هدایت شده از شهرزاد داستان📚📚
#چالش_هفته
داستانک دعوا
نوشته زهرا ملک ثابت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
قرچ... قرچ...
_نکن!
قرچ... قرچ...
_میگم نکن، دعوا میشه!
_ کی گفته؟
_ همه میگن الکی قیچیو باز و بسته کنی دعوا میشه.
_ چرت و پرت میگن.
قرچ... قرچ...
_ میگم نکن ...
_آخ، دستم برید، برو گم شو وحشی!
_ حقته! نگفتم دعوا میشه؟!
#خرافات
@shahrzade_dastan
.
برای من این تجربه با کتاب هری پاتر و سنگ جادو نوشته جی.کِی رولینگ هست
زمانی که این کتاب ترجمه شد، من نوجوان بودم. ۱۳، ۱۴ سالم بود.
شرایطم شبیه به هری پاتر بود و همذاتپنداری میکردم
مثلا گاهی اینطوری بود که خیلی از بچههای مدرسه دورم جمع میشدند و برنامه تئاتر و سرود اجرا میکردیم یا مسابقات فوتبال داشتیم.
حتّی بچهها دورم جمع میشدند که برای شورای مدرسه ثبتنام کنم.
گاهی هم کسانی پیدا میشدند که حسادت میکردند و پشت سرم حرف میزدند تا سایر بچهها با من قهر کنند و دشمن باشند.
جوّی ایجاد میشد که دقیقاً مثل حلقهی یاران وفادار هری پاتر (یعنی هرماینی و ران و... ) که مجبور بودند مخفی و غیرعلنی بهش کمک کنند، دوستان واقعی منم مجبور بودند همین کار را بکنند.
چندتا از معلمها خیلی رفتار عالی با من داشتند ولی چندتایی خیلی لج داشتند و تلخی میکردند.
اون دسته که با من تلخی میکردند نزد بچههای دیگه هم منفور بودند ولی برای عدهای نقش نردبان ترّقی را داشتند
الان هم شرایطم در کار و فعالیت دقیقاً همینه و انگار از کتاب هری پاتر کنده نشدم هنوز 😄😉
باتشکر از چالش خوبتون
✍️ زهرا ملکثابت
#چالش_هفته
@shahrzade_dastan
.