eitaa logo
حِرفِه‌ی هُنَر/ زهرا ملک‌ثابت
470 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
147 ویدیو
92 فایل
کانال عمومی حرفه‌ی هنر راه ارتباطی: @zisabet
مشاهده در ایتا
دانلود
. گامِ محکم دیگری به‌عنوان هنرمند/شهروند مطالبه‌گر برداشتم. ماجرای در حوزه فرهنگ و هنر به قوّت خداوند متعال ادامه دارد. 🚶‍♀️ 🚶‍♀️ 🚶‍♀️ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «اگر کسی بود که به اندازه خودم می‌شناختمش، این‌قدر دربارهٔ خودم حرف نمی‌زدم.» هنری دیوید ثورو/ والدن 🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
174.3K
یک معرفی مختصر از خودم
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
141.2K
حوزه‌های مورد علاقه‌ام
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
439K
دلیل کم‌کاری در حوزه طنز
هدایت شده از زهرا ملک ثابت
506.3K
. و یک خاطره مرتبط .
. استان یزد، در مسیر تبدیل‌شدن به‌عنوان پایتخت فرهنگ و حقوق شهروندی ایران بزرگ 🇮🇷 👇👇👇👇 https://eitaa.com/herfeyehonar/4598 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨ . هزاربار ماشاالله که چقدر بعضی‌ها باسلیقه و باسیاست هستند. ✨✨✨
. ۱. روبه‌روی اقیانوس نشسته‌ام، کنسرت زنده سنتی درحال پخش است. کاملاً در مرکزم. جائی قرارگرفته‌ام‌ که همه‌چیز و همه‌کس را ببینم ولی خودم محو باشم. جائی که هرکس لازم‌‌ست، بداند که اینجا هستم و همزمان حالت تواضعم را نگه‌دارم. کسی این چیزها را یادم نداده. زیاد در این‌طور مجالس بوده‌ام. هوا عالی‌ست. شب است. از تعدد فشفشه‌ها و نور چراغها روز شده. نور از اقیانوس هم منعکس می‌شود. یادم می‌آید که سرِ قضیه‌ای آقای وزیر به اینکه در یزد‌ اقیانوس داریم، خیلی خندیده‌اند. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
94.2K
ادامه یادداشت ۱
. ۲. میزِگرد یک قسمت چرخان گرد هم رویش دارد. برای پسر سرکنسولگر تداعی این را می‌کند که مردها رویش بایستند و سینه بزنند و یکی هم آن را بچرخاند تا دیگر نیازی به حرکت سینه‌زن‌ها نباشد. من با کسی حرف نمی‌زنم ولی همه حرفها را می‌شنوم. از دیسیپلین و روابط اجتماعی سرکنسول و خانمش خوشم می‌آید. کنجکاو نیستم بابت پیامهای موبایل سرکنسولگر که قطعا حمله اتمی آمریکا به ایران نیست، امّا دلم می‌خواهد مثل ایشان باشم. این روزها به آن آرزویم رسیده‌ام و موبایل از دستم نمی‌افتد، حتی موقع شام. آمریکا حمله اتمی نکرده ولی خواندن پیامهای از سرِ حسادت و کینه بعضی از همکاران در گروه‌های عمومی و پیوی زیباست. به هضم غذا کمک می‌کند. ✍️ زهرا ملک‌ثابت
140.3K
ادامه یادداشت ۲
. ۳. استوری‌های مدیر جدید را نگاه می‌کنم. در جاده است. درحال آمدن است. نحوه استوری کردنش بوی کِردار اینجائی‌ها را نمی‌دهد. شروع کردم به پیش‌بینی و تخمین زدن. بنده‌خدا دوره‌اش تمام نمی‌شود. یا با ایشان نمی‌توانند بسازند و برمی‌گردد به‌جائی که از آن آمده یا اینجا با خیلی‌ها دعوا می‌کند و به حالت قهر می‌رود. احتمال قوی، دوسال ماندگارند. خیلی آدم خوب و مدیر دلسوزی برای مردم است. می‌آید، برمی‌گردد، همان دوسال که حدس زده‌ام. خرده‌فرهنگ‌ بسیار مهم است. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
. ۴. دعوتم به مراسمی... آن‌هم وقتی که بابت مسئله‌ای خوشحالم ولی بعضی‌ها نیستند. بعد از مراسم یکنفر به من می‌گوید: "آقایون رو دیدی پای دیگ آش؟!" خودشان بهتر می‌دانند که دیده‌ام. منتظر ادامه حرفشان می‌مانم. "نصف اون آقایون توی دلشون دعا می‌کردن که از سِمَت و پُست‌ برکنارشون نکن" معلوم‌ است برای گفتن تکه دوم آن خیلی تمرین ذهنی کرده‌اند تا بتوانند با لحن مناسب ادا کنند. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
. ۵. خودشان که می‌گویند بازنشسته شده‌اند، پس ان‌شاالله بازنشسته شده‌اند. با لحنی که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده می‌گویند که جناح دیگر، بهتر از ما با هنرمندان رفتار می‌کند. کاش همین را به دوستان و هم‌جناح‌ها و زیردستان‌شان می‌گفتند! هرچه نباشد بعضی‌ها ماحصل تربیت خودشان هستند. علی ای حال بابت اعتراف‌شان متشکرم. ✍️ زهرا ملک‌ثابت .
. ۶. نوجوانی با آب‌‌وتاب می‌گوید: "از ۲۵ نفری که به سازمان می‌آیند، ۲۰ نفرشان مراجعه‌کننده آقای فلانی هستند، ۲ نفرشان مراجعه‌کننده بقیه، ۳ نفرشان هم سراغ دستشویی را می‌گیرند." در دلم حسابی می‌خندم. هنوز هم فلانی همان نقاط ضعف را دارد. کارهای زیادی را به‌عهده می‌گیرد. وسواس دارد و به دیگران اعتماد نمی‌کند تا کارها را به آن‌ها تفویض کند. خیلی هم رشد کرده! با همان حفظِ سمتِ سال‌ها پیش، حالا تعداد مراجعه‌کنندگانش دوبرابر شده‌اند. زیادتر شوند! کاش آن ۳ نفر هم تنگ‌شان نمی‌گرفت! ✍️ زهرا ملک‌ثابت .