#هزاوه_شناسی
آب صنابر
قنات " صنابر " در دره چناربان روستای هزاوه قرار گرفته است، آب آن بی شک ازخنک ترین آب های روستای هزاوه است.
با کمال احترام به جناب آقای حاج مجید حسینخانی هزاوه که نام این قنات را " صنوبر " گفته اند راجع به وجه تسمیه آن می نویسیم.
در معنی صنابر آمده است: " جایی که برودت و سرمای آن در زمستان شدید و مواجه با یخبندان است " .
این قنات و دره آن در قسمت نسار قرار گرفته و چون آفتاب کمتر به آن میتابد در زمستان فوقالعاده سرد است و در تابستان از خنکی مطبوعی برخوردار است، این سردی و خنکی همان " صنابر " و بسیار هم با مسمی هست .
در واقع واژه صنوبر را در هزاوه به همان لفظ صنوبر با لین واو تلفظ می کنند اما تلفظ محلی این قنات در هزاوه به صورت " صیونَبَر " و " صیونَوَر " هست .
نام مکان ها و قنوات در روستای هزاوه فوق العاده هوشمندانه انتخاب شده و نشان از دقت، هوشمندی و نگاه همه جانبه نیاکان ما در این روستا دارد، نام اگر درست انتخاب شود برای همیشه ماندگار است.
عکس: از آرشیو کانال هزاوه است و فوقالعاده خاطره انگیز، محل عکس دره چناربان و البته مرتبط با قنوات و چشمه سارها ، جمعی از اهالی محترم محله تره زار روستای هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
" دَره مّون "
" دره مّون " یکی از دره های روستای هزاوه است که در سمت جنوب این روستا از انتهای محله کوهبر تا پای کوه قبله قرار گرفته است.
با احترام به نظرات جناب سرهنگ حاج احمد امیری هزاوه که معنی این دره را " دره امان " گفته اند و همچنین جناب سرهنگ تیمور همتی هزاوه که آن را " دره ما " مرقوم فرموده اند به واکاوی معنای این مکان می پردازیم.
اسم این دره از دو قسمت تشکیل شده است:
درّه + مون
معنای دره که واضح است، اما " مون " یعنی چه؟
میدانیم که اصولا زبان محاوره همواره واژه ها را برای تلفظ تا جای ممکن کوتاه و سهل می نماید.
مثال: کَلعلی ممد: کربلایی علی محمد!
پس " مون " پسوند این عبارت هم بی شک تصغیر شده یک واژه است.
با نگاهی کنجکاوانه و جستجوگر به این دره، هموار شدن ناهمواری ها، تسطیح سطوح ناصاف، ایجاد افکن هایی نسبتاً وسیع و تراس بندی های متعدد را در آن مشاهده می کنیم که برای احداث باغ در این دره صورت گرفته است.
در لغتنامه دهخدا ذیل معنی " هامون کردن یا هامون شدن " آمده است: درهم کوفتن بلندی ها و هموار کردن و پست گرداندن ارتفاعات "
البته که هامون به معنای دشت و صحرا هم هست، اما اینجا بیشتر معنای هموار کردن مد نظر کسانی بوده که این نام را هوشمندانه انتخاب کرده اند.
فخرالدین اسعد گرگانی:
ز گریه دشتها را کرد جیحون
به مویه کوهها را کرد هامون
استفاده از واژه های اصیل فارسی به ویژه به عنوان اسم مکان در روستای هزاوه فراوان است و نام همین دره هم در همین روند " درّه هامون " نهاده شده و کم کم بر اثر کثرت استعمال و سهولت استفاده به " دره مّون " تغییر یافته است.
بد نیست که در انتخاب اسامی نگاهی به شاهکارهای گذشتگان هم بیندازیم، با مسمّی، مفهومی و زیبا
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
دره " هُریدر "
قبلا نوشتیم که در نامگذاری دره ها و اماکن روستای هزاوه از اسامی فارسی به ویژه فارسی دری و حتی فارسی باستان استفاده شده است.
