eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
719 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو ‍ اگر نفس می‌خواهد خدا را ببیند باید از هر آنچه دنیوی است چشم بپوشد. زیرا مدام که نفس به آنچه زمینی و زمانی است تعلق‌خاطری داشته باشد خدا را نخواهد دید... اگر نفس می‌خواهد خدا را ببیند باید هیچ‌گونه تعلقی به مخلوقاتی که هیچ هستند نداشته باشد. مایستر اکهارت از متن کتاب: "وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر اکهارت" قاسم کاکایی ترجمه:نيما پارسى https://telegram.me/joinchat/BJiTrTzdsQFVQ4LTT4p3yQ
هو تن همچون مریم است،و هریکی عیسی داریم:اگر مارا دردپیدا شود،عیسای ما بزاید،و اگر درد نباشدعیسی،هم ازآن راه نهانی که آمده بازبه اصل خودپیوندد_الا مامحروم مانیم و ازاو بی بهره. 📚فیه ما فیه @Khom_khaneh
هدایت شده از سیر و سلوک و عرفان
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل دوازدهم :مراقبه (قسمت دوم ) ادامه... از آنجا که هر فردي با فرد ديگر متفاوت است و سلوکي که طي مي کند کاملا هماهنگ و موافق با ساختار دروني و رواني خود اوست و در طول سلوک نيز تغييراتي که در سالک ايجاد مي شود و حالاتي که به او دست مي دهد کاملا متفاوت و حتي گاه مغاير با ديگري است، ارائه ي يک نسخه ي مشخص و چهارچوب معين از مراقبه ي عرفاني ممکن نيست . عرفا معتقدند  شريعت يک قالب مشخص است براي همه ي مؤمنان که به طور يکسان به آن ها عرضه شده و يک نسخه همگاني است، ولي کار باطن و طريق قلب، نظم و انضباطي ندارد و مقدار و اندازه و چهارچوب معيني را نمي توان برايش تعريف نمود.  لذا نمي توان مرز دقيقي براي مراقبه تعيين کرد و يا شيوه ي مشخص و متمايزي را که همه ي اجزاء و عناصر آن معلوم و ثابت باشند به عنوان مراقبه معرفي نمود. به همين دليل است که تا کنون در عرفان اسلامي براي مراقبه يک شيوه ي مراقبتي جامع و کامل و همه جانبه، براي هر کس که مي خواهد وارد سلوک بشود عرضه نشده است و مراقبه همواره از فرقه اي به فرقه ي ديگر و از مرشدي به مرشد ديگر متفاوت بوده است و آنچه عرفاي اسلامي به عنوان مراقبه ارائه کرده اند، بيشتر الگوسازي از شيوه ي زندگي و رفتار و حالات پيامبر (ص) و ائمه (ع) و صحابه و عرفاي بزرگ است. به عنوان مثال ابن عربي کتابي به نام مراقبه دارد که در آن صرفاً به حالات و مقامات و اعمال صوفيه مي پردازد.اگرچه تعيين يک ساختار دقيق، ناممکن است ولي عناصر و ارکان (آداب و شرايط) مراقبه مي تواند تا حدودي تعيين کننده ي مرزهاي اين طريق در عرفان اسلامي باشد. لذا در اين قسمت  مراقبه را که موجب برداشته شدن حجب از فطرت انسان و کشف حقايق الهي در درون او و کشاندن وي از ساحت انسانيت به الهيت و از ساعت عبوديت به ابديت مي شود، با بررسي مفصل آن دسته از عناصر که ساختار بيروني و شکل ظاهري آن را تشکيل مي دهند، ادامه خواهد يافت.