eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
718 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هر شیخی که در علوم از روی ذوق و کشفی الهی سخن نگوید، او نه عالِم است و نه استاد. (شیخ محیی الدین ابن العربی) 📚 باب ۱۹۸: معرفت نفس @IbnAarabi
✍ﺍﯼ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﻫﺮﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﯿﺨﯽ ﻭ ﺯﻫﺪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﮔﺮﺩﺍﻧﯿﺪ. ﺑﯿﻘﻴﻦ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺋﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺍﻧﺒﯿﺎ ﺭﺍ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺍﺳﺖ،ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ،ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻋﻠﻤﺎ ﺭﺍ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﻣّﺎ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﻭ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ ﺭﺍ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻧﯿﺴﺖ.ﮐﺎﺭ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺭﺳﻨﺪ، ﺁﺏ ﺩﻫﻨﺪ؛ ﻭ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﻗﺒّﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯﯾﻦ ﻃﺎﯾﻔﻪ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﻣﯿﮑﻨﺪ به یقین ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻭﻟﻰ ﻧﻪ ﻋﺎﺭﻑ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﺟﺎﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺳﺖ، ﻭ به این ﻃﺮﯾﻖ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﮐﺮﺩ . ﻭﯼ ﻧﻪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺍﻫﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﻫﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻀﺮﻭﺭﺕ ﺩﻧﯿﺎ ،ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﻨﺎﻓﻖ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻭﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪّ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ. حضرت شیخ ﻋﺰﯾﺰﺍﻟﺪﯾﻦ ﻧﺴﻔﯽ
هو از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد...
هو اگر «مرید» در مغرب و «استاد» در مشرق باشد، از او فایده تواند گرفتن، اگر اینکه «ارادتـش» قوی باشد . شیخ ما می‌فرمود شاگردانم در بغداد بیشتر از شاگردانم در اینجا فیض می‌گیرند. 📚مصنّفات شیخ علاءالدوله سمنانی
هو فرمودند که همهٔ اکابر طریقت از همنشینیِ غیرِ جنس و مصاحبت کسانی که اتحاد نسبتی ندارند، منع فرمودند. حضرت شیخ محیی‌الدین نیز بر این بوده‌اند. درین باب مبالغه‌ها نوشته‌اند. 📚 ملفوظات خواجهٔ احرار @IbnAarabi
مرا فراغت بوده است از همه عالم .. هو ‏همین تو گفتی من خوش نیستم یا مرا قبض است، اندرون من درد می‌خیزد، زیرا که تو در میان جان من وطن داری، اثر می‌کند در جان .. 📜مقالات شمس
هو عارف به سِرّ القدر را مى‏بينى كه گرسنه را چيزى نمیدهد و به سير چيزى میبخشد، به تهي دست نمیدهد و به مالدار میدهد.                         نکته ۲۷۸، هزار و يك نكته،علامه حسن زاده
هو میان ما اتصال است که خاک با او خوش‌تر که زر با دگران تو قدر این اتصال ندانی لابد گوشمالی بباید.
هو شاگرد باش،عشق تو را خود بس اوستاد عین القضات
هو آتشی انداختم و رفت آنکه سوخت سوخت آنکه ماند ماند
هو شیخ محیی‌ الدین ابن عربی - قدس الله اسراره- در فتوحات مکّی فرموده است: خداوند متعال بواسطهٔ حُسن ادب مرید با خدا و با شیخش، برای او علومی را بر زبان شیخش جاری می‌گرداند که قبلاً شیخ او به آنها علم نداشته است. این مسئله برای من اتفاق افتاد و علومی را برای طالب علمی افاده کردم که قبل از درخواست او به آنها اشراف نداشتم. @IbnAarabi
هو اگر سخن من چنان خواهد استماع كردن به‌ طریق مناظره و بحث از كلام مشایخ یا حدیث یا قرآن، نه او سخن تواند شنیدن، نه از من برخوردار شود. و اگر به طریق نیاز و استفادت خواهد آمدن و شنیدن، كه سرمایه نیاز است، او را فایده باشد. و اگر نه، یك روز نی و ده روز نی بلكه صد سال؛ او می‌گوید، ما دست در زیر زِنَخ نهیم، می‌شنویم.
