eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات‌ گسترده شهید‌ پلارک
کم تر ۱۴۰ تومن پیدا نمیکنی؟!😢 قیمتای این دیدی؟!؟!؟👇😉 https://eitaa.com/joinchat/1967784219C03b6e9d4da روسری بزرگ فقط ۱۲۵هزارتومن🔥😳 فقط ۱۰۰_۱۱۵ هزاتومن💥 روسری قواره فقط ۱۱۵ هزار تومن😊 https://eitaa.com/joinchat/1967784219C03b6e9d4da قیمتای استثنایی تا 21 اردیبهشت 👆👆
هدایت شده از ذاکرین
🔥 هروقت به خونه مادر شوهرم می‌رفتیم خواهر شوهرم نیم ساعت با شوهرم می‌رفت توی اتاق قدیمی ای که تو دوران بچگی اونجا با شوهرم بازی میکردن و در رو می‌بست و صدا های عجیب و غریب میومد تا اینکه یک روز که حواسش نبود و در رو باز گذاشته بود ناگهان فضولیم گل کرد و در رو باز کردم که یکدفعه دیدم...👇🏻😳🔥🤯 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو بخون😳😱🔝
هدایت شده از تبلیغات‌ گسترده شهید‌ پلارک
🔞پایان ناباروری خدافظی با‌ ناباروری🔞 👼اگر همه راه هارو امتحان کردین برای بچه دارشدن و نتیجه نگرفتین👼 کلی هزینه کردین ولی تهش بهتون گفتن نمیتونین پدر یا مادر بشین😔 🏥کادر درمانی مهر رو آوردیم براتون که میتونن مشکل ناباروریتون رو بصورت کاملا طبیعی درمان کنن🏥 ✅ درمان ریشه ایی ✅کاملا ارگانیک و بدون بازگشت ❌ساده نباشید iuiوivf را درمان نیست❌ جهت انجام مشاوره رایگان به کانال: https://eitaa.com/joinchat/1539899718Cad4c4fd44c
هدایت شده از ذاکرین
😱چگونه بفهمم همسرم قبل ازدواج رابطه داشته یا نه؟😳 🔴از روی گردن خانم 🔵از روی ناف خانم تصاویر را مشاهده کنید 👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/768344378C91b5b60259 https://eitaa.com/joinchat/768344378C91b5b60259 ⛔️ورود افراد مجرد ممنوع ⛔️
🔆فكر پليد 🍂در زمان حكومت موسى هادى (چهار خليفه بنى عباس ) مرد توانگرى در بغداد زندگى مى كرد. وى همسايه اى نسبتا فقيرى داشت كه هميشه به ثروت او حسد مى برد و براى اينكه به همسايه توانگرش آسيبى برساند از هيچ گونه تهمت نسبت به وى كوتاهى نمى كرد. ولى هر چه تلاش مى كرد به مقصد پليد خود نمى رسيد. روز به روز حسدش شعله ور گشته و خويشتن را در شكنجه سخت مى ديد. پس از آن كه از همه تلاش و كوشش نااميد شد. تصميم گرفت نقشه خطرناكى را پياده كند، لذا غلام كوچكى را خريد و تربيت كرد تا اينكه غلام جوانى نيرومند گشت . روزى به غلام گفت : فرزندم ! من تو را براى انجام كار مهمى خريده ام و به خاطر آن مساءله اين همه زحمتها را تحمل كرده ام و با چنان مهر و محبت تو را بزرگ نموده ام . در انجام آن كار چگونه خواهى بود؟ 🍂 اى كاش مى دانستم آن گاه كه به تو دستور دادم ، هدفم را تاءمين مى كنى و مرا به مقصود مى رسانى يا نه ؟ غلام گفت : اى آقا! مگر بنده در مقابل دستور مولا و بخشنده اش چه مى توانم بكنم ؟ آقا! به خدا قسم اگر بدانم رضايت تو در اين است كه خود را به آتش بزنم و بسوزانم يا خود را در آب انداخته و غرق بسازم ، حتما اين كارها را انجام مى دهم ... 