eitaa logo
حِرفِه‌ی هُنَر
449 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
196 ویدیو
100 فایل
واسه چی خیال میکنی اینجا مجازیه و نمیشه پیدات کرد؟ مواظب حرفهات توی پیوی باش! امنیت کانال : رقیه فرمایشی
مشاهده در ایتا
دانلود
رویداد امروز 03.30.pdf
حجم: 1.71M
فایل مصاحبه شقایق دهقان‌نیری از اعضای گروه ادبی حرفه‌داستان با روزنامه رویداد امروز 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan
هاروکی موراکامی @CafeKetab4_5989893302332162251.mp3
زمان: حجم: 13.52M
🎧 داستان صوتی بیست‌سالگی نویسنده: هاروکی موراکامی 🖋📗🖋📗🖋📗 گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
هدایت شده از تبلیغات اسلامی یزد
💥 برنامه ویژه دختران نوجوان دوره ایده‌یابی فیلمنامه کوتاه زمان: پنج‌شنبه هر هفته ساعت: ۱۷:۳۰ تا ۱۹ مکان: میدان معلم بلوار پاکنژاد نبش کوچه 24 اداره کل تبلیغات اسلامی یزد سالن اجتماعات علامه مصباح یزدی مدرس کارگاه: خانم زهرا ملک‌ثابت _ مدیر گروه ادبی حرفه‌داستان _ نویسنده کتاب مجموعه داستان "قهوه یزدی" _ نویسنده و تهیه‌کننده فیلم کوتاه" کاغذ، باد، بازی" جهت ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر به این نام کاربری در ایتا پیام دهید: @zisabet ☆☆☆☆☆☆☆☆☆ فعالیتی از گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan ☆☆☆☆☆☆☆☆☆ اداره تبلیغات اسلامی شهرستان یزد https://eitaa.com/nehzat_yazd ╚═ 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂══
♥️🕊درود □□□□□ صندلی حرفی برای گفتن داشت  اما پیچک  هستی‌اش را به پنجره می‌داد! مهناز ولی‌زاده @herfeyedastan
♨️ فرداشب اعلام نتیجه چالش ادبی را داریم. پس همین امروز و فردا آثار این چالش در کانال قرار می‌گیرد. از نویسندگان درخواست می‌شود تا دقت‌شان را افزایش دهند و یک دور "تصویر نویسی چیست؟" را بخوانند. لازمه نویسندگی است. _________ تصویر نویسی چیست؟ تصویر نویسی یعنی اینکه بی‌کم و کاست آنچه را که در تصویر می‌بینید با ریز به ریز جزئیات شرح دهید. قطعاً جایزه چالش به کسی تعلق می‌گیرد که شرایط گفته‌شده را رعایت کند و جزئیات بهتری را شرح دهد. زهرا ملک‌ثابت مدرس داستان‌/فیلمنامه‌/ نمایشنامه/ طنزنویسی ارسال آثار به این آیدی @zisabet 📗📗📗📗📗📗 @herfeyedastan 📗📗📗📗📗📗
نویسنده: مهناز ولی‌زاده " بی‌بی گل " پارچه‌ی ساتن ترمه دوزی مزین به نقوش سنتی با رنگ دلنواز فیروزه‌ای، یادگار مادر جانم است. خدابیامرزش! انگار همین دیروز بود که با انگشتان کشیده، ناخون‌های حناییش سوزن می‌زد و یک نگاه به من می‌انداخت تا مبادا! قطره اشک گوشه‌ی چشمش را ببینم. مادر جانم می‌گفت:《جهزیه‌ات رو می‌دوزم. می‌دونم دخترم امانتدار خوبیه! درست مثل باباش》 سفره‌ی ساتن رو پهن کردم. تخم‌مرغ آبپز و چای نبات یادم نره! آقا علی(شوهرم) خدا رحتمش کنه همیشه می‌گفت: موقعه‌ی صرف غذا دوست دارم بساط چای و نبات بی‌بی گل به راه باشه. علی تحصیلات عالی نداشت ولی مردانه و با اخلاق بودهر صبح قبل از رفتن سرکار، موهای خرمای‌ام را شانه می‌کرد و  پیشانیم را بوسه می‌‌زد. تمام طول زندگیمان را با تمام سختی‌ها در آغوش هم نفس کشیدیم حتی نداشتن بچه هم این سال‌های عسل را زهر نکرد.  