هو جماعتی شاگردان داشتم، از روی مِهر و نصیحت ایشان را جفائی می‌گفتم. می‌گفتند که آن وقت که کودک بودیم پیشِ او، از این دشنامها نمی‌داد. مگر سودائی شده است! مِهرها را می‌شکستم.
هو گر چه شيري،چون روي ره بي دليل خوش بين و در ضلاليّ و ذليل 📘اگر چه تو شيرباشي ،اما همينکه راه را بدون راهنما طي کني،دچار خود بيني و گمراهي خواهي شد
هو ‏يا بُني جاور من يُهون عليك الدنيا.. لا من تهون عليه. _ جلال الدين الرومي
هدایت شده از پیر طریقت
هو از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد...
هدایت شده از پیر طریقت
هو شاگرد باش،عشق تو را خود بس اوستاد عین القضات
هدایت شده از ندای سعادت
معلم اخلاق و مهذب نفوس حضرت آیت الله سعادت پرور (ره): 📖تواضع ظاهرى و باطنى در پيشگاه و سبب مى‌‏شود، ذهن شاگرد از آنچه خود مى‏‌داند خالى شود و علمى را كه براى دين و دنيايش مفيدتر و سزاوارتر است فراگيرد و دانش سودمند همين است وگرنه صرف علم آموزى، بدون تواضع و فروتنى، تنها فن و صنعت و ايجاد نقش و صورتى در ذهن است كه جز بر خودبينى، غرور و نادانى شاگرد نمى‏‌افزايد و در نهايت جز به دنيا دوستى و محبت مظاهر دنيا، به سرنوشت ديگرى نمى‏‌انجامد. 📖نتيجه تعلم خالى از تواضع اين است كه چنين شاگردى به عرض اندام در برابر استاد، دوستان و هم درسانش تمايل پيدا نموده و مردم را به خود دعوت مى‏‌كند تا آنجا كه غرورى خيالى، او را فراگرفته و طالب رياستى دروغين مى‌‏شود و براى رسيدن به جاه و مقام و برترى بر همسنگانش تلاش مى‏‌كند. 📚برگرفته از کتاب سرالاسراء، ج1، ص 423🌱 https://eitaa.com/Nedayesaadat http://ketabrah24.ir
هدایت شده از الهادی
💠 احترام به استاد 🔻 در اوایل جوانی در حرم امام رضا علیه السلام یکی از آقایان اصفهان را دیدم که ایشان برای من درس صمدیه می‏‌گفت وقتی او را دیدم و او هم مرا دید من خودم را به تجاهل زدم که کأن [مثل اینکه] او را ندیده ام‏؛ 🔸 وقتی او از حرم بیرون رفت حالم بد شد و تا چند روز ادامه پیدا کرد و علتش را هم نفهمیده بودم و بعد معلوم شد مربوط به همین بوده است که به استاد خود احترام نگذاشته ام با اینکه او فقط درس صمدیه برایم‏ گفته بود، نه علوم معرفتی.‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، ایتا و واتساپ: 👉🏻 b2n.ir/alhadi ‌ ‌
هو سالک در طی طریق وپس از عمل به تامل در نفس که استاد بوی تعلیم میدهد وچند سال ممکن است طول بکشد متوجه مکانیزم توجه به عدم میشود واین معنی پس از ورود بعالم معنی ومشاهده کمالات روحی ودر مقام عبور از ان کمالات تحقق پیدا میکند
هو اشخاصی که حالت جذبه دارند باید تحت تعليم استاد رآه رفته برطبق سلوك قرار بگیرند وگرنه حالت جذبه بتدريج زايل ميشود وخداي نكرده داخل جيوش ابالسه ميشود جذبه مقتضي بسط است نه قبض وبسط موجب ابتلا به عدم رعايت احكام مناسب هر عالم ميگردد البته هيچ كس در طي طريق خالي از جذبه نيست ولي مقصود از جذبه سرعت قطع علايق وسقوط وسائط وعدم احساس به سختي رآه وتوارد واستمرار مشاهدات رحماني وتوحيدي است عدم هجوم خواطر وكوچك شدن دنيا وبي اعتنايي بدون اختيار به ملذات دنيوي وعدم احساس به ناراحتي از دشمني مردم از ديگر علايم جذبه است
فرق استاد و غیر استاد از میان واصلان از همینجا روشن می شود...
