eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
264.2K
بیرون زدگی دیسک دارید، این رو گوش کن☝🏻 اقای سجادی میگه: دچار بیماری دیسک کمر بودم و درد سیاتیکم اذیتم می کرد و ارامش نداشتم. امان الان با این روش طبیعی وی بی نظیر بهبود پیدا کردم. 🤲🏻🌹 جراحی دیسک ممنوع❌ این کانالشونه و 5 تا پیام اخر کانالشون ببنید👇🏼. https://eitaa.com/joinchat/3498508525Cc3548bddf5
🔮✨✨🔮 ✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی برای یه کار اداری رفته بودم شهرداری، توی اون قسمتی که به کار من مربوط میشد یه خانوم جوان کارمند حضور داشت که قبل از هر چیزی، قبل از کارمند بودن، قبل از دختر خانواده بودن و حتی به نظرم قبل از همسر بودن یه مادر بود... یه زن وقتی مادر میشه اولویتش میشه فرزند... این خانوم مجبور بود برای چند ساعت از دخترش توی محل کار نگهداری کنه. اره میدونم اداره جای این کارا نیست اما حتما مجبور شده بود حواسم بهش بود، تمام سعیش رو میکرد یه موقع کارش عقب نیفته آدم خوب رو از حرکات سر و دست و گردن میشه شناخت... یه دختر بچه یکی دو ساله رو با لباس زمستونی صورتی تصور کن، بچه ها همشون شیرینن، خواستنی ان، این بچه هم تو دل برو بود، هر کس میومد داخل نگاهش که میکرد لبخند مینشست روی لبش یه مقدار سرما خورده بود توی اون چند دقیقه ای که اونجا بودم با چشمای خودم دیدم که مادرش با چه سختی داروهاش رو میداد و ازش مراقبت میکرد خیره شدم به چشمهای مهربون و پاک اون دختر بچه میدونی به چی فکر میکردم؟ به اینکه بیست سال دیگه این بچه این روزا رو یادش نمیاد اون شبایی که باعث بی خوابی مادرش شده اون نه ماه که راحتی رو ازش سلب کرده... هزار تا چیز دیگه اینارو یادش میاد؟ نمیاد! آخه پریشب یه دختر بیست ساله دیدم توی همین میدون ولیعصر داشت با یه لحن بد سر مادرش غر میزد که اه، مامان اینجا میدونه، دوتا چهارراه بعدی باید پیاده میشدیم، اونجا میشه چهارراه ولیعصر.... من ذوق رو توی چشمای مادرش دیدم که حالش خوب بود از اینکه با دخترش اومده بیرون... کسی که ذره ذره آب شده تا اون بچه ذره ذره قد بکشه.... خیلی دلم خواست از اون دختر بپرسم اگه با دوستاتم بیرون میومدی از پیاده روی دوتا چهارراه عصبانی میشدی یا خوشحال؟ از کجا میدونی؟ شاید مامانت دلش میخواست چهارقدم باهات راه بره...نگاهت کنه حواست هست رفیق؟ میترسم یه وقتی به خودمون بیاییم که دیر شده ... 🦋 حکایت @hkaitb
تو عراق برای هر درخواست کوچیک مجبور بودم با اشاره انجام بدم 😬 برای سرویس بهداشتی از یه آقا سوال کردم کجاست هر چی می‌گفتم متوجه نمیشد 😣 حالا مگه میشد با اشاره هم گفت؟ 🤦🏻‍♂ یه دفعه دیدم زن داداشم کاملا مسلط با اون عراقی حرف زد !!! شاخ درآووردم😐 پرسیدم چطور انقدر خوب میتونی عربی صحبت کنی؟ گفت توی بهترین کانال آموزش لهجه عراقی بودم فقط نیم ساعت روزانه وقت میذاشتم.همین!! 😇👇 https://eitaa.com/joinchat/748814525C1a3bb51b3c اربعین بعدی میخوام مترجم فامیل بشم 😎👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
من پارسال همین موقع به عشق امام زمان ( عج ) و ایام ظهور آموزش لهجه عراقی رو شروع کردم💪 اربعین با فامیل رفته بودیم کربلا هر جا نیاز بود به یه نفر که تسلط داشته باشه به زبان عراقی می‌گفتن فاطمه بیا اینو بهشون بگو یا میگفتن این عراقی چی میگه؟ کییییف می‌کردم😍😍 پدر و مادرم که خیلی بیشترررر😁 شما هم اگر میخواین زبان عراقی رو یاد بگیرین بیاید به جمع ۱۰ هزار نفری ما😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/748814525C1a3bb51b3c
