eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
780 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
35 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋5 صلوات 🦋برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج) بفرستین تا انشاالله رمان بارگذاری بشه.🌸
قسمت چهل و یکم داستان دنباله دار : که عشق آسان نمود اول... …نه دلی برای برگشتن داشتم … نه قدرتی … همون جا توی منطقه موندم … ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن … – سریع برگردید … موقعیت خاصی پیش اومده …رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پرواز انتقال مجروحین برگشتم تهران … دل توی دلم نبود … نغمه و اسماعیل بیرون فرودگاه… با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن … انگار یکی خاک غم و درد روی صورت شون پاشیده بود …سکوت مطلق توی ماشین حاکم بود … دست های اسماعیل می لرزید … لب ها و چشم های نغمه … هر چیصبر کردم، احدی چیزی نمی گفت … – به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟ – نه زن داداش … صداش لرزید … امانته …با شنیدن “زن داداش” نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت… بغضم رو به زحمت کنترل کردم … – چی شده؟ … این خبر فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم؟ …صورت اسماعیل شروع کرد به پریدن … زیرچشمی به نغمه نگاه می کرد … چشم هاش پر از التماس بود … فهمیدم هر خبری شده … اسماعیل دیگه قدرت حرف زدن نداره … دوباره سکوت، ماشین رو پر کرد …- حال زینب اصلا خوب نیست … بغض نغمه شکست … خبر شهادت علی آقا رو که شنید تب کرد … به خدا نمی خواستیم بهش بگیم … گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر نمیدیم … باور کن نمی دونیم چطوری فهمید …جملات آخرش توی سرم می پیچید … نفسم آتیش گرفته بود … و صدای گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد … چشم دوختم به اسماعیل … گریه امان حرف زدن به نغمه نمی داد… – یعنی چقدر حالش بده؟ …بغض اسماعیل هم شکست … – تبش از 40 پایین تر نمیاد … سه روزه بیمارستانه … صداش بریده بریده شد … ازش قطع امید کردن … گفتن با این وضع…دنیا روی سرم خراب شد … اول علی … حالا هم زینبم …
قسمت چهل و دوم داستان دنباله دار : بیا زینبت را ببر تا بیمارستان هزار بار مردم و زنده شدم … چشم۸ هام رو بسته بودم و فقط صلوات می فرستادم …از در اتاق که رفتم تو … مادر علی داشت بالای سر زینب دعا می خوند … مادرم هم اون طرفش، صلوات می فرستاد … چشم شون که بهم افتاد حال شون منقلب شد … بی امان، گریه می کردن …مثل مرده ها شده بودم … بی توجه بهشون رفتم سمت زینب … صورتش گر گرفته بود … چشم هاش کاسه خون بود … از شدت تب، من رو تشخیص نمی داد … حتی زبانش درست کار نمی کرد … اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت … دست کشیدم روی سرش … – زینبم … دخترم … هیچ واکنشی نداشت … – تو رو قرآن نگام کن … ببین مامان اومده پیشت … زینب مامان … تو رو قرآن …دکترش، من رو کشید کنار … توی وجودم قیامت بود … با زبان بی زبانی بهم فهموند … کار زینبم به امروز و فرداست …دو روز دیگه هم توی اون شرایط بود … من با همون لباس منطقه … بدون اینکه لحظه ای چشم روی هم بزارم یا استراحت کنم … پرستار زینبم شدم … اون تشنج می کرد … من باهاش جون می دادم …دیگه طاقت نداشتم … زنگ زدم به نغمه بیاد جای من … اون که رسید از بیمارستان زدم بیرون … رفتم خونه … وضو گرفتم و ایستادم به نماز … دو رکعت نماز خوندم … سلام که دادم … همون طور نشسته … اشک بی اختیار از چشم هام فرو می ریخت …- علی جان .. هیچ وقت توی زندگی نگفتم خسته شدم … هیچ وقت ازت چیزی نخواستم … هیچ وقت، حتی زیر شکنجه شکایت نکردم … اما دیگه طاقت ندارم … زجرکش شدن بچه ام رو نمی تونم ببینم … یا تا امروز ظهر، میای زینب رو با خودت می بری … یا کامل شفاش میدی … و الا به ولای علی … شکایتت رو به جدت، پسر فاطمه زهرا می کنم … زینب، از اول هم فقط بچه تو بود … روز و شبش تو بودی … نفس و شاهرگش تو بودی … چه ببریش، چه بزاریش … دیگه مسئولیتش با من نیست …اشکم دیگه اشک نبود … ناله و درد از چشم هام پایین می اومد … تمام سجاده و لباسم خیس شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 چراوقتی‌حالمون‌بده... شروع‌میکنیم‌ به‌گذاشتن‌پروفایل‌واستوری‌های‌دِپ؟!🤕 چراباخالقمون‌حرف‌نمیزنیم؟!☹ بیایم‌وقتی‌که‌ حالمون‌خوب‌نبودباخدامون‌حرف‌بزنیم... دورکعت‌نمازبخونیم 🌼😌 حتی‌شده‌یك‌صفحه‌قرآن.. بخدا آروم ‌میشیم🙃🌺 ꕥ𖦹➪ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_613204257.mp3