هو هر که شد محرم دل در حرم یار بماند وآنکه این کار ندانست در انکار بماند جهانِ بود، در درون تو است و جهانِ نمود، در بیرون، اگر سَر از جهانِ بود در آوری آنگاه است که مرگ را به بازی می گیری. امیرالمؤمنین علیه السلام: « مپندار که تو جرم کوچکی هستی،  آگاه باش که در درون توست عالمی عظیم » وه چه گنج و عظمتی اکنون با خود می یابی! چرا که بعد از آفرینش تو فرمود: « فتبارک الله احسن الخالقین» و چرا تو را مسجود ملائک قرار داد؟ بیرون ایستادن از غوغای دنیا و نشستن در خلوتِ سکوت و شناور شدن در اُقیانوس درون را اگر آشنا نباشی هرگزت به دریافت آن عظمت ها راهی نیست. خاطرت کی رقم فیض پذیرد؟هیهات! مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی عرش کریم _محمود https://t.me/Analhaghhoo
هو کاربر محترم: استاد ببخشید ، از کجا می‌توان تشخیص داد که یک استاد کامل هست یا نه ؟ ✨مکتب توحید: بدون سنخیت با استاد نمیتوان متوجه کامل بودن وی شد واین سنخیت هم معمولا برای متوسطین حاصل میشود ضمن اینکه کامل بودن هم نسبی است سالک اولا باید مقصد را بخوبی دریابد ثانیا صادقانه طلب وصول به آن مقصد نماید ثالثا برای وصول به مقصد و استاد کامل به درگاه خدا تضرع وابتهال مستمر داشته رابعاً دایما متوجه علایمی که بر اثر معاشرت وارادت به استاد برای او وهمقطارانش حاصل میشود ملاحظه کند کاهش خواسته های دنیوی و اخروی دوری از اهل غفلت واتساع دایره مشاعر وادراکات وبطور کلی کاهش شدید انسانیت وخودبینی از علایم صحت طریق است
هو ✅راه تشخیص استاد و مرشد حقیقی و وظایف سالک در این راه در کلام استاد : ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ بخش اول : 🔸ابتدا سخنی در اهمیت و لزوم استاد طریق: استاد کسی است که تمام همت و طاقت سالک را در یک مسیر و به سوی یک هدف جمع و متمرکز میکند و مانع از تشتّت و انحرافش شده تا اینکه کاملا در مسیر واقع شود.شاید گفته شود که با مطالعه کتب اخلاقی و عرفانی هم میشود خلاء استاد را جبران کرد!!اما هرگز چنین نیست! چون در این راه مشکلات و موانع بسیاری وجود دارد که سالک به تنهایی قادر به تشخیص آنها نیست و اگر هم بطور علمی به موانع آگاه شود باز هم در تشخیص مصداق و روش برخود با آنها ناتوان است! لذا باید استاد وجود داشته باشد چون براساس قانون مجاورت که در ماده و روح و سرّ نافذ است و هرچیزی بوسیله این مجاورت منتقل میشود همچون حرارت و رطوبت و خشکی و غیره در ماده، در مجاورت روحی هم همینطور است و تمام صفات بدون اراده و إشعار منتقل میشود پس نفس اتصال روحی به استاد موجب انتقال صفاتش میشود چه رسد به سایر مسائل و ارتباطات ..همچون پنبه در جوار آتش .... البته در موارد بسیار نادری بعضی از اهل سلوک به سبب قوت طلب و توازن شاکله توانسته اند بدون استاد سیر کنند همچون مرحوم آیت الله انصاری همدانی و مرحوم شیخ اکبر ابن عربی(رحمة‌الله‌علیهما)که البته نسبت اینگونه موارد یک از میلیون است! 🔸و اما نشانه‌های تشخیص استاد سیروسلوک: یکی از اساسی ترین ظابطه ها این است که به سبب حضور در مجلس استاد و مرشد و عمل به تعلیماتش در سالک آرامش استمراری حاصل شود و به شکل غیرارادی دایره ادراکاتش سعه یابد و حب به ظواهر دنیا و تعلقاتش کم شود و البته آرامش و سکینه به تنهایی کفایت نمیکند و باید استمراری باشد و این بر اثر استمرار مجاورت رخ میدهد و موجب سعه فکر و ادراک و عدم رغبت به دنیا و تضرع و ابتهال و توجه در سالک میشود بنابراین زمانیکه متوجه این حالات شد و فهمید که رشد عقلی کرده و اضطراب و تشویش از او مرتفع شده و سکینه و طمأنینه و توجه در او حاصل شده پس در جوار آن استاد بماند و جدا نشود تا فتح ابواب شود...