هدایت شده از غذاهای 3سوته😋
فقط ۱۲۹تومننننن🔴🔴🔴🔴 پخش کننده اصلی✔️✔️💢 انواع کیف دوشی /کیف دستی/کوله/روسری ساده/روسری طرحدار تنوع مدل✅ ارسال منظم فوری ✅️ تضمین کیفیت✅️ ست کیف و روسری✅ خرید بی دغدغه و مطمعن👌✅️ https://eitaa.com/joinchat/4261675674C3bd514deab
✨﴾﷽﴿✨ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. رایگان یاد بگیر تا عید ظروف لاکچری بسازی😳‼️ این ظروف خوشکلو میتونی یاد بگیری تو خونه بسازیشون با هر رنگی که دوس داری فقط احتیاج به یه میز داری .حتی ظروف کهنه تو میتونی نو و لوکس کنی فقط کافیه بزنی رو لینک زیر👇👇 https://eitaa.com/joinchat/920912166C5fe4735c71 ✅ هم واسه خودت بساز هم از طریق درست کردن این ظروف زیبا به درآمدهای میلیونی برسی خودم بهت یادم میدم تا عید زندگیتو زیرو رو کنی همه میتونن اینکارو انجام بدن هم آقا هم خانوم هیچ محدودیتی سنی هم نداره 💎نگران فروشتم نباش خودم بهت یاد میدم .
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🎁 اگه شما هم دوست دارید در دوره رایگان شکرگزاری شرکت کنید و وارد باشگاه آرزوها بشید و مثل بارون🌧 نعمت، ثروت و برکت بر زندگی تون جاری بشه، بزنید روی لینک زیر و وارد بزرگ ترین گروه شکرگزاری ایران بشید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2971533943Cd97bb9573d 💜
🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼 🔆على (ع ) در اوج عطوفت و بزرگوارى اميرالمؤ منين على عليه السلام پس از آن كه به دست ابن ملجم ضربت خورد، از شدت زخم بى حال شده بود. وقتى كه به حال آمد، امام حسن در ظرفى ، شير به حضرت داد. امام كمى از شير خورد بقيه را به حسن داد و فرمود: اين شير را به اسيرتان (ابن ملجم ) بدهيد! سپس فرمود: فرزندم ! به آن حقى كه در گردن تو دارم ، بهترين خوردنيها و نوشيدنى ها را به او بدهيد و تا هنگام مرگم با ايشان مدارا كنيد و از آنچه مى خوريد به او بخورانيد و از آنچه مى نوشيد به ايشان بنوشانيد تا نزد شما گرامى شود! 📚بحار: ج 42، ص 289. حکایت @hkaitb
هدایت شده از سابقه گسترده کرامت( امام مجتبی ع )
🔴فوری ♨️حادثه تلخ برای دانش آموز دختر۹ساله😔 مراقب بچه تون باشید 😔😔 ♨️مدیر مدرسه یکی از وسیله هاش رو تو مدرسه جا میزاره و برمیگرده مدرسه،همزمان دانش آموز میره داخل مدرسه و مدیر متوجه حضور دختر بچه نمیشه و متأسفانه ..... داستان دردناک و واقعیه 😔💔 اگر قلبتون ناراحته نخونید👇 https://eitaa.com/joinchat/3554541568C0ea73441ed https://eitaa.com/joinchat/3554541568C0ea73441ed 👆 مادرش وقتی میره مدرسه با صحنه دردناکی مواجهه میشه،خدا به خانواده ش صبر بده😔
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🔴اطلاعیه فوری/ 📌جزئیات شهر به شهر و استان‌ به استان 👇 https://eitaa.com/joinchat/3554541568C0ea73441ed https://eitaa.com/joinchat/3554541568C0ea73441ed 📌شما تعطیل شدید؟😐👆
روزی از عالمی مسئله اي پرسیدند گفت: نمی دانم. پرسشگر گفت: شرم نداري که به نادانی خود اعتراف می کنی؟ گفت: چرا شرم دارم از گفتـن کلمه اي که فرشـتگان به آن سـخن گفتنـد و هنگـامی که خداونـد دربـاره اسـماء از آنهـا پرسـید، گفتنـد: «سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا» خدایا ما چیزي نمی دانیم جز آنچه تو به ما آموختی. حکایت @hkaitb