28.8M
📖 🎶 دعای روحبخش 👆 🔶 با نوای : مهدے رسولے 🎙 ◼️ السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 الهی وربی من لی غیرک خداجونم ! پروردگارم ! من جز تو کسیو ندارم همه کس و کارم تویی التماس دعا🙏 🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸🌺@herimashgh🌺🌸
وسط دعـاے ڪمیل داد بزنی ظَلَمتُ نَفسی وبزنے زیر گریه پشیمون تـر از این؟! 💔💔😭😭💔💔
خبرت هست ڪه یڪ¹ گوشه‌دنیای‌شما به دلی حسرت‌دیدارِحرم مانده هنوز!؟💔 📿 ꕥ𖦹➪ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چادر زهرا حکایت میکند! از بی حجابی ها شکایت میکند روز محشر بر زنان با حجاب! حضرت زهرا شفاعت میکند ꕥ𖦹➪ @herimashgh
•°~🌼🌿 اگه‌دلت‌گرفت.. یایه‌چیزی‌لازم‌داشتی‌ونبود فقط‌یه‌چی‌بگو{خدای‌منم‌بزرگه...} مطمئن‌باش‌واست‌کم‌نمیزاره...🙃♥️ 💕 ꕥ𖦹➪ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بایدبه‌این‌بلو‌غ‌برسیم ڪه‌نبایددیده‌شویم! آنکس‌ڪه‌بایدببیند،میبیند! ꕥ𖦹➪ @herimashgh
🌿" •(... لاتخف و لاتحزن إنا منجوڪ...)• نترس و غمگین مباش؛ ما نجاتت میدهیم...! ''---------------༄--------------' ꕥ𖦹➪ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°• 🎞🌿 •° ○° چی میشه یه کربلا برم...🥺💔 ꕥ𖦹➪ @herimashgh
••|یه‌بنده‌خدایے‌میگفت: همه‌میگن:شهدارفتن، تامابمونیـم...!🌿 ولی‌من‌میگم:شهـدا؛ رفتن‌تامادنبالشون‌بریم. آره...! جامـوندیـم...! :)💔 دل‌روباید‌صاف‌کرد..!🖇
🤩 تصمیم جدید...! یه‍ عمل جدید...! خلاصه حیفه‍ امروز همونی باشی ڪه دیروز بودی رفیق! - -میتونیم امروز اعمال ماه رجب و ڪامل انجام بدیم... -میتونیم به خانواده ڪمڪ ڪنیم... -ڪتاب بخونیم... -عادات بد و ترڪ ڪنیم... -دست یه نفر و بگیریم و بهش ڪمڪ ڪنیم... خلاصه امروزمون متفاوت تر از دیروز باشه‍ ... - - 🦋🐳 خودم با جا افتادن فرهنگ ڪتابخونی بین مون خیلی موافقم! 😌👍🏻 ✠حالا چرا ڪتاب بخونیم؟👩🏻‍🏫 ✢استرست رو ڪاهش میده🥶 ✤روی روابطت تاثیر میزاره👑 ✣باعث سلامت ذهنت میشه🌱 ✥احساساتت رو تقویت میڪنه💗 ✣توانایی جدید یادت میده🏌🏻️‍♀️ ✥اطلاعاتت بیشتر میشه📝 ✣باعث میشه نسخه بهتری از خودت داشته باشی🦸🏻‍♀️ - ✠اگر در طول‌روز فقط10دقیقه‌ڪتاب‌بخونی👩🏻‍🏫 ✢و هرڪتاب حدود 300 صفحه باشه📖 ✣میتونی در طول ماه 1 ڪتاب بخونی📙 ✤و در طول سال 12 ڪتاب بخونی📚 ✥تنها چیزی ڪه نیازه روزی 10 دقیقه وقته⏰! ☺️☺ ''---------------༄--------------'' ꕥ𖦹➪ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥حسرت و ذلت توصیف جهنم 💥«کذلک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم» (بقره / 167) 💥«خداوند این چنین اعمال حسرت زای آنان را نشانشان می دهد.» 💥«یوم یعض الظالم علی یدیه و یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا» (فرقان / 27) 💥«انگشت حسرت بر دندان می گزد و می گوید: ای کاش راه پیامبر را رفته بودم.» 💥امام صادق علیه السلام می فرماید: «خداوند برای همه خلایق منزلی در بهشت درست کرده وقتی اهل جهنم وارد جهنم می شوند منادی ندا می کند که به طرف بهشت نگاه کنید. 💥همه نگاه می کنند و منازل و حور و نعمتهای بهشتی خود را می بینند به آنان گفته می شود: اگر شما هم خدا را اطاعت می کردید مانند بهشتیان در آن منازل ساکن می شدید و از آن نعمتها بهرمند می شدید. 💥در این هنگام اهل جهنم از آه و حسرت نزدیک می شود که سکته کنند و بمیرند و این حسرت همچنان دامنگیر آنان است. (بحار الانوار، ج8، ص 287، ح19) 💥« ذق انک انت العزیز الکریم» (دخان / 49) 💥« تو که خودت را عزیز و بزرگوار می دانستی حالا عذاب را بچش.» 💥اهل جهنم خواستار تخفیف مجازات و استفاده از آب گوارا و نعمتهای خوب می شوند خداوند در جوابشان می فرماید: 💥«اخسئو فیها و لا تکلمون» (مومنون / 108) 💥«لال شوید و حرف نزنید» 💥«جمله ((اخسئوا)) كه به صورت فعل امر است معمولا براى دور كردن سگ به كار مى رود، و هر گاه در مورد انسانى گفته شود به معنى پستى او و مستحق مجازات بودن است .(تفسیر مکارم ) ━⊰𖣘𖣘🌸𖣘𖣘⊱━ @herimashgh ━⊰𖣘𖣘🌸𖣘𖣘⊱━