May 11
حجتالاسلام سید مرتضی حسینی کمالآبادی در گفتوگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه در تاریخ دینی که خداوند برای انسان خواسته است از حضرت آدم ابوالبشر تا حضرت خاتم صلوات الله علیهم، مقام زن از طرف دین و انبیا و اوصیای آنان پاس داشته شده است، اظهار کرد: با وجود تاکید دین بر جایگاه و مقام زن، ضد فرهنگهای نهادینه شده توسط برخی از انسانها سبب شد تا زن از جایگاهی که شایسته اوست، برخوردار نباشد.
رئیس پژوهشکده ادیب فقه جواهری افزود: انبیا و اوصیاء، در این مورد چراغ عقل انسانها را روشن کردند تا راه را از بیراهه بشناسند و به ابعاد وجودی انسانی و به ویژه به جنس زن احترام بگذارند؛ مسألهای که بشر هنوز در مقام نظر و عمل نتوانسته است آن را حل کند و نیازمند تأمل بیشتر در مقام نظر و همت بیشتر در مقام عمل است؛ در این میان الگوهای تربیت شده و عینیت یافته، بهترین اثر را در بیداری عقلها و وجدانها داشتهاند.
وی گفت: حضرت فاطمه معصومه (س) فرزند امام موسی بن جعفر (ع) یکی از الگوهای مصداق یافته اندیشه اسلامی در رابطه با زن است که در زمان حیات و حتی پس از وفات حجتی به یادگار برای انسانها و انسانیت است.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم افزود: امام موسی کاظم (ع) روزی به مسافرت رفته بودند و جمعی از شیعیان حضرت برای پرسش چند سوال به خانه ایشان در مدینه آمدند ولی آن حضرت را نیافتند. سوالات را در کاغذی نوشتند و به اهل خانه دادند، فردا برای خداحافظی آمدند و مشاهده کردند حضرت معصومه (س) جواب همه آن سوالات را نوشته است. شیعیان در مسیر برگشت بودند که به امام کاظم (ع) برخورد کردند و جوابها را به آن حضرت نشان دادند، وقتی که امام (ع) جوابها را مشاهده کرد سه بار فرمود: فداها ابوها. همان تعبیری که رسول اکرم در فضیلت دختر گرامی خود حضرت زهرا (س) فرمود.
حضرت فاطمه معصومه (س) فرزند امام موسی بن جعفر (ع) یکی از الگوهای مصداق یافته اندیشه اسلامی در رابطه با زن است که در زمان حیات و حتی پس از وفات حجتی به یادگار برای انسانها و انسانیت است
وی بیان داشت: این مساله حکایت از بُعد آموزشی و تحصیلی برای زن در دین مبین اسلام دارد، مسألهای که حتی در محیط برخی مسلمانان حل نشده است. انسان چه زن و چه مرد باید به تحصیل بپردازد و در دانشی که تحصیل کرده به انسانها خدمت کند. نباید به بهانه دیگر ابعاد وجودی زن، مانند مدیریت منزل و فرزندآوری، او را از تحصیل بازدارد، چنانکه به بهانه تحصیل نباید دیگر ابعاد وجودی و اجتماعی تحت الشعاع قرار بگیرد؛ این سیره تربیتی را در شخص حضرت صدیقه طاهره فاطمه بنت رسول الله (ص) نیز میبینیم که به تبلیغ و تدریس میپرداخت.
حجتالاسلام حسینی کمال آبادی افزود: اما در قدم بعدی و تأثیرهای اجتماعی میبینیم که یک زن میتواند رهبری یک حرکت اجتماعی را نیز بر عهده داشته باشد. چنانکه سفر حضرت معصومه (س) از مدینه به قصد خراسان، جنبه اجتماعی و جنبشی دادن به تعالیم وحی را داشت، چرا که در این سفر که به نیت دیدار امام رضا (ع) صورت پذیرفت، نشان داد که آن حجتی که گوهر نجات انسان را در دست دارد کیست؟ وانگهی از مسیرهایی عبور میکردند که حکومت وقت، امام رضا (ع) را از آن منع کرده بودند، انتخاب نقشه خاص برای رساندن گوهر اسلام به دست انسانها، مجاهدت فاطمه معصومه (س) بود. فعالیت اجتماعی آن حضرت نیز مانند حضرت فاطمه زهرا (س) است که به تبلیغهای جزئی بسنده نکرده و به صحنه اجتماع وارد شده و تحلیل و تعیین مناسبات کوشیدهاند.
حضرت معصومه (س) الگوی مصداق یافته اندیشه اسلامی درباره زنان است
وی در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه پاسداشت شیعیان پس از وفات حضرت معصومه (س) پاسداشت از مصداق عینیت یافته الگوی اسلامی زن است، اظهار کرد: تشکیل بارگاه برای آن حضرت و بزرگداشت ایشان، تمرکز شدید بر نقطهای است که بشریت در مقام نظر و عمل نتوانسته آن را حل کند. بارگاه کریمه اهل بیت شاهد صدقی است که انسان به کمال رسیده و شایسته بزرگداشت زن و مرد ندارد و در پنهان بودن مزار صدیقه طاهره حضرت زهرا (س)، این مزار و تاکید بر آن روشن کننده چراغ عقل انسانها است و تلاش بر آن دارد تا گنج نهفته در عقل در پیوند با زن سعادتمند شکوفا کند همانگونه که امیرالمؤمنین امام علی (ع) فرمود: «لیثیروا لهم دفائن العقول».