در تعيين ارکان و عناصر دخيل در ساختار ظاهري مراقبه به سه منبع توجه داشته ايم: يکي به مراقبه در افراد با مطالعه ي زندگي و حالات و احوال عارفان، دوم مراقبه در فرق با مطالعه در روش هايي که هر فرد براي مراقبه پيروان خود در نظر مي گيرند . و سوم در آثار و منابع و کتب عرفاني با مطالعه در تأليفاتي که در زمينه ي معاملات و مراقبات وسلوک عرفاني نوشته شده اند.اينک اجزاي مورد نظر را توضيح داده و به ربط و پيوند هر يک از آن ها با مراقبه اشاره مي شود:يکي از ارکان ضروري مراقبه و زينت و آراستگي آن، ادب است. مراقبه، محافظت و مواظبت از نفس و محافظت و مراقبت بر حرکات، همان ادب است. وقتي سالک در تمام حرکات خود خداوند را مراقبت کند، مثلاً همواره رو به قبله بنشيند، يا هنگام خواب بر روي دست راست و رو به قبله بخوابد و همه ي آداب الهي ديگر را ـ که در کتب اخلاقي و عرفاني به تفصيل آمده است ـ مراعات کند، توانسته با نيت و حسن فعل و رعايت ادب، خداوند را بپرستد. اهميت ادب در عرفان باعث شده تا آداب پيرو مريدي به صورت گسترده و آداب خانقاهيان در يک نظم و نسق خاص کم کم ايجاد شود و توسعه پيدا کند.از ارکان اساسي در مراقبه، مراعات وقت است عرفا در بحث از مقامات مراقبه، گاه مقام اول مراقبه را اين مي دانند که سالک به يقين بداند که تربيت و رشد و پرورش او به اوقاتش واگذار شده است و اين اوقات که موجب رشد حيات الهي او هستند در برزخ به او باز مي گردند و روز قيامت نتيجه ي آن ها را مي بيند. شخص براي اوقاتش مورد سؤال قرار مي گيرد و براي ساعت هايش محاسبه مي شود.وقت به اين معناست که سالک يک طرفه العين سرخويش را از حق برنگرداند، مبادا در آن دم از جانب خدا معنايي به امر يا به نهي يا به مشاهده يا به کرامت در او تجلي کند و او حاضر نباشد. در وقت بايد به سه امر، يعني حفظ آن از شيطان و نفس، حفظ ادب و کتمان احوال از اغيار توجه نمود.  بنده در جلب يا دفع وقت، اراده اي ندارد و بزرگان گفته اند: «الوقت سيف قاطع» اگر کسي هزار سال شمشيري را حمل کند و او را خدمت کند، هنگام بريدن، براي شمشير تفاوتي ندارد که شانه ي صاحبش را دو نيم مي کند يا کسي ديگر را و اين نشانه ي قهري بودن وقت است.  به اين ترتيب مراعات اوقات از ارکان مهم مراقبه محسوب مي گردد. ادامه دارد... @sserfan
هو ذکر بسیار گفتن شرط نیست باید که هرچه گوید از سر وقوف و حضور باشد تا فایده بر آن مترتب شود و چون در ذکر قلبی عدد از ۲۱ بگذرد و اثر ظاهر نشود دلیل باشد بر بی حاصلی آن عمل. رشحات عین الحیات ، صفحه ۴۸ @hou786