ميـخواے به عشــق سابقت تيڪه بندازى؟ میــخواے عشقــتو با عڪس پـروفایلت حرص بدے؟ میــخواے حــرف دلـتو با عڪس پــروفایلت بزنے؟ https://eitaa.com/joinchat/2324758590C8489f6a186 https://eitaa.com/joinchat/2324758590C8489f6a186 اگه شبا دلتنگ عشقت میشے بیا🤦‍♀👆 فقــط مــغــرورا
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
امشب عروسیم بود و همه خوشحال بودند..آخه من دختر قشنگی نبودم و هیچ خواستگاری نداشتم..چه‌برسه به پسر تحصیلکرده و پولداری مثل رسول..وقتی رسول اومد خواستگاریم همه تعجب کردند..تا اینکه قبل از مراسم و بله گفتنم خواهرشوهرم با پررویی تمام گفت میدونی چرا رسول اومده خواستگاری دختری مثل تو؟چون اون میخواد...👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d تازه فهمیدم چرا رسول اومده خواستگاریم👆
🔴جواد قارایی ✍از همه هموطنان عزیز دعوت میکنم تا در کانال «ایرانگرد» عضو شوند تا از زیباترین جاهای کشور مطلع شوند جهت عضویت کلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3811442862C293f6ca16b
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
شهیدی که در قبر خندید شهیدی که قبرش بوی عطر میدهد شهیدی که در خواب از حادثه مناخبرداد شهیدی که درخواب محل دفنش را به مادرش خبرداد شهیدی که پس از۱۶سال بدنش سالم بود شهیدی که بانی ازدواج شد شهیدی که درقبر اذان گفت شهیدی که ازبهشت برای دخترش نامه نوشت شهیدی که اسید هم برپیکرش اثرنکرد شهیدی که منافقین گوشتش را خوردند شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد شهیدی که از بهشت رضایتنامه فرزندش را امضاکرد داستان همه اینها رو در کانال زیر بخوانید👇 https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
هدایت شده از سابقه گسترده جوان ❤
کلینیک درمانی نور 🌱 ترک اعتیاد در ۷ روز ✅ ترک سیگار در ۴۸ ساعت ✅ 🔴ایجاد بی میلی شدید درکمترین زمان ممکن 🔴بدون درد وخماری 🔴وپاکسازی کامل برای همیشه سیگارو اعتیادت رو ترک کن ✅ برای مشاوره با کارشناس فرم ویزیت زیر را پرکنید 👇👇👇 https://digiform.ir/wd725abb6 کانال https://eitaa.com/joinchat/2474246530C097013c784
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
پسرا رو قورباغه ها کليک کنيد 😂😂👇👇 🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸 🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸 🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸 🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸🐸 دخترا رو خرسا کليک کنيد 😂😂👇👇 🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼 🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼 🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼 🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼🐼 زود باشین تا برنداشتم بیا فقط بخند🤣🤣👆