@hkamal
لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا ۚ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (آل عمران/186)
قطعاً در مالها و جانهايتان آزموده خواهيد شد، و از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] از كسانى كه به شرك گراييدهاند، [سخنان دل]آزار بسيارى خواهيد شنيد، و[لى] اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست.
حسینی کمال آبادی
@hkamal
ضرورت ظرفیت شناسی انسان
سخن از ظرفیت انسان، یکی از بنیان های مهم انسان شناسی است.
امام علی ع می فرماید: هر ظرفی به آنچه در او می ریزید، پر می شود، مگر ظرف علم که با دانش، وسعت بیشتر پیدا می کند.
ظرفیت وجودی انسان، غیر متنهای است. اما ذهنیتی که از خود می سازیم، گاه کوچک تر از ظرف های مادی است، بسیار زود لبریز می شویم.
عصبانی می شویم انگار کاسه صبرمان کوچک بود
دانش را نمی خواهیم انگار ظرف دانش مان محدود بود
دنیا و خورد و خوراک لذت های آنی آن را می خواهیم انگار نامحدود هستند
یکی از اساتیدم می فرمود: «یک گوشی همراه فوق پیشرفته را در نظر بگیرید، با قابلیت های فراوان، دست انسانی که فقط برای تماس و پاسخ از آن استفاده می کند، او از این ظرفیت بی خبر است یا به دانش خود بی اعتنا است، ما انسان ها نیز از قوای خود، در حداقل استفاده هستیم».
در طول تاریخ به انسان از نوع زن، «ضعیفه» خطاب کردند شاید خود زنان نیز باور کردند -شاید- اما ظرفیتی که در وجود انسان نهاده است، وقتی رصد شود «قویه» بودن آشکار می شود، به عنوان نمونه کتاب «من زنده ام» می تواند ظرفیت و طاقت انسان زن که به ظاهر اسیر دست دشمن است را به خوبی نشان دهد، و شما را شگفت زده کند و صد البته این شگفتی اول راه است.
به راستی ما با این ظرفیت غیر متنهای وجودی خودمان چه می کنیم و بهره وری از خودمان را در چه سطحی در نظر گرفتیم؟
انسان را باید بر اساس ظرفیت وجودی او تعریف کرد، بر این اساس نه او حیوان گویا است نه فقط مدرک کلیات است که اینها بخش هایی سطحی از ظرفیت انسان است.
قوای انسان را باید از حالت بالقوه، بالفعل کرد، و آن را تقویت کرد تا ظرفیت خود را نشان دهد.
شما از حافظه کار بکشید، ببینید خدمت آن به شما چندبرابر می شود؟
بر قوه خیال کار کنید، ببینید که خدمتگذاری آن به عقل چه سان می شود؟
و.....
از حکیم فارابی به خاطر دارم که فرموده است: اکثر مردم عاقل بالقوه اند و متخیل بالفعل و چه بسا اکثرهم لا یعقلون قرآن نیز بدین معنا باشد.
غذای انسان بما هو انسان باید بدو برسد تا تقویت شود و گرنه حیوانی می شود که صورتی انسانی دارد یعنی زیست او را که بررسی کنیم و با زیست حیوانی مقایسه کنیم، تفاوتی چندان نمی بینیم و به تعبیر قرآن کریم گاه از حیوان هم پست تر زندگی می کنند بل هم اضل.
افسوس که بر همه چیز کار می کنیم مگر بر خودمان به تعبیر علامه حسن زاده آملی قدس سره در الهی نامه : الهی، ستاره شناس شدم و خودشناس نشدم؛ از رموز زیج و ربع مجیت واسْطُرْلاب باخبرم و از اسرار جام جم خویش بیخبر.
انسان بایدظرفیت وجودی خود را بشناسد و راه فعال کردن آن را فرا بگیرد به عنوان نمونه خواب را در نظر بگیرید، این چه حقیقتی است؟ آیا در دست ما است یا ما مانند تماشاگران فیلمی که پرداخته دیگران است، فقط یک تماشا چی هستیم، فیلسوف علم النفس می گوید، خواب در دست ما است و ما باید آن را پرداخته کنیم تا مانند تور شکار برای ما فایده مند باشد، او در الهی نامه می گوید: الهی، ان که خواب را حبالۀ اصطیاد مبشّرات نکرده است، کفران نعمت گرانبهایی کرده است، که دری از پیغمبری است.
اگر خودشناسی و خودسازی مراحلی داشته باشد، اولین پله آن و اولین منزل آن، بیداری است و خروج از عادت کردن به خود و بسند کردن به حضیض انسانیت و هم مرز بودن با حیوانات است.
این نکته در قرآن آمده است که آنان که خدا را فراموش کردند، خداوند آن ها را از خود فراموشی داد. در سوره حشر آمده است: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ..... انسانی که از خود فراموشی داده شده به هر چیزی غیر از خود می پردازد و آمال او همه چیز است غیر از خود.....و چه ارتباطی است بین خود حقیقی انسان و خداوند سبحان، تحت هذا کنز....بر صاحبدلی بنما اقامت ز اوصافت بگوید تا قیامت.
حسینی کمال آبادی
صباح 22ج2 1444
25 دی 1401
قم المقدسة
@hkamal
May 11
5069.pdf
1.29M
معرفی کتاب همراه با پی دی اف
عنوان قحطی بزرگ
نویسنده: محمدقلی مجد
نویسنده: دکتر مجد ، ساکن آمریکا که با دسترسی به اسناد جنایت انگلیس در این سالها ، قتل ۹میلیون ایرانی را به تحریر درآورده است.
فیلم سینمایی #یتیمخانه_ایران توسط آقای طالبی از روی این کتاب ساخته شده است.
@hkamal