واژه هایی مانند " تره زار " ، " دلوله " ، " دره مّون " ، " صیونور " و . . . را بررسی کردیم.
اما هریدر، نام دره ای است در جنوب منطقه گُچّه، دارای چشمه های آب کوچکی است و در این دره مانند دیگر دره های هزاوه باغ های انگور احداث شده است.
واکاوی معنای هریدر بسیار ساده است، این واژه ترکیب شده است از:
هور + ی + در
هور : خورشید
ی : حرف واسط
در : در اینجا به معنی دره
هریدر به معنای " دره خورشید " ، کما اینکه در روستای هزاوه کوه " هُرزنه " هم داریم:
هور زنه: جای طلوع خورشید
این اسامی فوقالعاده هستند، با هم لذت ببریم از دقت و هوشمندی نیاکان خویش
ایرج احمدی هزاوه
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
کوهبر ، کویور
نام یکی از محله های روستای هزاوه
محله ای زیبا، شمیرانات هزاوه ، تلفظ آن به لهجه هزاوه کویور هست( koyvar ) و به زبان رسمی کوهبر( kuhbar ).
این واژه به لحاظ دستوری و ساخت آن مشکلی ندارد، به معنی جایی در دل کوه، یا دامنه کوه یا کنار کوه
اما اصل این واژه چه بوده است که هزاوه آنرا کویور تلفظ می کنند؟
ترکیب کلمه:
کو : ک ُ ، همان کوه هست، هزاوه کوه را دقیقا کُ تلفظ میکنند بدون هیچگونه کشش حرف، مثال: بندازش تُکّ کُ ، یا کُهمال: کُمال
از پشت کُ اومده: از پشت کوه آمده
پایه کُ : پایه کوه
کُ قبله: کوه قبله
جالب است کُه به جای کوه در فارسی میانه بسیار کاربرد دارد، بنگرید به شاهنامه( و البته اهالی کوهبر هم شاهنامه خوان بوده اند و هستند )
مثال دیگر:
در این درگه که گه گه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه
به امروزت مشو غره که از فردا نه ای آگه
ی : حرف واسط به جهت حذف واو اشباع و ه
وَر : بر ، پهلو، کنار
مثال: بیا وَر مو : بیا کنار من
رختته بکن وَرت: لباست رو برت کن، تنت کن
حرف واو به جای ب : ورداشتن، برداشتن، ووا، وبا، ورانداز، برانداز ، وخیز، برخیز و . . .
بنابراین اصل این واژه کوه ور بوده که به تسهیل کویور شده است، هرچند همانگونه که گفته شد " کوهبَر " نیز هیچگونه مشکلی از نظر ساخت و دستورزبان ندارد.
ایرج احمدی هزاوه
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
دره " گوور "
تلفظ این واژه فقط از عهده اهالی هزاوه بر می آید، به واقع تلفظ آن سخت هست و آوانگاری آن هم سخت تر.
با کسره گ و ضمه واو دوم ادا می شود، واو اول با لین ادا می گردد.
همانگونه که " گاو " در لهجه هزاوه " گِو " تلفظ می گردد قسمت اول این واژه این چنین است، قسمت دوم آن " وُور " با ادای کامل حرف واو انجام می پذیرد.
" گوور " نام دره و نام چشمه ای در جنوب هزاوه و پایین کوه قبله و در کنار دره " دره مون " واقع شده است، راه مالرو به سمت روستای شمس آباد از کنار همین چشمه و دره است.
معنی آن چیست؟ بسیار ساده است.
در بسیاری از موارد در تلفظ واژه ها الف تبدیل به واو میشود:
تهران: تهرون
خیابان : خیابون
بیابان : بیابون
برای این واژه هم چنین اتفاقی افتاده است:
گوار: گوور
شاهد معنی آنکه آب چشمه " گوور " فوقالعاده گوارا، نشاط بخش، سبک و هضم کننده است ، همین صفت گوارایی به چشمه و سپس به دره رسیده است.