📚معلم و كودكان كودكان مكتب از درس و مشق خسته شده بودند. با هم مشورت كردند كه چگونه درس را تعطيل كنند و چند روزی از درس و كلاس راحت باشند. يكی از شاگردان كه از همه زيركتر بود گفت: فردا ما همه به نوبت به مكتب مي‌آييم و يكی يكی به استاد مي‌گوييم چرا رنگ و رويتان زرد است؟ مريض هستيد؟ وقتی همه اين حرف را بگوييم او باور مي‌كند و خيال بيماری در او زياد مي‌شود. همة شاگردان حرف اين كودك زيرك را پذيرفتند و با هم پيمان بستند كه همه در اين كار متفق باشند، و كسی خبرچينی نكند. فردا صبح كودكان با اين قرار به مكتب آمدند. در مكتب‌خانه كلاس درس در خانة استاد تشكيل مي‌شد. همه دم در منتظر شاگرد زيرك ايستادند تا اول او داخل برود و كار را آغاز كند.او آمد و وارد شد و به استاد سلام كرد و گفت : خدا بد ندهد؟ چرا رنگ رويتان زرد است؟ استاد گفت: نه حالم خوب است و مشكلی ندارم، برو بنشين درست را بخوان.اما گمان بد در دل استاد افتاد. شاگرد دوم آمد و به استاد گفت : چرا رنگتان زرد است؟ وهم در دل استاد بيشتر شد. همينطور سی شاگرد آمدند و همه همين حرف را زدند. استاد كم كم يقين كرد كه حالش خوب نيست. پاهايش سست شد به خانه آمد، شاگردان هم به دنبال او آمدند. زنش گفت چرا زود برگشتي؟ چه خبر شده؟ استاد با عصبانيت به همسرش گفت: مگر كوري؟ رنگ زرد مرا نمي‌بيني؟ بيگانه‌ها نگران من هستند و تو از دورويی و كينه، بدی حال مرا نمي‌بيني. تو مرا دوست نداري. چرا به من نگفتی كه رنگ صورتم زرد است؟ زن گفت: ای مرد تو حالت خوب است. بد گمان شده‌اي. استاد گفت: تو هنوز لجاجت مي‌كني! اين رنج و بيماری مرا نمي‌بيني؟ اگر تو كور و كر شده‌ای من چه كنم؟ زن گفت : الآن آينه مي‌آورم تا در آينه ببيني، كه رنگت كاملاً عادی است. استاد فرياد زد و گفت: نه تو و نه آينه‌ات، هيچكدام راست نمي‌گوييد. تو هميشه با من كينه و دشمنی داري. زود بستر خواب مرا آماده كن كه سرم سنگين شد، زن كمی ديرتر، بستر را آماده كرد، استاد فرياد زد و گفت تو دشمن مني. چرا ايستاده‌ای ؟ زن نمي‌دانست چه بگويد؟ با خود گفت اگر بگويم تو حالت خوب است و مريض نيستي، مرا به دشمنی متهم مي‌كند و گمان بد مي‌برد كه من در هنگام نبودن او در خانه كار بد انجام مي‌دهم. اگر چيزی نگويم اين ماجرا جدی مي‌شود. زن بستر را آماده كرد و استاد روی تخت دراز كشيد. كودكان آنجا كنار استاد نشستند و آرام آرام درس مي‌خواندند و خود را غمگين نشان مي‌دادند. شاگرد زيرك با اشاره كرد كه بچه‌ها يواش يواش صداشان را بلند كردند. بعد گفت : آرام بخوانيد صدای شما استاد را آزار مي‌دهد. آيا ارزش دارد كه برای يك ديناری كه شما به استاد مي‌دهيد اينقدر درد سر بدهيد؟ استاد گفت: راست مي‌گويد. برويد. درد سرم را بيشتر كرديد. درس امروز تعطيل است. بچه‌ها برای سلامتی استاد دعا كردند و با شادی به سوی خانه‌ها رفتند. مادران با تعجب از بچه‌ها پرسيدند : چرا به مكتب نرفته‌ايد؟ كودكان گفتند كه از قضای آسمان امروز استاد ما بيمار شد. مادران حرف شاگردان را باور نكردند و گفتند: شما دروغ مي‌گوييد. ما فردا به مكتب مي‌آييم تا اصل ماجرا را بدانيم. كودكان گفتند: بفرماييد، بروييد تا راست و دروغ حرف ما را بدانيد. بامداد فردا مادران به مكتب آمدند، استاد در بستر افتاده بود، از بس لحاف روی او بود عرق كرده بود و ناله مي‌كرد، مادران پرسيدند: چه شده؟ از كی درد سر داريد؟ ببخشيد ما خبر نداشتيم. استاد گفت: من هم بيخبر بودم، بچه‌‌ها مرا از اين درد پنهان باخبر كردند. من سرگرم كارم بودم و اين درد بزرگ در درون من پنهان بود. آدم وقتی با جديت به كار مشغول باشد رنج و بيماری خود را نمي‌فهمد. تلقین غلط دیگران میتواند اعتماد به نفس را کاهش داده و تصورات ما را با نگرش دیگران همسو کند. و ذهن ما را از واقعیت اصلی خود دور ساخته، و باور های اساسی باطنی را خنثی کند. حکایت @hkaitb
