#داستان_آموزنده
🔆غوغاى قيامت
روايت شده : عايشه (يكى از همسران رسول خدا(صل الله علیه وآله و سلم ) از آنحضرت پرسيد: مردم در روز قيامت چگونه محشور مى شوند؟!.
پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: آنها عريان و پابرهنه محشور مى گردند؟.
عايشه (با اضطراب ) گفت : واسواءتاه (واى از آبرويم ) سرانجام پيامبر (صصل الله علیه وآله و سلم ) به او فرمود: ولى آنچنان مردم به خود مشغولند و در فكر خود هستند كه توجهى به غير خود دارند، سپس اين آيه (37 عبس ) را قرائت كرد: لكل امرء يومئذ شاءن يغنيه : در روز قيامت هر شخصى داراى شاءن و كارى است كه او را از ديگران مشغول و غافل نموده است .
فريدالدين عطار براى مجسم نمودن گرفتارى سخت قيامت حكايت موش و گربه اى را كه در روى تخته پاره كشتى بر روى امواج آب دريا قرار گرفته اند به شعر درآورده ، و آن را به عنوان مثال ذكر مى كند، آنجا كه گويد:
كشتيى آورد در دريا شكست
تخته اى زان جمله بر بالا نشست
گربه و موشى در آن تخته بماند
كارشان با همديگر پخته بماند
نه زگربه ، موش را روى گريز
نه به موش ، آن گربه را چنگال تيز
هر دوشان از هول درياى عجب
در تحير بازمانده خشك لب
در قيامت نيز اين غوغا بود
يعنى آنجا، نى توونى ما بود
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
حامد آهنگی بازم ترکوند 🤣🤣🤣
👻👻 عجب بشری این مرد 👻
تیکه های نایاب برنامه شباهنگ 😁👇
https://eitaa.com/joinchat/1757806839C1fe1932a42
ایسگاه گرفتن های حامد 😂👇
https://eitaa.com/joinchat/1757806839C1fe1932a42
لامصب چه تیکه هایی میندازه🤭 ☝️
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
عصل لامصب 🤣😈👇🏿
عجب چیزیه 💦🚷
بزن روش 👇👇
🍀 🧠🧠
🧠🧠🧠
🧠🧠🧠🧠
🧠🧠🏴🏴
🧠🧠🧠🧠
🧠🧠☁️☁️
🧠🧠⌚️⌚️
🧠🧠☁️☁️
🧠🧠🧠🧠🧠
🧠🧠🔨🥿🥿🥿
🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠
🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠
🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠
🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠
🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠🧠
🍀🍀🧠🧠🍀🍀🍀🍀🍀🍀
👾🍀🧠🧠🍀🍀🍀👾👾👾
👾👾🍀🍀🍀🍀🍀🍀👾
🍀🍀 🍀🍀
🧠 🧠
❌ورود افراد کم سن و با ادب ممنون 🚷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان_آموزنده
🔆غوغاى قيامت
روايت شده : عايشه (يكى از همسران رسول خدا(صل الله علیه وآله و سلم ) از آنحضرت پرسيد: مردم در روز قيامت چگونه محشور مى شوند؟!.
پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: آنها عريان و پابرهنه محشور مى گردند؟.
عايشه (با اضطراب ) گفت : واسواءتاه (واى از آبرويم ) سرانجام پيامبر (صصل الله علیه وآله و سلم ) به او فرمود: ولى آنچنان مردم به خود مشغولند و در فكر خود هستند كه توجهى به غير خود دارند، سپس اين آيه (37 عبس ) را قرائت كرد: لكل امرء يومئذ شاءن يغنيه : در روز قيامت هر شخصى داراى شاءن و كارى است كه او را از ديگران مشغول و غافل نموده است .
فريدالدين عطار براى مجسم نمودن گرفتارى سخت قيامت حكايت موش و گربه اى را كه در روى تخته پاره كشتى بر روى امواج آب دريا قرار گرفته اند به شعر درآورده ، و آن را به عنوان مثال ذكر مى كند، آنجا كه گويد:
كشتيى آورد در دريا شكست
تخته اى زان جمله بر بالا نشست
گربه و موشى در آن تخته بماند
كارشان با همديگر پخته بماند
نه زگربه ، موش را روى گريز
نه به موش ، آن گربه را چنگال تيز
هر دوشان از هول درياى عجب
در تحير بازمانده خشك لب
در قيامت نيز اين غوغا بود
يعنى آنجا، نى توونى ما بود
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🎥 کلیپی جدید از تولد یک نوزاد در شکم یک گوسفند!