🍂همسايه حسود از سخنان غلام سخت خوشحال گشت و او را در آغوش ‍ كشيد و چهره اش را بوسيد و گفت : - اميدوارم كه لياقت انجام خواسته مرا داشته باشى و مرا به مقصودم برسانى . 🍂غلام گفت : مولايم ! بر منت بگذار و مرا از مقصود خود آگاه ساز تا با تمام وجود در راه آن بكوشم . همسايه حسود گفت : هنوز وقت آن نرسيده . يك سال گذشت روزى او را خواست و گفت : 🍂- غلام ! من تو را براى اين كار مى خواستم . همسايه ام خيلى ثروتمند شده و من از اين جريان فوق العاده ناراحتم ! مى خواهم او كشته شود. غلام مانند يك ماءمور آماده گفت : اجازه بدهيد هم اكنون او را بكشم . 🍂حسود اظهار داشت : نه ! اين طور نمى خواهم ؛ زيرا مى ترسم توانايى كشتن او را نداشته باشى و اگر هم او را بكشى ، مرا را قاتل دانسته ، مرا بجاى او بكشند و در نتيجه به هدفم نمى رسم . لكن نقشه اى كشيده ام و آن اين كه مرا در پشت بام او بكشى تا به اين وسيله او را دستگير نمايند و در عوض من او را قصاصش كنند. غلام گفت : اين چگونه كارى است ؟ 🍂شما با خودكشى مى خواهيد آرامش روح داشته باشيد. گذشته از اين شما از پدر مهربان نسبت به من مهربان تريد. مرد حسود در برابر سخنان غلام اظهار داشت اين حرفها را كنار بگذارد من تو را به خاطر همين عمل تربيت كرده ام . من از تو راضى نمى شوم مگر اينكه فرمانم را اطاعت كنى . هر چه غلام التماس كرد مولاى حسودش از اين فكر پليد صرف نظر كند فايده اى نداشت . در اثر اصرار زياد غلام را به انجام اين عمل حاضر نمود. سه هزار درهم نيز به او داد. و گفت : پس از پايان كار، اين پولها را بردار و به هر كجا كه مى خواهى برو. فرد حسود در شب آخر عمرش به غلام گفت : 🍂- خودت را براى انجام كارى كه از تو خواسته ام آماده كنى . در اواخر شب بيدارت مى كنم . نزديك سپيده دم غلامش را بيدار كرد و چاقو را به او داد و با هم به پشت بام همسايه آمدند و در آنجا رو به قبله خوابيد و به غلام گفت : زود باش كار را تمام كن . 🍂غلام ناچار كارد را بر حلقوم آقاى حسودش كشيد و سر او را از تن جدا نمود و در حالى كه وى در ميان خون دست و پا مى زد، غلام پايين آمده در رختخواب خود خوابيد. 🍂فرداى آن شب خانواده مرد حسود به جستجويش پرداختند و نزديك غروب جسدش را آغشته به خون در پشت بام همسايه پيدا كردند! بزرگان محله را حاضر كردند. آنان نيز قضيه را مشاهده كردند. اين ماجرا به موسى هادى رسيد. خليفه ، همسايه توانگر را احضار كرد و هر چه از وى بازجويى نمود مرد ثروتمند اظهار بى اطلاعى كرد. خليفه دستور داد او را به زندان بردند. غلام هم از فرصت استفاده نموده و به اصفهان گريخت . اتفاقا يكى از بستگان توانگر زندانى در اصفهان متصدى پرداخت حقوق سپاه بود. غلام را ديد. چون از كشته شدن صاحب غلام آگاه بود قضيه را از وى پرسيد. 🍂 غلام نيز ماجرا را بدون كم و زياد به او بازگو نمود. وى چند نفر را براى گفتار غلام شاهد گرفت . سپس او را پيش خليفه فرستاد. غلام در آنجا نيز تمام داستان را از اول تا به آخر بيان نمود. خليفه از اين موضوع بسيار تعجب كرد. دستور داد زندانى را آزاد كردند و غلام را نيز مرخص نمودند. 📚داستانهاى بحارالانوار جلد دوم، محمود ناصری حکایت وبهلول @hkaitb