الان ظرف انگور و سبزی هم بزارم سفره‌ی نهار کامل می‌شود. من عاشق رشته‌ی کشاورزی بودم بعد از ازدواجم، وارد دانشگاه شدم و با توجه به اینکه پدرم زمین‌های زیادی داشت کارم را از روی زمین‌پدری شروع کردم میوه وسبزی... بخشی از هنرم شدم در کنار آشپزی و بچه‌داری! لازم است لباسم رو عوض کنم؛ مادر شوهرم...روحش شاد! همیشه می‌گفت: سفره حرمت داره، پس با لباس تمیز کنارش بشین. به نظرم سبز زیتونی و آبی فیروزه‌ای روی پوست گندمی‌ام خوب می‌نشیند پس انتخابم را با یک چادر خاکستری گلدار تکمیل می‌کنم. الان در کنار قالب عکس شوهرم که در سمت چپ قلبم جا دارد و در بغل هشتاد فرزند خوانده‌ای که به اندازه‌ی سنم سپرست‌شان بودم وهمگی سامان گرفتند، یک روز دلنشین دیگر را به امید فردای شیرین‌تر سپری می‌کنم. 💫💫💫💫💫💫 این اثر برای چالش ادبی حرفه‌داستان نوشته‌شده. کپی مجاز نیست. @herfeyedastan
📚 اعضای محترم گروه ادبی حرفه‌داستان، دعوت هستید به این مراسم از طرف اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد ________________ @herfeyedastan
نویسنده: منصوره صنعتی سفره صبحانه را چیده بود ، نان و پنیر و سبزی و چای دیشلمه در استکان کمر باریک ، می دانست که پسرش چای در این استکان را دوست دارد . عکس پسر در طاقچه خود نمایی می کرد ، پیرزن خوشحال از این که بالاخره قراراست مسافرش از راه برسد امروز به سراغ مرغها رفته بود و تخم مرغ ها را به امید اینکه عزیز دلبندش بخورد آب پز کرده بود ، همه اش را ، نه یک دانه کم ، نه یک دانه زیاد . دیگر آنها را به بقالی محل نمی فروخت لااقل امروز نه ، لبخند از لب‌هایش دور نمی شد و چشمانش از در کنار نمی رفت ، همه ی ذهنیت و دلواپسی اش این بود که تا آمدن احمد چای گرم بماند . آخر دیشب خواب دیده بود فرزندش از اسارت برگشته . 💫💫💫💫💫💫 این اثر برای چالش حرفه‌داستان نوشته شده. کپی جایز نیست. @herfeyedastan
✅️ سلام، در لینک ناشناس بنویسید لطفاً اگر نظری در مورد برنامه‌های حرفه‌داستان♨️ اگر پیشنهاد یا انتقادی برای بهتر شدن روند دارید♨️ اگر سوال یا ابهامی در مورد برنامه‌ها دارید♨️ اگر به مدیرگروه حرفه‌داستان انتقادی دارید، البته با در نظر گرفتن اینکه مدیر گروه حدود سه ماه دیگه سی و پنج ساله میشه و دیگه توی این سن و سال نمیشه کسی را از اساس تغییر داد😁🤌 پیام‌ها را می‌خونم و تاحدی که وقت خودم و حوصله اعضای کانال اجازه بده جواب میدم😊 ممنون https://harfeto.timefriend.net/16822797119363
چشم 🫡 تلاش می‌کنم از قلم نیفته مطلبی که در راستای اهداف و کارهای حرفه‌داستان هست. یک نوع از برنامه‌های ما در راستای جشنواره‌ها یا برنامه‌هایی است که داریم و در حرفه‌داستان بهم کمک می‌کنیم برای تولید اثر حول محور این موضوعات. یک‌سری هم موضوعات مناسبتی هست که سعی می‌کنیم اونها را هم از دست ندیم. خلاصه که "سعی می‌کنیم چیزی را از دست ندیم و مدام به خودمون چیزی را اضافه کنیم" خیلی فاز جمله سنگین بود 👆😄 @zisabet
✋️ ما حرفه‌داستانی‌ها دورهمی مجازی و حضوری داریم 😊 اگر بانوی نویسنده یزدی هستید و اطلاع ندارید از این برنامه‌ها حتما در خصوصی به من پیام بدین @zisabet لینک کانال حرفه‌داستان را برای علاقه‌مندان بفرستید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d
📚 حرفه‌داستان برنامه آشنایی با نویسندگان و معرفی آثارشان را دارد. لطفا رزومه ادبی، عکس کتاب و معرفی کتاب‌تون، و لینک مصاحبه‌‌تون را به مدیر گروه بفرستید. البته کتاب باید در قالب داستان کوتاه، رمان، فیلمنامه و نمایشنامه باشه. ما هم از شما متشکریم 🙏 @zisabet