هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸احتیاط در موضع گیری نسبت به بزرگان🔸
#ادب، انسان را #زنده میکند و بیادبی او را هلاک میسازد. گاهی ممکن است انسان به بزرگی اهانت کند و قلبش زیر و رو و نابود شود. خداوند حساب و حدود دارد. همانگونه که شب قدر انسان را عوض میکند، بعضی از #موضعگیریها نیز شب قدر انسان است.
#حرّ، رهبر زمانش را نمیشناخت و تنها میدانست که او متدین و عالم است؛ با این حال به او احترام گذاشت. این احترام و ادب، #لحظۀ_قدر او بود و باعث نجاتش شد.
@haerishirazi
هو
و گفت :شبی در کودکی از بسطام بیرون آمدم ماهتاب می تافت .
جهان آرامیده و حضرتی دیدم که هژده هزار عالم درجنب آن حضرت ذره ای نمود . شوری در من افتاد و حالتی عظیم بر من غالب شد .
گفتم خداوندا! درگاهی بدین عظیمی و چنین خالی و کارهایی بدین شگرفی و چنین تنهایی ؟
هاتفی آواز داد :درگاه خالی نه از آن است که کسی نمی آید ، از آن است که ما نمی خواهیم ! که هر نا شسته رویی شایسته ی این درگاه نیست .
نیت کردم که جمله خلایق را بخواهم . باز خاطری امد که مقام شفاعت محمد راست علیه السلام . ادب نگاه داشتم . خطابی شنیدم که :بدین یک ادب که نگاه داشتی نامت بلند گردانیدم . چنانکه تا قیامت گویند سلطان العارفین بایزید
#بایزید
#ادب
#سلطان_العارفین
هو
شیخ محیی الدین ابن عربی - قدس الله اسراره- در فتوحات مکّی فرموده است:
خداوند متعال بواسطهٔ حُسن ادب مرید با خدا و با شیخش، برای او علومی را بر زبان شیخش جاری میگرداند که قبلاً شیخ او به آنها علم نداشته است.
این مسئله برای من اتفاق افتاد و علومی را برای طالب علمی افاده کردم که قبل از درخواست او به آنها اشراف نداشتم.
#محیی_الدین_ابن_عربی
#استاد
#تصوف
#ادب
@IbnAarabi
هو
و دیگر فرمود : سه چیز است که شیخ در مرید نتواند آموخت و سه چیز است که واجب است بر او تا در مرید آموزد.
آن سه چیز که نتوان آموخت:
#طلب است و #ارادت و #عشق
و آنکه بتوان آموخت:
#علم_عبادت است و #خلق و #ادب.
کسی را که عاشق باشد، او را توان آموخت که راه خانه معشوق به کدام کوی است(علم عبادت) و توان آموخت که در راه خانه معشوق با مردمِ او چگونه زندگانی کن تا تو را منع نکنند و از وصل معشوق باز ندارند(خُلق) و توان آموخت که چون معشوق را یافتی آداب خدمت او چگونه نگاه دار(ادب) تا تو را نراند و سیاست نکند.
اما خواستن ِ معشوق و #درد_طلب او و #بیداری_شب و بی قراری روز در انتظار وصل معشوق را در باطن کسی نتوان نهاد ...
شیخ علاءالدوله_سمنانی