ای رنگش را محکم کرد ورو به مادرم کرد و با لحن آرام همیشگی اش گفت : یا حضرت زینب(س)
مامان تا نام حضرت زینب (س)را از دهان بی بی شنید شرمنده سرش را پایین انداخت و سفره را تا کرد وتوی سینی استکان ها گذاشت.
💫💫💫💫💫💫
این اثر برای حرفهداستان نوشته شده.
کپی جایز نیست.
@herfeyedastan
کتاب_دستور_زبان_فارسی_حسن_احمدی_گیوی_و_حسن_انوری.pdf
13.53M
📕کتاب:دستور زبان فارسی 1
🖊مولف:حسن احمدی گیوی و حسن انوری
@herfeyedsstan
#آموزشی
کتاب قابل سرچ ویرایش فارسی.pdf
2.7M
📕کتاب:آیین نگارش و ویرایش فارسی 2
🖊مولف:علی محمد پشت دار
#کتاب_آیین_نگارش_و_ویرایش_فارسی_2
@herfeyedastan
#آموزشی