👈 نشانه اخرالزمانه ادم شاخ درمیاره!🤯
✅باعث توبه چندهزارنفرشده😱
🛑اتفاقی که همه جهانیان حیرت کردن
دیدنش ضررندارد
🔴 کلیپ جدید در لینک زیر👇
https://eitaa.com/joinchat/1938423856C71dff1701b
دیدنش برهرمردو زن واجب است 👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
*#نامهی جنجالیپدربهعروسش👰🏻📵
پدری قبل از ازدواج پسرش به او یک نامه داد و گفت شب عروسی این رو به خانومت بده و خودت هیچوقت اینو نخون! پدر مُرد؛ پسر از یک دختر ثروتمند خواستگاری کرد و شب عروسی طبق وصیت پدر نامه رو به عروس داد و وقتی که اونو خواند یک کشیده به پسره زد و گفت الان منو طلاق بده! از یک دختر فقیر خواستگاری کرد و نامه را به او داد او هم کشیده زد و طلاق خواست! از فامیل و دوست و آشنا خواستگاری کرد و هر بار این بلا به سرش اومد در نهایت خواست نامه را بخواند آن را باز و شروع کرد به خوندن ناگهان دید نوشته...😱🔥👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/4257480971C46284267ec
🔴 ادامه نامه رو بخون👆😳😳
#عاطی
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانی جالب دربارهی حساب و کتاب اعمال در قیامت😭😭
🎙 #استاد_قرائتی
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
مثل پیرزنا #روسری زیر گلوت گره نزنی پاشی بری #مهمونی😒😒
طوری روسری سرت کن که همه محو تماشات بشن و به به و چه چه کنن🤩🤩
بیا اینجا انواع مدل بستن #شال و #روسری گذاشته 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1021313038C8cfe29c782
https://eitaa.com/joinchat/1021313038C8cfe29c782
#نو_عروسا کانالش واسه شما حرف نداره 😉
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
کسی جرئت داره بزنه رو شکل؟! 😂👇🏻😻
┈┈┈┈╱╲┈┈┈╱╲┈┈┈┈┈
┈┈┈╱╱╲╲▁╱╱╲╲┈┈┈┈
┈┈┈▏┏▅╮▔╭▅┓▕┈┈┈┈
┈┈┈▏╰━┛▼┗━╯▕┈┈┈┈
┈┈┈╲╰┳┳╋┳┳╯╱┈┈┈┈
┈┈┈┈╲╰┻┻┻╯╱┈┈┈┈┈
┈┈┈┈┈╰━━━╯┈┈┈┈┈┈
بچه مچه نزنه 👆🏼🔞😹
•
🌹داستان آموزنده🌹.
مردی از نوادگان عمر بن خطاب در مدینه، امام كاظم (علیه السلام) را آزار می داد و هرگاه ایشان را می دید، به امام دشنام می داد.
برخی از اطرافیان به حضرت گفتند اجازه بفرمایید این مرد را به قتل برسانیم.
امام كاظم (علیه السلام) آنان را از این كار به شدت منع كرد و سراغ نشانی مرد دشنام گو را گرفت.
گفتند در فلان منطقه از مدینه كشاورزی می كند.
امام، سوار بر مركب به سویش رفت و او را در مزرعه اش دید.
با الاغش داخل مزرعه شد.
آن مرد فریاد زد زراعت ما را لگدمال نکن!
امام با مرکب از داخل زراعت به سوی مرد رفت تا نزدیک او رسید.
پیاده شد، در كنارش نشست، با او شوخی و مزاح كرد و به او فرمود چه مقدار خسارت بر زراعت تو وارد كردم؟
گفت صد دینار.
فرمود امید داری چقدر محصول به دست بیاوری؟
گفت علم غیب ندارم.
فرمود گفتم چقدر امید داری؟
گفت امید دارم دویست دینار محصول به دست آورم.
امام كاظم (علیه السلام) كیسه ای به او داد كه در آن سیصد دینار بود و فرمود زراعت تو بر جایش باقی است و خداوند آنچه امید داری را به تو روزی می كند.
مرد بلند شد و سر مبارک حضرت را بوسید و خواست تا از تقصیرش درگذرد.
امام تبسمی كرد و بازگشت.
امام كاظم (علیه السلام) به مسجد رفت و مرد دشنام گو را دید كه در مسجد نشسته است.
وقتی نگاهش به امام افتاد، گفت خداوند می داند رسالت خود را كجا قرار دهد.
یاران امام به سوی آن مرد رفتند و گفتند داستان چیست، تو تا به حال به گونه ای دیگر سخن می گفتی؟
مرد گفت شنیدید الآن چه گفتم و شروع به دعا كردن برای امام كاظم (علیه السلام) كرد.
گفتگوها میان مرد و یاران امام ادامه یافت.
وقتی امام كاظم (علیه السلام) به خانه اش بازمی گشت، به اطرافیانش كه پیش از آن می خواستند مرد را بكشند فرمود كاری كه شما می خواستید انجام دهید بهتر بود یا آنچه من انجام دادم؟
من با این مقدار پول، كارش را اصلاح كردم و از شرش در امان گشتم.
🌹
حکایت
@hkaitb
🌿🌾🌿
✍شخصی نزد امام صادق(ع) از تنگ دستى شِکوه کرد.
💞حضرت به او فرمودند:
صبر کن. به زودى خداوند، گشایشى در کار تو خواهد داد.
💞آن گاه، ساعتى سکوت کرد و سپس رو به آن مرد کرد و فرمود:
از زندان کوفه برایم بگو که چگونه است؟
☘گفت: خداوند به سلامتت بدارد!
⚜تنگ و بدبوست و زندانیان در بدترین وضع به سر مى برند .
💞امام علیه السلام فرمود : تو هم در این دنیا در زندانى.
⚜پس مى خواهى در آن، در گشایش و آسایش باشى؟
⚜مگر نمى دانى که دنیا، زندان مومن است.
📚کافی/ج2/ص250/ح6
حکایت
@hkaitb