🔴آیا میدانید علت ۸۰درصد طلاق ها چیست؟🔴 ✅ تو رابطه قدرت مرد حرف اول رو میزنه ‌. 💣 اگه زمانت دست خودت نیست (1 هیچ عقبی) اما اگه میخوای بدونی چطور (20 دقیقه) به بدنت کنترل داشته باشی ... برای دریافت ویزیت تلفنی اینجا کلیک کنید👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 فرم دریافت نوبت ویزیت تلفنی : https://digiform.ir/w6cb72b3b لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/269943010Cac27a0acef
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
❇️بهبود اختلالات آقایان ❇️بهبود مشکلات به منظور ارتقاء سلامت خانواده ها ✅برای درمان وارد کانال ما بشید https://eitaa.com/joinchat/269943010Cac27a0acef جهت دریافت ویزیت تلفنی فرم زیر را پر کنین: https://digiform.ir/w6cb72b3b
روزی ذوالقرنین گروهی از پیروان حضـرت موسی علیه السلام را دید که قبور مردگانشان را بر در خانه هاي خود قرار داده اند. دلیل این کار را از آنان پرسید. گفتند: براي آن که مرگ را فراموش نکنیم، و هرگز یاد مرگ از خاطر ما محو نشود. حکایت @hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🚨نیازمند کمک فوری برای پرداخت اجاره خونه یه خانواده آبرومند کمک جمع میکنیم پنج قسط عقب افتاده به مبلغ پنج میلیون تومان هر قسط یک میلیون تومان در حد توانتون کمک بفرمائید ان شاءالله خدا چند برابر بهتون برگردونه🤲 شماره کارت بانک رسالت به نام آقای خسروی بزنید رو شماره کارت کپی میشه خودکار👇
5041721069306117
اینم کانال خیریه هستش👇 https://eitaa.com/joinchat/703725911Cb6b69b971a
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
چند نفر دیگه کمک بفرمائید پنجاه تومن صد تومن هرچقد میتونین بنده خدا منتظره گناه داره خداخیرتون بده ان شاءالله خداوند چند برابر بهتون برگردونه 🤲
🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃 🔆فاطمه عليهاالسلام نورى در پرستشگاه پيامبر اسلام مى فرمايد: دخترم فاطمه ، بانوى بانوان اولين و آخرين هر دو جهان است . فاطمه پاره وجود من است . فاطمه نور ديدگان من است . فاطمه ميوه دل من است . فاطمه روح و جان من است . فاطمه حوريه اى است ، در چهره انسان . هنگامى كه او در محراب عبادت ، در برابر پروردگارش مى ايستد، نور وجودش به فرشتگان آسمان مى درخشد، همان گونه كه ستارگان به زمينيان مى درخشند. خداى مهربان به فرشتگان مى فرمايد: هان اى فرشتگان من ! به بنده شايسته ام (فاطمه ) بنگريد! كه در درگاهم قرار گرفته است و از خوف و وحشت به خود مى لرزد. فاطمه با تمام وجود مشغول پرستش من است . اينك شما را شاهد مى گيرم شيعيان او را از آتش ‍ دوزخ امنيت بخشيدم . 📚بحار: ج 43، ص 174. حکایت @hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان عجیب کاهش وزن این پسر جوان غوغا کرده 😱 16کیلو توی 2ماه بدون هیچ رژیم و ورزشی اگه توام میخوای راحت لاغربشی بزن روی لینک زیر👇🏻 https://landing.getz.ir/2Yj85 https://landing.getz.ir/2Yj85
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫خودکشی،خیانت،طلاق ، جر و بحث و .... مشکلاتی هست که پولدار و فقیر نمیشناسه اگر هرکدوم از این مشکلات رو دارید این کلیپ رو ببینید و تا دیر نشده از طریق لینک زیر تلفنی با یه مشاور متخصص صحبت کنید👇🏻 https://hamkadeh.com/landings/7uWq7 https://hamkadeh.com/landings/7uWq7
