هو
صوفی پابندخداست،
دیگران هریک به مذهبی گرفتارند وعاشق در بند عشق،
و سایر در بند سلوک،
و عابد به عبادت،
یکی نفس خواهد،
یکی تصرف،
یکی معرفت یکی علم،
یکی نور یکی کشف،
صوفی خداجوید و بس.
کتاب صالحیه
هو
عزیزی، شیطان لعین را دید که فارغ نشسته است. و از تضلیل و اغواء، خاطر جمع ساخته. آن عزیز سرّ آن را پرسید. لعین گفت که علمای سوء این وقت، در این کار، با من، خود مدد عظیم کردند، و مرا از این مهم فارغ ساختند.
و الحق در این زمان، هر سستی و مداهنتی که در امور شرعیه واقع شده است، و هر فتوری که در ترویـج ملت و دین ظاهر گشته است، همه از شومی علمای سوء است، و فساد نیات ایشان.
مکتوبات حضرت شیخ احمدسرهندی مجددالف ثانی قدس سره.
هو
رویم را پرسیدند صوفی کیست، گفت: صوفی کسی است که نه مالک چیزی بود نه چیزی مالک او.
از سخنان سمنون المحب: اولین گام وصال عبد حق را سبحانه آن است که ترک نفس خویش کند. و اولین گام دوری عبد حق را سبحانه، پیوستن به نفس خویش است.
شخصی بدیگری گفت: برای نیازکی بنزد تو آمدم. پاسخ داد برای نیازکت مرد کوچکی را بیاب.
شخصی دیگری را گفت: بتو نیاز کوچکی دارم. گفت: بگذارش بزرگ شود.
#شیخ_بهایی
#کشکول
هو
شاگردان افلاطون: شاگردان افلاطون پس از وی سه فرقه گشتند: اشراقیان، رواقیان و مشائیان.
اشراقیان اما آن کسان اند که آینه ی ضمیر از هر نقش چنان زدوده داشتند که انوار حکمت از لوح جان استاد بدون دخالت عبارات و اشارات بجان ایشان میتافت.
رواقیان اما آن کسان اند که در رواق خانه ی وی همی نشسته و از خلال عبارتها و اشارات وی حکمت می آموختند.
مشائیان هم آن کسان اند که همراه با وی براه همی افتادند و در همان حال ظرایف حکمت را از او می آموختند و ارسطو از ایشان است و بسا که گفته شود مشائیان کسانی اند که در رکاب ارسطو همی رفتند نه افلاطون.
#شیخ_بهایی
#کشکول