خداوند نیاکان ما را رحمت کند که اندیشمندانه اسم مکان ها را انتخاب کرده اند.
ایرج احمدی هزاوه
✅ پی نوشت: اگر کسی علاقه دارد این واژه را تلفظ کند و صوتش را برای ما بفرستد تا همینجا برای آشنایی مخاطبین قرار دهیم
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
" درّه حاموم "
این دره در غرب روستای هزاوه در دامنه کوه هورزنه قرار گرفته است.
چرا نام آن حاموم هست؟
حاموم همان حمام است، اولین ذهنیت آن است که به خاطر گرم بودن این دره چنین نامی برای آن انتخاب شده، اما اگر صرف گرما بود چرا به آن " گرم دره " نگفته اند؟
دلیل دارد.
حمام: گرمابه، جایی که هم هوای آن گرم است و هم آب آن
همین صفت به این دره با نام حمام یا حاموم منتقل شده است، دره ای که هم هوای آن گرم است و هم آب آن.
درست متضاد آب صنابر، جایی که هم هوای آن سرد است و هم آب آن.
اولین جایی که در هزاوه انگور لک میزند همین دره حاموم است، تابش مستقیم و طولانی خورشید چنین وضعیتی را برای آن پدید آورده است.
باز هم هزار آفرین بر نیاکان ما و گزینش چنین نام هایی.
پی نوشت:
دیروز داشتم به این فکر می کردم که شخصیت ادبی، علمی و فرهنگی مرحوم سید حسن فرید هزاوه می طلبد که جایی در هزاوه به نام ایشان مسمی گردد، یک دوره کوتاه هم مدرسه راهنمایی روستای هزاوه به نام ایشان بود ، مدرسه راهنمایی حسن فرید.
ایرج احمدی هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
بُنه
منطقه کوهستانی بنه ،منطقه ای نسبتا هموار با پستی بلندی های کم ارتفاع که در ارتفاع ۲۵۰۰ متر از سطح دریا قرار گرفته است ، مابین روستاهای هزاوه، کیشان، مزرعه فراهان، ایوند و آدشته قرار دارد، راه اصلی آن از طرف هزاوه از انتهای دره چناربان است ، وسعت این منطقه را حدود ۳۰۰ هکتار ذکر کرده اند( بنده برآورد دقیقی از وسعت آن ندارم ) ، بنابر قولنامه ای که شخصا رؤیت کرده ام پیش از انقلاب اهالی روستای هزاوه این منطقه را از مرحوم عزیزالله خان احتشام زاده خریداری کرده اند.
این منطقه دارای چندین چشمه آب هست از جمله دره چرچره، دره بیشه، سنگر و " اوغُلمه " ، منطقه چرای گوسفندان روستای هزاوه است از اواخر اردیبهشت ماه، علفزار و مرتع بسیار خوبی است، موسیر آن عالی است، سابقا قُرق میشد و دشتبان هم داشت.
اما " بُنه " به چه معنی است؟ برخی آن را بانه نوشته اند مثلا خواسته اند لفظ قلم بنویسند، ( یاد کسی افتادم که میخواست مربوطی صحبت کند قوری را هم گفت قاری! )
حتی ناصرالدین شاه آن را " باند " نوشته است، چرا؟ الله اعلم.
در لغت نامه ها معنی آن را اسباب خانه، مال، خانه و مسکن و . . . معنی کرده اند. ( نک بار و بنه ) ، البته این واژه پهلوی است که به وفور در لهجه هزاوه وجود دارد.
برخی هم آن را مقداری زمین زراعتی گفته اند که چند نفر زارع گاودار با مشارکت هم آن را کشت می کنند ، بنه معمولا با ۴ یا ۶ یا ۸ گاو تشکیل می شد( منظور گاو کار یا همان ورزا هست )
هر دو معنی را میتوان برای این منطقه صحیح دانست، هم مقداری از بار و بنه روستای هزاوه است که در کناری قرار گرفته و هم زمینی زراعتی که سابقا با گاو هم شخم زده می شد.
