هوالمنتقم
امشب علی تنها ومغموم درتاریکیِ کنج اتاقی که دیشب محبوبش، آخرین لحظات عمر را میگذراند و سفارش عزیزانش را وصیت میکرد، نشسته بود.
فکر میکرد :
این جماعت به من ظلم کردند ، چه باک ، چگونه به دختر پیغمبرشان چنین ظلمی روا داشتند ؟ وقتی در خانه ات را به آتش کشیدند و با لگد به آن کوبیدند و تو را بین در و دیوار مضروب کردند ، صدای خردشدن دنده هایت را نشنیدند ؟
حجب و حیای تو مانع از این بود که بدانند دختر رسول اسلام فرزندی در بطن خود دارد ، اما خودت ، وجود نازنین تو، بسیار گرامی تر و عزیزتر از اوبود .
فاطمه جان در دلت چه گذشت دردانهء محمد وخدای محمد ؟
مگر نمیدانستند که سوره ای در شاءن تو وبرای تولدت نازل شده بود ؟
سیلی به آیات قرآن !!!! ننگتان باد.مگر نمیدانستند که تو دختر ختم پیغمبران هستی ؟ دختر کسی که برگزیدهءخدا و حامل وحی خداوند است و در عزّتت پدر گفته: فاطمه بضعتی
مگر ندیده بودند که بعد از رحلت مادرت ، پیغمبر تو را ام ابیها میخواند ؟
مگر ندیدند که محمد تو را به من سپرد ؟ شاید خواستند که مرا نزد پیامبر اسلام شرمنده کنند !! اما به قیمت شرمندگی خودشان نزد خدا و پیغمبر خدا چنین کار شنیع و ظالمانه ای کردند ؟؟!!!
مگر نمیدانستند که پدرت وعدهء آمدن موعودی را داده که از ذریهء تو ومنتقم کرار است ؟ نترسیدند ؟؟
محبوبم میدانی که همیشه حق و عدالت پیروز است و ننگ و نفرین ابدی خداوند بر ظالمان و دنیاطلبان
قلبم را همراه تو به خاک سپردم تا روزی که روح وجانم بار دیگر به حضور تو وپدرت برسد و دوباره خواستگاری کند .
#نشانه_های_راه
#فاطمه_سلام_الله_علیها
#شهادت
#راه_روشن
#من_مسئولم
#فاطمیه
#دردِدل
#حاجیه_خاتون_سمیعی
@hksami