واین از نشانه های صحت طریق استاد و مرشد است وإلا نه!! 🔸واما راه رسیدن سالک به استاد و مرشد حقیقی: شرطش این است که طلبش قوی بوده و مشوب به اغراض دنیوی نباشد و اهل بدگویی پشت اشخاص نباشد که از نشانه های عدم صحت طریق است!لذا هنگامی که طلب در غایت قوت باشد خداوند متعال أجلّ از آن است که به فریاد استغاثه بنده اش پاسخ ندهد أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ..... [سوره النمل : ۶۲] لذا تنها چیزی که در دست سالک است توکل او به خداوند است و اینکه حقیقتا طالب خدا باشد تا خداوند متعال او را به استاد برساند. در واقع سالک قادر به یافتن استاد نیست!بلکه استاد واصل است که او را انتخاب میکند بدلیل اینکه مظهر اسم «هادی» شده است و این اسم متوجه اعیانی که به او قرب داشته باشند میشود چون اعیان قادر به قرار دادن خودشان تحت این اسم نیستند!و اگر گفته شود که با وجود خدا یا اسماءوصفات خدا در قلب،احتیاج به استاد و مرشد مرتفع میشود!در پاسخ خواهیم گفت که استاد و مرشد چیزی جز ظهور اسم«هادی» نیست و خارج از هدایت الهی تعریف نمیشود و لذا در بدایت امر این اسم در قلب سالک ظهور میکند و به سبب این ظهور قلبی،به ظهور خارجی دست پیدا میکند. و اما آنچه که قبل از استغاثه به درگاه حضرت حق لازم است که سالک توجه کند این است که هدفش برای او روشن شود و بداند که حقیقتا بدنبال چه چیزی است؟! اگر بدنبال مکاشفات است خداوند او را به آن میرساند،اگر بدنبال تسخیر مردم و بزرگ جلوه دادن خود در منظر آنهاست به همان هم میرسد و اگر حقیقتا بدنبال حضرت حق جلّ‌و‌علاء است و نه دنیا را میخواد و نه آخرت را و در طلبش صادق است حتما خداوند او را به آنچه میخواهد میرساند كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ ۚ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا [سوره اﻹسراء : ۲۰] و اگر حقیقتا طالب دنیا باشد پس در خواب یا مکاشفه آنچه را که میخواهد به او نشان میدهند و البته که این خواب و مکاشفه دلیل بر کمال طلب او نیست بلکه به معنای تحقق طلب او توسط اهلش است و کسانیکه در این ورطه واقع میشوند اساسا طالب وصول به احدیت نیستند!....سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ [سوره اﻷعراف : ۱۸۲] و استاد جامع و کامل به هزار طریق آنان را از خود دور میکند چون آنان طالب حق نیستند! استاد کامل کسی است که سالیانی شاگرد را مورد امتحان و آزمایش قرار میدهد و لذا شاگرد نباید از قانون استدراج الهی غفلت کند. پس بنابراین طلب سالک باید قوی بوده و هدفش قرب و وصول به احدیت باشد و در استغاثه و تضرع و ابتهال و توکل بر خدا عزمی راسخ داشته باشد.وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُۚ[سوره الطلاق : ۳].
❓گاهی اوقات انسان دوست دارد که عملی مستحبی را ملزم شود و از علما می‌شنود که فلان عمل بسیار برای سالک ضروری است. در صورتی که سالک استاد نداشته باشد، آیا برای سالک جایز است که فعلا آن عمل مستحبی را انجام ندهد و به آنچه که یقین دارد به نحو محکم و با مراقبه شدید پایبند باشد و بداند که خداوند در صورت صلاح، به وی یقینی میدهد که میفهمد باید آن مستحب را انجام دهد ؟ 💠 🖌استادشیخ قاسم طهرانی (حفظه الله) 🔹با سلام برنامه هاي سالك نبايد خودسرانه باشد زيرا احيانا برخي اعمال با اعمال ديگر سازگار نيست يا سالك نميتواند ميان أن دو جمع كند و موجب تشتت، اضطراب و مشكلات جسمي و روحي ميشود لذا برنامه ها بايد زير نظر شخص حكيم وراه رفته اي إنجام شود. https://t.me/Soalsolokyfarsy