هو 🔰 خاطراتی از مرحوم شیخ نظام‌الدین الهی قمشه‌ای ✍🏻 محسن دریابیگی ❇️ «پدرم شیخ محمّدباقر حسام نزد مرحوم میرزا مهدی آشتیانی اسفار فرا می‌گرفت. پدر می‌گفت: یک‌بار جوان هیجده‌ساله[ای] آمد سؤالات اسفار را از مرحوم الهی پرسید. به ایشان اعتراض کردم که: این نوجوان گمراه نشود! ایشان فرمود: بنده‌زاده است، آقا نظام؛ سؤالات خود را از من می‌پرسد، در کنارش هستم، سؤالی داشته باشد پاسخ می‌دهم، خود وی به برخی قانون درس می‌دهد!» (آقای حسام از اهالی مسجد) ✳️ «در سفرِ نجف، مرحوم مصطفی خمینی به او گفته بود: چرا فعّالیت سیاسی نمی‌کنی؟ یک‌دفعه رعشه بر مرحوم آقا نظام وارد می‌شود. آقا سیّد مصطفی خمینی پاسخ‌اش را گرفت. با این حال، بعد از انقلاب از وجود رعشه خوشحال بود که گرفتار بعضی کارهایی که به او پیشنهاد کردند، نشد.» (اسماعیل ملّاطائفه، از دوستان آن‌مرحوم) ✅ «یک‌بار با سماجت از ایشان پرسیدم: این‌که می‌گویند: یکی از خویشاوندانِ شما [= پسردایی و برادرِ رضاعی‌شان] به خاطر حسادت با بعضی رجال سیاسی، مخالف نظام شد و از ایران فرار کرد، درست است؟ آقا نظام فرمود: به نظر من حسادت نبود؛ ایشان وقتی قاضیِ شرع مشهد بودند اعدامی نابه‌جا جاری کردند و عقل از ایشان سلب شد، و این کارهای متناقض از او شکل گرفت. من خودم چند روز برای قضاوت، مشهد رفتم. دیدم برای این کار ساخته نشدم؛ استعفا دادم. حتّی یک‌بار بین شاکی و متّهم گریه‌ام گرفت؛ گفتم: مرا جهنّمی نکنید، راست‌اش را بگویید! از انقلابِ حالِ من، دو طرف باهم صحبت کردند و صلح کردند.» (سیّد احمد میرصانع) ❇️ «مجلس عروسی نشسته بودیم. ... وقت غذا که شد، بشقاب‌ها را که گذاشتند، من برای فرزند کوچک‌ام بشقاب مستقل برنداشتم که اسراف نشود.آقا نظام گفت: چرا برای بچه بشقاب نگذاشتی؟ گفتم: باهم می‌خوریم اسراف نشود. آقا فرمود: این چه فکری است؟ برای بچه بشقاب بگذار، احساس شخصیّت داشته باشد، از الآن احساس کند محترم است. بعد، غذایش را مدیریت کن، اسراف نشود.» (مهدی خوش‌آمال) ✳️ «به آقا گفتیم: مسجد می‌تواند جلسهٔ بزرگ‌تر بیاندازد. ما به جای پنجاه نفر، می‌توانیم تا دوهزار نفر هم آدم جمع کنیم. ایشان گفت: آقا! ما تا پنجاه نفر اخلاص‌مان می‌ماند؛ بیش‌تر شود اصلاً یادمان می‌رود برای چه دور هم جمع شده‌ایم.» (سیّد احمد میرصانع) ✅ «بیشترِ وقت‌ها در میدان جنگ بودم. تازه از منطقهٔ عملیّاتی برگشتم تهران. آمدم به ایشان گفتم: دستورِ ذکری بدهید که حال و هوای جنگ از ذهن‌ام نرود. حرف‌ها که تمام شد، گفتند: بهترین ذکر تو، بودن با همسرت است! زن جوان تو مدّتی است در فراق تو با سختی دارد بچه‌ها را بزرگ می‌کند؛ ذکر این است که دل او را شاد کنی!» (مصطفی تقوایی) ❇️ «یک‌بار در مسجد سخنرانی می‌کردند. پسرِ عقب‌ماندهٔ ذهنی‌ای به نام هادی آمد داخل مسجد. مردم برای این‌که مسجد را به هم نریزد، او را خواستند از مسجد بیرون بیاندازند. ایشان او را صدا زدند و کنار خود نشاندند و گفتند: آقا هادی دوستِ من است! او از همهٔ ما جلوتر است! قیامت همهٔ ما حساب باید پس بدهیم برویم بهشت، ولی او حساب و کتابی ندارد! ▫️ آقا هادی فقط حرف حاج آقا را گوش می‌داد، و پدر و مادرِ او هم از طریق حاج آقا، هادی را کنترل می‌کردند.» (اسماعیل ملّاطائفه) ✳️ «هر روز بعد از فوتبال، بچه‌ها می‌رفتند و پول آلاسکای خود را از ایشان می‌گرفتند. چیزی نمی‌شد؛ ولی تو همون فضای جوانی گفتم: آقا! این پول را چرا خرج آلاسکای بچه‌ها می‌کنید؟ گفتند: بعد از فوتبال می‌چسبد؛ خیرات برای بچه‌ها بهتر به میّت می‌رسد! ▫️ ... برخی مشروب‌خورها اهل مسجد شده بودند. یکی از آن‌ها می‌گفت: واقعاً با بقیّهٔ روحانی‌ها فرق می‌کند.» (محمّد اسماعیلی) ✅ «با این‌که از بیماریِ عصبی رنج می‌برد، خیلی صبور بود. یک‌بار، یک نفر موتورسوار که همراهش خانواده‌اش هم بود به ایشان گفته بود: پیرمرد! به تو بنز ندادند پیاده‌ای؟ گفته بود: نه! به من ندادند. او هم بی‌احترامی را ادامه می‌دهد. آقاییِ ایشان، همسر مرد را به سخن درمی‌آورد: خجالت بکش! هرچه می‌گویی جز نیکی به تو نمی‌گوید، باز بی‌ادبی می‌کنی؟» (اسماعیل ملّاطائفه) ❇️ «قبل از انقلاب [در] مسجد الحرام، دیوارهایی که حریم را از خیابان جدا می‌کرد کشیده نشده بود. ایشان با دوستانِ طلبه نشسته بودند و باهم می‌خندیدند. شخصی به ایشان گفته بود: خجالت نمی‌کشید در این حریم قدسی می‌خندید؟ ایشان فرموده بود: تهران در هجرانِ این‌جا اندوه داریم؛ حالا این‌جا هم که کنار این حریم هستیم اندوه؟!» (اسماعیل ملّاطائفه) @cheraghe_motaleeh
هو دستورالعمل از استاد محمودامامی نجف آبادی برای کسانی که بچه دار نمی شوند: خود وهمسرشان آیه ی *رب هب لی من لدنک ذریة طیبة* را در روزهای جمعه 202 مرتبه ودر روزهای غیر جمعه 7 مرتبه بخصوص بعد ازنماز بگویند اول محرم را روزه گرفته هم خود وهم همسر واین آیه را بخوانند https://t.me/maseroasar
هو کجاست عشق؟ که درمانده‌ام به چارهٔ دل...
هدایت شده از لینک
بسم الله الرحمن الرحیم آموزش خوشنویسی با فیلمهایی از اساتید https://eitaa.com/joinchat/1863319810Cb545cdb399
هدایت شده از لینک
سلام ✋️🌹🙏 ✅️اگر دوست داری آیات قرآن 📗 احادیث ، اشعار، جملات زیبا و ... با موضوعات مختلف اعم از مذهبی🇮🇷، عاشقانه❤️، عارفانه، طنز و ... رو با خط خوش ببینی و لذت ببری با میرزاخوشنویس همراه شو عزیز🌺👇 https://eitaa.com/joinchat/206504162C966d3bb804 ✅️همچنین متن و اشعار مربوط به مناسبت های مختلف رو با خط زیبا می تونی اینجا ببینی🗓 ✅️راستی تحریر اسم هم داریم برای پروفایل شما😍 ✅️دوست داری دوستت 🤠، استادت👨‍🏫 و یا هر کس دیگه ای رو با یک خط زیبا و جذاب سورپرایز💥 کنی؟!😃 سفارش از شما، نگارش با میرزاخوشنویس 🙏👇 https://eitaa.com/joinchat/206504162C966d3bb804 خلاصه با میرزاخوشنویس کلی حالت خوب می شه و لذت می بری 🌺❤️👆
هو ولتعَلمْ إنَ مَا أنتَ سَاعِ إليِه هو سَاعِ إليِك . ― جلال الدين الرومي.
هو جالس العشق الذي هو جوهر روحك ، ابحث عن ذاك الذي يكون بجانبك إلى الأبد. — جلال الدين الرومي.
هو همه را دوست دار تا همیشه در گُل و گُلستان باشی. و چون همه را دشمن داری؛ خیالِ دشمنان درنظر می‌آید: چنان است که شب و روز در خارِستان و مارِستان می‌گردی. فیه‌ما‌فیه