💥🛑 فرصت محدود 🛑💥 💥 ۹۰٪ تخفیف و اصل 💥 😍 به سبک نچرال اولین بار در ایران 😎 😎 با عضویت در کانال ایتا این خانم دکتر نخبه و منصف ایرانی خودت معجزه واقعی رو ببین 👇 https://eitaa.com/joinchat/2873426145C246141b6fa 🙄 تضمین ۵ برابر افزایش زیبایی 👆 💥 وظیفه ما چیه ؟؟؟ ❤️ تا می تونیم از این خانم دکتر هنرمند، معتقد و منصف حمایت کنیم ❣ به دوستان خود معرفی کنیم 👊😍
هدایت شده از ذاکرین
😎💪 صادقانه چند درصد انتظار داری با و جوان و زیباتر بشی ؟👇 🟩🟩🟩🟩🟩🟩🟩🟩🟩 100درصد 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨--------- 80درصد 🟧🟧🟧🟧🟧------------------ 50درصد 🟥🟥🟥--------------------------- نمیشم ! چند درصد انتظار تخفیف و داری ؟؟؟؟ بیا اینجا 😉👇 👈 ورود به مطب دکتر غزال یزدانی
🔆استادی که شاگرد شد 🌱مرحوم آيت الله سيد حسين كوه كمره اى از شاگردان صاحب جواهر، مجتهدى معروف بود و در نجف اشرف ، حوزه درس معتبرى داشت . هر روز طبق معمول در ساعت معين براى تدريس در مسجد حاضر مى شد. 🌱يك روز از جايى بر مى گشت كه نيم ساعت زودتر به محل تدريس آمد، بطورى كه هنوز از شاگردانش كسى نيامده بود، در اين هنگام ديد شيخ ژوليده اى كه آثار فقر در او نمايان است در گوشه مسجد مشغول تدريس ‍ مى باشد و چند نفر به دور او حلقه زده اند. مرحوم سيد حسين خود را به او نزديك كرده و سخنانش را گوش كرد، با كمال تعجب حس كرد كه اين شيخ ژوليده ، بسيار محققانه درس مى گويد. روز بعد زودتر آمد و به سخنان شيخ گوش داد و بر اعتقاد روز پيشش افزوده شد. 🌱 اين عمل چند روز تكرار گرديد و براى سيد حسين يقين حاصل شد كه اين شيخ از خودش فاضلتر است و اگر شاگردان خود نيز در درس شيخ شركت كنند بيشتر بهره مى برند، اينجا بود كه خود را در ميان دو راهى كبر و تواضع ديد و سر انجام بر كبر پيروز شد. 🌱فردا كه شاگردانش اجتماع كردند، خطاب به آنها گفت : دوستان ! امروز مى خواهم مطلب تازه اى به شما بگويم . اين شيخ كه در آن گوشه مسجد با چند شاگرد نشسته ، براى تدريس از من شايسته تر است و خود من هم از او استفاده مى كنم ، از اين پس همه با هم پاى درس او حاضر مى شويم . از آن روز، همه در جلسه درس آن شيخ ژوليده ، كه كسى جز مرحوم شيخ مرتضى انصارى - قدس سره - نبود، شركت نمودند و از آن پس ، افتخار شاگردى آن استاد بزرگ فقه آل محمد نصيبشان شد. حکایت وبهلول @hkaitb
❌دنبال شعر کوتاه عاشقانه هستی ولی پیدا نمیکنی؟؟❌ 😍اینجا پاتوق عُشاق حالا خواستی دوراتم بزن، چند تا کانال هم فالو کن، من آخرش میدونم ممبر خودمی 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3231908089C523f526b3c حالا چرا داری ادامه ی بنر رو میخونی خوشت اومده ها 😌گفتم مال خودمی هی خواستی مقاومت کنی .. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3231908089C523f526b3c 🤞هشدار حذف تمام کانال ها