🌸🍃🌸🍃 در جریان بنی قریظه ، به خاطر خیانتی که یهودیان به اسلام و مسلمین کردند ، رسول اکرم (ص ) تصمیم گرفت که کار آنها را یکسره کند . یهودیان از پیامبر(ص ) خواستند تا ابولبابه را پیش آنها بفرستد تا با او مشورت نمایند . پیامبر اکرم (ص ) فرمود : ابولبابه ! برو ، ابولبابه هم دستور آن حضرت را اجابت کرده و با آنها به مشورت نشست . اما او در اثر روابط خاصی که با یهودیان داشت ، در مشورت منافع اسلام و مسلمین را رعایت نکرد و یک جمله ای را گفت و اشاره ای را نمود که آن جمله و آن اشاره به نفع یهودیان و به ضرر مسلمانان بود . وقتی که از جلسه بیرون آمد ، احساس کرد که خیانت کرده است ، اگر چه هیچ کس هم خبر نداشت . اما قدم از قدم که بر می داشت و به طرف مدینه می آمد ، این آتش در دلش شعله ورتر می شد . به خانه آمد ، اما نه برای دیدن زن و بچه ، بلکه یک ریسمان از خانه برداشت و با خویش به مسجد پیامبر آورد و خود را محکم به یکی از ستونهای مسجد بست و گفت : خدایا تا توبه من قبول نشود ، هرگز خودم را از ستون مسجد باز نخواهم کرد . گفته اند فقط برای خواندن نماز یا قضای حاجت یا خوردن غذا دخترش می آمد و او را از ستون باز می کرد و مجددا باز خود را به آن ستون می بست و مشغول التماس و تضرع می شد و می گفت : خدایا غلط کردم ، گناه کردم ، خدایا به اسلام و مسلمین خیانت کردم ، خدایا به پیامبر تو خیانت کردم ، خدایا تا توبه من قبول نشود همچنان در همین حال خواهم ماند تا بمیرم . این خبر به رسول اکرم (ص ) رسید . فرمود : اگر پیش من می آمد و اقرار می کرد ، در نزد خدا برایش استغفار می نمودم ولی او مستقیم نزد خدا رفت و خداوند خودش به او رسیدگی خواهد کرد . شاید دو شبانه روز یا بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که ناگهان بر پیامبر اکرم (ص ) در خانه سلمه وحی نازل شد و در آن به پیامبر خبر داده شد که توبه این مرد قبول است . پس از آن پیامبر فرمود : ای ام سلمه ! توبه ابولبابه پذیرفته شد . ام سلمه عرض کرد : یا رسول الله ! اجازه می دهی که من این بشارت را به او بدهم ؟ فرمود : مانعی ندارد . اطاقهای خانه پیامبر هر کدام دریچه ای به سوی مسجد داشت و آنها را دور تا دور مسجد ساخته بودند . ام سلمه سرش را از دریچه بیرون آورد و گفت : ابولبابه ! بشارتت بدهم که خدا توبه تو را قبول کرد . این خبر مثل توپ در مدینه صدا کرد ، مسلمانان به داخل مسجد ریختند تا ریسمان را از او باز کنند ، اما او اجازه نداد و گفت : من دلم می خواهد که پیامبر اکرم (ص ) با دست مبارک خودشان این ریسمان را باز نمایند . نزد پیامبر(ص ) آمدند و عرض کردند : یا رسول الله ابولبابه چنین تقاضایی دارد ، پیامبر به مسجد آمد و ریسمان را باز کرده و فرمود : ای ابولبابه توبه تو قبول شد ، آنچنان پاک شدی که مصدق آیه : یحب التوابین و نحب المتطهرین گردیدی . الان تو حالت آن بچه را داری که تازه از مادر متولد می شود ، دیگر لکه ای از گناه در وجود تو نمی توان پیدا کرد . بعد ابولبابه عرض کرد : یا رسول الله ! می خواهم به شکرانه این نعمت که خداوند توبه من را پذیرفت ، تمام ثروتم را در راه خدا صدقه بدهم . پیامبر فرمود : این کار را نکن . گفت : یا رسول الله اجازه بدهید دو ثلث ثروتم را به شکرانه این نعمت صدقه بدهم . فرمود : نه . گفت : اجازه بده نصف ثروتم را بدهم . فرمود : نه . عرض کرد : اجازه بفرمایید یک ثلث آن را بدهم . فرمود : مانعی ندارد . @hkaitb