ایرج احمدی هزاوه
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
دره " گوور "
تلفظ این واژه فقط از عهده اهالی هزاوه بر می آید، به واقع تلفظ آن سخت هست و آوانگاری آن هم سخت تر.
با کسره گ و ضمه واو دوم ادا می شود، واو اول با لین ادا می گردد.
همانگونه که " گاو " در لهجه هزاوه " گِو " تلفظ می گردد قسمت اول این واژه این چنین است، قسمت دوم آن " وُور " با ادای کامل حرف واو انجام می پذیرد.
" گوور " نام دره و نام چشمه ای در جنوب هزاوه و پایین کوه قبله و در کنار دره " دره مون " واقع شده است، راه مالرو به سمت روستای شمس آباد از کنار همین چشمه و دره است.
معنی آن چیست؟ بسیار ساده است.
در بسیاری از موارد در تلفظ واژه ها الف تبدیل به واو میشود:
تهران: تهرون
خیابان : خیابون
بیابان : بیابون
برای این واژه هم چنین اتفاقی افتاده است:
گوار: گوور
شاهد معنی آنکه آب چشمه " گوور " فوقالعاده گوارا، نشاط بخش، سبک و هضم کننده است ، همین صفت گوارایی به چشمه و سپس به دره رسیده است.
خداوند نیاکان ما را رحمت کند که اندیشمندانه اسم مکان ها را انتخاب کرده اند.
ایرج احمدی هزاوه
✅ پی نوشت: اگر کسی علاقه دارد این واژه را تلفظ کند و صوتش را برای ما بفرستد تا همینجا برای آشنایی مخاطبین قرار دهیم
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
دره " گوور "
تلفظ این واژه فقط از عهده اهالی هزاوه بر می آید، به واقع تلفظ آن سخت هست و آوانگاری آن هم سخت تر.
با کسره گ و ضمه واو دوم ادا می شود، واو اول با لین ادا می گردد.
همانگونه که " گاو " در لهجه هزاوه " گِو " تلفظ می گردد قسمت اول این واژه این چنین است، قسمت دوم آن " وُور " با ادای کامل حرف واو انجام می پذیرد.
" گوور " نام دره و نام چشمه ای در جنوب هزاوه و پایین کوه قبله و در کنار دره " دره مون " واقع شده است، راه مالرو به سمت روستای شمس آباد از کنار همین چشمه و دره است.
معنی آن چیست؟ بسیار ساده است.
در بسیاری از موارد در تلفظ واژه ها الف تبدیل به واو میشود:
تهران: تهرون
خیابان : خیابون
بیابان : بیابون
برای این واژه هم چنین اتفاقی افتاده است:
گوار: گوور
شاهد معنی آنکه آب چشمه " گوور " فوقالعاده گوارا، نشاط بخش، سبک و هضم کننده است ، همین صفت گوارایی به چشمه و سپس به دره رسیده است.
خداوند نیاکان ما را رحمت کند که اندیشمندانه اسم مکان ها را انتخاب کرده اند.
ایرج احمدی هزاوه
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
بُنه
منطقه کوهستانی بنه ،منطقه ای نسبتا هموار با پستی بلندی های کم ارتفاع که در ارتفاع ۲۵۰۰ متر از سطح دریا قرار گرفته است ، مابین روستاهای هزاوه، کیشان، مزرعه فراهان، ایوند و آدشته قرار دارد، راه اصلی آن از طرف هزاوه از انتهای دره چناربان است ، وسعت این منطقه را حدود ۳۰۰ هکتار ذکر کرده اند( بنده برآورد دقیقی از وسعت آن ندارم ) ، بنابر قولنامه ای که شخصا رؤیت کرده ام پیش از انقلاب اهالی روستای هزاوه این منطقه را از مرحوم عزیزالله خان احتشام زاده خریداری کرده اند.
این منطقه دارای چندین چشمه آب هست از جمله دره چرچره، دره بیشه، سنگر و " اوغُلمه " ، منطقه چرای گوسفندان روستای هزاوه است از اواخر اردیبهشت ماه، علفزار و مرتع بسیار خوبی است، موسیر آن عالی است، سابقا قُرق میشد و دشتبان هم داشت.
اما " بُنه " به چه معنی است؟ برخی آن را بانه نوشته اند مثلا خواسته اند لفظ قلم بنویسند، ( یاد کسی افتادم که میخواست مربوطی صحبت کند قوری را هم گفت قاری! )
حتی ناصرالدین شاه آن را " باند " نوشته است، چرا؟ الله اعلم.
در لغت نامه ها معنی آن را اسباب خانه، مال، خانه و مسکن و . . . معنی کرده اند. ( نک بار و بنه ) ، البته این واژه پهلوی است که به وفور در لهجه هزاوه وجود دارد.
برخی هم آن را مقداری زمین زراعتی گفته اند که چند نفر زارع گاودار با مشارکت هم آن را کشت می کنند ، بنه معمولا با ۴ یا ۶ یا ۸ گاو تشکیل می شد( منظور گاو کار یا همان ورزا هست )
هر دو معنی را میتوان برای این منطقه صحیح دانست، هم مقداری از بار و بنه روستای هزاوه است که در کناری قرار گرفته و هم زمینی زراعتی که سابقا با گاو هم شخم زده می شد.
ایرج احمدی هزاوه
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_شناسی
کوهبر ، کویور
نام یکی از محله های روستای هزاوه
محله ای زیبا، شمیرانات هزاوه ، تلفظ آن به لهجه هزاوه کویور هست( koyvar ) و به زبان رسمی کوهبر( kuhbar ).
این واژه به لحاظ دستوری و ساخت آن مشکلی ندارد، به معنی جایی در دل کوه، یا دامنه کوه یا کنار کوه
اما اصل این واژه چه بوده است که هزاوه آنرا کویور تلفظ می کنند؟
ترکیب کلمه:
کو : ک ُ ، همان کوه هست، هزاوه کوه را دقیقا کُ تلفظ میکنند بدون هیچگونه کشش حرف، مثال: بندازش تُکّ کُ ، یا کُهمال: کُمال
از پشت کُ اومده: از پشت کوه آمده
پایه کُ : پایه کوه
کُ قبله: کوه قبله
جالب است کُه به جای کوه در فارسی میانه بسیار کاربرد دارد، بنگرید به شاهنامه( و البته اهالی کوهبر هم شاهنامه خوان بوده اند و هستند )
مثال دیگر:
در این درگه که گه گه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه
به امروزت مشو غره که از فردا نه ای آگه
ی : حرف واسط به جهت حذف واو اشباع و ه
وَر : بر ، پهلو، کنار
مثال: بیا وَر مو : بیا کنار من
رختته بکن وَرت: لباست رو برت کن، تنت کن
حرف واو به جای ب : ورداشتن، برداشتن، ووا، وبا، ورانداز، برانداز ، وخیز، برخیز و . . .
بنابراین اصل این واژه کوه ور بوده که به تسهیل کویور شده است، هرچند همانگونه که گفته شد " کوهبَر " نیز هیچگونه مشکلی از نظر ساخت و دستورزبان ندارد.
ایرج احمدی هزاوه
@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage
💟 #هزاوه_شناسی
هزاوه دارای ۳۵ دره و حدوداً ۵۰ چشمه آب و قنات است.
و این تصویر از آب دره معروف به
" دره حمام " است
برگرفته از کتاب "هزاوه خاستگاه امیران" نوشته: ایرج احمدی هزاوه
https://eitaa.com/hezavehvillage